خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > اتهام: فرستادن ایمیل | |||
اتهام: فرستادن ایمیلایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comدو کارمند محلی سفارتخانههای بریتانیا و فرانسه و یک تبعهی فرانسوی از کسانی بودند که در دومین جلسهی دادگاه بازداشتشدگان حوادث اخیر، محاکمه شدند. حسین رسام، تحلیلگر ارشد بخش سیاسی سفارت بریتانیا و خانم نازک افشار، کارمند مرکز فرهنگی سفارت فرانسه و کلوتید ریس تبعهی فرانسوی، سه نفری هستند که در جریان ناآرامیهای پس از انتخابات در ایران، دستگیر شدهاند. خانم نازک افشار، کارمند مرکز فرهنگی سفارت فرانسه که به عنوان یکی از متهمان حوادث اخیر در دادگاه روز شنبه حاضر شده بود، در اظهاراتی گفت: «برادران وزات اطلاعات مرا به اشتباه خود متوجه کردند.» او اظهار داشت که به دستور مقامهای سفارت فرانسه، معترضانی را که به سفارت پناه میآوردند، به ساختمان بخش فرهنگی راه میدادیم.»
روز شنبه، آرش نعیمیان، فرزند خانم نازک افشار، در یک کنفرانس مطبوعاتی در پاریس، به چگونگی بازداشت مادرش در ایران پرداخت. آرش نعیمیان ۲۶ ساله و دانشجوی سینما در پاریس است. وی در این کنفرانس که با حضور نزدیک به ۴۰ روزنامهنگار و خبرنگار رسانههای مختلف فرانسه برگزار شد، گفت: دیدن تصاویر مادرش در این دادگاه، یک شوک بزرگ برای او بوده است. وی افزود: «مادرم نازک افشار قرار بود جمعهی گذشته به پاریس سفر کند. حتی ما با هم قرار گذاشته بودیم شنبهشب همراه او و چند تن از دوستانمان با هم شام بخوریم. اما شب پیش از سفرش، او را در خانهاش بازداشت کردند. روز جمعه که من منتظر ورود او به پاریس یا خبری از او بودم، تلفن کرد که در زندان اوین به سر میبرد و روز شنبه، او را در دادگاه انقلاب دیدم که محاکمه میشد. مادرم در این دادگاه به کارهایی اعتراف کرده که هرگز انجام نداده است. آرش نعیمیان در برابر خبرنگاران فرانسوی توضیح داد: «مادر من هرگز فعالیت سیاسی نکرده و تنها جرمش، شاید ۱۸ سال کار در مرکز فرهنگی فرانسه در تهران بوده باشد.» وی خواستار آزادی مادرش شد. آرش نعیمیان در پایان این کنفراس خبری، در گفت و گویی با رادیو زمانه شرکت کرد. از او دربارهی بهت و شگفتیاش از دیدن مادرش، در تصاویری که از دادگاه منتشر شد، پرسیدم:
اصولاً از دستگیری مادرم شگفتزده شدم. چون قرار بود روز شنبه به پاریس پیش من بیاید و حتی با هم قرار گذاشته بودیم که امشب کجا برویم. یکباره شب قبل از سفرش در منزلش دستگیرش کردند. فردای آن روز هم که جمعه بود، ما نمیدانستیم. دستمان از همه جا کوتاه بود. خوشبختانه خود او زنگ زد و ما فهمیدیم که در زندان اوین است و شنبه، قبل از این که ما فرصتی داشته باشیم، اقدامی کنیم یا وکیلش بتواند با جایی تماس بگیرد، تصاویر ایشان و اعترافاتی که در دادگاه کرده، منتشر شد که به جرأت میگویم بزرگترین شوکی بود است که در زندگی به من وارده شده است.
آیا قبل از بازداشت، با شما تماس داشت؟ آخرین تماس من با مادرم، تماسی بود که ما قرار شام شنبهشب در پاریس را با همدیگر گذاشتیم. مادر شما را به چه اتهامی بازداشت کردهاند؟ هیچ اطلاعی ندارم. اعترافاتی که کرده است، ظاهراً راه دادن مجروحان به درون ساختمان سفارت و راهاندازی شبکهای (که نامش را هم نمیدانم) بوده است. منتها قبلاً تهدید به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» شده بود. خانم افشار در تظاهرات اعتراضی مردم هم شرکت کرده بود؟ بله؛ سه بار روزهای اول همراه میلیونها نفر دیگر اعتراض کرده بود. تعجب میکنم. با جرمی که نازک دارد، یعنی شرکت در تظاهرات و اعتراضات مردمی و فرستادن ایمیل - اگر اسم آن را جرم بگذاریم - باید سه میلیون نفر را حداقل دستگیر کنند. اتهام دوم ظاهراْ خیلی حاد بود دیگر: فرستادن ایمیل! واکنش وزارت خارجهی فرانسه چه بوده است؟ تا الان خبری از وزارت امور خارجهی فرانسه ندارم؛ به غیر از تماس ناموفقی که با من گرفته شد و نتوانستم صحبت کنم. ولی انتظار دارم و فکر میکنم واکنشی به این مسأله و مسألهی کلوتید ریس نشان خواهد داد. واکنش شما به اظهارات مادرتان در دادگاه چه بوده است؟ مادر من نه مبارز است، نه چریک است و نه اساساً آدم سیاسیای است. در نتیجه، پیه زندان رفتن و اینگونه مسائل را به تنش نمالیده است. در کنفرانس هم گفتم که اگر فقط بگویند: «ما گوش آرش را کشیدهایم» به هر چیزی که فکرش را بکنید، اعتراف خواهد کرد. به همین دلیل فکر نمیکنم نیاز زیادی به شرایط خاص یا شکنجههای سفید و سیاه و رنگی نیاز باشد تا نازک حرف بزند. اگر من یا مادرش را که مسن هم هست، اگر فقط تهدید لفظی کنند، همه چیز خواهد گفت.
فکر نمیکنید بازداشت مادرتان ارتباطی با بازداشت کلوتید ریس داشته باشد؟ اگر هم ارتباطی دارد، ارتباط لحظهی آخر است که آنها احتمالا فکر کردهاند پروندهی کلوتید ریس ناقص است؛ امشب شبانه برویم نازک افشار را بگیریم و پسفردا محاکمهاش کنیم. من کلاً فاصلهی ۳۰ ساعته از بازداشت تا محاکمه کردن و اعتراف کردن را اصلاً نمیفهمم. همین اعترافاتی را که شده، شما قبول دارید؟ من کلاً فکر میکنم که هر اعترافی که در آن دادگاه تا به حال شده است و خواهد شد، اعتبار ندارد. اقدامات دیگر شما غیر از کنفرانس مطبوعاتی روز یکشنبه چیست؟ من هنوز تصمیمی نگرفتهام. ولی هر کاری که فکر کنم، درست است و هر کمکی که از من بربیاید، انجام میدهم. مسألهی من کاملاً شخصی است؛ نه سیاسی است و نه هیچ چیز دیگری. مادرم است؛ باید برایش کاری کنم. خود شما هم در گردهمآییهای ایرانیان در پاریس فعال بودید. فکر نمیکنید این فعالیت شما ارتباطی با بازداشت مادرتان داشته باشد؟ شما هم در گردهمآییهای پاریس فعال بودید و هر کسی که این صدا را میشنود، حتماً فعال بوده است. اگر قرار باشد، ارتباط داشته باشد، بله همهی ما را باید به زندان ببرند. همه یک تعداد آدم هستیم که به یک مسألهای اعتراض داریم و داریم اعتراض میکنیم. حال اگر به این ربط دارد، باید دید. هنوز هیچ اقدامی از طرف کنسولگری فرانسه در تهران صورت نگرفته است؟ سفیر گفته که خیلی جدی پیگیری خواهد کرد. منتها راستش من به امید پیگیری سفیر ننشستهام. چون آنها اگر میخواستند کاری بکنند، برای کلوتید ریس کرده بودند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
man omidvaram in xanoom va hame ye oun hayi ke be nahaq darbandan azad shan o be aramesh bargardan. az arash ham mixam, agar har gah ba madareshun tamas dashtand be ishun qovate qalb bedan o omid bedan ke be hamin zoudi ha azad mishan. in xanum o hame ye in azizan e darband niyaz be aramesh o qovate qalb o omid daran. xoda komakeshun kone !
-- neda ، Aug 11, 2009از ماست که بر ماست! امیدوارم که این جنایات چشم دل همو طنان را باز کرده تا ببینند هر ذره کوچک ناراستی خودخواهی دروغ و ریا ناپدید نمیشود بلکه جمع شده و تبدیل به اهریمن میشود.
-- David ، Aug 11, 2009باشد که بجای حفظ اشعار بزرگان این سرزمین تلاش در لمس و درک انها باشیم. ایا اموختیم که کردار نانیک گفتار نانیک و پندار نانیک ما را به کجا میرساند؟