تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
گفتگو با رضا معینی، مسئول قسمت ایران سازمان گزارشگران بدون مرز - بخش دوم و پایانی

«ما فراموش نخواهیم کرد»

ایرج ادیب‌زاده

Download it Here!

در نخستین بخش گفتگو با رضا معینی - مسئول بخش ایران گزارشگران بدون مرز در پاریس – از کارنامه یا نتیجه‌گیری نگران کننده و تکان دهنده آزادی بیان در جهان و ایران در سال ۲۰۰۷ آگاه شدید. ۸۶ روزنامه‌نگار، در راه اطلاع‌رسانی در این سال کشته شدند؛ گروهی زندانی و ناپدید.

اما یکی دیگر از موارد این کارنامه‌ی آزادی بیان در سال ۲۰۰۷ درباره‌ی روزنامه‌نگاران و روزنامه‌های مرگ‌پراکن یا کین‌پراکن است. روزنامه‌نگارانی که به دولت‌های اغلب فاسد یا مستبد می‌چسبند و با این دولت‌ها همکاری می‌کنند و همکار این جنایات می‌شوند.

شکایت سازمان گزارشگران بدون مرز، باعث زندانی شدن سه تن از این روزنامه‌نگاران شد. سه روزنامه‌نگاری که در رادیو هزارتپه در رواندا کار می‌کردند و به نوعی در نسل‌کشی آن‌جا شریک بودند که این می‌تواند زنگ خطری برای روزنامه‌نگاران در جهان باشد.
در دیدار با رضا معینی، مسئول بخش ایران سازمان گزارشگران بدون مرز در پاریس، در همین مورد می‌پرسم.


در همین بیلان سال ۲۰۰۷ که اعلام کردیم، یکی از مهم‌ترین مسائلی که طرح کردیم، مصونیت از مجازات است. مصونیت از مجازات یکی از عوامل ادامه‌کاری، پیگیری و انجام قتل و جنایت است؛ بویژه در مورد روزنامه‌نگاران. یعنی در مورد روزنامه‌نگارانی که به قتل می‌رسند، اگر مسئولین، عوامل، آمران و تمام کسانی که دست‌اندرکار این جنایت بودند، محاکمه و مجازات نشوند، این مسأله هم‌چنان در موارد دیگر تکرار خواهد شد.

ما در روسیه از سال ۲۰۰۱ تا امروز ۱۹ روزنامه‌نگار به قتل رسیده داریم که در هیچ کدام از موارد قتل، پرونده‌ای تشکیل نشده است. ما در کشورهای مختلف از جمله ایران، قتل‌های زنجیره‌ای را داشتیم که بخشی از عوامل و اوامر این قتل‌ها در یک محاکمه صوری و فرمایشی، تحت فشارهای بین‌المللی و فشارهایی که از داخل آمد، محاکمه شدند؛ اما عملاً تا امروز عدالت با این کشته‌شدگان، برقرار نشده و این یکی از مسائل اصلی ماست.

به همین خاطر هم هست که گزارشگران بدون مرز، امروز در بیش از ۲۱ کشور به عنوان شاکی خصوصی در موارد قتل روزنامه‌نگاران شرکت کرده‌اند. در سال آینده دو پرونده مهم است: پرونده قتل روزنامه‌نگار روس، و در ترکیه هم یک مورد دیگر هست که در هر دو مورد هم گزارشگران حضور دارند.

این، هشداری است برای روزنامه‌نگارانی در کشورهای مختلف، از جمله جمهوری اسلامی، که در پرونده‌سازی برای روزنامه‌نگاران، روشنفکران و فعالین سیاسی و حقوق بشری در داخل و خارج از کشور و هویت‌سازی برای آن‌ها، نقش اصلی را دارند.

موردی را که شما اشاره می‌کنید، یک واقعیت است. یعنی این واقعیت است که بخشی از کشورها در جهان، عده‌ای به نام روزنامه‌نگار یا روزنامه‌نگاران وابسته به قدرت در تعریفی که ما گزارشگران بویژه بعد از کشتار و قتل عام رواندا، از آن دادیم، به عنوان روزنامه‌نگاران مرگ‌پراکن و روزنامه‌نگاران کین‌پراکن (معرفی شدند.)

در ایران هم مثال‌های زیادی می‌توانیم برای آن داشته باشیم؛ مثل کسانی که دوستان آمران و عاملان قتل‌های زنجیره‌ای بودند و همان کسانی که در ایران به عنوان روزنامه‌نگاران بخش رسانه‌ای قتل‌های زنجیره‌ای از آن‌ها اسم برده بودند، همان شکنجه‌گران که در اوین روشنفکران و روزنامه‌نگاران را در اوین شکنجه دادند، در کشتار نقش داشتند و بعداً در توجیه کشتار نقشی را بر عهده گرفتند. در این رابطه ما به طور مشخص اعلام کرده‌ایم که فراموش نخواهیم کرد.

هیچ نهاد حقوق بشری نیست که از مصونیت در مقابل مجازات بگذرد. در رواندا، سه روزنامه‌نگار و در اصل خبرنگار رادیویی هزار تپه عملاً در خدمت کشتار بودند. این نکته را باید بگویم که در قتل عام، مهم فقط عاملان نیستند؛ مهم آماده‌سازی ذهنیتی است که به قتل منجر می‌شود و مهم این است که وقتی که به دشمن و به کسانی که پیش ما ایستاده‌اند، دشمن تلقی شوند و بگویند که این‌ها حیوانات کثیفی هستند، این‌ها ناصبی هستند، این‌ها کافر هستند و قتلشان واجب است. مثل همین روزنامه‌نگاران رواندایی که دو سال پیش محاکمه و به زندان محکوم شدند.

این‌ها در رادیوشان اعلام می‌کردند که هنوز قبرها نیمه‌ پر است و بروید قبرها را از دشمنان، مرتدان و هزاران اصطلاح دیگر، پر کنید. وقتی تروریستی در پاکستان اعلام می‌کند کسی مرتد است، وقتی حکم قتل صادر می‌شود، عملاً آن عامل نیست که می‌رود و می‌کشد؛ به همین خاطر هم ما شکایت خواهیم کرد و در دادخواهی برای عدالت اقدام خواهیم کرد.

این مسأله، یکی از مسائل عمده‌ای است که در جنایت و قتل روزنامه‌نگاران اهمیت دارد و بویژه مهم‌ترین آن مصونیت از مجازات است. در همین فرانسه که ما زندگی می‌کنیم، در دوران اشغال توسط نازی‌ها، بسیاری از روزنامه‌نگاران بودند که با فاشیست‌ها همکاری می‌کردند. آن روزنامه‌نگاران بعداً محاکمه شدند. بعضی از روزنامه‌نگاران اموالشان مصادره شد و بعضی از آن‌ها در دادگاه در آلمان محاکمه شدند.

بحث بر سر کارکرد و اقداماتی است که انجام می‌شود. اقدامی که به قتل منجر شود، تحت عنوان پزشک (پزشکان شکنجه‌گر هم در دوران نازی داشتیم) یا تحت نام روزنامه‌نگار یا هر نام دیگر، جنایت است. این جنایت طبعاً نباید بدون پاسخ بماند.

Share/Save/Bookmark

مرتبط: بخش نخست گفت و گو با رضا معینی
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)