خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > بحران نبود اعتماد میان مردم، نظام و رهبری | |||
بحران نبود اعتماد میان مردم، نظام و رهبریایرج ادیب زادهآقای عبداله نوری از نزدیکان محمد خاتمی و وزیر کشور دولت او در بیانیهای ضمن اعلام شگفتی از نتیجهی انتخابات در قسمتی از آن گفته است: «رهبری میتواند نتیجهی انتخابات را باطل اعلام بکند و این امر بیعت هم به حساب نمیآید». از سوی دیگر آیتاله منتظری، روحانی معترض که در خانهاش تحت نظر قرار دارد در بیانیه تازهی خود حملهی نیروهای لباس شخصی و انتظامی به مردم معترض در خیابانها را حرام اعلام کرده است. اما چقدر گفتهها و پیشنهادهای این چهرههای درونی حکومت اسلامی برای تصمیمگیرندگان کنونی و عوامل اجرایی آن قابل شنیدن است، پرسشی است که با آقای حسن شریعتمداری پژوهشگر حقوق بشر و تحلیلگر سیاسی در آلمان در میان گذاشتم:
به نظر من آقای منتظری و آقای نوری، بهخصوص آیتالله منتظری، گفتارشان در بین عدهی کثیری از کسانی که در این نظام فعالیت میکنند تاثیر دارد. ایشان علاوه برآن در بین مردم هم پایگاه وسیعی دارند و بهر صورت به عنوان یک مجتهد وقتی فتوای حرام بودن حملهی این لباس شخصیها و افراد بسیج و سپاه را به مردم میدهند، در حقیقت وظیفهای را ایجاد میکنند نسبت به کسانی که دین باور هستند و از ایشان تقلید میکنند یا ایشان را باور دارند که این عمل را نکنند. اگر بقیهی آیات عظام و مراجع تقلید هم به این وظیفهی دینی خودشان عمل کنند و یکصدا این حملهی وحشیانهای را که به مردم میشود در اعداد قتل نفس و حرام بشمارند، مسلما برای عدهی زیادی از افرادی که در سپاه و نیروهای نظامی و امنیتی هستند ،تاثیر بسزایی خواهد داشت .زیرا آنها افرادی دین باورند که در حقیقت فکر میکنند با این حملهی خودشان به اسلام و به ایران خدمت میکنند ،ولی بااین اقدام بیدار خواهند شد وخواهند دید که این در حقیقت حمله به هموطنانست و نه تنها در بین مردم مذموم است، بلکه از لحاظ باورهای مذهبی آنها هم عمل نکوهیدهای است و دیگر انجام نخواهند داد. آقای نوری هم با فعالیتهای شجاعانهی خودشان در گذشته پایگاه اجتماعی بین دانشجویان و مردم دارند و این بیانیهای که دادهاند قابل توجه و جالب است. آقای شریعتمداری الان در ایران ،در گوشه و کنار مسئلهی شورای رهبری مطرح شده است. فکر میکنید چنین مسئلهای چقدر میتواند عملی باشد؟ برای کسانی که در چارچوب این نظام دنبال راه حل هستند، خب شورای رهبری چیزی که آیتالله منتظری به آن باور داشت، در حقیقت عنوان کردن شورای رهبری به این معنا است که آقای خامنهای با رفتاری که در این مورد داشتند، عدم درایت و بیسیاستیشان در حقیقت احراز شد. طبق عقیدهی کسانی که چنین شورایی را عنوان میکنند و طبق قانون باید مجلس خبرگان تشکیل بشود و ایشان را از ولایت فقیه بردارند و این امر را به یک شورای رهبری که قانون اساسی پیشبینی کرده است بسپارند. البته این ممکن است راه حلی باشد، ولی مردم بیش از این که به رفع معضلات نظام فکر کنند به این فکر میکنند که به آرایشان خیانت شده، در آرایشان دستبرد زده شده و میخواهند یک انتخابات آزاد و منصفانهای برقرار بشود تا کسی را که انتخاب کرده بودند تثبیت بشود. بنابراین من فکر میکنم که عنوان شورای رهبری بدون این که ابطال انتخابات و انتخابات آزاد را بگوییم، نوعی موازی حرکت کردن با خواستهای مردم است. عنایت به حل کردن بحرانی که در داخل بدنهی نظام ایجاد شده، بدون عنایت به این که یک بحران بسیار وسیعتر، یعنی بحران اعتماد بین مردم و کل نظام جمهوری اسلامی ایجاد شده و اگر مملکت بناست در چنین چارچوبی اداره بشود، ابتدا باید به رفع این بحران عمیقتر فکر کرد. آقای شریعتمداری این روزها نشانههای دیگری از آمادگی دولت برای نسبت دادن خشونت به معترضان و سرکوب آنها دیده میشود. سپاه پاسداران هم دوباره تهدید کرده است! به نظر شما چقدر این تهدیدها میتواند معترضان را وادار به عقبنشینی کند؟ این تهدیدهایی که سپاه و نیروهای امنیتی و لباس شخصیها میکنند به بدترین وجهی در این ایام عمل شده است.ولی اگر بنا بود اثر این تهدیدها این باشد که مردم از خواستههایشان عقبنشینی کنند تاکنون ظاهر شده بود. ممکن است عدم وجود رهبری نتواند به طرز موثری این مبارزات مردم را بهبار بنشاند. ولی این که این مردم از این نظام قطع امید کردهاند، از این رهبری گذر کردهاند، و یک بحران عدم اعتماد عمیق بین آنها و نظام و رهبری ایجاد شده است، چیزی نیست که آسان بتوان گذشت و اثرات خودش را در کوتاهمدت، میان مدت و درازمدت نشان خواهد داد. این که این اعتراضات خیابانی به کجا منجر بشود،از پیشدیدنی نیست. یکی از اثرات آن همان شکافیست که در بدنهی نظام ایجاد کرده است و اگر مردم بایستند، این شکاف بالاخره میوههای خودش را بهبار خواهد آورد. ولی اگر هم مجبور بشوند و مردم سرخورده بشوند و کوتاه بیایند، اثر این سرخوردگی بسیار غیرقابل پیشبینی است و هزینهی آن هزینهی بسیار گزافیست. آقای میرحسین موسوی در تازهترین نامهاش هشدار داده است، چنانچه به مردم فرصت داده نشود در آن صورت راه خطرناکی در پیش خواهد بود. آقای شریعتمداری به نظر شما این رویدادها ایران را به چه سویی میبرد؟ ببینید بالاخره این که دقیقا پیشبینی بشود که ایران به چه راهی خواهد رفت بسیار مشکل است. ولی از نمونههای تاریخیاش مثلا کودتای ۲۸ مرداد و سرخوردگی عمیق مردم بعد از آن میتوان این درس را گرفت، آغاز رویآوردن جوانان به مبارزات مخفی و مبارزات مسلحانه که در حقیقت نسلی را به باد داد و ایران را به آستانهی انقلابی کشید که نتیجهاش این شده است. این درس بزرگیست. این نظام اگر کوچکترین درایت و کوچکترین علاقهای نه فقط به ایران بلکه به حفظ خودش داشته باشد، باید راه حل اغناکنندهای پیدا بکند که مردم قانع بشوند نظام میخواهد این خیانتی را که به آنها شده است جبران بکند. اگر چنین کاری نکند، بهر صورت قیمت آن را خواهد پرداخت. ولو یک پیروزی موقتی به دست بیارود که البته آن هم بسیار بعید است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|