تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با حسین باستانی پیرامون رابطه ایران با جنبش‌های خاورمیانه

ایران در پی «بازدارندگی در خارج از مرزها»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

Download it Here!

یک فرمانده ارشد سپاه پاسداران ضمن اعلام خودکفایی نیروهای مسلح در تأمین سلاح‌های مورد نیاز، گفته است: «ایران تسلیحات مورد نیاز جنبش‌های آزادی‌خواه منطقه‌ی خاورمیانه را هم تأمین می‌کند.»

اظهارات سردار پاسدار ‌حسین همدانی، فرمانده نیروی مقاومت بسیج روز سه‌شنبه بازتاب گسترده‌ای در خبرگزاری‌های جهان داشت.

در همان روز هم این گفته‌های مقام ارشد سپاه پاسداران از سایت‌های مختلف دولتی در جمهوری اسلامی حذف شد.

این نخستین بار بود که یک مقام رسمی نظامی، تأمین سلاح‌های گروه‌های نظامی منطقه را تأیید می‌کرد.

در همین باره با حسین باستانی، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی در فرانسه گفت و گو کردم.


حسین باستانی، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی

آقای باستانی‌، فکر می‌کنید که این گفته‌ها چه قدر مصرف داخلی داشته است؟ آیا نوعی قدرت‌نمایی نظامیان با توجه به انتخابات در پیش روی ریاست‌جمهوری است؟

با توجه به این‌که بلافاصله صحبت‌‌های این مقام ارشد سپاه از خبرگزاری‌های داخلی ایران حذف شد، می‌توان این طور نتیجه گرفت که شاید حکومت ایران تمایلی به انتشار این صحبت‌ها در داخل ایران نداشت؛ حالا گذشته از این‌که در فضای‌ داخلی ایران از آن بهره‌برداری بشود یا خیر.

اما به طور کل ایشان بحثی را مطرح کردند که اگر چه تا به حال به این صراحت شاید گفته نشده بود، اما با صراحت کمتر در موارد مختلفی بیان شده بود.

نمونه‌ی آن زمانی است که درگیری سیاسی حزب‌الله لبنان و ارتش اسراییل در تابستان سال ۲۰۰۶ در نقطه‌ی اوج خود قرار داشت.

در آن زمان، سفیر ایران در سوریه این را بیان کرد که موشک‌هایی که در این زمان در اسراییل فرو می‌نشیند، برای آن‌ها صدای آشنایی دارد. گویی منظورش این بود که صدای ایرانی دارد و آن‌ها می‌دانند که این موشک‌ها از کجا می‌آیند.

چنین اظهار نظرهایی تا ‌کنون کمابیش بوده است؛ اما شاید به این صراحت، کمتر عنوان شده است.

جمهوری اسلامی در گذشته بارها حمایت تسلیحاتی خودش را از حزب‌الله و حماس تکذیب کرده است و گفته بود تنها از نظر مالی و سیاسی آ‌ن‌ها را حمایت می‌کند و این نخستین باری است که یک مقام رسمی نظامی جمهوری اسلامی تأمین تسلیحاتی گروه‌های نظامی منطقه را تأیید می‌کند. بویژه آن‌که آمریکا هم گفته است که شواهدی دارد که «سپاه المهدی» عراق از سوی ایران تأمین تسلیحاتی می‌شود.

ببینید؛ اتهامات آمریکایی‌ها البته در معرض تردید است که تا چه حد صحت دارد و تا چه حد صحت ندارد.

در خصوص حمایت‌های تسلیحاتی ایران از جنبش‌های مسلح در منطقه، آن چیزی که قطعی است، حمایت ایران از حزب‌الله لبنان است. تردیدی نیست که به طور جدی این جنبش به حمایت‌های تسلیحاتی ایران پشت‌گرم است.

مورد بعدی که می‌توان به طور تلویحی مورد تأیید قرار داد «حماس» است که موشک‌هایی که اخیراً برد‌ش را افزایش می‌دهند و اخیراً در ماه‌های گذشته هم به مناطق اسراییلی شلیک شده‌اند، در معرض تردید جدی است و بعید است که آن‌ها خودشان توانسته باشند آن موشک‌ها را بسازند.

در نتیجه این یک موضوعی است که از نظر میزان اطمینان در مرحله‌ی بعدی قرار دارد. اما این احتمال وجود دارد که آن‌ها از طرف ایران تأمین سلاح شده باشند.

در خصوص عراق که آمریکایی‌ها بر روی آن تأکید ویژه دارند، مقداری تردید وجود دارد و شاید بتوان قضیه را ۵۰-۵۰ تلقی کرد که آیا تسلیحاتی که آمریکایی‌ها دارند و اشاره می‌کنند که این‌ها از ایران می‌آید، آیا واقعاً از ایران می‌آید یا این‌که به دلیل بی در و دروازه بودن مرزها، خیلی چیزها از جمله سلاح منتقل می‌شود.

با توجه به این‌که به هر حال مرزهای ایران و عراق، حتی در زمان جنگ ایران و عراق، مرزهای قرص و محکمی نبوده است. یعنی حتی در دوران جنگ هم به راحتی در این مرز سلاح‌های قاچاق رد و بدل می‌شده است، الان این تردید وجود دارد که این‌ها به صورت سازمان‌یافته از سوی حکومت ایران به دست گروه‌های عراقی می‌رسد یا نه.

اما گذشته از این‌که در مورد عراق تردیدهایی وجود دارد که تا چه حد گروه‌های مسلح عراقی به حمایت تسلیحاتی ایران پشت‌گرم هستند، اما در خصوص خاور نزدیک تردیدی وجود ندارد.

علی لاریجانی، رییس مجلس هفته‌ی گذشته گفته بود جمهوری اسلامی به حمایت از حماس و حزب‌الله حمایت می‌کند. نظر شما در این مورد چیست؟

اساساً در استراتژی دفاعی ایران همواره بر این تأکید شده است که یک رکن اصلی‌اش بازدارندگی در خارج از مرزهای ایران است.

مقامات جمهوری اسلامی هیچ وقت نمی‌توانند منکر این بحث شوند و من صحبت‌های اخیر آقای لاریجانی را در همین راستا می‌بینیم.

در واقع یک چیزی که در استراتژی دفاعی به کرات دیده شده است و در محافل دانشگاهی و پژوهشی وابسته به سپاه پاسداران و غیره و ذلک وجود دارد، این است که ما تجربیاتی مثل تجربه‌ی عراق را تکرار نخواهیم کرد.

آن‌ها (عراقی‌ها) زمانی که در معرض تهدید مسلحانه و خارجی قرار گرفتند، در داخل مرزهای خودشان باقی ماندند و خواستند در داخل مرزهای خودشان دفاع کنند و طبیعتاً به این خاطر که به لحاظ تسلیحاتی در وضعیت پایین‌تری نسبت به نیروی مهاجم قرار داشتند، به سادگی شکست خوردند.

یعنی ما اگر مورد حمله قرار بگیریم، میدان جنگ ما فلسطین، لبنان، افغانستان و پایگاه‌های آمریکا در حوزه‌ی خلیج فارس خواهد بود.

ما نمی‌توانیم بنشینیم تا آن‌ها وارد مرزهای ما بشوند.ما در خارج از مرزهای خودمان بازدارندگی را ایجاد خواهیم کرد.

البته مهم‌ترین رکن این بازدارندگی هم گروه‌هایی مثل حماس و حزب‌‌الله هستند.

همان طور که بارها جمهوری اسلامی تأکید کرده است، نیروهای آمریکایی در منطقه گروگان‌های جمهوری اسلامی هستند که این‌ها مهم‌ترین رکن بازدارندگی ایران را تشکیل می‌دهند؛ البته اگر آمریکایی‌ها قصد تهاجم را داشته باشند.

آن‌ها می‌دانند که به راحتی نمی‌توانند در مورد امنیت اسراییل و امنیت سربازان آمریکایی در منطقه شوخی کنند. در نتیجه مقامات جمهوری اسلامی هیچ وقت برای حمایت از حماس و حزب‌الله تردید جدی نداشتند.

اوایل انقلاب این‌گونه حمایت‌ها با دلایل ایدئولوژیک توجیه می‌شد؛ ولی اکنون با یک دلیل استراتژیک خیلی جدی توجیه می‌شود و آن عبارت است از ایجاد بازدارندگی در خارج از مرزهای ایران در مقابل نیروهای مهاجم. نیروهای مهاجمی که طبق تعریف جمهوری اسلامی، آمریکا مهم‌ترینشان است.

آیا این مسأله باعث نمی‌شود که ایران هم‌چنان جزء کشورهایی باشد که از تروریسم دفاع و حمایت می‌کند؟

اگر ایران بخواهد رویکرد کلی خودش را در سیاست خارجی تغییر بدهد البته باید در این قبیل حمایت‌ها هم تغییر کلی به وجود بیاورد.

ولی به نظر می‌آید که تا اطلاع ثانوی ایران قصد تغییررویکرد کلی خودش را در سیاست خارجی ندارد و طبعتاً تا آن زمان مهم‌ترین عاملی که سیاست خارجی ایران را تحت تأثیر قرار می‌دهد، چالش میان ایران و آمریکا است.

وقتی به هر علت نخواهند یا نتوانند این چالش را تمام کنند، طبیعتاً مجبورند که به استراتژی‌های بازدارندگی هم فکر کنند که یکی از آن‌ها می‌شود این فاکتورهای نظامی و استراتژیک.

اما اگر زمانی این مسائل حل شود، آن وقت دیگر این فاکتورها بلاموضوع می‌شوند.

به نظر می‌رسد که تصمیم و استراتژی جمهوری اسلامی این است که اگر بخواهد از این فاکتورهای به اصطلاح بازدارندگی دست بردارد، در ازای گرفتن امتیازهای بزرگ باشد.

شاید آن‌ها به این موضوع فکر بکنند و چنین اتفاق‌هایی بیفتد. در غیر این صورت آن‌ها مایل نیستند که یک چنین فاکتورها و چنین عوامل بازدارندگی را به زعم خودشان «از دست بدهند.»

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
یک مقام بسیج: به ارتش‌های آزادی‌بخش اسلحه می‌دهیم
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)