تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
با خانم نويسنده ـ شماره ۴۰

هیچ نوع آدابى را نمى‌توان تحقیر کرد

شهرنوش پارسی‌پور
http://www.shahrnushparsipur.com

دوستى در بخش پاسخ و پرسش برنامه گزارش زندگى، در جایى که من از مفهوم خالى گفت و گو مى‌کنم و درباره نماز مسلمانان مى‌نویسم که احتیاطاً چنین به نظر مى‌رسد که آدابى است برآمده از مفهوم نفوذ در خالى، نوشته‌اند که این نماز یک خرافات است که براى گول زدن مردم به وجود آمده و سودمندى دیگرى ندارد.

Download it Here!

در پاسخ مى‌گویم که باید همیشه به خاستگاه ارزش‌هایى که در پیرامون ما هستند نگاه دقیق داشته باشیم. استفاده ساده از واژگانى همانند خرافات یا گول زدن نمى‌تواند راه حلى باشد براى انجام رفتارى که صدها سال از عمر آن مى‌گذرد.

توجه بشود که ایرانیان پیش از اسلام نیز نماز مى‌خواندند و گویا روزى پنج بار نماز مى‌خواندند. در تمام جوامع بشرى آدابى انجام مى‌شود. این در حقیقت یکى از تفاوت‌هاى بارز انسان است با حیوانات که آداب جمعى خلق مى‌کند.

حیوانات البته بر مبناى غریزه دست به رفتارهاى جمعى مى‌زنند. انسان گویا این غریزه را از دست داده، پس به صور دیگرى آداب جمعى را به وجود مى‌آورد. نماز حرکتى است همانند رقص، منتهى رقص و نماز به دو دلیل متفاوت به وجود آمده‌اند، هرچند که در ریشه یک هدف را تعقیب مى‌کنند.

رقص در شکل سنتى آن زمانى انجام مى‌شود که انسان یا کارى را آغاز مى‌کند و یا آن را به اتمام مى‌رساند. گاهى نیز رقص در حین انجام کار به انجام مى‌رسد و کنایه از آن دارد که کار مستمر است و مدام و گه گاه براى تازه کردن روح آن باید دست به کار رقص شد.

تحقیقات در غرب نشان مى‌دهد که در پایان قرون وسطى و اندکى پیش از کشف آمریکا اروپا دائم در حال رقص است. ظاهراً بحث و گفت و گو براى پیدا کردن هند با حرکت به سوى باختر آن‌قدر جدى شده بوده که جامعه براى انجام آن و پیدا کردن شهامت لازم در انجام کار مى‌رقصیده.

اما آداب نماز در تمام سیستم‌هاى اندیشه‌هاى مذهبى ریشه در خودهمسانى با من برتر دارد. انسان در جست‌وجوى رسیدن به خدا که لاجرم بخشى از هستى خود انسان است و نمادى از من برتر او، آدابى خلق مى‌کند و به انجام آن دامن همت مى‌گمارد.

انجام این آداب لازم است. امروزه روز براى انسان لاییک شرکت در کنفرانس‌ها، کتاب خواندن و با روانشناس گفت و گو کردن جانشین آداب باستانى شده. روانشناسان نیز برای کشف درد و رنج انسان و گاه بى‌هویتى او واژگان پیچیده و مشکلى ابداع کرده‌اند که اگر خوب ردیابى شود شباهت زیادى به انجام همان کارهاى مذهبى دارد.

مى‌دانم که گفتن این جملات برخى را خشمگین خواهد کرد، اما در حقیقت ریشه مسایل و مشکلات ما در تمام جهان یکى است. «من فرو دست» انسان در جست‌وجوى لذت‌جویى و ارضاى غرایز است.

«من»، در شکل آگاهانه آن در اضطراب و اندوه رفتارهاى انجام شده مختلف دست و پا مى زند و در اینجا سر و کله «من برتر» ظاهر مى‌شود که اغلب طلب رفتارهاى جمعى مى‌کند تا بر اضطرابات انسان سرپوش بگذارد و یا درمانى براى آن‌ها بیابد.

از این رو بر این پندارم که هیچ نوع آدابى، از جمله نماز را نمى‌توان تحقیر کرد. ادعاهایى از این دست که این کارها براى فریفتن انسان شکل گرفته مشکلى را دوا نمى‌کند. مسأله این است که چرا ما نیاز داریم خود را بفریبیم؟

آیا جز این است که انسان گاهى نیز نیازمند خودفریبى است؟ ما همیشه نقاب‌هاى متعددى داریم که به مناسبت‌هاى مختلف به چهره مى‌زنیم. در حقیقت همه ما دائم و در کمال معصومیت در حال فریفتن خود و دیگران هستیم.

اکنون آیا مى‌توان باور کرد که ما آداب دست جمعى نیز به وجود مى‌آوریم که هم خود را فریب دهیم و هم دیگرى را؟ به تمام رفتارهاى جمعى در سراسر دنیا که نگاه کنید این جنبه خودفریبى در آن به چشم مى‌خورد. در مراسم معرفى اوباما به کنگره افراد حاضر در مجلس شاید بى‌اغراق سى بار دست زدند و از جا برخاستند و نشستند.

این یک رفتار جمعى است که به دلیل طبع جمعى بودن آن تصنعى و اغراق‌آمیز و در عین حال خودفریبانه به نظر مى‌رسد. پیشنهاد مى‌کنم هیچ ارزشى را دست نیندازید و تخطئه نکنید همیشه به خاطر داشته باشید که اگر آداب جمعى را حذف کنید بی‌درنگ باید آداب مشترک دیگرى را جایگزین آن کنید. پس پیش از حذف هر آداب به دلایل به وجود آورنده آن به دقت بیندیشید. شاد باشید.

Share/Save/Bookmark

ناشران و نویسندگانی که مایل هستند برای برنامه خانم پارسی‌پور، کتابی بفرستند، می‌توانند کتاب خود را به صندوق پستی زیر با این نشانی ارسال کنند:

Shahrnush Parsipur
C/O P.O. Box 6191
Albany CA 94706
USA

نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

شمامی خواهید بگویید که نماز در هر حال یک کنش روانی جانشین پذیر است که دردهارا از درون درمان می کند و حال آن که نمازخوان ها می دانند که کسی هست آن بیرون کسی جز من برتر یا فروتر که باید نماز من را بپذیرد تا من برتر شوم . هیچ منی در کار نیست .همش خود اوست که من در مقایسه با واقعیت او خواب و خیالی بیش نیستم

-- بدون نام ، Apr 13, 2009

جمله "هیچ نوع آدابی را نمی توان حقیر کرد"،
جای حرف دارد وشاید بهتر باشد که بگوییم "نبایدتحقیر کرد".سی سال است مراسم چهارشنبه سوری یا حتی برگزاری نوروز باستانی و آیین های مربوط به آن از طرف مقامات رسمی ومذهبی ایران تحقیر شده وآب از آب تکان نخورده است.

-- بدون نام ، Apr 13, 2009

خوشحالم که این نوشتار از فضای کلیشه ای گفتمان روشنفکران سکولار در ایران دور بود.

-- نیکزاد ، Apr 13, 2009

منظور از تحقیر چیه؟ یعنی اگه روشنگری بشه، نقد بشه می شه تحقیر؟ ما یه آدابی داریم مثل قمه زنی، مردها (و پسربچه ها حتا) راه می افتند به فرق کله شون قمه می زند و خون راه می افته، چکار کنیم با این نوع از آداب مثلن؟ باید حتما ممنوع بشه، دیگه یه چیزی هست از آداب برآمده تاز اریخ مردسالاری که رنگ مذهبی اسلامی هم دارد یعنی ناقص سازی جنسی دختران، با این یکی چکار باید کرد، حتمن باید ممنوع شود. و چکار کنیم با دهها آداب و قوانین مذهبی دیگه که علیه حقوق انسانی هستن؟ باید نقد بشن یا نه؟

-- بدون نام ، Apr 14, 2009

دقیقا با نیکزاد موافقم.

-- ندا ، Apr 15, 2009

با سلام
نمیدانم چرا برخی از دوستان سوراخ دعا را گم می کنند .... شعائر و ارکان مستدل ایده ئولوژیک(مثل نماز) چه ربطی به اعمال قهر آمیزی چون قمه زنی و جریده کشی دارد که برگرفته از کلیسای کاتولیک(تازه آنهم نوع قرون وسطایی اش...لطفا مراجعه کنید به کتاب « نام گل سرخ »اثر امبرتو اکو...و خیلی اثار دیگر)وتقریبا منحصر به اهل تشیع هم هست و ربطی هم به جهان اسلام ندارد که در این زمینه روانشاد دکتر شریعتی کارهای با ارزشی بجای گذارده اند چون تشیع علوی,تشیع صفوی یا بازگشت به خویشتن یا شیعه یک حزب تمام .......حسین وارث آدم و....و....و....ومن با وجود اینکه خود سالهاست تصمیم گرفته ام در چهارچوب خاصی نگنجم و سعی دارم تا جایی که می توانم دنیا را با عینک خودم ببینم (عینکی هستم وگویا با این عینک به دنیا آمده ام !!!) و با اینکه مذهبی هم نیستم با این وجود ازخواندن این آرا‌ و نقطه نظرات مستفیض می شوم و هماره این جمله از نیایش شریعتی متاثرم می سازد که : خدایا عقیده ام رااز گزند عقده ام مصون بدار .
البته اعمال خشونت آمیز وقهرآلود در میان اهل تسنن هم هست که کوچکترین ارتباطی با پرنسیپ های ایده ئولوژیکی ندارد مثل ختنه کردن دختران یا محدودیت بیمارگونه رابطه جنسی برای زنان و....و......
جهان یک مجموعه قانونمند هست بادیالکتیک بی نظیرش؛ مذاهب و ایده ئولوژیهای مختلف در اساسشان یک هدف مشترک دارند؛ تحقق بخشیدن به ایده آلی که انسان را به عنوان ایندیویدیوم ارج می نهد و افراد را در روابط انسانیشا ن و نیازشان به همدیگر به عنوان یک مجموعه هارمونیک می شناسد .....و در این راستا قوانینی هم وضع گردیده که در هر جامعه وآیینی ای اصول دارد وفروع.... که این فروع خودتابع اصو ل ومتغیر شرایطند و البته که در این تغییرپذیری هرگز نقض اصل نمیکنند(بنابر این هیچ جا هدف وسیله را تو جیه نمی کند ،به:« امرای امور و مدافعین احزاب در هرلباس و هر ایده »!!!)و اما....اصول آیینها متکی براصل هستی میباشند مثل حق حیات ،حق آزاد ی سخن و کتابت ،حق معاش ،وحق مقدس عشق ورزیدن (همینطور برای زنان!)به عنوان یک زن خیلی به این حق اصرار می ورزم هنوز در سرزمین من ،دختران را به بها «می دهند»!سخن کم...یکی با درونگرایی در جستجوی اتوپیاست ‌و دیگری با نماز جانش را به وصل ایده آلش(مدینه فاضله) میرساند .
و دراین رهگذار به قول خواجه شیرین سخن شیراز:تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز والسلام

-- baran ، Apr 15, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)