خانه > حسین علوی > ایران و آمریکا > بهنود: احمدینژاد مسأله ایران با آمریکا را حل میکند | |||
بهنود: احمدینژاد مسأله ایران با آمریکا را حل میکندحسین علویalavi@radiozamaneh.com
محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران روز دوشنبه در یک مصاحبه اختصاصی با شبکه ان.بی.سی آمریکا در مورد مسائل مختلفی چون مناسبات ایران و آمریکا، مناقشه هستهای ایران، بهای نفت و آینده عراق سخن گفت. او در این مصاحبه از جمله در ارتباط با مناقشه هستهای ایران گفت که «امروز شاهد رفتارهای جدیدی از سوی دولتمردان آمریکا هستیم؛ و سؤال این است که آیا این تغییر رفتار، احترامآمیز و عادلانه است و یا ادامه همان مسیر تقابل با ملت ایران که در قالب جدیدی در حال ظهور و بروز است؟» اواضافه کرد که «اگر رفتار کنونی، ادامه همان رویکرد ۵۰ سال گذشته باشد، ملت ایران همچنان از حقوق و استقلال خود دفاع خواهد کرد. اما اگر تغییر رویکرد جدیدی اتفاق بیفتد، در این صورت با شرایط جدیدی روبهرو هستیم و پاسخ ملت ایران نیز به آن مثبت خواهد بود.» در گفت و گویی با مسعود بهنود، روزنامهنگار مقیم لندن، ابتدا این پرسش را مطرح کردم که آیا مصاحبه رییسجمهوری اسلامی ایران با شبکه ان.بی.سی حاوی پیام جدیدی برای آمریکا و کشورهای ۱+۵ است و آیا میتوان آن را زمینهسازی بیشتری از سوی ایران برای رویکرد مثبت به مذاکرات دوجانبه تلقی کرد؟
حرف آقای احمدینژاد حرف تازهای نیست در چند روز گذشته آقای لاریجانی و مقامات دیگر، این حرفها را گفتند. آنچه که مسلم است، این است که با روی کار آمدن دولتی که حاکمیت ایران، اعتماد بیشتری به آن دارد، فرصتی است که بسیاری از کارهایی که دیگر یا لازم نیست یا از آنها پشیمان شدهایم، پس گرفته شود. اینها یک سیاست بازگشت یا دوربرگردان انجام بشود. طبیعی است که حاکمیت ایران نمیتوانسته اعتماد کند و این دوربرگردان را به دست گروههایی بدهد که به اندازه کافی به آنها اعتماد نداشته است؛ و به این دولت اعتماد دارد. حالا اما آیا این دولت خواهد توانست به همان سرعتی که حاکمیت ایران میخواهد و با همان طمأنینهای که حاکمیت میخواهد، این روابط با آمریکا را اصلاح کند یا سرعت آن را بیشتر کند در نتیجه اتمام خطاب میبیند و سرعتش را کمتر میکند و سرنوشت دولتهای قبلی به دست میآید، اینها همه چیزهایی است که باید از تعامل داخل ایران به دست بیاید. در بیرون از ایران، آن چیزی که الان دیده میشود یا استنباط میشود یا دست کم من استنباط میکنم، این است که حکومت ایران بالاخره به هر دلیلی، زیر فشار یا تحریمها و چه و چه، به هر دلیلی، چراغهای خودش را رو به جهان، نارنجی کرده است. آمریکا که حالا در رأس قضیه هم هست، چراغهایش از پیش نارنجی بود و این اواخر به صورت انفعالی در یک سال گذشته چراغهایش را قرمز کرده بود؛ وگرنه آمریکاییها همیشه گفته بودند مذاکره کنیم. به خصوص وقتی به منطقهی خاورمیانه رفتند، اگر هم قبلاً نمیدانستند، دیگر وزن و نفوذ و تأثیر ایران را دریافتند و در نتیجه تردید نداشتند که باید با ایران به یک نوعی کنار بیایند؛ ولی به چه قیمتی و چه مطلبی، آن دیگر بحث دیگری است. به نظر من تحول عمدهای نیست و هنوز زود است و در عین حال، کماکان بر سر پیشبینی سابق خودم هستم که دولت آقای احمدینژاد مسألهی ایران با آمریکا را حل خواهد کرد. نکتهی مرکزی که انتظار زیادی را برانگیخته، پاسخ ایران به بستهی پیشنهادی، به ویژه در این مهلتی است که حدود یک هفته دیگر خواهد بود که آیا ایران پاسخ روشن و قطعی خواهد داد یا همچنان مذاکره ادامه پیدا خواهد کرد. آقای احمدینژاد در مصاحبه با شبکه ان.بی.سی روز دوشنبه گفتند که یک بسته شما دادهاید و یک بسته ایران داده و بنابراین منطقی و طبیعی است که در مورد محتوای اینها مذاکره کنیم تا ببینیم برای توافقهای بعدی تا چه حد میشود پیشرفت حاصل بشود. آیا این به این معناست که ایران در این دیدار یا گفت و گوی تلفنی هفته آینده با خاویر سولانا، جواب شفافی نخواهد داشت؟ جواب ایران به نظر من شفاف است. ایران میگوید که من آماده مذاکره و گفت و گو هستم؛ ولی به ترتیبی این باید صورت بگیرد که به اعتبار و عزت بینالمللی من خدشهای وارد نشود. این خیلی روشن است و به نظرم از شفافیت کافی برخوردار است. در این طرف معامله که غرب است، بر سر اینکه با حکومت ایران چگونه روبهرو بشوند، اختلاف عقیده وجود دارد و در نتیجه مسأله را کدر میکند؛ وگرنه حرف ایران خیلی روشن است. انتظار کشورهای ۱+۵ از این پاسخ شفاف چیست؟ یعنی فکر میکنید که همین پاسخی که آقای احمدینژاد دادند، مذاکرات را رو به پیشرفت خواهد برد؟ بستگی تام و تمام دارد به اینکه دولت آمریکا از همپیمانان غربی خودش چه خواهد خواست و آیا در این فرصت، همین قدر که اعلام میکند، اشتیاق به پایان ماجرا دارد. انتخابات آمریکا نزدیک است. یک فاکتور جدید وارد قضیه شده است و ممکن است که این فاکتور تازه، صورت مسأله را عوض کند. ایران میگوید به فرض اینکه مسألهی فعالیتهای هستهای من هنوز برای جهانیان مسأله باشد، باشد گفت و گو میکنیم. ولی این گفت و گو مبنایش بر اساس آنچه شما خواستهاید و تهدید کردهاید و فشار آوردهاید و تحریم کردهاید و من سر مذاکره آمدهام، نیست. گفت و گو مبنایش بر اینکه من ناو آوردهام در خلیج فارس و اینها ترسیدند و سر میز مذاکره نشستند، نیست. بعد شما میپرسید پس چیست؟ میگوید خب با هم مذاکره کنیم. برای همین کار یک بسته هم درست کرده است. این بستهای که آورده، مشترکاتش با بستهی اروپایی خیلی زیاد است. بنابراین یک راهکار هم آورده وسط. یک آییننامه و به قول خودشان مدالیته هم دارد پیشنهاد میکند. میگوید که نه اینکه بر اساس صورت مسألهای که شما نوشتهاید و نقشهی راهی که شما درست کردهاید، بلکه یک نقشه راه هم من درست کردهام. بنشینیم و این دو تا را به بحث بگذاریم. این ظاهر است. ولی همین حرف، پشتش هم خیلی دور نیست. به نظر من خیلی لازم نیست بکاویم که یک توطئهی عجیب یا یک فرضهای پوشیدهی عجیب پشت آن پیدا بشود. به نظر من پشت آن هم همین قدر عمق دارد و بیشتر از این عمق ندارد. (ایران میگوید) بنشینیم و شرایط را برای عزت من، به خصوص برای پاسخگویی به افکار عمومی داخل فراهم کنید، بسیار خوب میکنید. در همین رابطه: • پینگپنگ رسانهای ایران و آمریکا • رییس جمهوری که مانند روحانیون سخن میگوید • احمدینژاد و جلب افکار عمومی مردم آمریکا • حرف آخر را چه کسی خواهد زد؟ • «بیاعتمادی لبنانیها به احمدینژاد»
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
عجیب است از فردی که بقول خودش استخوان خرد کرده است جناب بهنود مسئله بر سر اعتماد و بی اعتمادی به این و آن نیست همه ی جناحهای جمهوری اسلامی میخواهند با آمریکا رابطه ی خوبی داشته باشند اما رژیمی که ساختارش یعنی مسئله ی هسته ای تروریسم اسلامی مسئله ی فلسطین مداخلات در لبنان و مشکل حزب اله و .. همینطور در داخل مسئله ی مرگ بر آمریکا مشکلات اقتصادی بیکاری روحانیت حقوق بشر دانشجویان دین اسلام سرکوب خشن از این رژیم ساختاری ساخته است که تغییر یا دست زدن به این ساختار یعنی سرنگون شدنش . از طرفی آمریکا نیز این رژیم روی دستش مانده است نمیداند چگونه این رژیم را با فشار فزاینده ی مردم سر کار حفظ کند دست زدن به ترکیب این رژیم یعنی شورش مردمی که نمیتواند مهار کند آمریکا از دوم خردادیها حمایت کرد همه ی بدنه ی رژیم را در اختیار گرفتند و آقای حجاریان تئوری پرداز دوم خرداد گفت که ما نمیتوانیم از پتانسیل مردم استفاده کنیم زیرا مهار نشدنی ست همه ی ارکان رژیم را بهم میزند آنوقت خود ما هم نخواهیم بود . مسئله ی ایران بسیار پیچیده تر از آنست که با یک نسخه ی احمدی نژاد قابل حل باشد خواهید دید که میان راه احمدی نژاد هم ادامه نخواهد داد و جالب است همین کار احمدی نژاد هم یک قدم رژیم را به عقب کشید تا امروز دار و دسته ی سرکوبگر رژیم همه ی مبارزان اعم از روزنامه نگار و یا دانشجویان را متهم به رابطه با آمریکا میکرد دیگر قبح آن توسط خود رژیم از بین رفت حالا آقای شریعتمداری کیهان و قاضی مرتضوی باید دنبال یک کار دیگر باشند رابطه با آمریکا به این سادگی نیست سپاه و وزارت اطلاعات و بسیج و قوه ی قضائیه باید تعطیل شوند و ساختار دیگری برایشان تعریف شود تا با مناسبات جدید سازگار شوند و همین مسئله باعث ریزش طرفداران رژیم خواهد شد بین ده تا پانزده درصد جامعه ی ایران از طرفداران رژیمند که بیشترشان سپاهی و بسیجی هستند که از رانت های حکومتی بهره مندند با این حرکت اینها را از دست میدهد رابطه با آمریکا یعنی قانونمند شدن رژیم شما کدام آیت اللهی را میتوانید قانونمند کنید ائمه ی جمعه که تا دیروز دزدی میکردند و شعار مرگ بر آمریکا میدادند حالا سر منبر چه بگویند ؟ واقعیات سرسخت ترند تا ذهنیات و تمایلات ما . هم آمریکا و هم جمهوری اسلامی سالهاست مشتاق رابطه اند ولی کاری از دست هیچکدام بر نمی آید این مردم ایرانند که تصمیم می گیرند . آمریکا بخوبی میداند کوچکترین لغزش جمهوری اسلامی یعنی انفجار خاورمیانه یعنی آزاد شدن ملتی که به هیچ روی تمایلی به مذهب ندارند و اولین کاری که کنند حمله به مساجد و آخوندها خواهد بود رژیمهای خاورمیانه همگی مذهب را در حکومت نگه داشته اند آزاد شدن این نیروی ضد مذهبی یعنی سست کردن پایه ی همه ی حکومتهای خاورمیانه . عربستان هم کشوری ست که حقوق بشر را رعایت نمیکند اما غرب کاری ندارند و نادیده می انگارند ولی برای ایران کمپین زنان کمپین صلح کمپین حقوق بشر حضور دائمی آی ال او و ... اینها مسائلی ست که هر حکومتی باید جوابگو باشد . پس برای آمریکا هم مطلوب ترین رژِیم برای ایران همین جمهوری اسلامی ست که با مماشات وقت گذرانی میکنند تا فرصت مناسب برای هر دو ایجاد شود در گیری سال 78 دانشجویان هم به آمریکا و هم به جمهوری اسلامی نشان داد کوچکترین لغزش چه پتانسیلی را آزاد میکند که حتی دفتر تحکیم از کنترل آن عاجز ماند . بعد از دوم خرداد رادیو صدای آمریکا فعال شده است زیرا هم دوم خردادی ها و هم سلطنت طلبها را دور خود جمع کرده و سازماندهی کند تا بتواند با متمرکز کردن نیروها این پتانسیل را کنترل کند در برنامه های این تلویزیون دوم خردادی ها اعم از افسران وا مانده ی سپاه دوم خردادی ها و سلطنت طلبها کنار هم مینشینند و راهکار نشان میدهند و جالب است که تنها تلویزیونی ست که رژیم مانعی برای پخش آن ایجاد نمیکند . هم آمریکا و هم جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده بودند ولی باز هم میگویم که کاری نمیتوانند بکنند .هر دو منتظرند تا جریانی بیاید و رژیم را از دستشان بگیرد و فقط میتوانند نگاه کنند زیرا هر دو خود باعث شدند که مردم ایران به سمت رادیکال شدن پیش بروند
-- فرهاد- فریاد ، Jul 31, 2008آنچه آقای بهنود میگوید مستلزم وجود فاکتور انسجام کافی در تصمیم گیری است که بر خلاف نظر ایشان بنظر من در مجموعه سیاست داخلی ایران غایب است .
-- احمد ، Jul 31, 2008من متاسفم که زمانه به خودش زحمت نمی دهد که متن را از محاوره ای در آورد و کتابتی کند که مردم حیران و سرگردان و احیانا منحرف نشوند. این زخمت را بهترست آقای علوی بکشد. دفعه قبل هم که آقای بهنود مصاحبه کرده بود همین گرفتاری را داشت . آقای بهنود نوع بیانی دارد که وقتی با صدای خودش می شنویم می شناسیم و می فهمیم. از این گذشته من که لذت بردم . گرچه برخلاف خیلی ها آقای بهنود خیلی حرف نمی زند و تحلیل نمی کند ، به خصوص این اواخر کم حرف و کمی کسل شده اند، اما به نظرم درست ترین تحلیل ها و مقرون به واقع ترین تحلیل ها از ایشان است. ممکن است ما جور دیگری دوست داشته باشیم که سیر وقایع طی شود. اما متاسفانه یا خوشبختانه همان طور می رود که آقای بهنود می گویند. اگر انصاف داشته باشیم هر چه گفته تا به حال صورت گرفته مانند پیش گوئی اش درباره ریاست جمهوری که در برنامه آقای بهارلو در صدای آمریکا اتفاق افتاد و از افتحارات آن رادیوست. ممنون از آقای علوی
-- هوشنگ مانی ، Jul 31, 2008omidvaram belakhare in moshkele ma ba Amrica hal beshe chon tahrimha faghat va faghat be mardom feshar vared mikone.
-- mehrnoosh ، Jul 31, 2008من از نظر و تفسیر آقای فرهاد بیشتر از نظر آقای بهنود استفاده بردم.
-- محمد علی ، Aug 1, 20081- متاسف شدم برای زمانه که متن یک خبر را یا یک مصاحبه را بعد از انتشار جوری ادیت میکند که گویا از ابتدا چنین چیزی وجود نداشته. لا اقل یک متن اصلاحیهای چیزی بنویسید که بفهمیم زمانه با خوانندگاناش صادق است.
-- سوشیانت ، Aug 1, 20082- در متن اول که منجر شد من یک نظر را برای تایید [شدن یا نشدن مساله ایناست] روانهی زمانه کردم چیزی شبیه این بود که: آقای بهنود گفته بود"جواب ایران به نظر من شفاف است." و بعد در چهار خط پایینتر چیزی شبیه این نوشته شده بود که "جواب ایران برای غرب گنگ است" و من پرسیده بودم که این پارادکس را نفهمیدم. حالا هم نمیفهمم که چرا نظر مرا منتشر نکردید و متن را اینگونه ادیت فرمودید.
3- گویا از این به بعد برای نظراتی که برای زمانه مینویسم باید یک کپی هم مثل ادارههای ایرانی که از همه چیز رونوشت میخواهند و دست آخر هم منکر میشوند و تا شما مدرکی نداشته باشید کارتان را راه نمیاندازند، برای خودم بردارم. درست مثل هماین! کاغذ بازی ما ایرانیها گویا در هلند هم تمامی ندارد.
اقای فرهاد- فریاد خیلی چپ وراست میزند باید بداند که با این تحلیل های دور از واقعیت و ذهن گرائی مثل همکاسه کردن منافع امریکا و ایران در خاور میانه ما را بجائی نخواهد رساند بهتر است تضاد منافع دقیق تر تجزیه تحلیل شودتا شاید زود تر بنتیجه برسیم
-- حسن ، Aug 1, 2008من که نظر دادم اما ثبت نشد . به هر حال سانسور همه جا هست حتی در اروپا . آزادی بیان با شرط و شروط . امیدوارم روزی برسد که مطبوعات و رسانه ها به خرد خوانندگان و شنوندگانشان احترام بگذارند .
-- فرهاد- فریاد ، Aug 1, 2008. . . . . . . . .
زمانه ـ اگر منظورتان نظر دیگری جز آنچه که در بالا از شما منتشر شده، ممکن است به دست ما نرسیده باشد. دوباره بفرستید.
. . . .
اگر نماینده مردم واقعی مردم ایران که همه شون در ناز و نعمت هستند دولت ایران بود با چندین گردن کلفت مسلح دنبالشون .......خوب کاملا صحیح بود این گفتار....ولی همه اش سر معاملات جهانی هست و بس
-- نسیم جانان ، Aug 1, 2008behnoud ra bayad az no shenakht
-- amir ، Aug 1, 2008chereh in adam ba dalil v madrak ashekar mishavad ba gozashtane in adress barayam sabet mishavad ke vabasteh nistid .dar site khodash barha talash kardam nashod
maghale mostanad Iraj Mesdaghi dar bareh Behnoud
. . . . . . .
زمانه ـ آدرس سایت و مطلبی که به آن اشاره کرده اید چند ماه پیش در کامنت های مربوط به یکی دیگر از گفتگوهای رادیو زمانه با مسعود بهنود، به تکرار درج و اعلام شده و هنوز هم موجود است.
. . . . . . .
آقای فرهاد،
-- بدون نام ، Aug 1, 2008شما گفتید
« از طرفی آمریکا نیز این رژیم روی دستش مانده است نمیداند چگونه این رژیم را... حفظ کند»
و دلیل آمریکا برای حفظ رژیم را جلوگیری از انفجار نیروی مردم ایران ذکر کردید که به سست شدن پایه های تمام حکومتهای خاور میانه می انجامد.
اما متوجه نشدم که چگونه این نظر را با برگزاری کمپین هایی که اسم بردید ارتباط می دهید. آیا این کمپین ها برای حفظ رژیم ایران برگزار می شود؟ و یا صدای آمریکا...آیا معتقدید که فعالیتهای دموکراتیک در ایران به نفع رژیم غیر دموکرات ایران است چون به بعضی نیاز های مردم جواب داده می شود و از فشار ها می کاهد؟
آنوقت بودجه ۷۰ میلیون دلاری برای بی ثبات کردن حکومت ایران را چگونه توجیه می کنید؟
ممکن است کمی بیشتر توضیح بدهید؟