خانه > رادیو سیتی > نقد فيلم > فیلم نذری | |||
فیلم نذرینادر افراسیابیمجید مجیدی، کارگردان مطرح سینمای ایران قصد دارد فیلمی دربارهی کودکی پیامبر اسلام بسازد. داوری دربارهی مجیدی ساده نیست. او در سالهای دههی شصت که کمتر کارگردان مستقلی موفق به دریافت مجوز ساخت فیلم میشد، از حوزهی هنرهای اسلامی با بازیگری آغازید و در دههی هفتاد نخستین فیلماش، «بدوک» را ساخت. «بچههای آسمان»، «رنگ خدا» و «باران» فیلمهای ماندگاریاند. «بچههای آسمان» تنها فیلم ایرانی است که در سال ۱۹۹۷ کاندیدای اسکار شد. اگر بخواهیم دربارهی هنر مجیدی داوری کنیم، به سادگی میتوانیم بگوییم او یک سینماگر هنرمند است. اما اگر بخواهیم دربارهی جهتگیریهای سیاسی و اجتماعی او داوری کنیم، کار مشکل میشود.
او در سال ۱۳۸۶ عبدالکریم سروش را در مراسمی منحرف و کافر خواند ولی همواره ادعای کسانی را که او را یک سینماگر دولتی خواندهاند رد کرده است. در انتخابات ریاست جمهوری از ساختن فیلم تبلیغاتی برای احمدینژاد خودداری کرد و به جای آن فیلمی در حمایت از میر حسین موسوی ساخت. همشهری ماه با مجید مجیدی دربارهی فیلمی که قصد دارد دربارهی کودکی پیامبر بسازد، گفت و گویی مفصل انجام داده است. انگیزهی کارگردانی مانند مجیدی در ساختن چنین فیلمی چیست، آن هم در شرایطی که معاونت سینمایی وزارت ارشاد موضوعاتی، از جمله پرداختن به پیامبر اسلام را به سینماگران دیکته کرده است. مجیدی دربارهی انگیزهاش در پرداختن به چنین موضوعی میگوید: البته ساخت این فیلم به چند دغدغه مربوط میشود. یکی دغدغههای شخصی خودم و دیگری فضای شکل گرفته در طول سالهای اخیر در ارتباط با پیامبر اسلام. [...] به یقین میتوان گفت هیچ تصویر درست و کاملی در جهان امروز حتی در جهان اسلام از پیامبر وجود ندارد. مجموعهی این دغدغهها و توصیههایی که از طرف بعضی از شخصیتهای طراز اول و مذهبی که در طول این سالها با آنها در ارتباط بودم باعث شد که موضوع ساخت چنین فیلمی مطرح شود. این نخستین بار نیست که زندگی پیامبران دستمایهی ساخت فیلمهای سینمایی قرار میگیرد. اما مجیدی میخواهد به کودکی پیامبر اسلام بپردازد. میگوید: ما جدا از مخاطبان جهان اسلام به مخاطبان دیگر هم توجه داریم و میخواهیم آنها را نیز جلب کنیم. اینکه اسلام چگونه شکل گرفت و برای چه بهوجود آمده و در چه برههای از تاریخ این مسأله اتفاق افتاده و اساساً ضرورت مبعوث شدن پیامبر جدید در چه بسترهای اجتماعی شکل گرفته را میخواهیم در قالب روایت این دوران تصویر کنیم. [...] نشان دادن این وضعیت از بدو تولد حضرت، مرحله به مرحله، مخاطب بیاطلاع و به خصوص نسلهای جوان را آشنا و معطوف به این مسئله میکند که زیربنای معرفتی هر جامعه، میتواند اخلاق باشد. از منظر دیگر هم درباره این دوران مناقشه و اختلاف نظربین فرقههای مختلف اسلامی کمتر است. ضمن اینکه اعتقاد دارم دنیای امروز هم وجه تشابه زیادی با آن دوران جاهلیت پیدا کرده است. آیا مجیدی به سینمای ایدئولوژیک نزدیک نمیشود؟ مگر نه این است که در سینمای ایدئولوژیک، هنر سینما در خدمت به بیان درآوردن برخی مفاهیم از پیش تعیین شده قرار میگیرد؟ سینما در ایران همواره مورد توجه حاکمیت بوده و در مقایسه با دیگر هنرها، شاید به لحاظ مخاطب انبوهِ فیلمهای سینمایی، حساسیت بیشتری نسبت به فیلم وجود داشته است. مجیدی یک سینماگر اخلاقگراست. او میگوید: احساس میشود که این مساله ضرورت جامعه امروز است. جامعهای که در آن اخلاق دیگر جایی ندارد و کرامت انسانی به شدت بیارزش شده است. این مساله نشاندهندهی آن است که ما از روح اصلی انسانی و معرفتی جدا شدهایم. پرداختن به فیلم از این منظر میتواند نقطه عروجی برای دنیای امروز و جامعه ما باشد و اصلاً یک نقطه وحدت و وصل باشد.
مجیدی از کدام جامعه سخن میگوید؟ مگر نه این است که حاکمیت بیش از سه دهه اخلاق مذهبی را در ایران با همهی امکاناتی که در اختیار داشته ترویج کرده است؟ علاوه بر این پرداختن به شخصیت پیامبر اسلام با توجه به حساسیتهای مسلمانان و امکان بدفهمی مخاطبان قاعدتاً کار سادهای نباید باشد. مجیدی ظاهراً قصد دارد یک چهرهی نسبتاً زمینی از پیامبر اسلام به دست دهد. میگوید: این مسأله که وجوه آسمانی حضرت در کنار اعمال عادی انسانی وی قراردارد و ملموس بودن این لحظات، میتواند برای مخاطب بسیار جالب و تأثیرگذار باشد. ما در این بخش تحقیقات گستردهای کردیم. از منابع، اشخاص و اساتید زیادی در حوزههای مختلف و از کشورهای گوناگون بهره گرفتیم. [...] فیلم روایت جامعی از دوران کودکی حضرت ارائه خواهد داد. ما همهی تلاشمان را میکنیم که جوهرهی اصلی شخصیت و رسالت پیامبر را که همان تبلور کرامت انسانی و اخلاق است را به تصویر بکشیم. ما بر این وجوه تأکید میکنیم و در روایت این دوران به فصل مشترکهای مذاهب توجه داریم. تصویرگری و مجسمهسازی در اسلام جایز نیست. یک کارگردان معاصر چگونه میتواند زندگی پیامبر اسلام را با تصویر نشان دهد؟ مجیدی دربارهی این مشکل میگوید: مسأله این است که در تاریخ اسلام تصویر بسیار کم است و این تاریخ بیشتر به روایت کلامی و شفاهی متکی است. [...] ما باید از فرهنگ شفاهی تصویر سازی کنیم. برای همین در فیلمنامه به شدت بر تصویرسازی تأکید کردیم و کاملاً از روایت کلامی فاصله گرفتهایم. برعکس آنچه که معمولاً در تمام کارهای تاریخی صورت میگیرد و همه چیز بر کلام استوار میشود و میبینید که اکثر این آثار حتی راوی هم دارند، ما تلاش کردیم که وجه تصویر را در قصه بارز کنیم و فکر میکنیم این شیوه با مخاطب بهتر ارتباط برقرار میکند.[...] این را هم در نظر بگیرید که مقاومتهایی در عدم پذیرش این نوع روایت در جهان اسلام همواره وجود داشته و ما باید این نکته را هم در نظر میگرفتیم. آیا با این تفاصیل فیلم مجیدی میتواند نقطه عطفی در تصویرپردازی از پیامبر اسلام و دیگر معصومین باشد؟ آیا در آیندهای نه چندان دور روایت تصویری زندگی امامان را هم بر پردهی سینماها خواهیم دید؟ یکی از مهمترین مشکلات فیلمسازی تهیهی بودجهی آن است. مجیدی در جایی از سخنانش به این موضوع اشاره میکند و میگوید: اصلاً توجه نکردیم که چقدر سرمایه باید جذب شود. البته برآوردی از هزینهها داشتیم ولی نگران این نبودیم که بودجه و هزینه به چه نحو تأمین خواهد شد. حالا بعضیها میخواهند مقایسه و شبیهسازی بکنند که به نظرم نگاه بسیار سطحی و جفاکارانهای است.
برای مثال همین خبر بودجه ۳۰ میلیون دلاری فیلم نوعی برخورد سطحی با این پروژه است. بحث مادی در این موضوع را اگر ناصواب تلقی نکنیم قطعاً نمیتوانیم منکر جفا بودن آن باشیم. ما نمیتوانیم این پروژه را در مقیاس پروژههای معمولی سینمای ایران تعریف کنیم، بلکه سعی داریم تمام توان و سرمایهی موجود را به بهترین شکل ممکن برای ساختن فیلمی در شأن حضرت جذب و به کار بگیریم. ما باید بودجهای برای شروع فراهم میکردیم که به خاطر وجود شخصیت مبارک حضرت و موضوع فیلم افراد فراوانی در خارج و داخل از شخصیتهای حقیقی و حقوقی علاقمندند در ساخت فیلمی درباره ایشان سهمی داشته باشند و کمک کنند. عدهای حتی در قالب نذر و تکلیف در تولید فیلم و تأمین هزینههای آن و ارایه خدمات جلو آمدهاند. ما به اقتضای وضعیت نهایی فیلمنامه و نیازمندیهای موجود به یک حداقل بودجه رسیدیم و الان در این مرحله هستیم. یعنی در مرحلهی تعیین طراح صحنه و دکور فیلم، جلوههای ویژه و تعیین عوامل هستیم تا چشمانداز روشنتری از هزینهها نیز به دست آید. مجیدی آرزوهای بلند در سر دارد. برای فیلماش برکت قائل است و اعتقاد دارد که برکت این فیلم شامل سینمای ایران هم میشود. میگوید: این فیلم میتواند گام بلندی در راستای جهانی کردن سینمای ایران باشد تا از امکانات روز دنیا برای ارایه اعتقادات و باورهایمان به جهانیان بهره گیریم. البته با اینهمه ظاهراً این فیلم هم باید مانند دیگر فیلمها مراحل اخذ مجوز را طی کند. مجیدی ازین بابت سخت از دولت گلایهمند است. معتقدم که این دولت علاقهای به کمک به چنین فیلمهایی ندارد، چرا که اگر علاقمند بود به زعم من به جای این برخورد و رفتار، میبایست به استقبال پروژه میآمد و حتی برای رفع موانع و مشکلات آن به عنوان فیلمی افتخارآمیز برای کشور، علاقه نشان میداد. [...] اصلاً همین تنگنظریها در بخش مدیریتی باعث شده ما در همین حد باقی بمانیم. وی اعتقاد دارد که اگر دولت از او حمایت نمیکند، مردم حامی او هستند. در ایران ظاهراً هر کس از حمایت دولتی بیبهره بماند، میتواند از حمایت مردم برخوردار شود. مجیدی به نکتهی جالبی اشاره میکند. میگوید: بعد از اینکه خبر شروع این پروژه را اعلام کردیم با واکنشهای مثبت زیادی از سوی مردم رو به رو شدیم. مثلاً بنایی از یکی از شهرهای کشور با من تماس گرفت که آقای مجیدی وقتی خواستید دکور مکه را بسازید من همراه تمام عواملم حاضرم بیایم و بدون چشمداشت مالی کمک کنم. یا مهندسی نامه فرستاده که من کارخانهی تولید لوازم فنی دارم و حاضرم به هر شکل در کنار کار باشم. تعدادی آمدهاند و میگویند مبالغی را برای این پروژه کنار گذاشتهاند. مبالغی که بسیار ارزشمند و دلگرم کننده هستند و نمایانگر تفاوت نگاههای معرفتی افراد هستند. به رغم این حمایتهای مردمی، معلوم نیست که چند هزار بنا یا چند کارخانهدار باید نذرشان را به این فیلم ادا کنند تا بودجهی چندین میلیون دلاری آن بدون حمایت نهادهای دولتی تأمین شود. پیشتولید فیلم تازهی مجید مجیدی دو ماه دیگر آغاز میشود. معنای این سخن این است که بودجهی فیلم تأمین شده، یا از محل نذورات یا از طریق نهادهای دولتی. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
جای تاسف است که زمانه این فیلم این فرد را بایکوت خبری نمی کند! بنده به آقای سروش هیچ کششی ندارم، ولی مجیدی فتوای مرگ سروش را در یک تریبون رسمی اعلام کرده است. شما باید این آقای نا محترم را افشاء کنید.
-- بدون نام ، May 20, 2010عده ای می گویند که نویسنده و هنرمند نباید متعهد باشند. آنها وظیفه شان به تصویر کشیدن زمانه ای است که در آن زندگی می کنند. اما وجدانتان را قاضی کنید و ببینید که در شرایطی که این اسلامیون به تمام دنیا و به خصوص زندگی زنان گند زده اند آیا درست کردن چنین فیلمی درست است؟ آیا مجیدی بهتر نیست از دردهای روزمره و از آرزوهای مردم ایران فیلم تهیه کند؟ به نظر می آید آقای مجیدی سینماگر دربار است. یا خودفروش است یا اینکه تفکرش چنین است. کاش آقای مجیدی به جای اینکه از کودکی محمد فیلم می ساختی فیلمی از زندگی کودکان خیابانی می ساختی. کاش از زندگی عایشه فیلم درست می کردی. بچه ای که به عقد محمد درآمد. روز به روز ناامیدی من بیشتر می شود.
-- زهره ، May 21, 2010