خانه > شهرنوش پارسیپور > Mar 2010 | |
Mar 2010گزارش یک زندگی – شمارهی ۱۴۸ زندان چهارم؛ بدبختترین موجودات عالمبرادرم پیشنهادر کرد نقش مادر فیلم توسعه یابد، اما مقامات وزارت ارشاد یک زن برای فیلمنامه میخواستند. برادرم پیشنهاد کرد همسری برای نقاش درنظر گرفته شود. آنها گفتند «یک زن اساسی» میخواهند که نقش تعیین کنندهای داشته باشد. برادر پرسید آیا نقاش میتواند عاشق یک زن روسپی شود؟ پاسخ این بود که روسپیگری ممنوع است. برادرم پیشنهاد کرد تا معشوقی برای نقاش در نظر گرفته شود. آنها گفتند که عشق ممنوع مجاز نیست. برنامه به روایت شماره ۱۷۱ «کیش و مات»، مجموعه داستان – نوشتهی ویدا مشایخی به سوی «آن وجه دیگر زندگی»ویدا مشایخی که با مهارت با بیماری خود میجنگد در داستان کوتاهاش با حس غریبی موفق شده است واقعیت مرگ را که در گذار عمر اندکاندک صراحت بیشتری مییابد برای خوانندگان خود بازسازی کند. در خواندن داستان وی به یاد مهر هفتم اینگمار برگمن میافتادم. آنجا نیز مرگ در قالب شطرنج بازی ماهر رو در روی قهرمان داستان مینشیند و آهسته و پیوسته او را به سوی «آن وجه دیگر زندگی» راهبر میشود. برنامه به روایت شماره ۱۷۰ شکنجه و شکنجهگر، تحقیقی در باب «نظام شکنجه» در رژیم آخوندی، نوشته کاظم مصطفوی «شکنجه و شکنجهگر»شکنجه و شکنجهگر، تحقیقی درباب «نظام شکنجه» در رژیم آخوندی، نام اثری تحقیقی از کاظم مصطفوی است. نویسنده در این اثر که از مرز ۴۵۰ صفحه میگذرد، میکوشد چارچوبی دقیق و روشن از مسئلهی شکنجه در ایران دوران جمهوری اسلامی به دست دهد. البته بدبختانه نویسنده اغلب حالت شعاری را به کتاب تحمیل میکند که به جای آنکه تاثیر کتاب را شدیدتر کند تاثیر واژگونه میگذارد. گزارش یک زندگی – شمارهی ۱۴۷ اینک زمان آزادی بودزندان مواد مخدر، مجموعهی شگفتانگیزی از مردم را در خود جای داده بود. از پرستاری که معتاد شده بود و انسان سادهای بود، تا دختری که با کمک همکارانش کودکی را کشته بودند و شکم بچه را پر از مواد مخدر کرده بودند. حالت بچه و رنگ کبود او در اتوبوس توجه مردم را جلب کرده بود و قاچاقچیان لو رفته بودند. هرگاه چشمم به این دختر میافتاد ستون فقراتم تیر میکشید. برنامه به روایت شماره ۱۶۹ «عبور»؛ مجموعه داستان؛ نوشتهی مریم رئیسدانا تمایل به بیعمل کردن زنمریم رئیسدانا، نویسنده مجموعه داستانهای کوتاه «عبور» در سال ۱۳۴۷ به دنیا آمده است. در خواندن داستانهای مریم رئیسدانا به این نتیجه میرسیم که در مرحلهای است که سبکهای مختلف نوشتاری را تجربه میکند. در عین حال به نظر میرسد که هنوز پرداخت یک پارچه و به هم بافته یک داستان ملکه ذهن او نشده است و در مرحله تجربی قرار دارد. اما بدون شک او با علاقمندی کار نوشتن را پی گیری میکند. گزارش یک زندگی – شمارهی ۱۴۶ برای سومینبار وارد زندان شدمدختر جوان و بسیار زیبایی نیز در گوشهای نشسته بود. شرح زندگانی این دختر یکی از جالبترین سرگذشتهاییست که تا به حال شنیدهام. پدربزرگ این دختر در یکی از روستاهای قزوین با مالک ده درگیر میشود. ماموران مالک او را تعقیب میکنند. مرد به خانهی خودش فرار میکند و در حین خشم و غضب دختر کوچکاش را در آغوش گرفته و از طبقهی دوم خانه به طرف ماموران پرتاب میکند. برنامه به روایت - شماره ۱۶۸ «ذره» و «در حکایت ساختن مبال در بم» نوشته سهیلا بسکی منطقی زنانه در پس زبانی مردانهبحث این هفته درباره دو کتاب از سهیلا بسکی، نویسنده با استعداد ایرانیست. کتاب نخستین، «حکایت ساختن مبال در بم» گزارش طنزآمیزیست درباره راوی و شخصیتهای دیگری که در هنگام زلزله بم به هیجان آمده و برای یاریرساندن به این شهر میروند و به این نتیجه میرسند که شهر زلزلهزده نیازمند آبریز است. کتاب دوم، «ذره»، اما شرح احوال یک کارمند از طبقه متوسط است که در آن واحد دارای همسر و یک معشوقه است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
از دست ندهید | ||||
حبس به خاطر راستگویی |
نقدی بر فیلم چهل سالگی |
اولین تجربهی عادت ماهانه |
گزارشی از تئاترهای لالهزار |
مروری بر پرونده زهرا کاظمی |