Jun 2007


اهميت سرنوشت فردی در تحول رسانه ای

رسانه ها را که نگاه کنيد عموما از موجودات بی شکلی به اسم مردم حرف می زنند. سياستمداران و تا حدود معينی گروههايی از نخبگان گويا تنها چهره های مشخص رسانه ها هستند. چهره مردم در آن به طور شخصی پيدا نيست. رسانه های فارسی زبان بخصوص هنوز از عصری می آيند که در آن جامعه اصل بوده است. همه چيز به خاطر جامعه مطرح می شده است. جمع اصل بوده و فرد آن ميانه گم می شده است. امروز زمان ورق خوردن اين فصل و گشايش به سوی فرد است. پذيرش فرد و شخصيت او و سرنوشت او و شنيدن صدای او ست که فارق رسانه جامعه گرا و فردگرا ست. رسانه قرن بيستم رسانه شکل دادن به جمع بود و رسانه قرن بيست و يکم رسانه هويت بخشی به فرد و برجسته سازی خبر و نظر اوست.



انقلاب رسانه ای

امروز نه رسانه های ابودلقکان کمانچه کش جواب نيازهای ما ست و نه رسانه های ايدئولوژيک دولتی يا آنتی-دولت. قدرت در بازگشت به مردم و نو کردن روشهای رسانه ای و تعريف مجدد آنها برای همسويی با مردم همچون پديدآورندگان رسانه ای است. کنار گذاشتن گله و شکايت از دست مردم و نظر های تيز و صريح ايشان است. راه باز کردن برای پسند آنها ست و دست برداشتن از هدايت ايدئولوژيک و تعيين تکليف کردن برای مخاطب که چه بپسندد و چه نپسندد.