تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

دانشنامه‌ی بزرگِ اسلامی (آنلاین)

داریوش آشوری
دانشنامه‌نويس و فرهنگ نگار


در خبر است که در ایران حدودِ صد و پنجاه دانشنامه و لغت‌نامه در دستِ تألیف است. خبرِ خوبی ست و نشانه‌ای از آن که در جوارِ بازارِ گرم شور و جنونِ "انقلابی"، که هنوز دیگِ آن جوشان است، عقلانیّت و تاریخیّتِ اندیشه‌ی مدرن هم از این راه‌ها، و راه‌های دیگر، در آن جا در حال رشد است.

اگرچه بخشِ بزرگی از این کوشش ها با بودجه‌های کلانِ دولتی ‌و ناگزیر ریخت‌ـ‌وـ‌پاش‌ها و بذل‌ـ‌و‌ـ‌بخشش‌های خان یا خلیفه‌ـ‌فرموده‌ صرفِ درون‌مایه‌هایی می‌شود که به خیال خود می‌خواهند کارِ ایدئولوژیک و تبلیغی در جهتِ "استحکامِ نظام" یا "نشرِ معارفِ اسلام" بکنند، باز، همین کارها ‌حتا خام‌ها و ناشیانه‌هاشان‌ خواسته و ناخواسته، وسیله‌ای ست برای وارد کردن سرِ شترِ منطق و تاریخی‌اندیشیِ‌ مدرن در چادرِ هر اعرابی نیز.

پس از انقلاب، برای این گونه کارها مؤسسه‌های فراوانی، از جمله در حوزه‌های علمیه، زیرِ ده‌ها عنوان، بنیان‌گذاری شده است. مهمترین‌شان "مرکز"ی ست برای تألیفِ دایرة‌المعارفِ بزرگِ اسلامی. این مؤسسه، در حقیقت، از جمله مؤسسه‌هایی ست که میراث‌بر دانشنامه‌ی ایران و اسلام و ایده‌یِ بنیانگذارِ آن اند. آن دانشنامه را، به دو زبانِ فارسی و انگلیسی، احسان یارشاطر پایه‌گذاری کرد. ولی، با رویداد انقلاب بخشِ فارسیِ آن، که در ایران تألیف می‌شد، سرگذشت دیگری پیدا کرد و بخش انگلیسی کار خود را در دانشگاه کلمبیا، در نیویورک، همچنان دنبال می‌کند و تاکنون ده‌ـ‌دوازده جلد از آن منتشر شده است. دنباله‌ی کار بخشِ فارسی آن را در ايران "بنياد دانشنامه‌ی جهان اسلام" گرفته است.

دانشنامه‌ای که یارشاطر بنیاد گذاشت --‌و تنها حرفِ /آ/ از آن منتشر شد‌--‌ بنا به ایدئولوژی "نظام شاهنشاهی"، رنگِ ایرانی‌اش بر رنگ اسلامی می‌چربید، امّا جانشینانِ آن پس از انقلاب ناگزیز تنها رنگ و نامِ "اسلامی" به خود گرفتند. یکی از آن‌ها همین "مرکز دایرة‌المعارفِ اسلامی" ست. امّا این مؤسسه، با همت و جدیّتی که در کارِ مدیریتِ آن هست، اکنون به بنیادِ پژوهشی کلانی بدل شده که با استخدام گروهی بزرگ از دانشوران و پژوهشگران، افزون بر پروژه‌ی نخستین، چند پروژه‌ی دانشنامه‌ای دیگر را هم پیش می‌برد. یکی از آن‌ها دانشنامه‌ی ایران است که می‌خواهد چیزی از رده‌ی دانشنامه‌های بزرگِ فراگیر، مانندِ بریتانیکا، باشد. (جلد یکم آن منتشر شده و من خیال دارم در همین سایت آن را بازبینیِ کنم).

"مرکز"، با کوشش فراوان، کتابخانه‌ای بسیار بزرگ نیز فراهم کرده که در اختیار پژوهشگرانِ آن است. چنین برمی‌آید که مقاله‌ها ‌--‌یا دستِ کم بخشِ عمده‌شان‌-- ‌را به بیرون سفارش نمی‌دهند، بلکه کار را به پژوهشگرانِ داخلی می‌سپارند، که همه گونه امکانات در اختیار دارند.

بر پا کننده‌ی "مرکز" و بر پا دارنده‌ی آن تاکنون آقای کاظم موسوی بجنوردی بوده است. من ایشان را هرگز ندیده ام و با آن مؤسسه هم هرگز سرـ‌وـ‌کاری نداشته ام، اما از کسانی که با آن کار کرده اند، در باره‌ی توانایی‌های ایشان در مدیریت شنیده ام. بجنوردی از یک خانواده‌ی رگ‌ـ‌وـ‌ریشه‌دار و فرهیخته‌ی روحانی برخاسته و در دوران شاه از مبارزانِ اسلامی بوده و چهارده سال نیز زندان کشیده و با انقلاب آزاد شده است. امّا، ریشه‌ی فرهنگیِ وی و شوق‌اش برای خدمت فرهنگی به ایران و اسلام، سبب شده است که از مقام‌های سیاسی، که در اوایل انقلاب داشته، دست بکشد و به بنیادگذاری این مرکز بپردازد. اکنون بیش از دو دهه از عمر "مرکز" می‌گذرد و در این مدت پیوسته بزرگتر و برومندتر ‌شده است. بنای زیبایی هم برای آن روی تپه‌های بالای نیاوران ساخته اند که ‌چنان که از عکس‌های آن بر روی وب‌سایت ‌اش برمی‌آید‌ هیچ زلم‌ـ‌زیمبوی "معماری اسلامی"، چنان که رایج است، بر آن نبسته اند، و نمای آجری ساده با ترکیبِ حجم‌های دل‌پذیر دارد. (در میانِ هفتاد و اند عکس‌ِ نما و گوشه‌ـوـ‌کنارِ بنا، عکس‌های یک ظرفِ میوه، و چیزهای دیگری مانندِ آن، هم به عنوانِ بخشی از بنا دیده می‌شود!)

سیاست بجنوردی در فراهم کردن استقلال مالی برای مرکز، چنان که شنیده ام، و وابسته نبودن آن به بودجه‌ی عمومی، استقلالی به آن بخشیده است که فشارِ سیاسی را بر آن به کمترین پایه می‌رساند و بجنوردی ‌باز، چنان که شنیده ام‌ تاکنون سرسختانه از این استقلال دفاع کرده است. این همت و پشتکار و پایداری ستودنی ست.

این نکته را هم باید انصاف داد و گفت که، تا آن جا که من فرصتِ بازبینی مقاله‌های این دانشنامه را داشته ام، با وجودِ عنوانِ "اسلامی" بر پشتِ آن، زبانِ مقاله‌ها را علمی، به شیوه‌ و زبانِ مدرن، یافته ام و چیزی از تعصبِ مذهبی یا زورآوری دیدگاهی خاص در آن ندیده ام. (البته، باید مقاله‌های آن را در باره‌ی دین‌های دیگر بررسی کرد تا از این بابت یقین حاصل کرد.) امید است که در آن فضای پر از کشاکش و تنش و دندان‌های تیزِ رشک‌ها و آزمندی‌ها، این مؤسسه‌ی بارور و سودمند، سرانجام، بتواند به نهادی پایدار و ریشه‌دار بدل شود و وابسته به یک تن و همتِ او نماند.

بنا به گزارشی در خبرگزاری مهر، در پایان سال ۱۳٨۴، از آغاز تدوین این دایرة المعارف ۲۲ سال می ‌گذرد
( از سال ۱۳۶۲) و ۶۰۰۰ مقاله علمی و تخصصی در آن به چاپ رسیده و ۳۰۰ نفر با آن همکاری کرده اند .چهارده بخش تخصصی، با پژوهشگران بسیار، در زمینه های گوناگون از علومِ سنتی اسلامی تا تاریخ، فرهنگ، هنر، فلسفه، حقوق، ادیان و عرفان در آن دست اندر کار اند. اکنون ۱۳ جلدِ آن منتشر شده است، هر مجلد حدود ٧۵۰ صفحه. همچنین تاکنون پنج جلدِ آن با عنوان دائرةالمعارف الاسلامیة الکبری به زبان عربی منتشر شده است. ترجمه‌ی جلد یکم آن به زبان انگلیسی نیز قرار است منتشر شود.

باری، آنچه سببِ نوشتنِ این مطلب شد خبر انتشار این دایرة‌المعارف بر روی اینترنت (آنلاین) بود. من از دریافت این خبر شادمان شدم، زیرا خود، گذشته از آن که در کارِ دانشنامه‌نویسی و لغت‌نامه نویسی پیشینه‌ی دیرینه دارم و در چند بنیاد بزرگ این زمینه‌ها در ایران و بیرون از آن کار کرده ام، از مشتریان دایمی لغت‌نامه‌ها و دانشنامه‌ها‌ نیز هستم، و از نشرِ آنلاینِ آن‌ها هم بسیار استفاده می‌کنم. نشرِ آنلاین این حسنِ بزرگ را دارد که امکان دستیابی به آن‌ها را برای کسانی فراهم می‌کند که به مراجعه نیاز دارند، اما خرید و نگاهداری کتاب‌های کلان برای‌شان ارزان و آسان نیست.

دوازده جلد از این کتاب "آنلاین" شده است، اما هنوز نه کامل. در جلدهای ‌آخرین بسیاری از مقاله‌ها، که در فهرست هر جلد آمده، هنوز از این راه در دسترس نیست. من در کتابخانه‌های ایران‌شناسی با برخی از جلدهای این دایرة‌المعارف سرـ‌وـ‌کار داشته ام و از مقاله‌های آن بهره برده ام. با وجودِ تمامیِ کم‌ـ‌وـ‌کاستی‌های علمی، واژگانی، و روش‌شناختیِ مدرن در میان ما، باید گفت که این دانشنامه، بر روی هم، کارِ سترگ، ارزنده، و کامیابی ست. مقاله‌های دانشوران برجسته‌ی کهنه‌کار، مانند فتح‌الله مجتبایی، محمد علی موحد، و شرف‌الدین خراسانی، از نظر روش و جامعیّت و دقّت، البته بسیار خوب و سودمند اند؛ همچنین مقاله‌های بسیار به قلم دانشوران و پژوهشگران جوان و جوان‌تر، که امید آن را می‌بخشند که نسلی از دانشنامه‌نویسان پرتجربه و حرفه‌ای از میان‌شان برآید. اما از مقاله‌های ضعیف با زبانِ سست، زیاده‌گو، و آشفته هم تهی نیست.

با این فرصتِ درست که به نظر می‌رسد با مدیریتِ درست برای دانشوران جوان ما فراهم شده، اگر عواملِ دیگر ‌چنان که در دنیای ما بسیار دیده ایم و می‌بینیم‌ باز همه‌ی رشته‌ها را پنبه نکنند، برای دانشنامه‌نویسی در ایران می‌توان آینده‌ی روشنی دید. یکی از لوازمی که می‌باید برای این کار بهتر از این فراهم شود، پرورشِ زبانِ دانشنامه‌ایِ شفاف‌تر از نظر ساختارِ دستوری، و منطقی‌تر از نظر گزارشِ درونمایه است؛ زبانی بی‌حشو، خالی از درازنفسی‌های بی‌جا و جمله‌های درهمِ پیچاپیچ؛ زبانی نو، با مایه‌ی تِرم‌شناسانه و واژگانی غنی در همه‌ی زمینه‌ها، از جمله در گزارشِ معارفِ سنتی.

در نشرِ اینترنتی، لابد برای استفاده‌ی بهتر از نظرِ جست‌ـ‌وـ‌جو در متن، به‌جایِ نسخه‌ی عکسی (پی‌.دی‌.‌اف)، مقاله‌ها را از نو تایپ کرده اند. من از نسخه‌ی چاپی چیزی در اختیار ندارم که آن را با این نسخه‌ی آنلاین بسنجم، اما، با رجوع به حافظه، می‌توانم گفت که در این نشر نسبت به نشرِ چاپی کم‌ـ‌وـ‌کاستی‌هایی هست. از جمله، نبودِ خط‌نگاره(script)های ایرانیک و ایتالیک برای نام کتاب‌های فارسی و لاتین، و مواردِ لازم دیگر. عددها در متن فارسی با خط‌نگاره‌ی لاتینی چاپ شده اند که نمای دل‌پذیری به صفحه نمی‌دهند و حکایت از آسان‌گیری و شتابکاری در تایپگری می‌کند. بدتر از آن رعایت نکردن فاصله‌گذاری کلمات‌ ‌گویا از جلد پنجم به بعد‌ در برخی مقاله‌ها ست، که کار را سر‌ـسری نشان می‌دهد و ارز ارجِ آن می‌کاهد و خواندن متن را دشوار می‌کند.

بدتر از همه، برداشتنِ پرانتزِ بازبُرد‌ها (ارجاع به منابع) و در هم آمیخته شدن متن و بازبُردها در برخی مقاله‌ها ست (برای نمونه‌ی هر دو مورد نگاه کنید به مقاله‌ی "بزرگمهر" در جلد دوازدهم، که در حدِ خود فاجعه‌ای ست از کارِ نشر در زیرِ آسمان!) در مواردِ گوناگون یکدستی شیوه رعایت نشده است. از جمله، برخی مقاله‌ها نام نویسنده را همراه با عکس وی در بالای صفحه دارند، اما برخی نام نویسنده ندارند یا آن نام در پای مقاله آمده است. افتادگی کلمات و غلط تایپی هم کم نیست. در برخی مقاله‌ها (مانند "ارمناک") به جای رقمی که بنا بوده در متن بیاید یک یا دو صفرِ لاتینی گذاشته اند که حکمتِ آن معلوم نیست! به هر حال، این گونه سرـ‌به‌ـ‌هوایی‌های خاورمیانه‌ای و فراموش‌کاری‌های "جهانِ سومی" در هر کاری بد است، به‌ویژه در این جور کارها.

گذاشتنِ درآیندِ (یا مدخلِ) آغاز و انجامِ هر جلد در فهرست نیز کارِ پسندیده‌ای ست، زیرا کار مراجعه کننده را در یافتن مقاله‌ای که می‌جوید، آسان می‌کند. در این نشر جای یک دیباچه‌ و درامد خالی ست که از چندـ‌وـ‌چونِ این اثر و روشِ آن گزارشی دهد. درامدی به زبانِ انگلیسی هم که برای شناساندن "مرکز" نوشته شده، بسیار رنگ‌ـو‌ـ‌بوی زبانِ "مبالغه‌های مستعارِ" فارسی و فکر کردن به فارسی و نوشتن به انگلیسی را دارد. این جور متن‌ها را باید داد به ویراستاری انگلیسی‌زبانِ بومی برای ویرایش، وگرنه بوی کبابِ کوبیده و قرمه‌سبزی از خلال‌شان بیرون می‌زند!

با این همه، سرانجام، از این گشاده‌دستی که چنین دست‌آورد پربار و سودمندی را به‌رایگان در اختیار همگان ‌گذاشته است سپاس‌گزار باید بود و امید بست که، با همان همتی که در کار تولیدِ اصلِ آن شده است، عیب‌ها و کاستی‌های نشر آنلاین آن هم برطرف شود.

نقلِ این مقاله در مطبوعات، در داخل و خارجِ ایران، بی‌اجازه‌ی نویسنده روا نیست.

-------------------------------

Great Islamic Encyclopaedia (online)

It is reported in the news that about 150 encyclopaedia and dictionaries are being compiled in Iran. This is good news and a sign that in the flux of all ‘revolutionary’ enthusiasms, which is stilling boiling hot, the intellectualism and historicism of modern thought is growing in many ways. This article by Daryoush Ashouri briefly reviews the history of writing encyclopaedias in Iran, making references to the Iranica encyclopaedia established by Ehsan Yarshater. Ashouri recognizes the efforts of Mr. Kazem Mousavi Bojnordi, the director of the Great Islamic Encyclopaedia (GIE) and acknowledges his sincere efforts in promoting knowledge and culture. The author mentions the policy of GIE’s director in striving to keep the GIE financially independent from the state lifting off the political pressures from its back. Bojnordi is here admired for his unwavering steadfastness in defending this independence. The GIE has now become online and 12 volumes of the encyclopaedia have now are now available, although not covering all entries. Ashouri also adds some comments on the presentation and appearance of the items on web comparing it with the hard copy of the GIE. He also makes some observations on the need to polish the language and literature of writing encyclopaedias which is also relevant here. At the end, the author has noted that this generosity of the GIE for making this great achievement available online must be appreciated.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.