خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «مناظره با احمدینژاد، در افزایش آرای موسوی موثر بود» | |||
«مناظره با احمدینژاد، در افزایش آرای موسوی موثر بود»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comچه کسی برندهی مناظرههای تلویزیونی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در ایران بود؟ این مناظرهها چه تأثیری در افکار عمومی ایران گذاشته است؟ مسایل مطرح شده که برخی از آنها تابو به حساب میآمدند، تا چه اندازه پس از انتخابات، پیگیری خواهد شد؟ شاید نتیجهگیری ساده و مهم را علیاکبر قاضیزاده، مقالهنویس روز سهشنبهی روزنامهی اعتماد چاپ تهران کرده است. او به نوعی مردم ایران را برندهی این مناظرهها میداند و مینویسد: «مردم تازه فهمیدند که یک نخستوزیر و دو رییس جمهوری، طی بیست و چهار سال که ادارهی تمام امور قابل اداره کردن را بهعهده داشتهاند، همه سرگرم سامان دادن روز و روزگار شخصی خود و بستگان خود بودهاند.» به هرحال، بیاطلاعی از اقتصاد کشور، اطلاعات غلط، دروغگویی، ناپدید شدن دلارهای نفتی، به وجود آوردن بیاعتمادی، به میان کشیده شدن پای بنیانگذار جمهوری اسلامی و به میان آمدن نام زهرا بنییعقوب، دفاع از شهروندان اقلیتهای قومی و مذهبی، از تابوهایی بود که در این مناظرهها شکسته شد. تأثیر این مناظرهها در افکار عمومی و اینکه چه کسی برنده یا بازندهی این مناظرهها بود، موضوع گفت و گوی من با سعید مدنی، جامعهشناس و پژوهشگر جامعهی مدنی در ایران است.
آقای مدنی، به نظر شما، این مناظرهها تا چه اندازه تأثیرگذار بودند و تا چه حد میتواند در تغییر بخت نامزدها، در انتخابات روز جمعه، موثر باشد؟ به طور کلی، میتوان گفت که این مناظرهها پدیدهی انتخابات اخیر هستند. از این جهت که به طور قابل توجهی، مورد استقبال مردم قرار گرفتند و در کوچه و بازار هم راجع به آنها صحبت میشود. برای اولین بار، به صورت بسیار صریح و روشنی، نامزدهای انتخابات توانستند نقد خود را نسبت به همدیگر و برنامههایشان ارائه بدهند و از این جهت بسیار تازگی داشت. زیرا که حداقل سانسور روی آن اعمال میشد و نامزدها هم در یک رقابت واقعی، دیدگاهها و مواضع خود را مشخص میکردند.
توجه عمومی به این مناظرهها چطور بود؟ جامعه این کشش را داشت که بعد از مناظرهها، به مسایل مطرح شده فکر کند؟ دقیقاً، متناسب با هر مناظره، حساسیتهای ویژهای هم در جمعیت شکل میگرفت. برای توضیح این مسأله، خیلی مختصر به تاکتیکها و روشها و محتوای سخنان چهار نامزد اشاره میکنم: تاکتیک اول آقای احمدینژاد، نقد افراد بود و سعی کرد با بیان نقطهضعفهای رقبایش، از موضع خودش دفاع کند. محور دیگر مورد تأکید آقای احمدینژاد، دفاع از وضع موجود بود و به میزان بسیار کم و قلیلی هم به نقد برنامههای رقبا پرداخت. آقای موسوی و آقای کروبی محور سخنان و دیدگاههایشان را روی نقد وضع موجود قرار دادند. با این تفاوت که آقای موسوی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، به صراحت نقدهایی را نسبت به دولت آقای احمدینژاد مطرح کرد. اما آقای کروبی بیشتر روی برنامهها، فعالیتها و عملکرد سیاسی دولت متمرکز بود. اما نکتهی برجستهی برخورد آقای موسوی این بود که برنامههای خود را ذیل نقد وضع موجود، به صراحت، مشخص میکرد و توضیح میداد. آقای رضایی، در مناظره با آقای احمدینژاد، ضمن نقدی خیلی محافظهکارانه از وضع موجود، توضیح ضعفهای جدی دولت و همینطور اطلاعات و آمارهای نادرستی که آقای احمدینژاد ارائه داده بود، سعی کرد از برنامههای خودش هم دفاع کند. در بین این چهار مناظره، دو مناظره به شدت اثرگذارتر از آن دوی دیگر بودند. یکی مناظرهی میان آقای موسوی و آقای احمدینژاد که موج اثرگذاری آن بسیار زیاد بود و بلافاصله، یک دو قطبیای را در جامعه بهوجود آورد که قطبی از آن، آقای موسوی به عنوان نمایندهی حامی تغییر وضع موجود و نمایندهی اصلاحطلبی بود. در مقابل هم آقای احمدینژاد قرار داشت. انعکاس این مناظره در سطح جامعه، از ساعت دوازده نیمهشب همان شب، خود را نشان داد. هواداران دو طرف و اغلب هواداران آقای موسوی، در خیابانها حضور پیدا کردند و از مواضع و دیدگاههای کاندیدای خود ابراز رضایت کردند. مناظرهی اثرگذار دوم، مناظرهی آقای رضایی و آقای احمدینژاد بود. از این جهت که با توجه به مواضع صریح آقای رضایی در مقابل آقای احمدینژاد و با توجه به اینکه آقای احمدینژاد، اساساً، تاکتیک برخورد با فرد و خانوادهی افراد را کنار گذاشت و وارد برنامهها شد، به نظر میرسید که دست بالا را آقای رضایی داشت. در نتیجه، موجب ریزش آرای احمدینژاد و تفکیک شدن صفبندی در جناح محافظهکار شد. تأثیر این مناظرهها روی تودههای مردم، روشنفکران و کسانی که تصمیم میگیرند، یکی بود یا این که تفاوت داشت؟ به طور قطع، متفاوت بود. نوع حساسیت عمومی جامعه، در مقایسه با نوع حساسیت نخبگان تا حدی متفاوت بود. به عنوان مثال، نشان دادن عکس همسر آقای موسوی، توسط آقای احمدینژاد، کاملاً حساسیت عموم جامعه را برانگیخت و آن را به عنوان رفتاری نامطلوب که شأن و منزلت و حرمت انسانها را نادیده میگیرد، به شدت مورد توجه قرار گرفت. شواهد نشان میدهد که در بسیاری از مناطق موجب تقویت نوعی دیدگاه منفی و بدگمانی نسبت به دیدگاه آقای احمدینژاد و در مقابل، قایل شدن نوعی مظلومیت برای آقای موسوی شد. یا تاکتیک آقای احمدینژاد در مناظره با آقای موسوی و کروبی و منتسب کردن آنان به آقای هاشمی و تلاش آقای احمدینژاد برای ایجاد یک دو قطبی کاذب احمدینژاد هاشمی در انتخابات، میتوان گفت در موج اول، توانست اثراتی در جامعه بگذارد. ولی بلافاصله، با توضیحاتی که نامزدها دادند و تفکیک مواضعی که در سخنرانیها، نشریات و مقالات انجام دادند، تا حدود زیادی تخفیف پیدا کرد. بالاخره، جنگ آمار و اطلاعات بود که در این مناظرهها، بسیار جدی مورد توجه اغلب، نخبگان قرار گرفت. آمارهای غلطی که آقای احمدینژاد ارائه میداد و مغایرت آن با آمارهای رسمی بانک مرکزی، موضوعی بود که به شدت حساسیت نخبگان، صاحبنظران، اقتصاددانان و افراد متخصص را برانگیخت. به نظر میرسد که بازندهی نهایی جنگ آمار، آقای احمدینژاد بود. چرا که نخبگان طبیعتاً، بر صحت و دقت در ارائهی آمار تأکید دارند. نکتهی دیگری که آقای احمدینژاد در مناظرههایش اعلام کرد، فساد در خانوادههای مسئولان درجه اول جمهوری اسلامی، از جمله خانوادههای هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری در این سالها بود. فکر میکنید، این افشاگریها ادامه پیدا کند یا به همین مناظرهها ختم شود. تصور من این است که چراغ سبز موقتی به آقای احمدینژاد داده شده بود که در یک دوره، این مسایل را عنوان کند. به همین دلیل ارزیابیام این است که این مسأله، کاملاً انتخاباتی و موقتی بود. زیرا در چهار سال گذشته هم آقای احمدینژاد هم تریبون و هم امکان آن را داشت که این موارد را مطرح کند و اگر صحت داشته باشد، پای دفاع از آنها بایستد. ولی در چهار سال گذشته، جز تهدید به ارائهی این اطلاعات، حرف جدیدی نزد. به نظر میرسد، بعد از انتخابات، یک چالش اساسی که آقای احمدینژاد خواهد داشت، اثبات ادعاهایش است و سعی میکند از این چالش فرار کند و وارد این منازعات نشود. در پایان به کوتاهی میخواهم از شما بپرسم که آیا میتوانید پیشبینی کنید، برندهی انتخابات روز جمعه، چه کسی یا چه کسانی خواهند بود؟ ارزیابیها و نظرسنجیها نشان میدهند که در شهرها، دو قطبی بعد از مناظرهی موسوی و احمدینژاد ادامه پیدا کرد و این دو قطبی به سمت افزایش آرای آقای موسوی در شهرهای بزرگ، به شدت، موثر بود. نهایتاً، میتوان گفت که در شهرهای بزرگ، به طور قطع، آقای موسوی رأی بالاتری خواهد داشت. در روستاها و شهرهای کوچک، تا حدودی، وضع مبهم است. نظرسنجیها هم رقابتی بسیار نزدیک را بین آقای موسوی و آقای احمدینژاد نشان میدهند. در مجموع، به نظر میرسد که بالاترین رأی را احتمالاً، آقای موسوی خواهد داشت. اما اینکه این رأی بالا، تا چه حد منجر به این میشود که نتیجهی انتخابات در دور اول مشخص شود یا در دور دوم، روشن نیست. نیمهی خاموش جامعه هم به حرکت درآمده و به طور قطع، این نیمه که به شدت نسبت به وضعیت موجود و آقای احمدینژاد به عنوان نمایندهی آن، معترض است، احتمالاً آرای خود را به سود آقای موسوی به صندوقها خواهد ریخت.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|