خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > بیست و پنج سالگی روزنامهی ایرانیان مقیم خارج | |||
بیست و پنج سالگی روزنامهی ایرانیان مقیم خارجایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comروزنامهها در دوران ما، با گسترش اینترنت و شبکههای تلویزیونی در سراسر جهان، با مشکلات تیراژ روبهرو شدهاند. در فرانسه، روزنامههای معتبری چون لوموند، فیگارو و لیبراسیون با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنند. برخی از آنان، صفحات روزنامههای خود را روی اینترنت قرار دادهاند. در این میان، یک روزنامهی فارسی زبان در خارج از ایران، «کیهان لندن»، نیز با همین مشکلات روبهرو است. به ویژه آنکه نسلهای دوم و سوم ایرانی در خارج از کشور، کمتر رغبت به خواندن روزنامه و کتاب، به زبان فارسی، دارند. هفتهی پیش در پاریس، در یکی از جلسات ماهانهی «انجمن فرهنگ ایران» در سالن آندره مارلو، به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد انتشار کیهان لندن، توسط دکتر مصطفی مصباحزاده، بنیانگذار روزنامهی کیهان در ایران، با حضور گروه پرشماری از ایرانیان پاریس و روزنامهنگاران ایرانی، دربارهی مشکلات روزنامه و روزنامهنگاری و مسایل این روزنامهی فارسی زبان خارج از ایران، گفت و گو شد. در پایان این نشست، با چند تن از روزنامهنگاران حاضر گفت و گو کردم.
ابتدا از آقای احمد احرار، سردبیر روزنامه، میپرسم کیهان با چه هدفی، در سالهای نخست بعد از انقلاب، در خارج از ایران، منتشر شد؟ در ابتدا، موقعی که هنوز آتش انقلاب خیلی گرم بود، مرحوم دکتر مصباحزاده فکر کرد که روزنامهی کیهان را در لندن منتشر کند. اتفاقاً، همان موقع از ایشان پرسیدم موقعی که انقلابی اتفاق افتاده و همه چیز عوض شده، میخواهید با انتشار کیهان، چکار کنید؟ در چنین غوغای انقلابی، کیهان چه نقشی میتواند ایفا کند؟ آن موقع، ایشان پاسخ داد: «هدف من این است که از کسانی که ایران جدید را ساختند و امروز مورد انواع تهمتها و حملات قرار گرفتهاند، دفاع کنم.» البته خود ایشان هم یکی از آنان بود. خیلی کسان دیگر هم که در یک زمانی ایران جدید را ساختند و حالا سی سال بعد از انقلاب، یکی یکی در هر جایی که بودند، قدرشان شناخته میشود. همچنان که بعد از شهریور ۱۳۲۰، وقتی رضاشاه از ایران رفت، آن همه دشنام شنید، طوری که کسی جرأت نمیکرد اسمی از او بیاورد. ولی کم کم جامعه و تاریخ این شناخت را پیدا کرد که این آدم در هر حال، ایران تازهای را ساخت و فرصتی را بهوجود آورد که تجدد در ایران، پا بگیرد. تجدد که از هدفهای انقلاب مشروطه بود، ولی براثر حوادثی که بعد از انقلاب مشروطه پیش آمد تا زمان روی کار آمدن رضا شاه، داشت تقریباً فراموش میشد. رضاشاه به عنوان موتور محرکهی یک حرکت، به تجددخواهان و روشنفکران فرصت داد که بیایند و ایران نو را پایهگذاری کنند. فکر میکنم، اول هدف این بود. ولی بعد، تدریجاً، روزنامهی کیهان تبدیل به روزنامهی ایرانیان مقیم خارج شد و تقریباً همان نقشی را برعهده گرفت که روزنامههای ایرانی بعد از انقلاب مشروطه، در خارج، بر عهده گرفتند. منتها، با امکانات کمتر و محدودیتهای بیشتر. هماکنون روزنامهی کیهان در چه وضعیت و موقعیتی قرار دارد؟ تمام مطبوعات بزرگ دنیا در شرایط بحرانی قرار دارند. از عمدهی دلایل آن، پیدایش وسایل ارتباط جمعی که ابتدا تلویزیون و رادیو بود و حالا اینترنت هم به آن اضافه شده است. سایتهای اینترنتی دنیا را آنچنان به هم پیوستهاند که هر لحظهای در آن گوشهی دنیا اتفاقی بیفتد، در گوشهی دیگر دنیا، هم میشنوند و هم در مورد آن، واکنش نشان میدهند. در چنین شرایطی، روزنامههای نوشتاری، روزنامههایی که طبع میشوند، آرام آرام موقعیتشان را از دست دادهاند. مردم دیگر نه وقت و نه حوصلهاش را دارند که بنشینند، یک کتاب یا روزنامه را بخوانند، در حالی که میتوانند فیلم همان کتاب را ببینند یا در برنامههای تلویزیونی و حالا هم در سایتهای اینترنتی با زدن چند دگمه، همه چیز را ببینند و بخوانند.
از آقای سیروس آموزگار، روزنامهنگار و نویسنده، میپرسم آیا این روزنامه توانسته هدفهای اولیهی خود را حفظ کند؟ کیهان در درجهی اول، برای این بهوجود آمد که محوری برای ایرانیها باشد. در درجهی دوم، برای اینکه برای نسلی که زبان نمیدانست، خبررسانی کند و در درجهی سوم، میخواست به تمام ایرانیانی که ایران را ساخته بودند و به دلیل تبلیغات بیمورد جمهوری اسلامی، از کاری که انجام داده بودند احساس گناه میکردند، بفهماند که نباید احساس گناه کنید. اگر ایران ساخته شده است، شما آن را ساختهاید. به نظر من، در این موضوع بهخصوص موفق شده است. الان دیگر کسی از نسل گذشتهای که ایران را ساختهاند، وجود ندارد که احساس گناه کند به خاطر خدمتی که برای ساختن ایران کرده است. نیاز برای خبررسانی، البته، از بین رفته است. به همین دلیل روزنامه، شکل خود را عوض کرده و به صورت تفسیری درآمده است که لازم است. چون باید اخبار با دید ایرانی منتشر شود. ولی محور بودن خود را هم حفظ کرده است. بهترین دلیل آن این است که از همه جای جهان، برایش نامه میآید و برای خواندنش ابراز رغبت میکنند. البته، این کافی نیست. باید واقعاً کاری کرد که این روزنامه سرپا بماند.
در این نشست، هوشنگ اسدی، مدیر روزنامهی اینترنتی «روز آنلاین» که از روزنامهنگاران قدیمی کیهان در تهران بود، کیهان چاپ خارج از ایران را ترکیبی از سه مکتب کیهان، اطلاعات و آیندگان توصیف میکند: به طور مختصر، باید بگویم که سه مکتب کیهان، اطلاعات و آیندگان در دههی پنجاه در ایران فعال بودند و تقریباً تمام روزنامهنویسهای برجستهی ما در آن دوران و حتا در این دوران، از آن مکتب بیرون آمدهاند. زمانی که زندهیاد، آقای دکتر مصباحزاده میخواست کیهان را در لندن منتشر کند، نمیتوانست و شاید هم نمیخواست فقط کسانی را که از مکتب کیهان بودند، جمع کند. در نتیجه، روزنامهنویسان حرفهای را به کار دعوت کرد. در طول بیست و پنج سال، این ترکیب به جایی رسید که امروز از کیهانیهای حتا زمان ما، فقط یک نفر در کیهان وجود دارد و سردبیری کیهان را آقای احرار برعهده دارد که در زمان ما، در سردبیری روزنامهی اطلاعات بود. الان وقتی به این روزنامه نگاه میکنم، میبینم ترکیبی از سه مکتب در یک جا جمع شده است. طبیعی است که در شرایط کنونی، این ترکیب در حداقل خود است و نمیتواند در حداکثر خود باشد. همیشه آرزو میکنم، این ترکیب که در آن تساهل، جمع شدن و همکاری سه مکتب است، بتواند در تمام رسانههای دیگر ایران که متأسفانه، بیشترشان گروهی یا طبق سلیقهی خاصی اداره میشوند، همینطور در جامعهی بزرگ و پراکندهی ایران، الگو قرار بگیرد و ما بتوانیم به قول حافظ، از این جمع پریشان، به یک جمعیت واحد تبدیل شویم که در عین داشتن سلایق مختلف، در اصولی با هم همکاری کنیم و بتوانیم آنچه را شایستهی ایران ماست، یعنی ایران آزاد و دمکراتیک را داشته باشیم.
نوشابه امیری، از روزنامهنگاران دیگر «روز آنلاین»، کار روزنامهنگاری را در کیهان تهران آغاز کرده و در سخنانی به دنیای جادویی روزنامه از آغاز، اشاره میکند: برای من، دنیای روزنامهنگاری دنیای پراعجابی است که به هرشکلی مرا جذب میکند. این دنیا برای من با کیهان شروع شد و امیدوارم وقتی پیر شدم، با کیهان تمام شود. تمام تجربیات زندگی حرفهایم را در روزنامهی کیهان گذراندهام. با آدمهای بزرگی آشنا شدم و همراه با کیهان، در جریانات اعجابانگیزی حضور داشتم. چه در دوران قبل از انقلاب و چه بعد از آن، تا زمانی که در این روزنامه بودم. در نتیجه، نام کیهان، برای من یادآور دنیای حیرتانگیزی است که همیشه اتفاقات مهمی در آن میافتد و نقش ما به عنوان روزنامهنگار این است که نه برای اینکه خودمان به تاریخ برویم، بلکه برای اینکه ملات آن تاریخ را فراهم کنیم، به این کیهان مراجعه کنیم. تنها آرزوی زندگی من این است که روزی به روزنامهی کیهان خودمان برگردم. نه کیهانی که امروز، سرداران امنیتی اداره میکنند و تبدیل به ارگان نظامهای امنیتی شده است. بلکه آن کیهانی که ما داشتیم، آن کیهانی که در آن روزنامهنگاری میکردیم، کیهانی که مبنای آن، حرفهی روزنامهنگاری بود، روزنامهنگار پرورش میداد و مکتب روزنامهنگاری در آن بهوجود آمده بود. مهمترین آرزوی من این است به آن کیهان برگردم و پشت میزی بنشینم که از من غصب شده، میزی که یک میز ساده و متعلق به یک خبرنگار سادهی سرویس سیاسی کیهان بود. الان در اصطلاحات معمول، من روزنامهنگار آنلاین محسوب میشوم. ولی شاید به دلیل شرایط سنی یا هر دلیل دیگری، مثل تفاوتی که کتاب با آنچه که روی اینترنت خوانده میشود دارد، مثل تفاوتی که سینما با ویدئو دارد، من در فضای کیهان، با صدای چاپخانهی کیهان، با بوی سربی که در چاپخانهی کیهان میآمد، روزنامه را فهمیدم. در نتیجه، همیشه به شکلی، نوستالژی دارم و به نظرم میآید روزنامهی چاپی واقعیتر است، به نظرم میآید که روزنامه میماند، اما در فضای مجازی، آدم نمیماند. البته این فقط یک حس است. چون آدم در این فضا هم میماند. ولی به مجموعهی دلایل و به خاطر مجموعهی خاطرات، خودم را به آن دنیا نزدیک میبینم و آن دنیا را دوست دارم.
بهمن چاردهی، مدیر مالی روزنامهی کیهان لندن، از مشکلات مالی این روزنامه میگوید که گاه کار را تا توقف انتشار آن پیش برده است: اینکه ما بتوانیم مشترکین بیشتری را پیدا کنیم، کار آسانی نیست. نیاز به یک بازاریابی گسترده و سرمایهگذاریای دارد که هیچوقت کیهان نتوانست از یک حدی بیشتر به این هدف برسد. با توجه به اینکه هزینهی ارسال روزنامه سنگین است، کیهان تا چند قدمی سقوط رسید. ولی باز فرجی حاصل شد و باز این ستون به آن ستون. ولی باید ببینیم این مسایل را چگونه میتوان حل کرد و راهبردهایی پیدا کرد که کیهان نیفتد. مشکلات تا بخواهید، تهدید میکند. این مشکلات فقط هم مالی است. وگرنه، مشکلات دیگری وجود ندارد. بدترین سناریو این میشود که ما بخواهیم اِشل روزنامه را پایین بیاوریم، آن را به یک نشریهی محلی تبدیل کنیم و فقط به مناطقی ارسال کنیم که مقرون به صرفه باشد. ولی هدف ما این است که حتیالامکان این کار پیش نیاید. در پایان این نشست، دکتر اخباری، استاد موسیقی و سنتور، قطعاتی را با سنتور نواخت. از جمله، قطعهای که به مناسبت بیست و پنجمین سال، انتشار کیهان لندن، ساخته بود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
کمي -- نه خيلي -- غم انگيز است که عکس درشت يکي - دو خبرنگار نه چندان مهم را گذاشته ايد اما خبري از تصوير احمد احرار نويسنده باسابقه(بفرماييدشصت سال) وسردبير فعلي کيهان چاپ لندن نيست.
-- بدون نام ، Jun 11, 2009