تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با دکتر محمدعلی دادخواه در باره‌ی کتاب نوروز و فلسفه‌ی هفت‌سین

«حقوق باید از کوچه‌ی اخلاق بگذرد»

مینو صابری
minoo.saberi@radiozamaneh.com

کتاب«نوروز و فلسفه‌ی هفت‌سین» نوشته‌ی دکتر محمدعلی دادخواه برای نهمین‌بار تجدید چاپ شدو قرار است چاپ دهم این کتاب هم به‌زودی آغاز شود.

Download it Here!

این استقبال بی‌نظیر از سوی مردم باعث شد تا به سراغ دکتر دادخواه بروم و با وی به گفت‌وگو بنشینم. گفت‌وگویی که علاوه بر موضوعات مربوط به کتاب؛ فعالیت‌های فرهنگی دکتر دادخواه را هم دربرگرفت.

واقعیت این است که برای من بسیار جالب بود که یک حقوق‌دان بسیار فعال؛ به موازات کارهای حقوقی‌ای که انجام می‌دهد در فعالیت‌های فرهنگی گوناگون نیز شرکت می‌کند و با تمام قوا سعی دارد در حفظ میراث فرهنگی این مرز و بوم تلاش کند.

دکتر محمد علی دادخواه؛ حقوق‌دان، نویسنده و فعال فرهنگی در سال ۱۳۳۰ در اصفهان به‌دنیا آمد. بعد از فراگرفتن کمی تحصیلات قدیمه؛ به دلایلی نتوانست درس بخواند و در کارخانه‌ی گل‌بافت اصفهان به کارگری مشغول شد. پس از مدتی، به همت رئیس وقت کارخانه‌ی گل‌بافت آقای «نوری» امکان ادامه تحصیل محمدعلی دادخواه فراهم می‌شود و سپس وارد دانشکده‌ی حقوق می‌شود. بعد از آن فوق لیسانس حقوق بین‌الملل گرفته و بعد از مدتی پذیرش دکترای حقوق بشر می‌گیرد.


جناب دادخواه؛ کتاب «نوروز و فلسفه‌ی هفت‌سین» که همان‌طور که از نام‌اش پیداست در باره‌ی سنت‌های ایرانی و به‌خصوص هفت‌سین است، در مدت کوتاهی برای چندمین بار تجدید چاپ شد. از این بابت به شما تبریک می‌گویم.

آیا شما با این اوضاع و احوال اجتماعی و مشکلات اقتصادی موجود و پایین بودن سرانه‌ی مطالعه‌ی ایرانی‌ها انتظار چنین استقبالی را از مردم داشتید؟

باید بگویم در ابتدای امر فکر می‌کردم مردم به این‌سان از این کتاب استقبال نمی‌کنند. بیش از ۳۰ هزار نسخه تاکنون چاپ شده و این‌طور که ناشر به من اطلاع داده؛ نسخه‌های فعلی هم تمام شده است و الآن آماده‌ی چاپ دهم است.

اما فکر می‌کنم چون سخن من از «جان» برآمده بود و هیچ انتظاری از کسی برای تائید آن نداشتم جز آن‌چه که در طبق اخلاص از فرهنگ و ارزش میراث ملی بود تهیه کرده بودم، قاعده این بود که مورد تشویق قرار بگیرد و بهترین پاسخ من این است که هر سال هزاران خانواده‌ی ایرانی آغاز سال نو را با کتاب من همراه‌اند! و برای دستیابی به رازها و رمزها و کنایه‌ها و اشاره‌هایی که سفره‌ی رازآمیز و رمزآلود هفت‌سین دارد به این کتاب مراجعه می‌کنند. از این نظر از یزدان بزرگ بسیار سپاس‌مند و خرسندی خودم را اعلام می‌کنم!


دکتر محمد علی دادخواه؛ حقوق‌دان، نویسنده و فعال فرهنگی

می‌دانید بیشترین استقبال کنندگان این کتاب از چه قشر و سنی بوده‌اند؟

این‌را دقیق نمی‌دانم ولی فکر می‌کنم دانشجوها خیلی اقبال کردند. به این علت که بعد از دومین چاپ کتاب، تقریبآ من از سوی همه‌ی دانشگاه‌های ایران دعوت شدم. دانشگاه رازی در کرمانشاه. در چهارمحال و بختیاری، لرستان، اهواز. بارها در دانشکده‌های مختلف دانشگاه‌های تهران دعوت شدم و نشان می‌دهد که جوانان خیلی به آن اقبال و استقبال دارند. به‌خصوص راجع به چیزهایی که هنوز به‌صورت کتاب درنیاورده‌ام نیز خیلی استقبال کردند. به گونه‌ای که امسال تقریبآ یک جشن برای «یلدا» در دانشکده‌ی دندان‌پزشکی دانشگاه تهران برگزار کردم.

من فکر می‌کنم چون من سخن مردم را برای آن‌ها بازگو می‌کنم به‌این دلیل همه‌ی اقشار به آن اقبال می‌کنند؛ منتهی جوانان بیشتر!

قبلآ با شما گفت‌وگویی داشتم به مناسبت جشن «سده». در آن گفت‌وگو شما خودتان را نکوهش می‌کردید که یکی از افرادی باید به جشن سده بیشتر می‌پرداخت و نپرداخته است خود من هستم و از این بابت کوتاهی کرده‌ام. آیا ممکن است کتاب بعدی شما در مورد جشن سده باشد؟

نه. کتاب بعدی‌ام تکمیل یک جزوه‌ای است که قبلآ راجع به «مهرگان» نوشته‌ام. چون فکر می‌کنم مهرگان یکی از برترین جشن‌های ایرانی بوده است. جشن عدالت است. جشن پیمان است. جشن راستی است. جشن درستی است.

روزی است که فریدون و کاوه با هم‌کاری و هم‌گامی و اتحاد؛ ضحاک را از تخت جور و ستم فرو پائین آوردند و آن‌را در دربند؛ به بند کشیدند. یک اسطوره‌ی بسیار ارزش‌مندی است که باید حتمآ مورد واکاوی قرار بگیرد!
فکر می‌کنم این وظیفه‌‌ی من است که امیدوارم از عهده‌ی آن بر بیایم.

نکته‌ای که برای من خیلی جالب است این است که شما وکیل هستید و به این‌صورت هم به مسائل فرهنگی می‌پردازید! البته نمی‌شود گفت این‌ها با هم سنخیتی ندارند. کلآ چه شد که به مسائل مربوط به سنت‌ها و فرهنگ ایران توجه کردید و به آن‌ها علاقه‌مند شدید؟

باید حقوق از کوچه‌ی اخلاق بگذرد! اگر یک قانونی از کوچه‌ی اخلاق نگذشته؛ آن حکم زور است.
من یک وقتی حس کردم که متاسفانه اصول اخلاقی کم‌تر مورد توجه قرار می‌گیرد. بر این مبادی بر این برآمدم که علت چه هست؟ دیدم که سنت‌های ما همه سنت‌های اخلاقی است. هنگامی که از نظر دور شود جامعه از اخلاق دور می‌شود. چون سنت‌ها به گونه‌ای پای گرفته و در دل و جان ایرانیان ریشه دوانده که اگر آب‌یاری شود؛ ثمره‌ی آن یک جامعه‌ی سالم و ارزش‌مند است.

من فکر می‌کنم تنها عیدی که در همه‌ی دنیا همراه با مسائل اخلاقی است؛ جشن‌های ایرانی است.
به گونه‌ای که شما می‌بینید در هفت‌سین؛ هفت پیام اخلاقی هست.

می‌گوید چگونه با مردم رفتار کنیم؟ چگونه زندگی را طی کنیم؟ چگونه از زندگی انتظار داشته باشیم؟
شاید در هیچ نگرش دیگری این‌گونه پندآمیز سخن گفته نمی‌شود.

فکر می‌کنم علت این‌که به کتاب توجه شده همین است. چون من رازهای آن‌را که قاعدتآ در زمان پیشین برای همه مبرهن بوده اما به علت یک انقطاع فرهنگی که بعد از حمله‌ی اعراب رخ داده است؛ این فلسفه فراموش شده است.

فلسفه‌ی اشراقی باید دوباره در دل و جان ایرانیان جان بگیرد و بر مبنای آن یک نگرش تازه به تمام اجزای هفت‌سین و دیگر آداب، سنن، رسم‌ها و جشن‌های ایرانی به‌وجود می‌آید که آن‌ها پایه و مایه‌ی اخلاق را تقویت می‌کند و دیگر نیازی به این‌سان حقوق ِباید و نباید نداریم.

ریشه‌ی آن نگرش بدوی من بوده که با این طریق می‌توانیم از نزاع‌ها، اختلافات و جدایی‌های جامعه بکاهیم.

شما یک وکیل هستید. یعنی کسی که به دلیل تماس دائم با قانون به هر مسئله‌ای با منطق نگاه می‌کند. آیا منطقی هم برای علاقه‌‌ی خودتان نسبت به سنت‌ها و فرهنگ‌های ملی‌مان دارید؟

بله من یک حقوق‌دان هستم اما قبل از این‌که یک حقوق‌دان باشم یک ایرانی هستم و به این مرز و بوم وام‌دار‌هستم!

هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید من حقوق‌دان‌ام و به سرزمین خودش علاقه‌مند نباشد!
گذشته از این که حقوق یک مسئله‌ی منطقی به همراه دارد؛ حقوق از انسان از بشر از خرد دم می‌زند که منبع این‌ها در بسیاری از اوقات هم در حقوق بین‌الملل که رشته‌ی خودم هست و هم در دیگر حقوق مانند حقوق مدنی بسیاری از بایدها و نبایدها به عرف برمی‌گردد.

ما باید عرف به جامعه را؛ عرفی کنیم که تعامل، سازندگی، لطف، ایثار، عشق و مهر در آن موج‌زن باشد.
موضوعی که در ایران کهن بسیار بوده است.


محمد علی دادخواه؛ عکس‌ها مینو صابری

شما به‌عنوان یک وکیل از میراث فرهنگی خیلی دفاع می‌کنید. حتی بنیاد میراث پاسارگاد دو بار شما را به‌عنوان بهترین وکیل معرفی کرده است. این دفاع شما، مثلآ در مورد پروژه‌ی متروی اصفهان و امثال آن، در درجه‌ی اول به شرایط شغلی شما مربوط می‌شود که چون وکیل هستید وظیفه‌ی خود می‌دانید که این‌ها را دنبال کند و یا علائق‌تان به میراث فرهنگی باعث می‌شود؟

در هم آمیختن هر دو بوده است. من در حقوق بین‌الملل هم، بیشتر تحقیقات‌ام راجع به میراث فرهنگی بشر بوده است. حتی پایان نامه‌ی من که با درجه‌ی عالی و به اصطلاح با نمره‌ی ۲۰ گذرانده شد؛ راجع به نمادها و نمودهای حقوق بشر در ایران کهن بود.

من احساس می‌کنم اگر یک ملتی گذشته‌ی خودش را فراموش کند آینده‌ای هم برای او متصور نیست.
شما ببینید امریکایی‌ها با این‌که حدود ۲۰۰ سال تاریخ دارند؛ هر کسی به آن‌جا می‌رود فیزیک بخواند، شیمی بخواند، یا هر رشته‌ای بخواند اجبارآ باید تاریخ امریکا را هم بخواند.

اما ما با هزاران سال پیشینه نباید دقت کنیم که چرا سبزه بر سر سفره‌ی هفت‌سین می‌نهند؟ و یا نمادی که چقدر ارزشمند بوده که از «درخت» بیاموزیم.

ایثار و از خودگذشتگی از درخت آموز
که سایه از سر هیزم‌شکن بر نمی‌دارد

و یا

کم مباش از درخت سایه‌فکن
هرکه سنگ‌ات زند، ثمر بخش‌اش

ما اگر این تبلورها را دوباره در بلور جان جوانان بارور سازیم؛ این فرهنگ مایه‌ور می‌تواند یک سدّ بسیار زیبا، محکم و استواری که نیازی هم به هیچ قدرت و بازوی مسلحی ندارد برای فردای ایران به‌وجود بیاورد.

من فکر می‌کنم در این زمینه مسئولان و مدیران؛ کم توجه کرده‌اند!
البته نباید ما از این جهت ناخوش باشیم که چرا این‌طور کردند. آن‌ها دقت بکنند یا نکنند ما رسالت این‌را داریم که فرهنگ گذشته‌مان را بارور به نسل آینده تحویل دهیم.

این‌که می‌بینید سال گذشته سازمان ملل متحد «نوروز» را در گاه‌شماری خودش قرار داده است یک بازتاب تاریخی است که نوروز پس از اسکندر یک‌بار دیگر تمدن ما را شکوفا کرد. پس از اشکانیان یک‌بار دیگر تمدن ما را بارور ساخت.

پس از حمله‌ی اعراب که می‌دانید به گونه‌ای بود که «متوکل» به‌دست پسرش کشته شد. چون متوکل با آداب وسنن ایرانی مخالفت می‌کرد. دوباره سرو ایران که در مقابل طوفان توفنده و سخت؛ سر خم کرده بود؛ دوباره ایستاد به وسیله‌ی همین آداب، سنن، رسم‌ها و جشن‌های جاودانه که ایران به آن‌ها متکی است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

استاد گرامی با سپاس از زحمات شما برای حفظ و بزرگداشت یادگارهای ایرانی، اما این متوکل زمانه ( آسید علی و آقازاده شان آقا مجتبی) هر دو بر یک موضوع تفاهم دارند. وآن دشمنی با سنن ایرانی است. آسید علی خامنه ای با این فتوای ٤شنبه سوری روی خلفای عربی اموی وعباسی سفید کرد.

-- homayoun ، Apr 11, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)