تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با ابوالحسن بنی صدر درباره انتخابات ایران

«این کارها توجیه تقلب بزرگ است»

ایرج ادیب زاده


انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران میان چهار گزینه‏ی شورای نگهبان برگزار شد و آقای محمود احمدی‏نژاد به عنوان برنده‏ی اصلی معرفی گردید. طر‏ف‏داران او برای شادمانی به خیابان‏ها آمدند. روسیه و ونزوئلا، نخستین کشورهایی بودند که انتخاب دوباره‏ی آقای محمود احمدی‏نژاد را تبریک گفتند. سه نامزد دیگر که شکست خورده‏اند و طرف‏داران آن‏ها، از تقلب در انتخابات می‏گویند. روز بعد از برگزاری انتخابات در ایران با خبرها و گزارش‏های بسیاری همراه شده است.


آقای ابوالحسن بنی‏صدر، نخستین رییس جمهور ایران، در آخرین بیانیه‏ی خود که چند روز پیش از انتخابات منتشر شد، نوشته بودند: «روز بعد از انتخابات، روز روبرو شدن با واقعیت تلخ است».


از آقای بنی‏صدر می‏پرسم که دلایل این پیش‏بینی ایشان چه بود؟

اول این که این پیش‏بینی متاسفانه، درست از آب درآمد. متاسفانه، به لحاظ این که در غمی که جوانان ایران را فرا گرفته، خود را شریک می‏دانم.

اما چرا من به آن نتیجه رسیدم؟ به این دلیل که قدرت حاکم بر ایران را می‏شناسم. اگر تردیدی هم در ذهن من بود (که نبود) نامه‏ی سرگشاده‏ی آقای هاشمی رفسنجانی به آقای خامنه‏ای، این تردید را رد کرد. زیرا نامه‏ی سرگشاده، روشن و واضح می‏گفت که حامی آقای احمدی‏نژاد کسی است که در ایران فقط او رأی دارد؛ یعنی آقای خامنه‏ای.

علاوه بر این که این را گفت، یعنی به مردم ایران و مردم جهان حالی کرد که حامی آقای احمدی‏نژاد، آقای رهبر مطلق است، مطلب دیگری را هم حالی کرد و آن این که این آقا قصد دارد تحت‏الحمایه‏ و سوگلی خود را از صندوق بیرون بیاورد. واکنش آقای خامنه‏ای هم به ایشان، یک تودهنی بود، یعنی این کار خواهد شد.

اما، دلیل دیگری هم داشتم و آن این که وقتی که یک فکر جمعی جبار ساخته شد، طوری که جمهور مردم را فرا گرفت که اگر این کار بشود، شب تاریک ایران روز می‏شود و نه خرد جمعی که یک هیجان جمعی راهبر شد، برای کسانی که قدرت را در دست دارند، فرصت ایجاد می‏کند که تقلب بزرگ بکنند و کردند.

دلیل سوم من این بود که از نامزدها، هیچ‏کدام‏شان آدم سالمی نبودند. این‏ها همه در این رژیم کار کردند، در مناظره‏ها هم به هم نسبت‏هایی را که می‏دانید، دادند. هیچ‏کدام هم تکذیب نکردند. سر کم و زیاد دعوا کردند که کدام بیشتر خرابی ایجاد کرده‏اند.

نتیجه این که این آدم‏ها کسانی نیستند که اگر تقلبی شد، مثل نامزدهای گرجستان یا اوکراین، بیایند بایستند و مردم را هم به مقاومت دعوت کنند.

دلیل چهارم هم این که آقای خامنه‏ای به کسی می‏ماند که به او گفته باشند: بهتر است شما آقای احمدی‏نژاد را رها کنید، به لحاظ این که در آینده نظام را به خطر می‏اندازد. او می‏گوید که قدرت فعلی را تا چهار سال دیگر اعمال می‏کنم. چهار سال بعد هم فکر بعد را می‏کنیم. این هم یادش بود که همین آقای هاشمی رفسنجانی و آقای موسوی، مدت هشت سال او را هیچ و پوچ کرده بودند و کنار گذاشته بودند. او فرصتی به دست آورده بود که تلافی کند و مزاحم را هم بردارد.

این دلایل مرا به این نتیجه رساند که روز بعد از رأی‏گیری، روز آن‏هایی است که مردم را به تحریم انتخابات خواندند. به این معنا که : نه به ولایت مطلقه‏ی فقیه، آری به ولایت جمهور مردم و روز مردم است ، چه آن‏هایی که رفتند رأی دادند و چه آن‏هایی که نرفتند رأی بدهند و می‏خواهند که ولایت جمهور و حاکمیت به مردم بازگردد. به نظر من، این‏ها پیروز این انتخابات هستند و زمان مال آن‏ها است.

آقای بنی‏صدر، در تازه‏ترین بیانیه‏ای که امروز با نام «روز بعد از انتخابات» منتشر کردید، به جوان‏های ایرانی اشاره کردید که شب‏های بسیاری، ایران را به سرزمین شادی بدل کردند و حالا به سرزمینی دیگر». منظورتان از این جوانان چه کسانی هستند؟

همه‏ی آنانی که در خود توانایی بیرون ریختن و کوچه‏ها و خیابان‏ها را از آن خود کردن (که از آن خود مردم هم هست) یافتند و شب‏های متوالی با شعارهای شفاف، خواست‏های خود را اظهار کردند. آزادی می‏خواهند، استبداد و دیکتاتوری نمی‏خواهند و از وضعیتی که کشورشان در آن هست و ماتم‏کده شده است، بیزارند. می‏خواهند کشوری داشته باشند که سرزمین آزادی، شادی و امید است.

هم‏اکنون، آن‏ها با این تقلب بزرگ و به کلی، بی‏سابقه، مواجه شده‏اند. چه روشی باید در پیش بگیرند؟ آیا باید خود را به یأس بسپارند؟ نه! آیا باید خود را به عصبانیت و خشونت بسپارند؟ نه!

باید بدانند که پیروزند، به لحاظ این که حالا متوجه شده‏اند که یک ملتی‏ نباید خود را معطل این کند که بین چیز و ناچیز انتخاب کند و در درون رژیم وسیله‏ی کار یک دسته، علیه دسته‏ی دیگر بشود.

باید بایستد، بگوید، این حاکمیت مال من است. این جنبش همگانی می‏خواهد. همین‏طور که آمدند بیرون، پس حالا می‏دانند که می‏توانند بیایند بیرون. برای این که این بیرون آمدن موفق شود، باید همه بیرون بیایند. همان‏گونه که در انقلاب شد. این راه و روشی است که جامعه‏ی جوان باید در پیش بگیرد.

وگرنه، اگر بخواهد خدای ناکرده خود را به یأس بسپارد و کارپذیری، این روزگار سیاه دراز خواهد شد.
مقداری به انتخابات دیروز برمی‏گردیم؛ در بیانیه‏ی شورای نگهبان اعلام شده بود که هشتاد و دو درصد واجدین شرایط در این انتخابات شرکت کرده‏‏اند. این رقم، یعنی از زمان انتخابات آقای خاتمی هم بالاتر است.

دیروز، خبرهایی هم داشتیم که در برخی از حوزه‏ها، تعرفه‏ی رأی وجود نداشت، ساعت رأی‏گیری را هم با وجود حضور مردم در حوزه‏ها، تمدید نکردند. ارزیابی شما چیست؟

وقتی وزارت کشور اعلام کرد که پنج میلیون آرا را که حدود بیست درصد کل آرا را شامل می‏شد، خوانده است و نتایج آن را برشمرد، بنا بر آن ارزیابی وزارت کشور، بیست و پنج میلیون در سراسر ایران رأی می‏دادند. بنا بر اطلاعاتی که من از ایران گرفتم، میزان تعداد آرا نمی‏توانسته بیشتر از بیست و پنج میلیون باشد.

حساب آن هم روش است؛ اگر فرض کنیم در چهل و شش هزار صندوق، در هر دو دقیقه، یک رأی به صندوق انداخته شده باشد، و از هشت صبح تا نه شب، بلاانقطاع رأی‏گیری شده باشد، جمع کل آن بیست و پنج میلیون رأی می‏شود.

آن‏ها اگر می‏خواستند جمعیت بیشتری در رأی دادن شرکت کند، باید صندوق‏ها را بیشتر می‏کردند. این کار را نکردند، چون فرض‏شان این بود که نگذارند مشارکت زیاد شود. می‏ترسیدند مشارکت زیاد سبب پیروزی مخالف آقای احمدی‏نژاد بشود.

چون این آقایان خود به ناصواب تبلیغ کردند که هجوم به صندوق‏ها چنین و چنان بوده و تمام روز تکرار کردند، آن‏ها هم فرصت را غنیمت شمردند، فاصله‏ی بیست و پنج میلیون با رقمی که بعد پیدا شد (سی و شش میلیون)، تقلبی است که به نام آقای احمدی‏نژاد انجام شده است. برو برگرد هم ندارد.

امروز خبر رسید که شورای نگهبان دستور توقف ادامه‏ی خواندن آرا را داده است. این می‏تواند جریان تازه‏ای را ایجاد کند؟

بعد از وقوع، دستور دادن، سخن بی‏معنی است. به لحاظ این که تا نیم ساعت پیش، تمام آرای سراسر کشور خوانده شده بود آرای شمیران و شهرری مانده بود. این دو منطقه را گفته متوقف کنند؟ خُب، این خنده‏دار است! بازی با آرای مردم است. توجیه تقلب بزرگ است. شورای نگهبان، مگر نگهبان نیست؟ از ابتدا باید نگهبانی می‏فرمود که این تقلب بزرگ انجام نمی‏گرفت.

خانم زهرا رهنورد در گفت‏گو با بی‏بی‏سی گفته است که نسبت آرای آقای موسوی به آقای احمدی‏نژاد، چهار به یک بوده و نمی‏دانند این تقلب بزرگ چگونه انجام شده است. در پاسخ به این سوال که آقای موسوی چه خواهد کرد، می‏گوید: «فراموش نکنید که ایشان خود را خارج از نظام نمی‏داند، درون نظام می‏داند».

فاجعه هم همین است. نامزدها کسانی هستند که خود را در درون رژیم می‏دانند. بنابراین، مردم ایران باید خود به سرنوشت خویش بیاندیشند، برای این که این‏ها خود را نه در درون مردم که در درون رژیم می‏دانند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

امروز درتلویزیون بی بی سی اقای مهاجرانی حضور داشت . درست مانند یک عضو اپوزیسیون .خوب امروز اصلاح طلب ها هم به جمع اپوزیسیون پیوستند. این یک برش عمیق در نظام جمهوری اسلامی است. فراموش نباید کرد که تنها گروه اپزیسیون که درداخل ایران فعال است وقدرت سازمان دهی دارد همین گروه های اصلاح طلب هستند. درضمن اگربه گناه کار بودن است فراموش نکنیم که خود اقای بنی صدر رئیس جمهور جمهوری اسلامی بوده اند و نه یک کشور سوسیال دموکراسی در اسکاندیناوی.

-- بدون نام ، Jun 14, 2009

باتشکر از اقای ادیب زاده عزیز که با اقای دکتر بنی صدر مصاحبه کردند وبا تاسف برای مردم عزیز که باید این موقاومت را انروز انجام می داد تا از نعمت چنین ریس جمهور دانشمندو مستقلی ومجاهدی که به خاطر دفاع ازمردم پی 30سال ترور وتبعید را بخودمالید وخودرا دنبال اطلاح ظلب و امتال نمی انداخت. چقدر ما با لطف همین رادیو زمانه با احترام وازادکی در همین ستونها کفتیم مردم باید به خود متکی باشند ودل خوش نکنند .حال شما که انجا تشریف دارید زن وبچه ما باید در خیابانهای تهران بیکناه کتک بخورند وخانم رهنورد با مصاحبه خودتان .منکه خدای نکرده جعل نکردم میفرماید شوهر من درون نظام هست .به یاد این مردم باید خون کریست. دختر دانشجوی من بخاطر حمله عناصر نطام ذو روز شک دارد ..اقایان در مورد قران کلام محمد یکسال مقاله می نوشت وان اقای به اصطلاح فیلسوف به مردم می کوید به کسی رای دهید که 300 هزار رای دارداز رادیو زمانه تشکر زیادی می کنم چون با اکاه شدن مردم از دید من سهم زیادی در التیام زخم های ما دارد وباید هنوز امیدوار بود واز اقای ادیب زاده یک تشکر دیکر می کنم چون ایشان وخانم ناصری وچند نفر دیکر در رایو زمانه سهم ومجاهدت زیادی دارند در برداشتن هاله سانسور از اقای دکتر. باور کنید قسم مخورم به انسانیت وازادکی چند شب پیش که برنامه ایشان از تلویزیون تیشک پخش میشد یک خانم مهندس جوان که بسیار از صحبت های ایشان تحت تاتیر واشک میریخت میکفت چرا باید صدا وتصویر چنین شخصی را جوانان جدید دسترسی نداشته باشند وانچه مورد تعجب وتاسف خودم واو بود زمانیکه کفتم ایشان اولین رییس جمهور منتخب ایران است که علییه او کودتا کردند وتازه خانمی که خیلی خودرا روشنفکر مداند در برنامه voaدیروز تفسیر می فرمودند جموریت نطام در خطر است با این انتخابات باید به این خانم کفت صحت خواب 30ساله جمهوریت نطام زمانی زیر سوال رفت با مظلومیت اقای بنی صدر.

-- کورش ، Jun 14, 2009

آقای بنی صدر يادش رفته که خود هم « در رژيم کار کرد».

-- بدون نام ، Jun 14, 2009

رفراندوم؛ رفراندوم.
رفراندوم؛ رفراندوم.
رفراندوم؛ رفراندوم.
رفراندوم؛ رفراندوم.
رفراندوم؛ رفراندوم.
رفراندوم؛ رفراندوم.

-- fd khl ، Jun 15, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)