خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «آمریکا حاضر به پذیرش نیروی نظامی جدید نیست» | |||
«آمریکا حاضر به پذیرش نیروی نظامی جدید نیست»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comباراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا در سخنرانی خود در شهر پراگ روز یکشنبه برابر بیش از سی هزار نفر از جهانی خالی از تسلیحات هستهای، کاهش زرادخانههای اتمی و همچنین از احتمال برداشته شدن طرح سامانه دفاع موشکی در دو کشور چک و لهستان در صورت رفع تهدید اتمی از سوی ایران سخن گفت. گفتن این موضوع با شادی و هلهله مردم چک همراه شد که مخالف برپایی این سپر موشکی هستند. آقای اوباما تأکید کرد از حق ایران برای دستیابی به انرژی هستهای به شرط بازرسیهای دقیق حمایت میکنیم. رییسجمهوری آمریکا هشدار داد در صورت سرباز زدن ایران از بازرسی توسط آژانس انرژی اتمی دولت ایران باید انزوای بیشتر، فشارهای بینالمللی و مسابقه تسلیحاتی بالقوه در منطقه را انتخاب کند که برای همه عدم امنیت به همراه خواهد داشت. برای بررسی بیشتر گفتههای تازه آقای اوباما به ویژه در رابطه با ایران با دکتر مهران براتی، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی در آلمان گفت و گو کردهام.
آقای براتی، به نظر شما با این گفتههای رییس جمهوری آمریکا دنیای امروز که با مشکلات اقتصادی، فقر، بیماریها و مسایل دیگری دست و پنجه نرم میکند میتواند روزی به دوران خالی از سلاح اتمی گام بردارد؟ برای اولین بار رییس جمهور آمریکا دقیقاً از تعهد آمریکا برای تلاش عاری ساختن جهان از سلاحهای اتمی صحبت میکند. مسأله کلمهی تعهد معنی بسیار فراگیری دارد. در رابطه با ایران هم ایشان صحبت از استراتژی هستهای کنونی ایران میکند. معنی استراتژی هستهای این است که فقط مشکل آمریکا و غرب با ایران مسأله غنیسازی اورانیوم و استفاده برای نیروگاههای برقی نیست. بلکه ترکیبی است که در برنامه تسلیحاتی ایران به هر صورت به وجود آمده است. یک بخش آن به موشکهای دوربرد و احتمالاً قارهپیما مربوط میشود. گفته میشود موشکهای کنونی شهاب سه بردی حدود ۲۰۰۰ـ ۲۲۰۰ کیلومتر دارد. شهاب چهار، پنج، شش و هفت در برنامهریزی، بردی تا بیش از ۷۰۰۰ کیلومتر قرار دارد، ترکیب این برنامه موشکی با احتمال اینکه ایران بخواهد کلاهکهای اتمی سوار این نوع موشکها بکند این باعث نگرانی دنیا یا نگرانی آمریکا است. جدا از اینکه این مسأله اکنون واقعیت دارد یا ندارد، آمریکا حاضر به پذیرش یک نیروی نظامی جدید در سطحی که به اصطلاح توازن موجود قوای نظامی را در خاورمیانه و دنیا به هم بزند نیست. بنابراین این صحبت کاملاً منطقی است. صحبت ایشان در حقیقت این است که راحتترین کار ایران این است که پروتکل الحاقی به پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی را به تصویب مجلس برساند. با این تصویب مأمورین آژانس بینالمللی اتمی این امکان را پیدا میکنند که همه نقاطی را که مورد شک و ایراد آنها است بررسی کنند و با افرادی که به هر صورت صاحبنظر یا صاحب حرف هستند، مصاحبه داشته باشند و تمام نگرانیهای موجود از این طریق ازبین برود. اگر ایران این پروتکل را امضا کند بنابراین دیگر مسأله غنیسازی اورانیوم و اینکه ایران حق دارد این کار را بکند یا نکند، از دستور خارج میشود. هم غرب و هم آمریکا گفتهاند حتا در این راه کمک خواهند کرد و اصولاً آژانس بینالمللی اتمی به این متعهد است که به کشورهایی که میخواهند از طریق صلحآمیز از انرژی اتمی استفاده کنند حتا کمکهای تکنولوژیک هم انجام بدهد.
آقای براتی، به نظر شما آمریکا و روسیه در مورد مسأله هستهای ایران به توافقی دست پیدا کردهاند، چون میبینیم که سیاستهای تازه آقای اوباما یک مقدار باعث سردرگمی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی هم شده است؟ بله، همینطور است. الان نمونههایی از این را در دیداری که در رابطه با افغانستان در لاهه بود، میبینیم. نماینده ایران، آقای آخوندزاده شرکت داشت. ایشان دیداری با یکی از دیپلماتهای آمریکا داشتهاند، اما نماینده ایران نفی میکند که اصلاً چنین دیداری انجام نگرفته است. هرچند عکس آن موجود است. سوال اصلی این است وقتی ایران در یک کنفرانس بسیار مهم جهانی برای تأمین امنیت افغانستان و پیشرفت اجتماعی اقتصادیاش حضور پیدا میکند و ایران هم نمایندهای به آنجا میفرستد مهمترین کشور شرکتکننده آمریکا است و بزرگترین متعهد نظامی در افغانستان هم آمریکا است، اگر ایران سیاستی دارد قاعدتاً باید نمایندگان شخصاً خواستار گفت و گو با نمایندهی آمریکا در آنجا شوند نه اینکه حداقل گفت و گویی را که انجام داده است، هم نفی کند. این نشان از این دارد که اولاً فردی که به آنجا فرستاده شده، فرد مورد نظر آقای خامنهای نیست. گفته میشود آقای آخوندزاده به آن حلقه هند متعلق است. افرادی که از دوستان آقای منوچهر متکی هستند و در هند تحصیل کردهاند که تعداد آنها هم زیاد است و الان همه در وزارت خارجه پستهایی دارند. فرستادن ایشان به این معنا بوده که به هر صورت ما میخواهیم حضور خودمان را نشان دهیم. ولی فرد موردنظر ما برای مذاکره آقای آخوندزاده نیست احتمالاً فرد دیگری خواهد بود. این سردرگمی از زمانی که آقای اوباما آمده، در جمهوری اسلامی وجود دارد و هنوز تصمیم نگرفته که آیا به گفتههای آقای اوباما باور داشته باشد، آیا تهدیدی که تاکنون از طرف آمریکا درمورد موجودیت نظام جمهوری اسلامی حس میکرده، برطرف شده است و آیا آمریکا حاضر به پذیرش حضور جمهوری اسلامی در صحنه سیاسی خاورمیانه است یا برنامههایی که در دولت بوش وجود داشت، ادامه دارد. این سردرگمی باعث شده که در زمینه اتمی هم هنوز نتوانند تصمیمی بگیرند. در حالی که به نظر من پیشنهاداتی که آقای اوباما به ایران میکند پیشنهادات بسیار قابل ملاحظهای هستند. حکومت جمهوری اسلامی ایران میتواند در مقابل، بسیاری خواستها را که تا به حال داشته مطرح بکند. بعضی از این خواستها را آقای خامنهای در سخنرانیشان مطرح کردند. درمورد داراییهای ایران، در مورد رفع تحریم در بخشهایی که مربوط به صنایع هواپیمایی ایران میشود یا در بخشهای دیگر. میتواند مشخص بگوید برای مذاکره وارد شدهام و ۱۰ مورد خواسته دارم که آمریکا باید به اینها جواب دهد و آمریکا هم متقابلاً خواستهایی را مطرح بکند. ولی ایران باید برای مذاکره طرحی داشته باشد. تاکنون هیچ طرحی برای مذاکره با آمریکا از طرف ایران ندیدهام. آقای براتی شما به سردرگمی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی اشاره کردید اما میبینیم که سیاست تازه آمریکا که با پیام آقای اوباما به رهبری جمهوری اسلامی شکل گرفت، به نوعی به سردرگمی در سیاست داخلی هم انجامید، آقای خامنهای در پاسخ به پیام اوباما در سخنرانی ۲۱ مارس (اول فروردین) در شهر مشهد ضمن اهمیت دادن به دیدگاه آمریکا درمورد ایران، سعی کرده در مباحثات سیاسی ایران به نوعی حمایت یکجانبهاش از محمود احمدینژاد را که بارها اعلام کرده بود، محو کند و گفت ملزم است تا از دولت دربرابر انتقادات غیرمنصفانه و دشمنان ایران دفاع بکند. اینطور بهنظر میرسد که خامنهای در حال گشایشی به سوی گزینهی دیگری است. شما چه فکر میکنید؟ با صحبتهایی که آقای احمدینژاد در سال گذشته در رابطه با مسایل بینالمللی اظهار کردند به هر صورت نه برای آمریکا و نه برای غرب طرف مذاکره جدی حساب نمیشوند. این مسأله روشن است. به همین دلیل هم حدس بر این است که آقای خامنهای منتظر این است که ببیند در دور اول انتخابات اوضاعی که پیش میآید در رأی طرفداران نظامی و در رأی مردم به آقای میرحسین موسوی و آقای احمدینژاد، وزنه سنگین ترازو کدام طرف است و اگر ببینند حمایت قابل ملاحظهای در آرای مردم از آقای میرحسین موسوی است به احتمال زیاد ایشان را به آقای احمدینژاد ترجیح خواهند داد. تا آن زمان تصمیمی نخواهند گرفت. ولی این پیام به گوش ایشان هم رسیده که برای حل مسایل و مشکلات ایران در صحنه بینالمللی باید فرد جدیتری انتخاب شود. که هم تجربهای در این زمان دارد و هم به لحاظ سیاسی برای طیفهای گوناگون جناحهایی که طرفدار اصلی نظام هستند مقبولتر باشد. جناح اصولگرا هم تاکنون توافقی روی آقای احمدینژاد پیداد نکرده است. این وضع ادامه پیدا میکند و به احتمال قوی در چهار تا شش هفته آینده این وضعیت هم روشن خواهد شد. در همین رابطه: • ایران از تغییرات در آمریکا استقبال میکند • آینده سپر دفاعی در گرو برنامه هستهای ایران
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اگر ممکن است لطفاً بفرماييد آقاي دکتر براتي استاد کدام يک از دانشگاه هاي آلمان هستند و کرسي استادي ايشان چيست؟
-- جوادي از فرانکفورت ، Apr 7, 2009