خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > آثار شش هنرمند ایرانی در پاریس | |||
آثار شش هنرمند ایرانی در پاریسایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comبه دنبال سینمای ایران که در سالهای اخیر درخششی در عرصه جهانی داشت، هنرهای معاصر ایران از جمله نقاشی، مجسمهسازی، چیدمان و هنرهای ویدیویی و خلاصه هنرهای تجسمی هم در بازارهای جهانی گالریهای معروف هنری جای ویژهای پیدا کردهاند. چند نمایشگاه بزرگ از کار هنرمندان قدیمی و جدید در آمریکا، انگلیس و به تازگی در پاریس نظر شماری از خریداران تابلوها، کلکسیونرها، گالریها و موزهها را متوجه این گنجینهی هنرهای تجسمی معاصر ایران کردهاند. آثار نقاشی قاسم حاجیزاده، ایران درودی، بهجت صدر و گس، نقاش معاصر در پاریس شناخته شدهاند. به تازگی به همت قصیده گلمکانی، نماشگاه آثار گوناگون شش هنرمند، سه زن و سه مرد از نسلهای مختلف، بهجت صدر، رضا بانگیز، عباس کیارستمی، زهره اسکندری، امیرحسین قاسمی و الیکا هدایت در اسپاستیرون در پاریس گرد آمده بودند که از بیست و یک مارس، روز نخست فروردین تا پنجم آوریل هفته پیش ادامه داشت.
ابتدا از خانم قصیده گلمکانی که در پاریس تحصیل میکند، هدف از برپایی این نمایشگاه و قرار دادن آثار نسلهای مختلف هنرمندان معاصر ایران را میپرسم؟ بزرگترین دلیل برگزاری نمایشگاه سوالهایی بود که همیشه مردم از من راجع به ایران، دنیا و عالم ایرانیها میپرسیدند و متأسفانه رسانه فضای خیلی خوبی را از ایران نشان نمیدهد. فیلمهای سینمایی هم ارزش هنری خودشان را دارند، ولی اغلب برپایه فقر و زندگی سخت مردم است. بنابراین تصمیم گرفتم یک تنوع، طرز تفکر، طرز زندگی، نوع اثر هنری هر کدام از هنرمندان ما انتخاب گستردهای بکنم. شش آرتیست، سه زن، سه مرد از نسلهای مختلف نقاش و عکاس را در یک سالن شاید کوچک، ولی در کنار هم قرار دادیم تا یک ایده کلی و پانارامای کلی از فضای ایران به مردم نشان دهیم.
گشایش نمایشگاه روز بیست و یکم مارس، روز نخست نوروز و فروردین بود که با اسقبال ایرانیها و فرانسویهای هنر دوست روبهرو شد. فرانسویها خیلی استقبال کردند و خیلی برایشان جالب بود که آثار هنرمندان به این بزرگی مثل آقای بانگیز و خانم صدر را میتوانند برای اولینبار درکنار هم ببینند. خواستیم انسانیت مردم ایران را به نمایش بگذاریم. تفاوت و تنوع بین انسانها در طرز تفکر آنها که چه در ایران و چه در اینجا وجود دارد. در این نمایشگاه آثار خانم بهجت صدر از پیشتازان هنر معاصر ایران با ۶۰ سال سابقه کار در کنار آثار نوخاستهگانی چون الیکا هدایت که ۲۷ ساله است قرار داشت. دلیل آن خیلی ساده است؛ خانم بهجت صدر بهعنوان یکی از پیشکسوتان هنر مدرن ایران، خانمی هستند که ۸۵ سال دارند و این مسأله خیلی مهمی برای مردم فرانسه است که یک پیرزن در ۶۰ سال پیش بهعنوان هنرمندی بزرگ مطرح بوده است. هرچند الیکا هدایت جوان است ولی از نظر من استعداد خیلی بالایی دارد. از عباس کیارستمی، سینماگر، کارهایی از تلفیق سینما، عکس و واقعیت به نمایش گذاشته شده بود. بهجز کارهای زیبا و استثنایی خانم صدر، تابلوهای رضا روحبانگیز، نقاش معاصر ایرانی که نخستینبار در پاریس به نمایش درمیآمد مورد توجه فرانسویها قرار گفت. بله، مردم بیشتر از کارهای آقای بانگیز خوششان آمد. ایشان آدم بزرگی هستند و کارهایشان در موزههای جهان است، قیمت تابلوهایشان خیلی بالا است و با وضعیت بحران اقتصادی که وجود دارد مردم توانایی خرید آن را ندارند. ولی درخواست خیلی بوده و چون برای اولینبار است که آثار ایشان در فرانسه به نمایش گذاشته شده، مجبور هستیم یک مقدار قیمتها را پایین بیاوریم.
هدف بعدی قصیده گلمکانی، برپایی نمایشگاهی در سال آینده در پاریس با موضوع زنان ایران است. از خانم صدر که در ۸۵ سالگی همچنان پرکار است، درباره چند تابلوی زیبای جدید و قدیم او در این نمایشگاه که از قدرت کار هنری او حکایت میکند، میپرسم. چند تا از کارهای من را که نمیدانم به نمایش درآمده. مثل اینکه کارهایتان اصلاً اسم ندارند؟ اسم نمیگذارم برای اینکه اسم را از آدمها میگیرند. بگذارید خودشان هرطور که دلشان میخواهد، فکر کنند. یعنی یکجور پیشداوری است؟ مثلاً از شنی که روی آن آب گرفته و حالت سنگ پیدا کرده بود عکس انداختم. همیشه عکس و نقاشی را با هم قاطی میکنم و برایشان کادر میگذارم.
شما ۶۰ سال است که نقاشی میکنید جزو پایهگذاران هنر مدرن ایران هستید. برای مدرن بودن جرأت به خرج دادهام. وگرنه من تحصیلات آکادمیک را در تهران در دانشگاه هنرهای زیبا زیر نظر آقای حیدریان که خیلی سختگیر بود گذراندهام. یعنی وقتی مدل بدن داشتیم (مدل لخت که نبود) ولی باید مو به مو میساختیم تا مورد قبول بیافتد. من شاگرد اول شدم. بعد بورسیه ایتالیا را به من دادند و دیدم ایتالیا به کلی فرق دارد یعنی یک ذره آتلیه به شیکی و قشنگی آتلیههای ایران که تازه ساز بود، نبود. طبقه سوم از پله میرفتیم بالا و آنجا کار میکردند. صبحها آتلیه کار میکردم و ظهرها وقت نهار، طرح میزدم برای اینکه ما در ایران به آن مفهوم طراحی نکرده بودیم. به توصیه مارکو گریگوریان پیش یک استاد خیلی خیلی قدیمی، روبرتو مرلی که چند سال پیش اتفاقاً بزرگداشت خیلی مهمی برای او به جا گذاشته بودند، رفتم. کارش به کلی به قول خودش خیلی با کار من فرق داشت. ولی به من گفت آنجور که خودت حس میکنی کار کن. او کاملاً میساخت من به او گفتم میخواهم کار را با یک یا دو قلم تمام کنم. گفت هیچوقت سعی نکن مثل من باشی معلم واقعاً او بود.
سبک شما چه بود؟ من نداشتم. سبک ندارید؟ ما اصلاً کی هستیم که سبک ایجاد کرده باشیم ما از... یعنی تابلوهایتان... آبستری بوده است. به چشم عدهای آبستری بوده. یادم میآید یک سال تخت جمشید فضای بزرگی بود که در آن نقاشی میکردم خانه من هم بود. گفتند چطور آبستره کار میکنی گفتم این پنجرهها را نگاه کنید. ریفلکس خیابان و آن درختها افتادهاند این به دید یک عدهای آبستره است ولی به دید خود من فیگوراتیو یا همانچیزی بود که فیگور بود. بچهها میآمدند هفتهای یک بار کلاس داشتم. بچهها میآمدند کار میکردند. خوب بود، دانشکده هم میرفتم. چند سال است که در فرانسه مقیم هستید؟ میروم تهران و میآیم، مقیم کامل نیستم. ولی از سال ۸۰ آمدهام اینجا به علت اینکه دخترم مدرسه فرانسویها میرفت آن مدرسه را بستند آمد اینجا ادامه داد. با اینکه پدرش مرتضی حنانه که من چند سال پیش از او جدا شده بودم، موزیسین بود و نقاش، او گفت میخواهم سراغ کارهای دیگر بروم و الان چشم پزشک است. یعنی اصلاً سراغ کار شما دو نفر نرفت؟ نه ولی آرتیست است، کار ما را نکرد الان نوهام یعنی پسر همان دخترم است که اینجا است. دخترم مطب دارد و چشم عمل میکند. به قول رییس موزه ایران گفت چه کار میکند؟ گفتم چشمهای چپ را راست میکند. گفت بیاید اینجا راستها را چپ کند.
خانم صدر الان در روز چند ساعت کار میکنید؟ کار من اصلاً ساعتی نیست. یعنی اینهایی که میگویند ساعت میگذاریم، سه ساعت کار میکنیم، یک وقت میشود پشت سر هم کار میکنم، یک وقت میشود ۱۰ روز هم کار نمیکنم. زندگی میکنم، تماشا میکنم، میبینم، عکس میگیرم، نقاشی میکنم. ممکن است اصلاً آبرنگ کار کنم، ممکن است رنگ روغن کار کنم، ممکن است عکس بگیرم. مسأله اینکه آدم چه کاری انجام دهد و با چه وسیلهای، مهم هستند. میتوانید از معروفترین تابلوهایتان که توجه عموم را جلب کرد، بگویید؟ زمانی هتل هیلتون را به من دادند دو طرف آن را با سرامیک کار کردم. یعنی من نقشه دادم سرامیک کار کردند و جلویش یک جور دیگه ساخته شد. از پایین یکی محو شد یکی پیداست. شما فقط از راه فروش تابلوهایتان زندگی میکنید؟ اصلاً از راه معلمی، من معلم دبستان، دبیرستان و هنرستان بودم. الان هم حقوق بازنشستگی خودم را میگیرم رتبه ۱۰ استادی شدم. حقوق استادیام را خوشبختانه قطع نکردهاند و دارم میگیرم، زندگی میکنم. دولت فرانسه هم جای خیلی خوب به من داد. در محل چهارم به من جا داده است، آتلیه نیستو خانه است. هر وقت بخواهم هر جا بخواهم آتلیه به من میدهند که کار کنم. خودتان دوست ندارید که برخی از تابلوهایتان را بفروشید؟ چرا دوست ندارم؟ کی آمده بخرد که من گفتهام نمیفروشم. خیلی هم اتفاقاً خوشم میآید که تابلوهایم به خانههای مردم برود تا مردم ببینند. نمیخواهم آنها را نگه دارم و با خودم در گورستان ببرم. و آخرین پرسش من از شما، خودتان درباره بهجت صدر چه میگویید؟ با خودش صمیمی است. مهمترین چیز این است که آدم با خودش صمیمی باشد.
آقای دانیال سانتیه، مدیر مرکز فرهنگی اسپاسکرون میگوید که ۲۰ سال است در این مکان نمایشگاههای مختلف هنری از تئاتر و نقاشی و کنسرت، رویدادهای ادبی موزیکال برپا میشود، اما این نخستین باری است که نمایشگاهی از شش آرتیست هنرمند ایرانی به نمایش گذاشته شده است و از آن جهت بسیار خوشحال است آن هم با مشکلات سیاسی و مذهبی که امروز برای آنها وجود دارد. و سرانجام از خانم زهره اسکندری، بنیانگذار انجمن هنرمندان بدون مرز که از هشت سالگی نقاشی را شروع کرده و تاکنون ۴۰ نمایشگاه انفرادی و گروهی داشته است، درباره کارهایش که در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده میپرسم. پیشهام نقاشیاست. بنابراین دیگر چارهای غیر از اکسپو کلکتیو ندارم. همینجوری زندگی میکنم. اینها یک مجموعه نارسیست هستند. یعنی همه اینها یک کار هستند که نارسیست هستند. میشود توضیح بدهی؟ نارسیست کسی است که تصویر خودش رو میپرستد. آرتیست هم همواره با تصویر خودش درگیر است و من آنها را تولید میکنم. در واقع تصاویر خودم را تولید میکنم. حالا این تصاویر دکومپوزه یا در واقع به نوعی در حال اضمحلال هستند و اینها شرح حال خودم است. از راه نقاشی هم زندگی میکنی؟ بله، از طرف موزه هنرهای معاصر ایران به عنوان آرتیست آمدم، دو سال آنجا بودم و بعد هم به شکل آرتیست. آتلیههایم هم در پاریس سوم است که هم گالری من است و هم آتلیه من. انجمن هنرمندان بدون مرز میتواند شما را با خیلی از آثار نقاشان دیگر هم آشنا کند، نظر شما نسبت به هنر معاصر ایران در حال حاضر چه است؟ از نظر من شعر به نوعی وارد سینما، نقاشی و آرت ویدئو در فوتوگرافیک وارد شده است. ما فارسی زبانها درآن قوی بودیم حالا به نوعی این در تمام دیسیپلینها دخالت میکند و برای همین به نوعی یک جذابیت، ایهام و مصداقی را میدهد و یک رمز و راز دارد. فکر میکنم خیلی خیلی حرفها دارد. هنر ایران ارتباط خودش را با هنر مدرن حفظ کرده است، همانطور که ریشههای سنتی را به نوعی در خودش و خط و ربطهایش نگهداشته است و از اتفاقاتی که دارد در ایران میافتد، خوشحالم و به آرتیستهای ایران افتخار میکنم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
آقای ادیب زاده،
-- یاری ، Apr 15, 2009سایت سازمان هرمندان بدون مرز را پیدا نمیکنم، ممکن است لطفا آدرس آن را اعلام کنید؟
با تشکر.
اقاي ادیبزاده سلام
-- علي ، Apr 16, 2009لطفا چنانچه اطلاعي از سايت ونحوه ارتباط با انجمن هنرمندان بدون مرز داريد معرفي نماييد .
اقای ادیب زاده سلام. فوتو کلاژ بالا از کارهای امیر حسین قاسمی است نه اقای کیارستمی.
-- بدون نام ، Apr 23, 2009