تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

ارتش سايه و پيمانکاران مرگ

آمريکايي که نمي شناسيم - بخش دهم
نوشتهء عبدی کلانتری

فايل صوتی
فايل پی دی اف برای چاپ



طي روزهاي اخير، در کنگرهء آمريکا (قوهء مقننهء ايالات متحده)، يک کمپاني آمريکايي تحت بازجويي قرار گرفته است. رئيس اين کمپاني، که به ندرت در انظار ظاهر مي شود، هرگز مصاحبهء مطبوعاتي نمي کند، و تا امروز از او تصوير يا شرح حالي در جايي ثبت نشده براي نخستين بار موظف شده مقابل دوربين تلويزيون قرار گيرد و به سؤالات نمايندگان مردم در کنگره پاسخ دهد.

نام اين کمپاني آمريکايي «بلک واتر» است. بلک واتر يک شرکت خصوصي پيمانکار نظامي است؛ يکي از چندين کمپاني بزرگ شبه نظامي که وزارت دفاع آمريکا با آنها قراردادهاي ميليارد دلاري مي بندد و وظايف نظامي و امنيتي را که خود نمي تواند عملي کند، به عهدهء آنها مي گذارد. اين کمپاني هاي خصوصي به موازات قواي نظامي آمريکا عمل مي کنند؛ اما تابع قوانين ارتش نيستند. سلسله مراتب، رهبري، و عمليات ويژهء آنها محرمانه مي ماند و به رسانه ها درز پيدا نمي کند. رزمندگان اين کمپاني ها يک ارتش سايه را تشکيل مي دهند.

هم اکنون در عراق، تعداد کارکنان کمپاني هايي نظير بلک واتر، به تعداد کارکنان ارتش آمريکا در عراق است. در برنامهء امروز نيلگون و برنامهء بعدي، دربارهء پيمانکاران نظامي، ارتش هاي خصوصي، و جنگ هاي سايه وار صحبت خواهيم کرد، از سلسله برنامه هاي "آمريکايي که نمي شناسيم".

کشتار شانزدهم سپتامبر
در روز شانزدهم سپتامبر يک هيأت وزارت امور خارجهء آمريکا که وسيلهء نقليهء آنها توسط کاميون نظامي اسکورت کمپاني بلک واتر محافظت مي شد، از جاده اي در يک منطقهء پرجمعيت در شهر بغداد عبور مي کرد. پليس عراق بازحمت سعي داشت تا با متوقف کردن ترافيک، راه را براي کاميون هاي نظامي باز کند. در ميان شلوغي، يک اتوموبيل عراقي وارد ميدان شد که گفته مي شود به موقع به اخطار پليس توجه نکرد. مأموران کمپاني بلک واتر به روي اتوموبيل عراقي آتش گشودند و رانندهء آن را کشتند.

به گفتهء شاهدان، مأموران کمپاني بلک واتر سپس چيزي شبيه نارنجک دستي به سمت اتوموبيل پرتاب کردند و آن را به آتش کشيدند. بلک واتر بعداً در گزارش رسمي خود ادّعا کرد که اتوموبيل عراقي حامل شورشيان مسلح بود. اما در داخل اتوموبيل، نه کسي از اعضاي شبکهء القاعده و نه عضوي از ارتش مهدي، بلکه يک خانوادهء جوان عراقي ـــ يک مرد، يک زن، و يک کودک ـــ حضور داشتند. جرم آنها تنها اين بود که در شلوغي ترافيک دستپاچه شده و به موقع اتوموبيل را متوقف نکرده بودند. طبق گفتهء شاهدان، پس از واقعه، اجساد مادر و طفل او در يکديگر ذوب شده بودند. بلافاصله پس از به آتش کشيدن اتوموبيل عراقي، تيراندازي در منطقه آغاز مي شود، و مردم ِ هراسان از ترس جان به هرسو مي گريزند. شاهدان توصيف مي کنند که محافظان کمپاني بلک واتر به جمعيت شليک مي کردند. حدود بيست عراقي به قتل مي رسند و به گفتهء پزشکان، ساير زخمي شدگان نيز در شرايط وخيمي به سر مي برند و به احتمال زياد تعداد قربانيان بالاتر نيز خواهد رفت.

کمپاني بلک واتر ادّعا مي کند طبق قانون عمل کرده و جان آمريکاييان را در يک ميدان جنگي نجات داده است. دولت عراق مدّعي است ويدئويي در اختيار دارد که نشان مي دهد تيراندازي بدون دليل صورت گرفته است. يکي از بازماندگان واقعه که چهار گلوله از پشت به او اصابت کرده، حقوقداني عراقي ست به نام «حسن جابر سلمان» که در اتوموبيل خود پشت سر کاميون محافظ حرکت مي کرده است. او مي گويد در ابتدا صداي انفجاري از دوردست شنيده شد که به دليل مسافت دور نمي توانست تهديدي به شمار رود؛ اما به او دستور داده مي شود که دور زده و از منطقه دور شود. او اين کار را مي کند اما بلافاصله تيراندازي آغاز مي شود و اتوموبيل او نيز دوازده بار هدف قرار مي گيرد و چهار گلوله به او اصابت مي کند. حسن جابر سلمان مي گويد، «زن ها و بچّه هايي را مي ديدي که اتوموبيل هايشان را ترک کرده و روي زمين به اين سو و آن سو مي خزيدند تا هدف قرار نگيرند. اما تيراندازي متوقف نمي شد. يک پسر ده-يازده ساله از شدت ترس از يک ميني بوس پايين پريد و يک گلوله به سر او اصابت کرد. مادر او ترسان و گريان پشت سر پسرش بيرون جهيد و بلافاصله او نيز تير خورد و کشته شد." (هفته نامهء «نيشن» Nation پانزده اکتبر۲۰۰۷، ص ۲۱)


دستورالعمل شمارهء ۱۷، و «خودمختاري» دولت عراق

پس از واقعهء شانزدهم سپتامبر فعاليت هاي کمپاني بلک واتر براي نخستين بار مورد بازرسی کنگرهء آمريکا قرار گرفت. در هفته اي که گذشت، بازرسان کنگرهء آمريکا گزارش دادند که پيمانکاران امنيتي کمپاني بلک واتر در عراق از سال ۲۰۰۵ تاکنون، ۲۰۰ مورد برخوردهاي مسلّحانه داشته اند. طبق اين گزارش برخوردهاي خشونت آميز کارکنان کمپاني بلک واتر بارها به قتل شهروندان غيرنظامي عراقي منجر شده است، بدون آنکه تهديدي متوجه اين کارکنان شده باشد (هفته نامهء «ويک» Week، دوازده اکتبر ۲۰۰۷، ص ۳). در گزارش کنگره، کمپاني بلک واتر و مقامات وزارت امور خارجهء آمريکا متهم به لاپوشاني و پنهان کردن حقايق اين قتل ها شده اند؛ از جمله قتل يک محافظ شخصي عراقي در سال ۲۰۰۵ توسط يکي از مأموران بلک واتر که هنگام تيراندزاي مست بوده است.

چرا کمپاني بلک واتر از چنين اختيارات وسيعي برخوردار است؟ درست پس از حملهء نظامي آمريکا به عراق و اشغال اين کشور، کمپاني بلک واتر در تابستان سال ۲۰۰۳ طي يک قرارداد ۲۷ ميليون دلاري، وظيفهء محافظت از فرماندار آمريکايي عراق، آمباسادور «پل برِمِر» را به عهده گرفت. از آن پس بلک واتر وظيفهء محافظت از سفرا و ساير کارکنان وزارت امورخارجه، از جمله خانم کانداليزا رايس، و اعضاي هيأت هاي بازرسي کنگره را نيز تقبّل کرده است. از ابتداي کار تاکنون، قراردادهاي حفاظت از مقامات آمريکايي مبلغي بيش از هفتصد ميليون دلار را شامل بوده است. (هفته نامهء نيشن، ۱۵ اکتبر ۲۰۰۷، همان جا)

در تاريخ ۲۷ ژوئن ۲۰۰۴، آمباسادور پل برمر، درست يک روز مانده به پايان مأموريتش در عراق، فرماني صادر کرد که به نام «دستور العمل شمارهء ۱۷» (Order 17) شناخته مي شود. طبق اين دستورالعمل همهء پيمانکاران خصوصي آمريکايي که در خاک عراق به فعاليت هاي مختلف مشغولند و با دولت ايالات متحده قرارداد بسته اند از مصونيت قانوني برخوردارند و به هيچ نحو توسط مقامات قضايي عراق قابل پيگرد نيستند. به عبارت ديگر اگر پيمانکاران آمريکايي طبق قوانين دولت عراق مرتکب جرم يا جنايتي شوند، دولت عراق که دولتي «خود مختار» اعلام شده، قادر نيست آنان را تحت تعقيب قانوني قرار دهد.

يک پيمانکار خصوصي امنيتي به روزنامهء واشنگتن پست مي گويد، «از همان ابتدا همواره به ما گفته اند چنانچه اتفاق ناگواري روي دهد و عراقي ها در صدد برآيند شما را به دادگاه بکشانند، بلافاصله سوار ماشينتان کرده و شما را بي سر و صدا در تاريکي شب از عراق خارج مي کنيم.» (هفته نامهء نيشن، ۱۵ اکتبر ۲۰۰۷، ص ۲۳)

طبق گزارش هفته نامهء نيشن، کسي که محافظ شخصي معاون رئيس جمهور وقت عراق، عادل عبدالمهدي، را به قتل رساند به همين شيوه از عراق بيرون فرستاده شد. کمپاني بلک واتر ادعا مي کند اين شخص را اخراج کرده است. خود عبدالمهدي در يادداشتي که به کانداليزارايس نوشته (و در وزارت امورخارجه موجود است)، مي گويد، «براي يک عراقي فهم اين نکته مشکل است که چطور يک فرد خارجي مي تواند يک عراقي را به قتل برساند و بعد آزادانه به کشورش باز گردد.» (هفته نامهء نيشن، ۱۵ اکتبر ۲۰۰۷، همان جا)

دستورالعمل شمارهء ۱۷ به روشني يک قانون استعماري و ناقض هرگونه خودمختاري دولت عراق است. اين دستورالعمل نظير قانون کاپيتولاسيون در زمان سلطنت خاندان پهلوي در ايران است. نوري المالکي نخست وزير کنوني عراق مي خواهد اين قانون ملغا شود؛ اما وزارت امور خارجه آمريکا حاضر به اين کار نيست و خانم رايس آن را براي حفاظت جان اتباع آمريکايي لازم مي داند.

غنائم جنگي
جنگ براي کمپاني هاي پيمانکار نظامي در آمريکا و بريتانيا منبع درآمد مهمي است (موضوع برنامهء آيندهء نيلگون). بدون جنگ، اين کمپاني ها قادر به ادامهء فعاليت نيستند. طبق آمار «دفتر رسيدگي به حساب هاي دولتي» (Government Accountability Office) وابسته به دولت آمريکا، هم اکنون ۱۸۰ شرکت خصوصي مزدور که دولت ايالات متحده با آنها قرارداد بسته در عراق به فعاليت مشغولند. اين کمپاني ها در مجموع ده ها هزار نفر را در استخدام خود دارند. بدون جنگ عراق و اشغال نظامي اين کشور، کمپاني هاي پيمانکار جنگي بخش بزرگي از درآمد و اشتغال خود را از دست مي دهند.

به گفتهء سرمقاله نويس روزنامهء «سانفراسيسکو کرانيکل» کاخ سفيد اگر مي خواست به جاي پيمانکاران خصوصي از نيروي ارتش استفاده کند مي بايست «ريسک سياسي» بزرگي را متقبّل مي شد، اما وجود ۱۶۰ هزار پيمانکار خصوصي در عراق ـــ کابوي هايي که به هيج کس جوابگو نيستند و هيچ علاقه اي هم به تسخير «قلب ها و ذهن ها»ي عراقي ها ندارند ـــ کار کاخ سفيد را ساده کرده است (هفته نامهء ويک، دوازده اکتبر ۲۰۰۷، همان جا).

طي دوران اشغال عراق، درآمد کمپاني بلک واتر به طرز بي سابقه اي بالا رفته است. بنا به گزارش نيويورک تايمز، قراردادهاي پنتاگون با بلک واتر تا سال ۲۰۰۱ حدود يک مليون دلار در سال بود. اما اکنون مبلغ اين قراردادها به بيش از يک ميليارد دلار در سال رسيده است (همان جا).

واشنگتن پست در مقايسهء حقوق ارتشيان آمريکا با درآمد کارکنان بلک واتر مي نويسد حقوق ژنرال پترِيوس، سرفرماندهء نيروهاي نظامي آمريکا در عراق، ۴۹۳ دلار در روز است. در حاليکه پيمانکار خصوصي شرکت بلک واتر در عراق روزانه ۱۰۷۵ دلار دريافت مي کند (هفته نامهء ويک، ۱۲ اکتبر ۲۰۰۷، ص ۱۶).

طبق گزارش «انستيتوي مطالعات سياست هاي دولتي» (Institute for Policy Studies) حقوق سالانهء رؤساي اصلي کمپاني هاي پيمانکار نظامي از تاريخ يازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ تا امروز بين ۲۰۰ تا ۶۸۸ درصد افزايش داشته است. هم اکنون حد متوسط حقوق سالانهء رئيس يک کمپاني پيمانکار نظامي دوازده ميليون دلار است. برخي دو برابر اين مبلغ حقوق مي گيرند. مثلاً سال گذشته، آقاي «نيکولاس شاپرايا» (Nicholas Chabraja) رئيس کمپاني جنرال داينميکس ۳۲ ميليون دلار، و آقاي «ديويد ليزار» (David Lesar) رئيس کمپاني هالي برتُن ۳۰ مليون دلار حقوق سالانه دريافت کرده اند. (هفته نامهء نيشن ، ۲۲ اکتبر ۲۰۰۷، ص ۵) بنا به محاسبهء هفته نامهء نيشن اگر يک ژنرال عالي رتبهء آمريکا بخواهد چنين مبلغي به دست آورد بايد صد و هفتاد سال و چهل و دو هفته و پنج روز کار کند.

پيمانکاران مرگ
اين پيمانکاران مرگ و سرمايه گذاران ِکلان ِ جنگي چه کساني هستند؟ رئيس و صاحب امتياز کمپاني بلک واتر مردي است ۳۸ ساله به نام «اريک پرينس» (Erik Prince). او مردي با عقايد افراطي مذهبي است که در آمريکا آنها را به نام «راستگرايان مسيحي» (کريستيان رايت) از فرقهء اونجليکال مي شناسند. اريک پرينس در کارزار انتخاباتي جرج بوش مبلغ هنگفتي خرج کرد تا او را به پيروزي برساند (هفته نامهء نيشن، پانزده اکتبر ۲۰۰۷، ص ۲۱). طبق گزارش نيويورک تايمز، آقاي پرينس در سال هاي اخير ۲۲۵ هزار دلار به حزب جمهوري خواه کمک کرده و خواهر او نيز در سال ۲۰۰۴ ، صد هزار دلار به حساب کارزار انتخاباتي بوش ـ چيني واريز کرده است (هفته نامهء ويک، ۱۲ اکتبر ۲۰۰۷، ص ۳).

در ميان هيأت رئيسهء کمپاني بلک واتر، يک مأمور سابق سازمان مرکزي اطّلاعات و امنيت آمريکا (CIA) به نام «ج. کوفر بلک» (J.Cofer Black) حضور دارد که پيش از اين مسئول عمليات تحويل فوق العاده extraordinary rendition بود. «رنديشن» عنواني است که CIA براي عمل دزديدن مظنونان به تروريسم، زنداني و شکنجه کردن آن ها در خانه هاي مخفي خارج از خاک آمريکا گذاشته است. فرد ديگري که در هيأت رئيسهء بلک واتر حضور دارد مردي است به نام «جوزف شميتس» (Joseph Schmitz) که از نزديکان وزير سابق دفاع آمريکا دانلد رامسفلد است و به هنگام وزارت رامسفلد مقام بازرس کل پنتاگون را به عهده داشته است.

پس از حادثهء تيراندازي ۱۶ سپتامبر در محلهء منصور بغداد، رئيس و کارکنان شرکت بلک واتر تحت بازرسي کنگرهء آمريکا قرار گرفتند. اما آيا کنگرهء آمريکا قادر خواهد بود بر وزارت امور خارجه و کاخ سفيد فائق آيد و به حضور پيمانکاران مرگ و ارتش سايه در عراق پايان بخشد؟
/// هفتم اکتبر ۲۰۰۷

ويراستار متن: شـيدا ديـّانی


Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

"We're kicking ass." --George W. Bush, on the security situation in Iraq, to Australian Deputy Prime Minister Mark Vaile, Sydney, Australia, Sept. 5, 2007

-- QIL ، Oct 15, 2007

در خط دهم این نوشتار، به جای واژه ی -شبهه- باید -شبه- نوشته شود.

-- ایمان ، Oct 15, 2007

آقای کلانتری سلام
لطفا سلسله برنامه الاهیات طبیعی را ادامه دهید.
با درود

-- بدون نام ، Oct 15, 2007

در پاسخ آقاي ايمان ــ از تذکر شما بسيار سپاسگزارم؛ تصحيح شد. /// عبدی کلانتری

-- عبدی کلانتری ، Oct 19, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)