| خانه > مینو صابری > محیط زیست > «به سگها شلیک می‌کردند و می‌خندیدند!» | |||
«به سگها شلیک می‌کردند و می‌خندیدند!»مینو صابریminoo.saberi@radiozamaneh.comمی‌دانم که درخواست قانونی شدن «حمایت از حیوانات» در این مملکت امری است محال؛ که نه تنها حقوقی برای این موجودات بی‌پناه قائل نیستیم بلکه زمانی‌هم که صحبت از این مقوله پیش می‌آید گروهی به آدم خرده میگیرند که «مگر انسانها در ایران حق و حقوقی دارند که حالا شما از حقوق حیوانات دم می‌زنید»؟ در حالی‌که این دو هیچ منافاتی با یک‌دیگر ندارند و اگر به عمق مطلب بیندیشیم درمی‌یابیم که اگر در جامعه‌ای برای این موجودات حق زندگی قائل باشند این مساله خود به خود بها دادن به حقوق انسانی در جامعه را هم تقویت میکند.
حیوان‌کُشی و حیوان‌آزاری در این مملکت بیداد میکند و هرچه حامیان حیوانات فریاد بزنند، فریادشان به گوش هیچ‌کس نمی‌رسد. اینکه می‌پنداریم خداوند تمام خلقت را فقط برای آسایش ما انسانها آفریده باعث میشود که هر موجودی را که تصور می‌کنیم مایه‌ی آزار ما انسانها است را از سر راه خود برداریم؛ در حالی‌که این فقط یک تصور اشتباه است که نمی‌دانم از کجا نشآت می‌گیرد. متاسفانه این‌روزها دوباره سگ‌کُشی و گربه‌کشی در سطح شهر تهران آغاز شده و نه تنها این موجودات بی‌گناه را در سطح شهر از بین می‌برند، حتی به حاشیه‌ی شهر و کوه‌هایی که این حیوانات به آنجا پناه برده‌اند می‌روند و آنها را به گلوله می‌بندند! شنبه شب گذشته تعدادی مرد مسلح به «بام تهران»1 رفته و در حضور شهروندان سگها را به گلوله بسته‌اند. شاهدان می‌گویند که دست و پای این حیوانات بی‌پناه مورد شلیک گلوله قرار گرفته و بعد از زجر بسیار جان دادند. در همین رابطه با چند تن از شاهدان این ماجرا گفت‌و گو کرده‌ام و سپس از دکتر «هومن ملوک‌پور» دامپزشک، خواستم در این‌باره اطلاعات بیشتری به ما بدهد. آقای «افصحی» یکی از کسانی‌که از نزدیک شاهد کشتار سگها در بام تهران بوده می‌گوید: ساعت ۱۲.۳۰ شب بود که به‌همراه دوستانم در «بام تهران» نشسته بودیم که صدای شلیک تیر شنیدیم. برگشتم نگاه کردم در قسمت محدوه‌ی باز آنجا زیر نور پروژکتور دیدم دو قلاده سگ توسط سه آقایی که مسلح بودند کشته شدند. متاسفانه آقایی که سگها را کشت با حالت زننده‌ای می‌خندید. حتی اگر وظیفه‌اش هم این بود که این کار را بکند، درست نبود که بعد از این‌کار بخندد. دوستان‌ام برای جلوگیری از شلیک‌های بعدی به سمت این آقایان دویدند اما آنها گفتند جلوتر نیایید چون ممکن است تیر به شما اصابت کند. دوستان‌ام به آنها گفتند یکی از این سگها معلول بود و ما می‌خواستیم برای معالجه ببریم‌اش. قبلآ با موسسه‌ی «وفا» برای پناه دادن این سگ هماهنگ کرده بودیم. ایشان خندیدند و با تمسخر گفتند: «الوعده وفا!»
ای کاش در کشور ما هم مثل خیلی از کشورهای دیگر، جایی بود که بتواند در این‌گونه موارد وارد عمل شود و به جای اینکه حیوانات را بکشند از آنها حمایت شود. به هر حال اینها هم موجودات زنده هستند که خدا آنها را آفریده؛ نه اینکه به جای حمایت آنها را بکشند و به این صحنه بخندند. خانم «شکیبا» که قرار بوده با کمک دوستان‌اش یکی از این سگها که کشته شده را، به علت معلولیتی که داشته، برای معالجه به کلینیک دامپزشکی ببرند در این‌باره می‌گوید: بین این سگها که کشته شدند یک قلاده سگ بود که جفت پاهاش کج بود؛ اصلآ نمی‌توانست درست راه برود. داروی ضد انگل به او تزریق کردیم و می‌خواستیم پنج‌شنبه این سگ‌را به پانسیون ببریم برای نظافت تا برای جراحی آماده‌اش کنیم. هر شب با دوستان‌ام نوبتی برایش غذا می‌بردیم، نوازش‌اش می‌کردیم. اوایل این سگ از ما می‌ترسید و جلو نمی‌آمد اما ما طوری با او رفتار کردیم که دیگر اهلی شده بود. قلاده به گردن‌اش انداختیم و با این کار منظورمان این بود که دیگران بدانند یک کسی هست که از این سگ مراقبت کند و صاحب دارد.
شنبه‌شب من برای انجام کاری باید زود می‌رفتم و ساعتی قبل از این حادثه، بام تهران را ترک کردم. فردای آن‌شب به دوستان‌ام زنگ زدم آنها صحنه‌ی کشته شدن سگها را دیده بودند ولی می‌ترسیدند به من بگویند. در اینجا خانم شکیبا بغض‌اش می‌ترکد و تا آخر گفت‌و گو با گریه حرف می‌زند: خدا می‌داند هر بار که پیش این سگ می‌رفتم یک ساعت این سگ به پشت می‌خوابید و با دست‌هاش با من بازی می‌کرد. هیکل‌اش هم بزرگ بود. خودش را لوس می‌کرد و از من می‌خواست نوازشش کنم، با او بازی کنم. خانم شکیبا؛ برای چنین اشخاصی که این‌گونه سگها را از بین می‌برند چه پیغامی دارید؟ اگر انصاف‌اش این بوده که این‌کار را بکند، بداند که خدا عین آن‌را توی دامان‌اش می‌گذارد. به‌خدا قسم آه حیوان گیرا است. من به آه حیوان خیلی اعتقاد دارم؛ هم دعای حیوان هم آه حیوان. انصاف است حیوانی که حتی نمی‌تواند درست راه برود، فرار کند، و از خودش دفاع کند را بکشند؟ خانم شکیبا ادامه می‌دهد: بعد از کلی تحقیق و پرس و جو توانستم بفهمم که واحد اجرائیات شهرداری این‌کار را کرده است و این کارشان هم غیر قانونی است چون خیلی وقت است که حکم تیر برداشته شده و اجازه ندارند هیچ حیوانی‌را با شلیک گلوله بکشند مگر اینکه شاکی خصوصی داشته باشد یا سگ هار باشد. کسی که به کوه می‌رود باید بداند که آنجا یک محیط طبیعی است و سگها هم جزو این طبیعت‌اند! مگر خرگوش ببینی، روباه ببینی، گرگ ببینی آنها را می‌زنی؟ اینها مال کوه‌اند! کسی که نمی‌تواند این موجودات را تحمل کند خب به کوه نیاید. همانطور که وجود درخت توی آن کوه طبیعی است، وجود سگ هم در آنجا طبیعی است. چطور می‌توانند چنین کاری بکنند!؟ آن‌هم سگی که معلول است و حتی نمی‌تواند غذا برای خودش پیدا کند. من نمی‌دانم چرا این‌کار را کردند ولی مطمئن‌ام خدا عین این‌را توی دامان‌شان می‌گذارد. از آقای «پوریا» یکی دیگر از شاهدان این ماجرا خواستم مشاهدات خود را با ما در میان بگذارد: یک عده (گویا از طرف شهرداری) برای جمع‌آوری سگها به بام تهران آمده بودند. وقتی ما صدای شلیک اولین تیر را شنیدیم به طرف این افراد دویدیم که نگذاریم شلیک کنند و سگها را بکشند. آن آقایانی که بهتر است بگویم به «شکار سگها» آمده بود خندیدند و گفتند: « وایسین ببینین اینها چه‌جوری می‌میرند»! شما چند سگ را دیدید که کشته شدند؟ من دوتا را دیدم اما تحمل دیدن بیش از این‌را نداشتم که بمانم و کشته شدن بقیه‌ی سگها را نگاه کنم. اینطور که من شنیده‌ام می‌گویند مامورین شهرداری در اماکن عمومی از گلوله استفاده نمیکنند اما بعد که تحقیق کردیم پلیس‌های آنجا گفتند که این‌مامورین، از طرف شهرداری آمده بودند. این قضیه اینقدر سنگین بود که همه کسانی که آنجا بودند را در یک بهت سنگین فرو برد. شما به عنوان کسی‌که معمولآ به بام تهران می‌روید آیا تا به حال آزار و اذیتی از این سگها دیده بودید؟ خیر! هیچ آزاری! آنجا که ما می‌رفتیم، زمین تنیس، این سگها می‌آمدند می‌نشستند بیرون زمین جلوی پله‌ها؛ داخل نمی‌آمدند. هرکس هم که آنجا می‌آمد همراه خودش کمی غذا برای اینها می‌آورد. حتی مسئولین آنجا هم از وجود اینها ناراضی نبودند. اینها بخشی از حیات وحش و مجموعه‌ی آنجا بودند.
با دکتر هومن ملوک‌پور، دامپزشک تماس گرفتم و گفتم گویا شهرداری تهران دوباره کشتار حیوانات را شروع کرده آیا شما اطلاعات بیشتری در این زمینه می‌توانید به ما بدهید؟ اینکه شما دارید می‌گویید دقیقآ درست است. متاسفانه ما هم هر روز خبرهایی از این دست را از دوستانی که در این مسئله دخیل هستند و نیز از دوستداران حیوانات و مراجعینی که به کلینیک می‌آیند می‌شنویم. همچنین در طول روز تلفن‌های زیادی به ما میشود که می‌گویند ما در طول شب صدای شلیک گلوله می‌شنویم و وقتی از پنجره خانه‌مان به بیرون نگاه می‌کنیم افرادی را می‌بینیم که دنبال کشتار حیوانات در خیابان‌ها هستند. تا آنجا که من اطلاع دارم و در دو مرکزی که مربوط به این قضیه در اروپا هست، حضور داشتم چنین اتفاقاتی در اروپا هم می‌افتد اما امحای حیوانات خیابانی یا به تعبیری حیوانات مزاحم در تمام دنیا شکل قضیه‌اش فرق میکند. در آنجا شکل قضیه اینطور است که هرجایی که حیوان خیابانی مزاحم شهروندان شود؛ شهرداری‌ها یا مراکز مربوطه وارد عمل میشوند حیوان را زنده‌گیری میکنند آن‌را به مراکزی منتقل میکنند که بعضآ زیر نظر شهرداری‌ها هستند و در بسیاری موارد ارگان‌های مردمی یا «ان‌جی‌او»ها، از این حیوانات نگهداری میکنند. آنها را واکسیناسیون و درمان ضدانگلی میکنند و همه اینها بر عهده و خرج دولت آن کشورها است. بعد از مدتی این حیوانات را به‌صورت رایگان به خانواده‌هایی که خواستار نگهداری از آنها هستند واگذار میکنند. اگر بعد از یک مدت مشخصی اگر کسی خواهان آنها نباشد، آنها را به‌صورت انسانی کشتار میکنند. یعنی اینکه داروی بیهوشی به آنها تزریق میکنند و به روش انسانی از بین می‌برند. نه این روشی که متاسفانه در کشور ما انجام میشود؛ با شلیک گلوله، آن‌هم در منظر عمومی! این‌کار نه تنها لطمه‌ی روانی به شهروندان ما می‌زند بلکه می‌تواند تبعات بهداشتی برای جامعه داشته باشد. ممکن است حیوانی که مورد اصابت گلوله قرار گرفته در وهله‌ی اول کشته نشود و این حیوان با زخم‌های عفونی، آلودگی را به جاهای دیگر انتقال دهد. دکتر هومن، قبلا شب‌ها سگ‌هایی را در خیابان‌ها می‌دیدیم اما الآن سگی را در سطح شهر نمی‌بینیم. احتمال اینکه تمام اینها را از بین برده باشند هست، اما حالا دارند به کوه‌ها می‌روند و سگها را می‌کشند! به نکته‌ی خوبی اشاره کردید. اگر به تاریخ صد ساله‌ی تهران نگاه کنیم می‌بینیم شاید نزدیک به ۹۰ در صد بافت شهری تهران، چیزی که الآن بنا نهاده شده، محیط زیست حیواناتی بوده که قبلآ اینجا زندگی می‌کردند و اینها مجبور شدند که کوچ کنند و به حاشیه‌ی شهر بروند. همین اتفاقی که الآن افتاده و در شمالی‌ترین نقطه‌ی تهران که مردم برای کوه‌نوردی می‌روند، آنجا می‌روند و این حیوانات را از بین می‌برند واقعآ جای سوال است! من نمی‌دانم از چه منبعی، از چه مسئولی این‌را پرسید!  ۱- قسمتی از بالای ولنجک، توچال به بام تهران معروف است
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
||
 |
نظرهای خوانندگان
ببخشید اینقدر صریح میگم .... اما علتش بیشک دیدگاه مذهبی اسلامیه !!
-- وحید ، Dec 17, 2009سه گروه از سگ بدشون میاد : مسلمانان - دزدان - راهزنان ...
زنده باشی مینو بانوی ایران زمین. کاش از این موجودات مهربان درس وفا می آموختیم
-- drhooman ، Dec 17, 2009kheili narahat konande ast
-- narges ، Dec 17, 2009گاندی: فرهنگ یک ملت را از طرز رفتارش با حیوانات قضاوت کنید
-- ali emami ، Dec 17, 2009همین هفته در ایالت آیوا جایی که من زندگی می کنم برای کنترل جمعیت گوزن ها شکار گوزنها آغاز شد. اونم جلوی چشم مردم. مشابه همین کار درباره ی کانگوروهای استرالیا و همه جور حیوانات دیگه انجام می شه. ظن من هم اینه که این کار رو در تهران برای کنترل بیماری انجام دادن. من با کشتن حیوانات موافق نیستم اما معتقدم این گزارش بیش از حد احساسی تهیه شده. ای کاش دوستان صحنه ی وحشیانه ی شکار در کشورهای دیگه رو هم می دیدند. البته این به هیچ وجه کار غلط رو توجیه نمی کنه. در ضمن در آمریکا هم اکثر حیواناتی که به پناهگاه برده می شن در نهایت با تزریق کشته می شن.
-- مازیار ، Dec 17, 2009واقعا متعسفم. دلم گرفت. اخه اون زبون بسته ها چه ازاری داشتن مگه؟ گریه کردم کلی :(((((
-- بدون نام ، Dec 18, 2009در قدیم هیچگاه شهرداری سگهای ولگرد را با گلوله نمی زد و فقط به آنها سم می خورانید.
این حرکات بیشتر به خاطر ترساندن مردم به شیوه ای به اصطلاح نمادین است: بترسید از ما وگرنه ما شما را همچون همین سگان بی مقدار با گلوله خواهیم کشت!
به همین دلیل هم این نمایش بی وجدانی را در محلی انجام می دهند که از مهمترین تفریحگاههای مردم تهران است و معمولاً عده زیادی همیشه در آنجا حضور دارند.
-- foxy ، Dec 18, 2009پیشنهاد من این است که مردم تهران و ایران اما بسیار خونسرد و متمدنانه عمل کرده و خیلی محترمانه به جای گلوله، به این ماموران سم بخورانند!
مطلب خوبی بود کلا در کشور ما حقوق معنایی ندارد چه انسانی اش و چه حیوانی اش و اینطور جا افتاده که نگهداری سگ و گربه و این قبیل حیوانات مخصوص ادمهای سوسول و پولدار استقانون حمایت از حیوانات باید در مجلس تصویب شود تا شهرداری خودسرانه نتواند به کشتار آنها بپردازد چند سال پیش هم طعمه های سمی برای سگها و گربه های تهران گذاشتند و با افتخار گفتند چند میلیون گربه و سگ را نابود کردیم برخلاف انچه شما در متن گفته بودید باید پذیرفت که تا انسانها حقوق نداشته باشند حقوق حیوانها هم بی معنی است مجلسی که انسان ها را ذیحق نمی داند از حق حیوان چه میفهمد؟؟! باز هم از مطلبتان متشکرم
-- reza ، Dec 18, 2009سلام
-- کامران دبیری ، Dec 18, 2009من صاحب ی سگ فلج هستم. ده سالشه و یک عضو به تمام معنای خانواده ماست. امروز با همسرم در مورد سپردن او به یکی از مراکز نگهداری از این دسته حیوانات، البته با پرداخت هزینه نگهداری، صحبت کردم. جدا از اینکه چشمهاش پر از اشک شد با عصبانیت بمن گفت "دوست داری وقتی پیر و زمین گیر شدی بچه هات بفرستنت خانه سالمندان؟ جواب اونقدر دندان شکن بود که فقط سرم رو انداختم پائین و یواش در رفتم. من که در خونه م اینطور از یک سگ پذیرائی میشه چطور می تونم بدون پیش داوری راجع به این مطلب چیزی بنویسم؟ اما باید به فکر کسانی که فرزندان دلبندشان مورد حمله و آزار سگهای ولگرد قرار گرفتند هم بود. خود شما اگر خدای ناکرده با چنین موقعیتی روبرو می شدید می تونستید همین نظر فعلی رو داشته باشید؟
امیدورام روزی فهم و شعور ما اونقدر بالا بره که به روش انسانی حیوانات مزاحم رو معدوم کنیم. من در اینجا شکر می کنم که ماموران شهرداری قبل از کشتن سگها به اونها تجاوز نکردن
با سلام
-- حامد ، Dec 18, 2009گزارش شما را خواندم.بسیار متاسف شدم. اما یک سوال از دوستداران حیوانات و محیط زیست.چرا اطلاع رسانی از این مورد اینقدر ضعیفه؟با قرار دادن عکسهای قاتلین حیوانات در رسانه ها و اعلام اسامی انان چهره واقعی اینها را برای مردم اشکار کنید.
baraye in ghazie sagha nemishe be jayi eteraz kard masalan hamun shahrdari?shayad age tedade ziadi eteraz konan moaser bashe?
-- ava ، Dec 18, 2009hamin kesani ke heyvanat ra mikoshand mitavanand adamkosh shavand nangeshan bad
-- mandana az paris ، Dec 18, 2009خانم مینو صابری گرامی
-- آزاده.ط ، Dec 18, 2009مطلب بسیار خوب و در عین حال دلخراشی بود. کاش در ایران روزی برسد که آدم ها کمی بیشتر به حقوق حیوانات احترام بگذارند و برای این موجودات بی آزار و مهربان هم حق حیات قائل شوند. همانطور که شما ذکر کردید اگر زمانی سطح شعور جامعه و دولت به حدی برسد که به حقوق حیوانات احترام گذاشته شود،
آن موقع است که می توان اطمینان داشت برای انسان هم کمابیش حقوق عادلانه تری در نظر گرفته خواهد شد. این دو لازم و ملزوم همدیگر هستند. حیوانات خانگی مثل سگ و گربه جز دوستی و مهربانی با جنس انسان کاری نمی کنند و آدم از خودش می پرسد چگونه می شود حیواناتی تا این اندازه مهربان و رفیق را به گلوله بست. شرم بر این انسان های ظالم باد که نه از انسانیت بویی برده اند نه از حیوانیت . چراکه حیوانات در حیوانیتشان به مراتب شفیق تر و با شعورتر از این نوع آدم ها هستند.
توی این مملکت حق و حقوق انسان رو رعایت نمی کنن و مثل آب خوردن آدم می کشن و تجاوز میکنن اونوقت شما به فکر سگ و گربه هستین!!! هر چیزی جای خودش رو داره ولی خانه از پای بست ویران است اما شما در بند نقش ایوان!! دست مریزاد!
-- yekiboud ، Dec 18, 2009متاسفم.هربار که این اخبار رو میشنوم بیشتر از انسانها بیزار میشم.
-- شهرزاد ، Dec 18, 2009اين آزمون ورودی کهريزک و امثالهم است! جدی تر بگيرند! حتی آنهايی کث برای حيوانات هم ارزشی قائل نيستند!
-- پانی ، Dec 18, 2009chi bege adam .na be adamha rahm mikonim na be heyvanat.Mayazar mori ke dane kesh ast ke jan darado jane shirin khosh ast.Afarin be sereshte pake to khanom
-- kave ، Dec 18, 2009adam chi bege na be adamha rahm mikonand na be hivanat.MAYAZAR MORI KE DANE KESH AST KE JAN DARDO JANE SHIRIN KHOSH AST.sag ,ya digar heyvanat hamonghadr haghe zendegi darand ke ma adamha hagh darim,har chand to iran adamha ham haghe ye zendegi shyeste ro azaashon gereftand,dar khatem khanom ba tashakor be khatere sereshte paket ke in heyvane mazlomo morede tavajohet gharar dadi
-- kave ، Dec 18, 2009Goda lanateshon koneh , hata be in heyvonaye zabun basteh ham kar daran, inshalah bachehashon jeloshon parpar bezanan. jgaram sokht, man nemidonam goda koja rafteh? nemibini in hameh zolmo.
-- Saman ، Dec 18, 2009کجای دین خدا خدا اجازه ی این کار را به آنها داده. مگر ما حدیث نداریم که زن بدکاره ای به خاطر رحم به یک سگ تشنه بهشت برش واجب شد؟ از حیوان زبان بسته هم مگر مظلوم تر داریم؟جزایشان با خدا که برترین دادرس مظلومان است.
-- man ، Dec 18, 2009با شنیدن این خبر قلبم فشرده شد... واقعا متاسفم... اما نمیدونم چه کاری از دستم برمیاد
-- نازیلا ، Dec 18, 2009مشکل اصلی در کره زمین وجود انسان است.
-- mansour piry khanghah ، Dec 19, 2009حیوانات زمانی که گرسنه اند اقدام به شکار می کنند و وقتی سیر میشوند جز تفریح و استراحت کاری نمیکنند.اما انسان وقتی که شکمش هم سیر است /اقدام به کشتن و نابودی موجودات و حتی تخریب اجسام می نماید.
این کار انسانها در کره زمین سرانجام خوبی نداشته و نخواهد داشت.لذا کنترل جمعیت در تخریب بیشتر محیط زیست بسیار موثر است و مانع از تخریب جنگل/کوه ودشت محل زندگی حیوانات میشود.
مشکل مسلمانان با حیوانات اهلی شده مثل سگ هم کاملا علمی است.اما نباید حیوانات را کشت/بلکه با استفاده از واکسن و راهنمایهای علوم پزشکی
میتوانیم زندگی مسالمت امیز و زیبایی را در کنار حیوانات داشته باشیم.
روانشناسان و روان کاوان معتقدند/ کودکانی که با حیوانات در تماس هستند در جامعه موفق تر و عاطفی تر میباشند.
mansourpirykhanghah@t-online.de
قرنها پیش خداوند از انسان قطع امید کرد و او
-- سلول ، Dec 19, 2009را از بهشت ابدی بیرون راند . انسانی که همه
چیز را فقط و فقط برای خودش می خواهد .
صادق هدایت در داستان سگ ولگرد توصیف عمیقی از چشم های سگ دارد: "..دو چشم با هوش آدمی در پوزه پشم آلود او میدرخشید. در ته چشم های او یک روح انسانی دیده میشد. در نیم شبی که زندگی او را فرا گرفته بود یک چیز بی پایان در چشم هایش موج میزد و پیامی با خود داشت که نمیشد ان را در یافت ولی پشت نی نی چشم او گیر کرده بود ...نه تنها یک تشابه بین چشمهای او و انسان وجود داشت بلکه یک نوع تساوی دیده میشد" این نگاه انسانی در چشم های سگ است که آن هارا خشمگین میکند و به سگ ها این گونه شلیک میکنند و می خندند.
-- شمیم ، Dec 19, 2009اولين نظر كاربران شما جالب بود. من خودم اطلاع تاريخي و ديني ندارم و انچه مي نويسم نقل قول مغرضانه ايست كه نمي دانم صحت دارد يا خير.
قبل از انقلاب بود كه در مقاله اي خواندم كه علت دشمني وحشتناك اعراب در قبل از اسلام با سگ دو چيز بوده است . يك رقابت بر سر غذا و بقاي حيات در ان بيابان دهشتناك و باير ( چون مي گويد اعراب در ان دوره امكانات غذايي شان بيشتر موش و سوسمار و هر چه كه گير مي اوردند بود و سگ هم همين ها را مي خورد و باعث كمبود مي شد و بايد سگ ها را نابود مي كردند ، لذا اين بصورت رسمي در اسلام وارد شد.) و ديگر اينكه از اوائل ميلاد مسيح اعراب بازرگان بسيار خبره و جدي در دنيا بودند و سفر دريايي و تهاتر و مبادله جنس و كاروان داري شتر و غيره تنها ممر زندگيشان بود ( ترياك و ابريشم و پارچه و ادويه و انواع صمغ و غيره با شرق و چين و افريقا و غيره ) و مي گويند دقيقا طبق تواريخ، نصف اعراب بازرگان و در خدمت ان كار بودند و نيمي ديگر راهزن كه از همين تجار و سوداگران مي دزديدند و زندگي مي كردند. دزد از كي متنفر است. معلوم است ، از سگ.
لذا ريشه يابي نفرت عميق عرب و در نتيجه اسلام از سگ كه شريف ترين و با وفا ترين دوست بشر است ،، به گفته ان مقاله علت بسيار موجه و قديمي چند هزار ساله دارد.
-- تنازع بقاي اعراب ، Dec 19, 2009مینو جان فراموش نکن تعداد زیادی از این بی گناهان هم خوراک خاور دوریها میشوند. همین هفته قبل دوستان من به خانه یک کره ای کثافت رفتند و 15 گربه را که در قفس کرده بود تا بکشه و بخوره نجات دادند. از طرفی شنیدم دلالانی هستند که سگ ها را از بیابان میگیرند و تحویل میدهند در خانه چینی ها و پول میگیرند. آیا رواست در یک مملکت اسلامی چنین اتفاقاتی رخ بده. باید از وزارت امور خارجه هم درخواست کنیم هنگام صدور ویزا برای این وحشی ها ازشون تعهد بگیرند سگ و گربه ها را نخورند.
-- ژاله ف ، Dec 20, 2009بزودی مطلبی در این رابطه در وب لاگ خواهم نوشت.
ta key bayad sabr konim va in vahshigariharo bebinim va begim jazayeshan ba khoda
-- بدون نام ، Dec 20, 2009man vaghan nemidunam be un vahshia chi mishe goft.man hata esme unaro ensan ham nemizaram.hodude 1 mahe pish man va yeki az dustanam be bame tehran raftim va be 2 ta az un heivunaye bichare barkhordim.az unjai ke joftemun asheghe heivanatim barashun ghaza gereftm.bavaretun nemishe,cheghad masumane va ba goresnegie tamam iun sosisaro khordan.bavaretun nemishe age begam sag bozorge ke madare un yeki bud chejuri az ghaza gozasht ta bachash sir beshe.akhe in ensafe?!!!!akhe in doroste?!!!!yani chi heivunaye bigonahi ke hich mozahemati vase ma nadashtan va az tarse ma adama be kuh panah bordan ro bokoshan?!!!chetor be khodeshun ejaze midan mojudate masumi ro ke khelghat hamun khodaian ke ina sob ta shab sare sajadeh neshastan kheire sareshun doa mikonan bokoshan?!!!
-- shahrzad ، Dec 20, 2009vaghan sharmavare.
پس این سگ های ولگرد که به تظاهراتها حمله می کنند چی نوبت اینها کی میرسه
-- hamid ، Dec 21, 2009مطلب بسیار دردآوری بود.من در گرگان زندگی میکنم و تعداد زیادی گربه هستند که برایشان غذا میگذارم آنها خیلی زود به ادمیزاد خو میگیرند اما سگها دیرتر. رفتار آدمها با سگها بسیار زننده است.با سنگ و چوب دنبال سگهای گرسنه ای میکنند که بین آشغالها دنبال غذا میگردند. کاش مردم بجای اینکه باقی مانده غذاشونو تو سطل آشغال بریزند توی یک ظرف تمیز در محلی که حیوونا رفت و آمد دارن قرار بدن.نه خرجی داره نه زحمتی. قدیمی ها میگفتند گربه و سگ رو اذیت نکنید که آه اونا آدمو میگیره.امیدوارم آه این سگها دامن عاملین این کشتارو بگیره
-- diba ، Jan 4, 2010با سلام و تشكر
در پاسخ آقاي وحيد بايد عرض كنم:
اولا:
پيامبر بزرگ اسلام همواره بر رعايت حق جانوران تاكيد مي كردند و حتي يك بار به ياران فرمودند با حيوانات نيكي كنيد زيرا خداوند زني را به خاطر اين كه گربه اي را زنداني كرده بود و گربه از گرسنگي مرد مورد خشم خود قرار داد.
ثانيا:
درست است كه سگ نجس است اما نيكرفتاري با سگ هم توصيه شده و حتی در روايتي آمده است كه اگر انسان برخي از صفات سگ مانند وفاداري و قناعت را داشته باشد مورد لطف خدا واقع مي شود.
ثالثا:
بنده نمي دانم كه چرا هر اتفاقي مي افتد عده‌اي شروع مي كنند به بدگويي از اسلام
وقضاوت مغرضانه درباره اين دين و همه چيز را فراموش مي‌كنند. خواهش بنده اين است
كه نخست مطالعه كنيد و آنگاه به اظهار نطر بپردازيد.
رابعا:
اگر بدرفتاري با سگ به مسلمان بودن ايرانيان مربوط بود بايد مردم مسلمان كشورهاي ديگر هم چنين مي كردند در حالي كه مي دانيم چنين نيست.
در پايان خواهش مي‌كنم حساب رژيم ايران را كه يك رژيم ضد اسلام و ضد انسان است
-- سارا كردستاني ، Feb 24, 2010از اسلام جداكنيد.
سلام دوستان،
اول آنهایی که از اسلام بد گفتند برخورد درستی نداشته اند
در ادامه:
آنهایی که حیوانات را کشتند یک عده سادیسمی کثیف هستند که روزی پاسخ خواهند داد.
حیوان با انسان فرق دارد؟ اگر نظر شما اینست روزی خواهید فهمید که موجودات زنده با هم تفاوتی ندارند از این جهت که به خود اجازه دهیم پس از تجاوز به حریم زندگی شان به آنها بگوییم شما ارزشی ندارید و کشته شوید. هرکه چنین گفت بدانید خودش بی ارزش است.
-- دوست ، Sep 25, 2010