خانه > ایرج ادیب زاده > گزارش > «ما نباید مقابله به مثل بکنیم» | |||
«ما نباید مقابله به مثل بکنیم»ایرج ادیب زاده
من آمدهام اینجا مانند همهٔ دیگر زنان و مردان هموطنمان که هزارنفری الان به چشم من میخورند، آمدهایم که ادای احترام عمیق بکنیم به جانباختگان جنبش ملی آزادیخواهی که ده روز است در وسعت پهنای کشور ما به جوش آمدهاست. این نیرو زنان و جوانان ما هستند. دختران و پسران ما هستند. و میدانیم که بهازای خواستن این حق شهروندیشان آنچهها که برآنها رفته جهان آگاه است. اما من بهعنوان شاعر، بهعنوان سپاهی حرفهای آزادی، بهعنوان کسی که بیشترین عمرش را در راه آزادی بیان گذرانده میخواهم این مژده را به آن جوانان پرشور که در ایران آن حماسهٔ بزرگ را تاریخ ایران را آفریدند این مژده را بدهم که جنبش آزادیخواهی و حقوق شهروندی طلبی و منزلت انسانی در تاریخ ایران با نام این نسل ورق خورد. با نام این نسل ثبت شد، نه با نام نسل من که انقلاب بهمن ۵۷ را بوجود آوردیم یا بهرصورت در آن مشارکت داشتیم.
اینجا میبینیم که برای اولین بار بیسابقهاست که این همه جوان ایرانی و دوستان فرانسویشان بیایند برای چنین تظاهراتی! دقیقا. یکی از مهمترین ویژگیهایی که این جنبش اخیر ملی ما را از دیگر جنبشهای ما از انقلاب مشروطیت به اینسو ممتاز میکند، بازتاب جهانیاش است. علت این بازتاب این جهانیاش هم درنگ این جنبش روی ارزشهای حقوق بشریست. ارزشهای فراخاکی، فرانژادی، فرامرزی. این یک علت است. دوم این که از نهضت تنباکو تا امروز این اولین جنبش سرتاسریست که بوجود میآید با پافشاری بر درخواست حقوق شهروندی. اولین جنبش است، بعد از جنبش تنباکو. با توجه به جنبش مشروطیت، با توجه به جنبش ملی شدن صنعت نفت. اما این اولین جنبشیست که رهبریش خوشبختانه با روحانیت نیست. این بسیار مهم است. نه تنها با روحانیت نیست، بلکه علیه روحانیت رسمی این سم مسموم تاریخ ایران. برای همبستگی با هموطنانمان آمدیم اینجا به یاد جوانانمان که دارند در ایران پرپر میشوند برای آزادی. به امید این که روزی کشورمان آزاد شود. مسلما از این «ندا»ها زیاد هستند متاسفانه، و خواهند بود. برای همین باید دیگر ننشینیم و جلو برویم. باید این مسئله تمام بشود. در میان این جمعیت انبوهی که امشب آمدهاند میدان حقوق بشر نزدیک میدان تروکادروی و برج ایفل، من میبینم شما یک تابلوی خیلی بزرگ در دست دارید، با عنوان «انتخابات آزاد». منظورتان چه هست؟ من فکر میکنم تنها راه تغییر جدی در ایران همین انتخابات آزاد است. حل مشکلات جامعهمان به طریق مسالمتآمیز و آرام.هیچ خشونتی مشکل ما را حل نمیکند. اگر دست به خشونت بزنیم، شباهت زیادی به رژیم حاکم خواهیم داشت و خطرناک است. من به ضربالمثل قدیمی ایرانی صمیمانه اعتقاد دارم که میگوید خون، خون میآورد. ما نباید کاری را که آنها میکنند، جنایتی را که آنها میکنند، مقابله به مثل بکنیم. تنها راه برای ما میماند راههای مسالمتآمیز، مثل انتخابات آزاد. من الان میبینم که شما آفیشی در دست دارید و پخش میکنید بین جمعیتی که اینجا هست: «ندا، ایران»!
روزی که ما بالاخره رای دادیم، از پس فردا یعنی همان جمعهای که رای دادیم، از پس فرداش دقیقا اولین گردهمایی همین جا شروع شد. بالاخره همبستگیست. کاری که اینجا نه ما را میزنند، نه میکشند، نه اسید روی سرمان میریزند. هیچی. در نتیجه کوچکترین کاریست که میتوانیم بکنیم. و این که همه را دور همدیگر میبینیم، مصداق همان «نترسیم نترسیم، ما همه باهم هستیم» هست. ولی خب در ایران یکمقدار زبان بستهاست، به خاطر این که همه چیزی که گفتنی، در واقع همه چیز الان دیدنی است. فکر میکنید صدای ایرانیان خارج از کشور و اصولا جهانیان به ایرانیهایی که هر روز میخواهند به تظاهرات اعتراضی دست بزنند میرسد؟ من دقیقا همین امروز از سر کار که برگشتم، قبل از این که بیایم اینجا، زنگ زدم با ایران صحبت کردم. و قبل از این که من چیزی بگویم به من گفتند امروز در فرانسه جلوی برج ایفل ایرانیها دورهم جمع میشوند. یعنی آنها حتما از یکی از این کانالهای ساتلیت در جریان بودند. و وقتی ازشان پرسیدم که ببینید، ما کار دیگری از دستمان برنمیآید. گفتند برای ما مهم است، مهم است، بروید. من کارهای خیریه میکنم. خب حالا نظرتان به این گردهمایی امشب چه هست؟ من فکر میکنم که هرکاری که لازم است بکنیم. دورهم جمع شویم، یکدست بشویم. شاید بتوانیم برای ایران کاری بکنیم. فقط برای ایران. برای جوانها و برای مردمی که آنجا به سختی زندگی میکنند. زیر حکومت دیکتاتوری. آیا شما بستگانی دارید در ایران الان؟ بله. از آنها خبری دارید؟ بله. امروز خبر داشتم. برادر من و برادرزادهیمان که جواناند در ایران هستند. دوستان من که مسایل سیاسی ایران را دنبال میکنند، این تحول کنونی را ارزیابی میکنند بهعنوان پروسهای که آغاز شده برای این که از این شرایط بیاییم بیرون و به شرایطی برسیم که جامعه ایران مستحقاش هست. یعنی یک جامعه دموکراتیک و آزاد. آغاز پایان... بله، پایان این وضعیت کنونی که بر ایران سی سال است حاکم است. یعنی پایان جمهوری اسلامی، آغاز یک جامعه دموکراتیک و آزاد. من گلناز هستم. دانشجو در پاریس. فکر میکنم اتفاقی که امشب افتاد بیسابقه بود. من فکر نمیکنم که نسل قبل از من هم یادشان باشد که در این سی سال اخیر این همه توانسته باشند بچهها و مردم را از هر قشر و از هر سنی جمع کرده باشند یکجایی توی پاریس. فکر میکنم زحمت بچههای ما، آن کمیتهای که ما تشکیل دادیم، واقعا به نتیجه رسید. امشب حداقل واقعا تجلیاش بود. ولی یکشنبه امیدوارم تظاهراتی که داریم انجام بشود. بیشتر از پیش. بیشتر از قبل و بیشتر از امشب. خیلی جو خوبی بود. همه هماهنگ، متحد، با احساس، سکوت، و بعد هم الان میبینید که دارند سرود میخوانند و احساسشان را به این شکل دارند نشان میدهند و قبلش هم بادکنکها را همانطور که میدانید مثل تهران هوا کردیم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|