خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «اقتصاد به مسأله خصوصی محافل رانتخوار تبدیل شده» | |||
«اقتصاد به مسأله خصوصی محافل رانتخوار تبدیل شده»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comدر آخرین گزارش سازمان شفافیت بینالمللی، ایران با ۵۴ رتبه سقوط در مکان صد و چهل و یکم فساد اقتصادی و شفاف نبودن وضعیت اقتصادی ایستاده است. یعنی فساد اقتصادی در کشور در حال گسترش است. کشورهایی که در ردهبندی سازمان شفافیت بینالمللی در رده کشورهای فاسد قرار میگیرند از نظر جا به جایی پول، پولشویی، قاچاق اسلحه، زن، کودک و مواد مخدر و وابسته بودن به اقتصاد دولتی مشکل دارند. محسن صفاییفراهانی، معاون وزیر اقتصاد و دارایی سابق معتقد است، دویست و هفتاد میلیارد دلار درآمد نفتی در دولت محمود احمدینژاد بدون رعایت قانون به مصرف رسیده و با انحلال سازمان مدیریت و برنامه کنترل بر طرحهای انجام شده و چگونگی هزینهکرد این پولها در کشور مقدور نیست. برای بررسی بیشتر گزارش سازمان شفافیت بینالمللی، با آقای جمشید اسدی، استاد استراتژی اقتصاد در پاریس گفت و گو کردهام.
آقای اسدی، در آخرین گزارش سازمان شفافیت بینالمللی، ایران با ۵۴ رتبه سقوط در مکان صد و چهل و یکم فساد اقتصادی قرار دارد. به نظر شما دلیل حضور ایران در چنین جایگاهی چیست؟ فکر میکنم عمدهترین مسأله اقتصاد راندخواری است، اقتصاد ایران بهویژه در زمان آقای احمدینژاد، به مسأله خصوصی سپاه پاسداران و اطرافیان و دوستداران آقای احمدینژاد تبدیل شده است. یعنی اقتصادی که قرار بود خصوصی شود حتی طبق حکم رهبر جمهوری اسلامی، امروز به مسأله خصوصی یک محافل خاص رانتخوار تبدیل شده است. مبنای ایجاد این ردهبندی شفافیتبینالمللی آن است که از دستاندرکاران اقتصاد، کارآفرینان مدیران بلندپایه شرکتهای بینالمللی و نیز مسئولان نهادهای دولتی، بینالمللی و نیز آکادمییسینها، دانشگاهیها سوال میکنند که به نظر شما شرایط کسب و کار در کشورهای مختلف کدام هستند. این نشان میدهد که در زمان آقای احمدینژاد، تصور و برداشتی که دنیا، محافل بینالمللی، محافل دانشگاهی، محافل اقتصادی از اقتصاد ایران، دارند این است که اوضاع به شدت رو به وخامت گذارده و این دارای پیامدهای بسیار ناگوتری برای اقتصاد ما است. یعنی کسی دیگر نمیخواهد با ایران معامله کند، کسی در ایران سرمایهگذاری نخواهد کرد. اگر کسی به ایران چیزی بفروشد اعتبار را قبول نخواهد کرد. برای اینکه میخواهد همه چیز به صورت نقدی صورت بگیرد و همه اینها باعث خواهد شد که شرایط اشتغال و تورم بدتر از گذشته شود. چرا شرایط تورمی بدتر از گذشته میشود؟ به خاطر اینکه وقتی فضای کسب و کار در ایران اینقدر منفی است اگر کسی به ایران چیزی بفروشد چون میداند که بقیه نمیفروشند یا نمیخواهند با ایران کار کنند و ایران در تنگنا قرار دارد، قیمت را به مراتب بالاتر میبرد. دولت هم که حساب ذخیره ارزی را خالی کرده، در نتیجه باید پول ضرب کنند یا باز آن تهماندهی حساب ذخیره ارزی را وارد اقتصاد کنند که بتوانند واردات گرانتر از پیش را بخرند. این باعث میشود که تورم هم افزایش پیدا کند.
شما از دیدگاه تخصصی خودتان این مسایل را عنوان میکنید و به هر حال بسیاری از کارشناسان اقتصادی هم همین عقیده را دارند. ولی رهبر جمهوری اسلامی، آیتالله خامنهای در سخنرانی سهشنبه خود در سنندج گزارشات در مورد وضع بد و اسفناک اقتصادی کشور را درست ندانستند و گفت آنها که از وضع اقتصادی کشور انتقاد میکنند در اشتباه هستند. رییس بانک مرکزی، محمود بهمنی هم در دو سخنرانیاش از پیشرفتهای سیاستهای پولی و بانکی اظهار رضایت کرده کاهش نرخ تورم و منفی شدن حساب ذخیره ارزی را تکذیب کرده است. بدون استثنا باید گفت که در کارنامهی اقتصادی ریسجمهور احمدینژاد مقام رهبری هم شریک هستند. چون بارها به طور مشخص از سیاستهای آقای احمدینژاد دفاع کردهاند. و حتی در سنندج هم چنین کردند. این را مقایسه بکنید با آن چیزی که در دور اول زمامداری آقای خاتمی اتفاق افتاد و حکم حکومتی دادند که در مورد قانون مطبوعات کاری نکنیم و بگذارید همینطوری باشد. چون قصدشان ضربه زدن به دولت اصلاحات آقای خاتمی بود. امروز هم با تهدیدی که آقایان به دام محافل بینالمللی نیفتند میگویند وضع اقتصاد ما بد نیست. یعنی یک جور حکم حکومتی، اینبار برای دفاع از یک دولت و آن دولت اصولگرا است. که ایشان همیشه پشتیبانش بودند. منتها مسألهی اقتصاد در عین حال مسألهای نیست که ایشان میفرمایند؛ من گزارشاتی دارم و فرمودهاند که من از همه بیشتر میدانم. اقتصاد یعنی اشتغال. یعنی گرانی، یعنی تولید نفت، که بدنه اصلی ثروتسازی در کشور ماست. مردم نگاه بکنند اگر وضع اشتغال بهتر شده است اگر گرانی پایین آمده است، اگر کار بیشتر پیدا میکنند، اگر هنوز سطح تولید نفت ما کمتر از قبل از انقلاب نیست، اگر درآمد سرانه ما یعنی آن چیزی که در جیب هر کسی میرود برای گذران زندگی خودش به تصدیق حتی آمارهای رسمی خود کشور کمتر از قبل از انقلاب نشده، خب مقام رهبری درست میگویند. اما کمتر از ۲۴ ساعت پس از بیانات رهبر جمهوری اسلامی، تولیدکنندگان صنعتی کشور با انتشار بیانیهای خطاب به رییس کل بانک مرکزی اقتصاد ایران را در سراشیبی سقوط توصیف کردند. مهدی پورقاضی، عضو کمیسیون صنایع و معادن اتاق بازرگانی ایران هم در اظهارتی مشابه گفت در حال حاضر نیمی از کارخانههای کشور به حال نیمهتعطیل درآمدهاند و این کارخانهها قادر به پرداخت حقوق کارکنان خود نیستند بیش از ۵۰ انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاههای ایران هم با نامهای با عنوان «نه، به احمدینژاد» وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، دانشگاهی کشور را اسفناک خواندند. در اواخر دوران آقای خاتمی بسیاری از استادان اقتصاد و شخصیتهای اقتصادی در جناح اصولگرایان با آقای خاتمی مخالفت کردند و با بعضی از برنامههای اقتصادی ایشان سخت مخالفت نشان دادند. نکته جالب این است که مخالفت این آقایان مثلاً آقای توکلی، آقای خوشچهره، آقای مصباح که حتی معمم هستند و در مجلس حضور دارند، و از جناح اصولگرایان هستند، کمتر از آن مخالفتی است که با آقای خاتمی کردند. که البته مخالفت با آقای خاتمی دلایل سیاسی داشت. نتیجه این است که وضع اقتصادی ما واقعاً وضع اقتصادی بدی است. من رجوع میدهم به آنچه در خود کشور در مجلس توسط نمایندگان، توسط چهرههای سرشناس جبهه اصولگرایان مثل آقای لاریجانی، آقای توکلی رخ داد که از مسأله اقتصادی که آقای احمدینژاد پیش بردهاند، به فغان آمدهاند. در محافل اصولگرایان به آقای احمدینژاد انتقاد کردند که شما فرمودهاید ما برای جهان فرمول اقتصادی داریم که از بحران دربیاید، در حالی که به لطف شما بود که کشور ما وارد بدترین بحران اقتصادی خودش شد. میخواهم بگویم که اشکالات اقتصادی که ما در زمان آقای احمدی نژاد دچارش شدیم، حتی مورد اشاره خود اصولگرایان قرار گرفته و این شکافی که بین جناح اصولگرایان اتفاق افتاده، عمدتاً دلیل اقتصادی داشته است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
فکر میکنم عمدهترین مسأله اقتصاد راندخواری است!!! احتمالا منظور رانت خواری بوده.
-- بدون نام ، May 17, 2009