خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «حل مشکل ایران در گروی فشار روی اسرائیل و پاکستان» | |||
«حل مشکل ایران در گروی فشار روی اسرائیل و پاکستان»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comگفتههای تهدیدآمیز مقامات اسرائیلی در مورد احتمال حمله به تأسیسات اتمی ایران با دو رویداد تازه همراه شده است. هشدار محمد البرادعی، رییس آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبه با مجلهی آلمانی اشپیگل که اسرائیل را از حمله به تأسیسات اتمی ایران برحذر داشته است. همچنین گفتههای عمرو موسی، دبیر کل اتحادیه عرب در همایش جهانی اقتصاد برای خاورمیانه موسوم به داووس خاورمیانه که زرادخانهی اتمی اسرائیل را و نه برنامهی هستهای ایران را خطری واقعی برای خاورمیانه توصیف کرده است. محمد البرادعی که در ماه نوامبر آینده، ریاستش بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی به پایان میرسد، حملهی احتمالی اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران را جنونآمیز توصیف کرده و افزوده است حمله به تأسیسات اتمی ایران هم منطقه را منفجر خواهد کرد، هم جمهوری اسلامی ایران را وادار خواهد کرد به سرعت دست به کار ساختن بمب اتمی شود. برای بررسی بیشتر این رویدادها که بار دیگر مسألهی هستهای ایران را به صدر خبرهای مهم روز کشانده با آقای دکتر مهران براتی، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی در آلمان گفت و گو کردهام.
آقای دکتر براتی شما بین هشدار سخت آقای البرادعی به اسرائیل در مورد حذر از حمله به ایران و گفتههای آقای عمر موسی که اسرائیل را خطر واقعی خاورمیانه توصیف کرده و نه ایران، نزدیکی میبینید؟ حتماً این نزدیکی وجود دارد. علت اصلی آن هم این است که در سیاستی که دولت آقای اوباما در زمینهی بینالمللی اعلام کرده نه فقط در رابطه با ایران و خاورمیانه، بلکه به طور کلی در رابطه با رقیب قدرت مقابل که چین باشد یا روسیه، یا دیگر کشورها نوعی، جایی برای نظامیگری نیست. به تجربه دیده شده که آنچه سیاستمداران اسرائیلی در تشخیص امنیت ملی خودشان و گامهای لازم برای حفظ این امنیت، صحیح دانستند انجام دادهاند و در عمل آمریکا را مجبور به هواداری کردند یا حداقل خنثی ماندند. به خصوص در زمینهی اقداماتی که مربوط به شورای امنیت سازمان ملل متحد میشود. با آمدن دولت آقای نتانیاهو یک اختلاف سیاسی گسترده میان آنچه آقای اوباما میخواهد در این منطقه پیش ببرد و آنچه مورد نظر آقای نتانیاهو است به وجود آمده است. به همین دلیل هم نه فقط مسألهی اتم و اتمی ایران بلکه آنچه برنامهی صلح اعراب یا آن برنامهی صلحی که عربستان سعودی عرضه کرده و میتوانست پایهی ادامهی گفت و گوهای دنیای عرب با اسرائیل باشد، مورد قبول دولت آقای نتانیاهو به ویژه وزیر خارجهشان آقای لیبرمن نیست. کشورهای عربی نگرانی بسیاری دارند در اینکه درگیری میان فلسطینیها و اسرائیل ادامه پیدا بکند. در شرایط موجود در این درگیریها و گسترش آن، این کشورها دیگر نمیتوانند خنثی بمانند و از این مسأله وحشت دارند. بنابراین صحبتی را که الان رییس اتحادیه عرب در رابطه با خطر سلاح اتمی اسرائیل در رابطه با ایران کرده، دو سویه دارد. یکی این است که به هر روی میخواهد از سیاستهای دولت آقای اوباما حمایت کند. دوم هم اینکه در رابطه با مبارزات انتخاباتی در ایران هیچ نوع بهانهای برای اینکه آقای احمدینژاد از مسألهی فلسطین استفاده بکند، نمیدهد و اتحادیه عرب خودش با این صحبتها نمایندگی منافع فلسطینیها را به عهده میگیرد.
آقای محمد البرادعی توصیه کرده، دستی که باراک اوباما به سوی آنها دراز کرده، بفشارند و راه حل بحران کنونی را توقف در برابر توقف توصیف کرده است. یعنی توقف تحریمهای جدید غرب علیه ایران در برابر توقف نصب و راهاندازی سانترفیوژهای جدید از سوی جمهوری اسلامی. آقای دکتر براتی، فکر میکنید جمهوری اسلامی بتواند به این مرحله قدم بگذارد که از سوی مدیر آژانس واقعبینانه توصیف شده است؟ این کار را حتماً آقای احمدینژاد نخواهد کرد. این را احتمالاً اگر رییس جمهور جدیدی در ایران انتخاب شود، برای مدت محدودی انجام خواهد داد. چون مشکل اساسی سانترفیوژها و یا گسترش تعداد آنها هم نیست. این تکنولوژی، تکنولوژی عقب ماندهای است. برای دستیابی به اورانیوم غنیسازی شده، تکنولوژیهای خیلی پیشرفتهای است که اصلاً احتیاج به چندین و چندین هزار سانترفیوژ ندارد. اصلاً یکی از دلایل اینکه غرب به ایران شک دارد که میخواهد سلاح اتم بسازد، این است که از این تکنولوژی بسیار گران و غیر اقتصادی استفاده میکند. برای اینکه نیروی برقی تولید کنند که بسیار گرانتر از آن چیزی خواهد بود که در تمام صنایع موجود میتوانند داشته باشند. بنابراین تنها امکانی که برای ایران خواهد بود که از تمام این مشکلات بیرون بیاید، امضای پروتکل الحاقی است. که این پروتکل امکان کنترل آژانس را بیش از اندازهای میکند که تا به حال بوده است. و چون آمریکا خودش این پروتکل را امضا کرده، بنابراین میتواند با قدرت بیشتری پای میز مذاکره بنشیند. یک مسأله هم این است که الان دیگر با وضعی که پیش آمده حتا اگر غنیسازی اورانیوم هم قطع شود، اصل مسأله به جای خودش میماند. اصل مسأله این است که به احتمال قوی سیاستمداران ایران فکر میکنند هنوز باید به طور بالقوه توانمندی ساختن سلاح اتمی را داشته باشند. به نظر من این هدف را دنبال خواهند کرد. حتا اگر برای مدتی غنیسازی را متوقف بکنند حتا اگر تعداد سانتریفوژها را کم بکنند. دسترسی به ساخت سلاح اتمی مورد نظر است. اینکه حالا سلاح را بسازند یا نه، مورد سوال است. ممکن است هیچ وقت هم این سلاح را نسازد. ولی میخواهند این توانایی را داشته باشند و این برداشت غلطی است که امروز وجود دارد. یکی از مسایلی که اتفاقاً مربوط میشود به همان قراردادی که میان سه کشور بسته شد، قرارداد ایجاد آژانس کنترل اتمی یکی این بوده که کشورهای موجود که انحصار سلاح اتمی دارند، تمام پلوتونیومهای موجود در انبارهایشان را از بین ببرند. این مسألهی مهمی بوده که تا به حال نتوانستهاند پیش ببرند. مسألهی دوم هم این بوده که زبالههای اتمی و کلیهی مواد دیگری که در راکتورهای اتمی به وجود میآید و کیفیت رادیو اکتیو بودن دارد، راهی برای اینها پیدا بکنند که اصطلاحاً امن باشد. هیچ راهی برای این دومی پیدا نشده است. اولی هم انجام نگرفته است. بنابراین مسأله این خواهد بود که اگر بخواهید با ایران قرارداد بهدرد بخوری انجام بگیرد، حتماً باید فشار آژانس روی اسرائیل و پاکستان و هند زیاد باشد. هند این اواخر پذیرفته است که آژانس بینالمللی به آنجا سر بزند و فعلاً کنترل حداقلی داشته باشد. پاکستان و اسرائیل ندارند. به هر صورت در رابطه با مشکلی که آژانس بینالمللی اتمی با ایران دارد باید اصل مشکل در دیگر کشورها هم حل شود. چون آن کشورها میتوانند این امکان را داشته باشند که تکنولوژی را به دیگر کشورها منتقل کنند. یا مواد رادیو اکتیو را به دیگر گروهها بدهند. به خصوص در رابطه با خطر خیلی بزرگی که الان در پاکستان با پیشروی طالبان پیش آمده، یک راه حل عمدهتر و بزرگتر از راه حلی که فقط مربوط به ایران میشود، لازم است. در همین رابطه: • «ایران، سه سال دیگر بمب اتمی میسازد» • «رابطه با ایران تا پایان سال، پیشرفت کند» • «اسرائیل خطر واقعی است، نه ایران»
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|