خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «متن دفاعیات، تولید ذهن حجاریان نیست» | |||
«متن دفاعیات، تولید ذهن حجاریان نیست»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comچهارمین دادگاه رسیدگی به پروندهی معترضان به انتخابات به ریاست قاضی صلواتی، روز سهشنبه در دادگاه انقلاب با حضور گروهی از فعالان سیاسی اصلاحطلب و روزنامهنگاران معترض ازجمله بهزاد نبوی، محسن میردامادی، محسن صفایی فراهانی، سعید شریعتی، سعید حجاریان، عبداله رمضانزاده، مصطفی تاجزاده، احمد زیدآبادی، محمد قوچانی و محمدرضا جلاییپور در تهران برپا شد. در این جلسه، دادستان، خواهان انحلال «حزب مشارکت» و «سازمان مجاهدین انقلاب» به اتهام شرکت در «کودتای نرم و مخملی» و «ترویج شایعهی تقلب در انتخابات» شد. سپهری، معاون سعید مرتضوی در ادعانامهی دادستان بار دیگر به نقش رسانههای خارجی، شبکههای تلویزیونی و رادیوهای فارسی زبان خارجی در شکلگیری اعتراضهای مردمی اشاره کرد. براساس گزارشات، ۲۰۰ تن از اعضای خانوادههای دستگیرشدگان در مقابل دادگاه گردآمده بودند تا به آن اعتراض کنند. به نوشتهی خبرگزاری دولتی «فارس» سعید حجاریان در متن دفاعیه خودش که توسط سعید شریعتی قرائت شد، به دلیل تحلیلهای ناصواب که مبنای بسیاری از اعمال نادرست وی توصیف شده است، از مردم عذرخواهی و از حزب مشارکت استعفا کرد. در پیوند با همین موضوع با آقای حسین باستانی، روزنامهنگار در فرانسه گفت و گو کردهام.
آقای باستانی، خانوادهی سعید حجاریان پیشتر گفته بودند، مسئولان نظامی ـ امنیتی جمهوری اسلامی قصد دارند متنی را که خود تهیه کردهاند بهعنوان دفاعیات سعید حجاریان بخوانند. ارزیابی شما چیست؟ ببینید، در درجهی اول هر کسی که متون نوشتهی آقای حجاریان را دنبال کرده باشد، میداند آنچه در دادگاه قرائت شد، چیزی نیست که در واقع تولید ذهن آقای حجاریان باشد. متنی که قرائت شد، حتا، در این نوع دادگاهها هم چیز عجیب و غریبی بود و حتا در یک چنین محاکماتی هم ما دیگر کمتر شاهد این بودیم که چنین مطالبی که بیشتر به طنز نزدیک هست، بهعنوان اعتراف مجبور کنند که از قول افراد عنوان بشود.
مثلاً چه نکتههایی آقای باستانی؟ ایشان در دادگاه اعتراف میکند و جزو خطاهای خودش این را برمیشمارد که فوق لیسانس خودش را در علوم سیاسی اخذ کرده و انبوه نظریات و ایدئولوژیهای نادرست در ذهنش تلنبار شده است، بدون این که فرصت بازنگری و نقدش را داشته باشند. مگر مثلاً فوق لیسانس یا دکترا گرفتن در علوم سیاسی غیر از دانشگاههای نظام بوده است؟ چرا باید لزوماً چیزهایی باشد که این قدر شرمآور باشد که آدم در ذهنش«تلنبار» بکند، آن طور که عنوان شد. یا ایشان اعتراف کرد که نظرات ماکس وبر اشتباه است و در زندان متوجهی این مسایل شده است که به هر حال خیلی نظریاتی هست که با شرایط ایران نمیخواند. ایشان در دادگاه به مسئولان کشور انتقاد کرد که چرا اجازه میدهند هرساله تعداد مراکز آموزش عالی در مملکت زیاد بشود و در محدودهی علوم انسانی، دانشجو تربیت بکنند که باعث بشود ذهن آنان از مطالب نادرست پُر بشود. ایشان از این مسأله انتقاد کرد که چرا مقدار زیادی کتب خارجی در حیطهی علوم انسانی در کشور منتشر و چرا مطالب آنها بعضاً بدون نقد چاپ میشود. یعنی اگر کتابی از یک اندیشمند که در خارج از ایران هست چاپ میشود، حتماً باید یک کتاب هم به نقدش اختصاص داده بشود و وقتی این اتفاق نمیافتد، یعنی اینها مقدمات فتنه است. نهایتاً چیزی که به نقل از آقای حجاریان در دادگاه عنوان شد، حتا شامل زیر سوال بردن اساتید دانشگاهها هم در سطح بسیار وسیع شد که چرا تعداد زیادی از فارغالتحصیلان علوم انسانی بهعنوان اعضای هیأت علمی استخدام میشوند که ناخودآگاه حامل دستاوردهای این علوم به ایران هستند. یعنی پیش فرض آن کسی که این متن را نوشته برای آقای حجاریان که در دادگاه قرائت بشود، این بوده که علوم انسانی به نفسه چیزهای مضر و خطرناکی هستند، در نتیجه هم چاپ کتابهایشان و هم استخدام اساتیدی که آنها را درس میدهند و هم گسترش دانشگاههایی که احیاناً در آنها این علوم تدریس میشوند، چیزهای ضدامنیتی هستند و باید جلوشان گرفته بشود. طبیعی است که آقای حجاریان هرگز نمیتواند چنین حرفهایی را بیان کرده باشد، یا حتا محافظهکارانی که ذرهای جزو معقولهای این جناح محسوب میشوند، که خیلیهاشان هم دانشآموختهی همین علوم انسانی هستند، هم نمیتوانند حتا یک چنین حرفهایی را بیان کرده باشند. یک طیف خیلی تندرو و خاصی از جناح مدافع دولت هستند که دور و بر چنین حرفهایی هستند که آنها را هم در متن محاکمات وارد میکنند و بر مبنای آنها برای افراد کیفرخواست صادر میکنند.
آقای باستانی، دادستان، خواستار ممنوع شدن فعالیت «حزب مشارکت» و «سازمان انقلاب اسلامی» شد. فکر میکنید این زمینهای برای ممنوع کردن فعالیت هر نوع حزب و سازمان فعال سیاسی در ایران است؟ از چند هفته پیش این بحث را شروع کرده بودند. اگر خاطرتان باشد کمیسیون مادهی ۱۰ احزاب، زمزمههایش را شروع کرده بود که پروندههایشان مجدداً باید بررسی بشود که مشخصاً «مشارکت» و «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» را میگفتند. از آنطرف کسانی استدلال میکردند که کمیسیون مادهی ۱۰ مجوز که داد، دیگر نمیتواند شروع به بررسی بکند و پس گرفتنش و امکان باطل کردن مجوز وجود ندارد، مگر در دادگاه. حالا میخواهند در دادگاه این کار را بکنند. یعنی داستان را به سمتی ببرند که بعد از این دادگاه هم پیگیریهای دیگری داشته باشیم تا به طور کلی تمام کسانی را که جزو معترضان دردسرآفرین آقای احمدینژاد محسوب میشوند، در آینده هم کنترل کرد. حتا به احزاب اصلاحطلب هم بسنده نکردند. شما شاهد بودید که به بعضی از مقامهای کشور که جزو منتقدین آقای احمدینژاد هستند هم اتهاماتی را وارد کردند و در بعضی از مواقع این اتهامات خیلی سنگین بود. اسم مهدی هاشمی را در چند مورد بهعنوان کسی که برای فعالیتهای ضد امنیتی پول تزریق میکند، کسی که پشت پردهی توزیع شبنامه و آشوبهای شهری است، آوردند. اسم عبداله جاسبی را بهعنوان کسی که او هم جزو حامیان مالی حرکتهای ضد دولتی و ضد امنیتی است، بردند. معلوم است که داستان فراتر از این است و حداقل خواست آنها این است که به بهانهی چنین محاکماتی و چنین دادگاههایی به طور کلی با هر جریانی و با هر شخصیتی که ممکن است برای دولت آقای احمدینژاد دردسرآفرین باشد، تصفیه حساب بکنند. پرسش پایانی آقای باستانی، سرنوشت جنبش اعتراضی مردم را با این دادگاهها و اعترافگیریها، چه طور پیشبینی میکنید؟ تصور من این است که به هر حال این جنبش اعتراضی، فارغ از نتایج چنین دادگاههایی دارد به پیش میرود. عنایت داشته باشید که در بین کسانی که معترض نحوهی روی کارآمدن آقای احمدینژاد هستند، سوال این است که واقعاً چند درصد ممکن است اساساً به این که چنین دادگاهی بخواهد عادلانه برگزار بشود امیدوار بوده باشند که حالا احیاناً غافلگیر شده باشند. انتظار دیگری نمیرفته است، شاهد اتفاقاتی در این حد هستید که آقای حجاریان با توجه به وضعیت جسمانیاش دستگیر میشود و تحت فشار قرار میگیرد. افکار عمومی در جریان فشارهایی هست که روی خانوادهاش وجود داشته، و اخباری منتشر میشود مبنی بر رفتارهای عجیب و غریبی که با کسی با درصد محبوبیت بالا مثل آقای حجاریان میکنند، تا این حد او را مدتها در آفتاب نگه میدارند و بعد روی او یخ میریزند و دوباره او را میبرند زیرآفتاب، تحلیل پزشک آقای حجاریان این بود که این قضیه میتوانست برای سیستم عصبی خطرات مهلکی داشته باشد و آنها هم به همین قصد این کار را میکنند. وقتی همهی این خبرها منتشر شده، و وقتی از زندانهای ما جنازه بیرون میآید و افرادی که به شدت شکنجه شدهاند، و وحشیانه شکنجه شدهاند شروع به افشاگری میکنند، و حتا در داخل خود نظام هم اینها دیگر غیرقابل کتمان نیست، به نظر میآید در چنین شرایطی، برگزاری دادگاههایی از نوع دادگاههای روز سهشنبه، کینهی افراد را بیشتر میکند. در همین رابطه: • حجاریان از جبهه مشارکت «استعفا» کرد • واکنش جبهه مشارکت به جلسه چهارم محاکمه • تکذیب اظهارات برخی متهمان محاکمه چهارم
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
سلام. به نظر من اعترافات ساختگی از قول آقا سعید ،تنها نشان دهنده ترس نظام از فکر و اندیشه است،ترس از اندیشمندان و به نوعی حرف ها و نظرات خودشان را از زبان او می گویند . ننگ بر دروغ
-- شایان ، Aug 27, 2009سلام. به نظر من اعترافات ساختگی از قول آقا سعید ،تنها نشان دهنده ترس نظام از فکر و اندیشه است،ترس از اندیشمندان و به نوعی حرف ها و نظرات خودشان را از زبان او می گویند . ننگ بر دروغ
-- شایان ، Aug 27, 2009