تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر اسماعیل کهرم، متخصص محیط زیست

محیط زیست؛ قربانی طرح‌های مطالعه نشده

بیژن روحانی
rohani@radiozamaneh.com

فقط میراث فرهنگی و آثار باستانی نیستند که قربانی طرح‌های توسعه‌ی مطالعه نشده و به خصوص احداث سدها می‌شوند، بلکه محیط زیست و مناطق حفاظت شده‌ی طبیعی هم از قربانیان اصلی و درجه‌ی اول اقدامات نسنجیده‌ی انسانی به حساب می‌آیند.

فعالان محیط زیست بار دیگر و به تازگی هشدار داده‌اند که دریاچه‌ی ارومیه، بزرگ‌ترین دریاچه‌ی درون ‌مرزهای ایران، که به عنوان یک منطقه‌ی حفاظت شده هم به ثبت رسیده، در معرض خطر جدی خشک شدن و نابودی قرار گرفته است. اخطار در مورد سرنوشت این دریاچه به صحن علنی مجلس هم کشیده شده است.

دکتر اسماعیل کهرم، متخصص اکولوژی و فعال سرشناس محیط زیست در ایران، در مورد وضعیت فعلی دریاچه‌ی ارومیه و سابقه‌ی اخطارهای متخصصان محیط زیست به زمانه می‌گوید:

Download it Here!

این اخطارها اخیرا داده نشده، مقالاتی که ما نوشتیم و دوستداران محیط زیست و طبیعت نوشته‌اند، سابقه‌اش برمی‌گردد به سال‌های پیش. به خاطر این که چنین روزی را ما تخمین می‌زدیم و پیش‌بینی می‌کردیم.

اجازه بدهید من دریاچه‌ی ارومیه را معرفی کنم. دریاچه‌ی ارومیه پنج هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و طول آن یعنی شمال به جنوب حدود ۱۴۰ کیلومتر است. روزی روزگاری که حال این دریاچه خوب بود، شوری آب حدود ۸۰ تا ۱۲۰ گرم نمک در لیتر بود. در این زمان بود که ما حدود ۴۰ هزار فلامینگو و 20 هزار پلیکان را همراه بسیاری از غازها و اردک ها داشتیم که در این دریاچه یا زاد و ولد می‌کردند و یا زمستان گذرانی می کردند.


تصویر ماهواره‌ای دریاچه‌ی ارومیه

الان مقدار شوری آب تقریبا بیش از حد اشباع است. یعنی شما کریستال‌های نمک را در داخل آب در حال حرکت مشاهده می‌کنید. یعنی شوری آب بیش از ۳۴۰ گرم نمک در لیتر است. این مساله، حیات را دردریاچه‌ی ارومیه مختل کرده است.

ما در این دریاچه جانوری به نام «آرتمیا» داریم که به نام خود ارومیه هم معروف است (آرتمیا اورومیانا). این موجود در شوری بالا می‌میرد. اگر شما الان از آب دریاچه نمونه‌گیری کنید، می‌بینید که این موجودات مرده‌اند. در حالی که آرتمیا حلقه‌ی اول زنجیره‌ی غذایی را تولید می‌کند و فلامینگوها از این ها تغذیه می‌کنند.

همچنین در بازدید اخیری که من از دریاچه کردم، با کمال تاسف دیدم تعداد زیادی از این ۱۰۲ جزیره‌ی دریاچه‌ی ارومیه که در حالت سلامت وجود داشتند، اکنون (به دلیل پایین رفتن سطح آب) به هم پیوسته‌اند. مثلا جزایر «نه گانه» یا «دوقوزلار» که در جنوب دریاچه‌ی ارومیه هستند، به ساحل خشکی یا «رشکان» پیوسته‌اند.

بنابراین شرایط فعلی دریاچه به این صورت است؛ مقدار آب بسیار بسیار کاهش پیدا کرده، به طوری که حدود شش متر و نیم از سطح آب پایین رفته است. این در داخل دریاچه‌ای است که بیشتر از ۱۲ متر عمق ندارد.


دکتر اسماعیل کهرم، منبع

آقای دکتر کهرم، آیا فقط مسائل طبیعی دلایل اصلی خشک شدن دریاچه‌ی ارومیه است و یا این که اقدامات انسانی هم در آن موثر بوده‌اند؟

دریاچه‌ی ارومیه در روزگاران خوش خود، حدود هفت میلیارد مترمکعب آب را در سال دریافت می‌کرد. حدود ۵/۵ میلیارد متر مکعب از این آب از طریق رودخانه‌های پانزده گانه‌ای بود که به این دریاچه می‌ریخت. بقیه نیز از راه بارش و همچنین آب چشمه‌های مختلف بود.

اما ما جلو تمام رودخانه‌هایی را که به دریاچه‌ی ارومیه می‌ریزد، سد بسته‌ایم. خوب این عملی مربوط به دست انسان است. یعنی، ما دریاچه‌ی ارومیه را از پنج میلیارد متر مکعب آب در سال محروم کرده‌ایم و آن چه که می‌ماند نیز دچار تبخیر می‌شود.

مساله‌ی دوم، ساخت بزرگ‌راه شهید کلانتری است که دریاچه را درست به نصف تقسیم می‌کند؛ یعنی در حقیقت به نسبت چهل درصد و شصت درصد. این جاده باعث شده است که تمام گردش‌های طبیعی در داخل دریاچه‌ی ارومیه متوقف شود. گردش آب در داخل دریاچه در جهت عقربه‌های ساعت است و باعث می‌شود که اکسیژن و مواد غذایی منتقل شده و در تمام سطح دریاچه بگردد و مجددا به نقطه‌ی آغاز برگردد.

وقتی ما این جاده را از کوه کندیم و در داخل دریاچه ریختیم، در این مکانیزم دستکاری کرده‌ایم. این دو عامل دست انسان است؛ البته از طرفی ایران نیز در یک نقطه‌ی خشک جهان قرار دارد. بنابراین طبیعت هم در طول خشکسالی‌های اخیر کمی با ما ناسازگاری کرده است.


کریستال‌های نمک بر کرانه‌ی دریاچه‌ی ارومیه

به جز مشکلاتی که به دلیل ساختن سدهای مطالعه نشده، برای دریاچه‌ی ارومیه پیش آمده، چه زیان‌های دیگری از این طریق به مناطق حفاظت شده‌ی دیگر در ایران، وارد شده است؟

در پنجاهمین سالگرد تاسیس بانک جهانی اعلام شد که هشتاد درصد سدهایی که توسط این بانک در سراسر جهان و به خصوص کشورهای در حال توسعه ساخته شده‌اند، از نظر زیست محیطی نباید ساخته می‌شدند.

وقتی جلوی یک رودخانه که آب جاری دارد، گرفته به سد و تبدیل می‌شود، این دریاچه به روی سطوح مختلف زمین فشار می‌آورد، جنگل‌ها، دهات، آثار باستانی و همچنین زمین‌های کشاورزی را غرقاب می‌کند. خدا می‌داند زیر این زمین‌ها چه هست و چه آثار فرهنگی در مملکت قدیمی ما وجود دارد که همه را از بین می‌برد.

سد کرخه در یکی از دره‌های خود، فقط یازده هزار اصله درخت و مسیر عبور ایل بختیاری را از بین برد. ایل بختیاری هزاران سال بود که از این مسیر عبور می‌کرد؛ گورستان داشت، آب انبار داشت و این سد همه‌ی این‌ها را غرقاب کرد.

بنابراین، سدها یک تهدید جدی و واقعی برای محیط زیست و میراث فرهنگی محسوب می‌شوند. در نهایت این نواحی هم که زیر آب می‌روند و غرقاب می‌شوند، اولا به خاطر حجم و وزن عظیم آب ممکن است دچار زلزله شوند، که این مورد پیش آمده است. در ثانی، نواحی مجاور آنها باتلاقی می‌شوند (مانند سد اسوان در مصر). وقتی این نواحی باتلاقی شدند، پشه‌های مالاریا دوباره به مصر برگشتند.

در مورد خشک شدن دریاچه‌ی «هامون» در سیستان و بلوچستان چه عواملی دخیل بوده‌اند و آیا امیدی به دوباره زنده شدن هامون وجود دارد؟

دریاچه‌ی هامون هم روزگاری حدود ۱۰ میلیارد متر مکعب آب داشت. قسمت اعظم این آب از رودخانه‌ی «هلمند» یا «هیرمند» است که ۷۹۰ کیلومتر در افغانستان و از کوه‌های شرقی آن سرچشمه می‌گیرد.

هم اکنون دو تا سد در مسیر هیرمند در داخل افغانستان به نام‌های «کجکی ۱ و ۲» ساخته‌اند و یک سانتی‌متر مکعب و یا یک قطره به ما آب نمی‌دهند. در نتیجه، هامون الان خشک ِخشکِ خشک است.

می‌گویند در قرن آینده، جنگ بر سر آب خواهد بود. وقتی یک رودخانه در کشوری جریان پیدا می‌کند و در داخل تالابی که در کشور دیگری است، می‌ریزد و این امر ایجاد اشکال می‌کند. چون هر دو کشور ایران و افغانستان در نواحی خشک زمین هستند.

افغان‌ها هم می‌خواهند از رودخانه استفاده بکنند، ولی با وجود موافقت‌هایی که در زمینه دادن آب به ایران (به حجم ۲۶ مترمکعب در ثانیه) شده است، این کار را انجام نداده‌اند و هامون عزیز و زیبای ما خشک شد.

این که می‌پرسید «آیا امیدی به نجاتش هست؟»، بله. به محض این که آب را باز کنند و آب بیاید، هامون سرزنده و شاداب خواهد شد. طبیعت قدرت بازسازی خودش را دارد.

Share/Save/Bookmark

دکتر اسماعیل کهرم، منبع
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

با تشکر از آقای کهرم و رادیو زمانه برای طرح این بحث. یکی از عجایب روزگار همین بی توجهی افکار عمومی در ایران به نتایج زیانبار سدهای بزرگ است. گزارش "کمیسیون جهانی درباره سد" در سال 2000 منتشر شد و نتیجه گرفت که احداث سدهای بزرگ از جنبه های مختلف توجیه ناپذیر است. این سدها به لحاظ اقتصادی توجیه ندارند و به لحاظ زیست محیطی و اجتماعی زیان بارند. بنا به این گزارش، غالبا در فواید این سدها اغراق می شود و زیان هایشان نادیده گرفته می شود. همین گزارش راه حل های بدیل برای تولید انرژی و آبیاری را بررسی کرده. عمر سدهای بزرگ به سر رسیده و بحث امروز بر سر این است که چطور می توان سدهایی مثل سد هوور در امریکا را برچید. تفکری که در ایران بر مدیریت منابع آب حاکم بوده این تفکر منسوخ است که نباید گذاشت یک قطره اب هم به "هدر" برود، انگار که آبی که به دریا یا دریاچه می ریزد "هدر" رفته است. این تفکر هم مدت هاست که در دنیا کنار گذاشته شده است. این که چرا هنوز در ایران سدسازی رونق دارد به اقتصاد آن بر می گردد، نه به توجیه فنی آن. این سدها برای خیلی ها نان دارند. امیدوارم که این بحث ادامه پیدا کند و مدخلی باشد بر نقد توسعه از بالا و غیردموکراتیک در ایران.

-- محمد ا ، Aug 18, 2008

می خواستم از آقای دکتر کهرم خواهش کنم که از آرشیو سیمای جمهوری اسلامی فیلم مستند مربوط به خاکریزی در دریاچه ارومیه برای احداث جاده را پیدا کنند و مهندسین جهادگر را که با شهامت در حال جانفشانی هستند ملاحظه نمایند هیچ تنبیهی برای آنان بدتر از نمایش مجدد آن فیلم نیست.

-- Mohsen ، Aug 19, 2008

مصاحبه جالبی بود
البته آنقدر به کارهای کتره ای و نیم بند عادت کرده ایم که کارشناسی و مطالعه مقدماتی را تقریبا" همه ما از یاد برده ایم؛ در تمامی شوون زندگی مان!
تخصص زیاد مهم نیست !؟ آنچه اهمیت دارد تعهد است بعد از آن می توان مدرک دکتری هم تهیه کرد و متخصص شد!؟؟
خدا به خیر کند

-- farshid khodadadian ، Aug 20, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)