تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

دژ ایرانی در مصر

بيژن روحانی
rohani@radiozamaneh.com

باستان‌شناسان مصری به تازگی موفق به کشف دو قلعه باستانی در نقاط مختلف مصر شدند. بنابر گزارش سایت اطلاع رسانی مصر ((Egypt state Information Service زاهی هواس، مدیر کل شورای عالی آثار باستانی مصر و از باستان‌شناسان برجسته این کشور، یکی از این قلعه‌ها را متعلق به سلسله‌های هجدهم و نوزدهم فراعنه اعلام کرده است.

Download it Here!

اما محوطه تازه اکتشاف شده دیگر، بنابر اظهار‌نظر آقای هواس، باقی‌مانده‌ی قلعه یا دژی است، مربوط به دوران حضور هخامنشیان در مصر. این قلعه در سی کیلومتری شرق کانال سوئز قرار دارد. اما هنوز اطلاعات دقیق و کاملی از ساختار و شیوه معماری آن منتشر نشده و تنها خبر کشف آن مورد تایید باستان‌شناسان قرار گرفته است.

حضور هخامنشیان در مصر به دوران کمبوجیه پسر کوروش باز می‌گردد. او درسال ۵۲۵ پیش از میلاد، در لشکر‌کشی به مصر توانست مقابل فرعون پسامتیخ سوم (Psammetichus III) از سلسله بیست و ششم فراعنه مصر پیروز شود و آن کشور را به یکی از ساتراپی‌ها یا ایالات هخامنشی تبدیل کرد.


زاهی هواس، مدیر کل شورای عالی آثار باستانی مصر

پس از کمبوجیه داریوش اول نیز بر مصر حکومت کرد. اولین دوره تسلط هخامنشیان بر مصر حدود هفتاد و هفت سال طول کشید.


طبیعتاً حضور هخامنشیان در مصر سبب تاثیرگذاری هنر، معماری و مهندسی مصری و هخامنشی بر یکدیگر شده که اکنون نشانه‌های مختصری از آن به جای مانده است.

از جمله کارهایی که در مصر توسط داریوش صورت گرفت، ادامه دادن و اتمام راه یا کانال دریایی میان رودخانه نیل و دریای سرخ است. طرح ایجاد راه آبی یا کانال سوئز که اکنون دریای مدیترانه را به دریای سرخ متصل می کند، از دوران باستان در سر فراعنه مصری وجود داشته است.

بار اول یکی از فراعنه مصری، حدود سه هزار و هشتصد سال پیش چنین طرحی را به اجرا در آورد. این کانال ظاهرا در دوره رامسس (۱۳۰۳ پیش از میلاد)، فرعون مشهور مصری نیز وجود داشته است اما بعدها از میان می‌رود و پر می‌شود. داریوش به منظور دسترسی آسان‌تر از راه دریا به مصر که دیگر جزو قلمرو او محسوب می‌شد، این راه آبی را دوباره برقرار کرد.


بخشی از کتیبه شالوف در موزه لوور

او به مناسبت بازگشایی این کانال، در چند کتیبه به توصیف کار خویش می‌پردازد. از جمله معروف‌ترین این کتیبه‌ها، کتیبه‌ای است به نام شالوف. این کتیبه روی سنگ گرانیت صورتی حکاکی شده است. داریوش در این کتیبه پس از معرفی خود به نام پادشاه ایران می‌گوید: «من مصر را فتح کردم. من دستور دادم آب‌راهی از رودخانه‌ای که نیل نامیده می‌شود تا دریایی که از پارس آغاز می‌شود، حفر شود. بنابراین زمانی که این آب‌راه همان‌طور که من دستور داده بودم ساخته شد، کشتی ها از مصر به سوی پارس رفتند.»

کتیبه شالوف در سال ۱۸۶۶ در محلی در ۱۳۰ کیلومتری کانال سوئز کشف شد. گرچه داریوش تنها به بازگشایی این کانال باستانی اقدام کرده بود، اما این عمل او سبب آسان شدن ارتباط دریایی میان رودخانه نیل، دریای سرخ و خلیج فارس شد.

نشانه دیگری از حضور داریوش در مصر، مجسمه‌ای از او با خطوط و علائم هیروگلیف مصری است که اکنون در موزه ملی ایران نگهداری می‌شود. در سال ۱۹۷۲ میلادی و در جریان حفاری‌های باستان‌شناسی در شوش، یک مجسمه سنگی بدون سر از داریوش اول به دست آمد. روی پایه این مجسمه علاوه بر استفاده از خط میخی (به پارسی باستان، ایلامی و آکدی) از خط هیروگلیف مصری نیز استفاده شده است.

به اعتقاد برشانی (Bresciani) این مجسمه استفاده از متون چند زبانی را به عنوان ابزاری سیاسی تایید کرده و همچنین نشان آن است که داریوش اهمیت مصر و فرهنگ آن را به خوبی می‌شناخته است.


مجسمه داریوش به هنگام اکتشاف در شوش

در چند جای این مجسمه با استفاده از علائم هیروگلیف نام داریوش تکرار شده است. مجسمه که پیکر پادشاه را در جامه پارسی، با خنجری حمایل کمر و دستی مشت شده روی سینه نشان می‌دهد، از قسمت سینه به بالا شکسته است.

نوشته‌های میخی روی مجسمه نشان می‌دهد که داریوش خود دستور ساختن مجسمه را داده است تا آیندگان بدانند که «مرد پارسی» فاتح مصر بوده است.

تحقیقات هیات فرانسوی نیز روی جنس سنگ به کار رفته در تندیس نشان داد که از نوعی سنگ که در معادن سنگ وادی حمامات مصر یافت می‌شود، ساخته شده است و سپس به ایران و به شوش انتقال پیدا کرده و در کنار دروازه ورودی کاخ سلطنتی نصب شده است.


هیروگلیف‌های مصری بر پایه مجسمه

با این حال نوشته‌های روی مجسمه، نشانگر این است که قرار بوده مجسمه در مصر باقی بماند، اما مشخص نیست به چه دلیل به ایران آورده شده است.

روی پایه مجسمه نمادهایی از ملل تحت تسلط داریوش حکاکی و نام آن‌ها نیز با هیروگلیف درج شده است. در بخش مرکزی این قسمت نماد «هاپی» خدای رودخانه نیل تصویر شده است.

برخی باستان‌شناسان احتمال می‌دهند مجسمه از راه دریایی و از طریق همان کانالی که داریوش دستور حفر آن را صادر کرد به ایران آورده شده باشد.


نشانی از خدای‌ هاپی روی مجسمه

اما تاثیرات و تبادلات فرهنگی هخامنشی‌ها و مصری‌ها محدود به این موارد نیست و می‌توان نشانی از آن‌ها را در عناصر معماری مانند سرستون‌ها و همچنین نقوش نمادین دیگری نیز نشان داد که در آینده به آن اشاره خواهیم کرد.


منابع:
رزمجو، شاهرخ، زخمه بر تندیس: ب‍ررس‍ی‌ ت‍ح‍ل‍ی‍ل‍ی‌ آس‍ی‍ب‌های‌ وارد ش‍ده‌ ب‍ه‌ پ‍ی‍ک‍ره‌ م‍ص‍ری‌ داری‍وش، م‍ج‍ل‍ه‌ ب‍اس‍ت‍ان‌ش‍ن‍اس‍ی‌ و ت‍اری‍خ‌، ش‌ ۲۸ ، ب‍ه‍ار، ت‍اب‍س‍ت‍ان‌ ۱۳۷۹: ص‌ ۳ - ۱۰.

Bresciani, Edda,” PERSIANS IN EGYPT IN THE ACHAEMENID PERIOD” Encyclopædia Iranica online, June 2008.

Lendering, Jona, Darius' Suez Inscriptions

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

عقده ای های بدبخت هی بگردید و کوزه شکسته جمع کنید تا شاید برای خود هویتی پیدا کنید.این قدر برای تاریخ سازی ... نیندازید.

-- hamoon ، Jun 15, 2008

کاش از آقای پورپیرار دعوت می کردیم در این باره نظر ی بدهند.

-- خلیل ، Jun 15, 2008

Be nazar miyad keh eein Aghaye hamoon khodeeeishan az ehsase nadashtane hoviyate tarikhi va oghdeh hegharat badjoori ranj mibarad, enshanlahh shafaye ajel!

-- بدون نام ، Jun 16, 2008

ارتباط فرهنگی ایران و مصر بسیار قابل توجه و تامل برانگیز است.برخی نماد فروهر را نیز برداشتی از نمادهای مصری می دانند.
نکته دیگر فایق آمدن فرهنگ ها بر جنگ ها و جدال ها است.جنگ ها به پایان رسیده و جنگاوران فراموش شده اند اما تاثیرات متقابل فرهنگی پایدار مانده است.
گزارش جالبی بود.

-- farshid khodadadian ، Jun 16, 2008

این آقایی که نوشتن عقده ایهای بدبخت1 دقیقا منظورشون چیه؟ تاریخ سازی یعنی چی؟؟؟ لااقل تاریخ رو کمی بخون و ببین که نیازی نیست برای این مملکت تاریخ بسازیم...مدارک مستند وجود داره... احتمالان شما یا کورید یا سواد خوندن و نوشتن ندارید...

-- بدون نام ، Jun 16, 2008

درود بر شما
لزوم توجه به آثار باستانی و میراث گرانبهای سرزمین مان بر کسی پوشیده نیست و باید آن را پاسداشت...
بعد از گفت و گوی محمد صادقی با پرفسور یوخن هیپلر که روزنامه اعتماد آن را چاپ کرد و نکات مهمی مورد ارزیابی قرار گرفت. فریدون مجلسی در تاریخ 26 خرداد و در اعتماد موضوع را به درستی ادامه داد و به مساله مورد اشاره پرفسور هیپلر پرداخت که به اهمیت کتاب آمارتیاسن پرداخته بود کتابی پیرامون هویت و خشونت. اما آنچه محمد صادقی در گفت و گوی اش با هیپلر متذکر شده بود و تاکید کرده بود موضوع مهمتری بود چون هنوز پارادایم قوی تری از پارادایم پرفسور هانتینگتون طرح نشده و سعی صادقی یافتن گره ها و مشکلات نظریه برخورد تمدنها بود و در سوالاتش به طور روشن بیان شده بود می خواستم به این مساله مهم هم بپردازید.

-- رامتین ، Jun 16, 2008

ایرانیان محتاج به پیداکردن هویت نیستند ....این ...ها و مزدوران به ظاهر ایرانیشان هستند که بی هویتند.....

-- ایرانپرست ، Jun 16, 2008

تاریخ همه جهان روی همین کوزه شکسته ها نوشته شده.ملتی که گذشته خودش رو نشناسه.ملتی که ندونه چجوری به این جایی که الان هست رسید،هرگز نمی تونه راه آینده اش رو پیدا کنه.

-- مهدی ، Jun 16, 2008

هامون خود نیز نمیداند که چگونه و چرا چنین فسرده به خود و سایر ایرانیان دشنام میدهد.
آنچه که پیداست تاریخ میهن خود نگذاشته اند بخواند و چه بی توشه و فسرده دل راه را خواهد سپرد.

-- mohsen ، Jun 16, 2008

سپاسگزار کار پرارزش شما هستیم.
ایرانی تازه شروع به درک و یافتن حس غلغلک های هویت تاریخی خود کرده.
مارا آنچنان در تاروپود نابخردی و بی هویتی پوشانده اند که باورمان نمی شود که می توانیم هنوز چیزی را که داشته و داریم دریابیم و ارزش هویت خود را بازیابیم.
پایدار باشید/ پاینده ایران

-- ایوا ، Jun 16, 2008

اول از همه این‌قدر سز این دوست کوزه شکسته کوزه نشکنید، خب اینم دچار همون احساس اقای خامنه‌ای تو سفر شیراز شده و احساس کرده امامزاده‌ها مهمترند و چقدر قبل از 1400 پیش تاریخ وجود نداشته و ظلم کردن به این مردم. دوم ای‌کاش از این خبر تصویری این‌جا می‌گذاشتید، آدم دلش می‌خواد ببینه حتا همون بقایا معماریش چه‌جوری بوده خب.

-- خاطره‌ها ، Jun 16, 2008

حافظ درمورد رفتار با هامون ها چه نيك گفته:
بامدعي مگوئيد اسرارعشق ومستي
تابيخبـــر بميـــرد از درد خــود پرستي

-- حضرت چاخان اوغلو عليه السلام ، Jun 17, 2008

عظمت و عمق فرهنگ ایران در مخیله کوچک ما ایرانیان امروزی نمی‌گنجد. شمار ایرانیانی که بدانند یا حتی ذهنشان بتواند باور کند و بپذیرد که ایرانیان در زنگبار آفریقا مستقر بوده‌اند و نوروز و دیگر نمادهای فرهنگی ایرانی را با خود به آن‌جا برده‌اند، ایرانی‌تباران سغد بر تمامی جنوب روسیه و اوکراین امروزی فرمان می‌راندند، این راهبان ایرانی‌تبار بودند که دین بودا را به چین بردند، مصر مدت‌ها از آن ایرانیان بود، کانال اولیه سوئز را ایرانیان کندند، زبان فارسی چندین سده زبان رسمی شبه قاره هند بود، زبان فارسی زبان میانجی رسمی در آسیای غربی غیرعرب بود، فارسی زبان دوم جهان اسلام بوده، دانشمندان ایرانی پایه بسیاری پیشرفت‌های علوم را ریخته‌اند که کوشش‌هایشان در کتاب‌های ترجمه‌نشده ناشناخته مانده و ....؛ ما، به همراه ذهنمان و درکمان کوچک‌تر از آن شده‌ایم که بتوانیم یا حتی بخواهیم تاریخ و داشته‌های خودمان را بپذیریم. ما خودباخته و ناآگاهیم. کم‌سواد و بی‌مطالعه‌ایم. من و ما کم شده‌ایم، خسته از هم شده‌ایم...

-- بدون نام ، Jun 17, 2008

lلطفا دستکم با ذکر ماخذ گزارش رو کپی کنید.عین همین متن در پایگاه خبری میراث نیز موجود است.

-- ارش ، Jun 18, 2008

آقای آرش،
متاسفانه خبرگزاری میراث فرهنگی و سایت تابناک این گزارش را کپی کرده اند. نامه نگاری من هم با آنان بی نتیجه ماند.جای تاسف است که شما به جای اعتراض به کپی کنندگان، یقه من را گرفته اید. لینک این مطالب را در زیر درج می کنم تا خود به مقایسه بپردازید. شما بهتر است اول از صحت و سقم افترای خود مطلع شوید بعد من را متهم به کپی از روی دست خبرگزاری میراث کنید. من تمام منابع خودم را منتشر کرده ام.
http://www.chn.ir/news/?section=2&id=46655

http://tabnak.ir/pages/?cid=12439
بيژن روحانی

-- بیژن روحانی ، Jun 18, 2008

مردک خجالت هم نمیکشی ؟!. هامون تو را میگویم ! هر « ناموجودی » هم دارای پدر و مادر و گذشته است !. حتی وطن فروشان بی ابروئی مانند تو هم از زیر بته بعمل نیامده اند !. ادمهائی مانند تو که به گذشته تان تعلق ندارید ، به حال و به اینده اتان هم تعلق نخواهید داشت و به هیچ مرام و مسلک و ایده و شخص و گروهی هم وفادار نخواهید بود !. بروید و نام ایرانی را از خود دور کنید !.
داوید

-- داوید ، Jun 18, 2008

آقاچراشما این قدرهریس هسیدتاریخ را دقیق مطالعه کن

-- بدون نام ، Feb 10, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)