تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر حسن منصور، استاد اقتصاد در بازار جهانی انرژی

«با افزایش شدید قیمت‌‌ها در جهان روبه‌رو خواهیم بود»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

وزرای اقتصاد و مالی کشورهای گروه بیست از روز شنبه در جنوب لندن گرد آمدند تا زمینه‌های لازم برای تسهیل تصمیم‌گیری‌های اجلاس سران را فراهم کنند که دوم ماه آوریل در لندن تشکیل می‌شود.

اجلاسی که به نظر کارشناسان اقتصادی و سیاسی آغاز تحول بسیار جدی برای جهان خواهد بود. آمریکا که با بزرگ‌ترین ‌بحران اقتصادی تاریخ خود روبه‌روست به راه‌اندازی اقتصاد در کوتاه‌مدت اصرار دارد در حالی که اتحادیه اروپا به اصلاح پایه‌ای در سیستم‌های مالی تأکید می‌کند.

برای بررسی این مسایل با آقای دکتر حسن منصور، استاد اقتصاد در بازار جهانی انرژی در لندن گفت و گو کرده‌ام.

Download it Here!

آقای دکتر منصور فکر می‌کنید کدام یک از این نظریه‌ها دست کم بتواند کمی بحران کنونی اقتصاد جهانی را متوقف بکند؟

اولاً بحرانی که وجود دارد بحرانی صرفاً آمریکایی نیست. بلکه بحرانی جهانی‌ است. نخستین بحرانی‌ است که در سطح جهان در عصر جهانی شدن و عصر گلوبالیزه شدن رخ داده است. مکانیزم‌های آن بین‌المللی ا‌ست ولو که آغاز انفجار در آمریکا بوده این به آن معنا نیست که بحران آمریکایی بوده است.

بحران از آمریکا آغاز شده و با مکانیزم‌هایی که در تمام جهان عمل می‌کند، به تمام جهان سرایت کرده است. اتفاقاً بخشی از بزرگ‌ترین بازندگان این بحران کشورهایی خواهند شد که مستقیماً در ایجاد آن دخالتی نداشتند.

در حدود هفت تا نه هزار میلیارد دلار ثروت موجودی بانک‌ها سوخته است. بالاتر از آن وقتی به بُعد ثروت نگاه بکنیم به صورت تخمین‌های ساده می‌شود گفت در حدود پنجاه تریلیون دلار ثروت سوخته است.

چون این‌ها در بازار نیستند ولی ثروت در حدود پنجاه تریلیون دلار افت کرده است. چیزی که دولت‌ها درصددند این است که موتور کل اقتصاد جهانی را که نظام تولید ملی ا‌ست و به صورت جی‌دی‌پی‌ان‌پی (GDPGNP‌) سنجیده می‌شود و در مجموع بالغ بر پنجاه و شش تریلیون دلار در سطح جهان می‌‌شود تأمین و راه‌اندازی کنند.

مکانیزم آن تأمین بودجه‌های فراتر از درآمد یعنی ایجاد کسری بودجه است. آمریکا امسال در حدود یک تریلیون و هفتصد و شصت میلیارد دلار کسری بودجه اعلام کرده است که رقم نجومی، بی‌سابقه و ترسناک است.

نظیر این در انگلستان انجام گرفته است. دولت انگلستان تعهد کرده امسال حدود یک تریلیون و سیصد هزار پوند یعنی در حدود دو هزار میلیارد دلار را وارد میدان بکند. هنوز این حرف‌هایی که گفته شده، به منصه‌ی عمل نرسیده است.

باید منتظر بود این ارقام تعهد شده وارد نظام پولی و مالی بشوند آن وقت از آثار احیاناً نگران کننده‌ی آن صحبت کرد. در کوتاه‌مدت با یک سیل تنزلی روبه‌رو خواهیم بود. یعنی امواج دفلاسیونیست اقتصاد را فرا می‌گیرد؛ قیمت‌ها افت می‌کنند و کارها تعطیل می‌شوند، کارخانه‌ها ورشکست می‌شوند و بیکاری افزایش پیدا می‌کند.

ولی در کوتاه‌مدت در حدود یک سال با افزایش شدید قیمت‌‌ها روبه‌رو خواهیم بود و این عملاً غیر قابل اجتناب به نظر می‌رسد که آثار مخرب آن بسیار بسیار نگران کننده خواهد بود. تمامی پول‌های موجود در دست مردم را عملاً تنزل خواهد داد و ارزش و خرید آن‌ها را کم خواهد کرد.

به این ترتیب مردم در این زمینه نیازمند این هستندکه در یک سال آینده پول‌ها را نه به صورت نقد بلکه روی اجناس و املاک و چیزهایی که محکم ارزیابی می‌شود نگه‌داری بکنند و فعلاً تا آن مرحله حداقل یک سال کار داریم. در این یک سال آن‌هایی که پول دارند باید پول را نقدینه نگه دارند که در موقع لزوم بتوانند آن را به مصارف مورد ضرورت برسانند.


دکتر حسن منصور، استاد اقتصاد در بازار جهانی انرژی

آقای دکتر منصور، ممکن است تصمیماتی که در اجلاس دوم آوریل توسط سران ممالک جی‌بیست (G20‌) گرفته می‌شود، دنیا را غافلگیر بکند؟

این یک‌دفعه انجام نخواهد گرفت و اصول کلی اسنادی که بین این‌ها مبادله می‌شود، مکانیزمی که مورد موافقت این‌ها قرار می‌گیرد، معلوم است. ولی در عمل چندان معلوم نیست. یعنی باید ببینیم چگونه، با چه زمان‌بندی عمل می‌کنند.

در جی‌بیست که آغاز یک پروسه در حد سران است و پایان آن نیست پیشنهادهایی برای ترمیم و تغییر نظام براتین‌وود عنوان می‌شود و آنجا مورد تایید قرار بگیرد. از روی گمانه‌زنی می‌گویم که موارد بسیار بسیار جدی و تکان‌دهنده مطرح بود.

بعضی از این‌ها اعتبارشان را از دست می‌دهند‌‌. مثلاً این‌که جی‌بیست تصمیم بگیرد دلار را از موقعیت پول جهانی پایین بکشد و پول دیگر را به جای آن بگذارد. امکانات به لحاظ واقعیت‌های بازار مالی و پولی برای چنین چیزی وجود ندارد.

به این ترتیب دلار موقعیت خودش را حفظ خواهد کرد. اتفاقاً دلار طی یک سال آینده به احتمال بسیار قوی در برابر تمام پول‌های دیگر سیر صعود خواهد کرد. ولی چیزی که دولت‌ها در آنجا انجام می‌دهند تزریق تصمیم به هزینه کردن این تعهدات بزرگشان است.

وقتی این به منصه‌ی عمل دربیاید آنجاست که انفجارهای تورمی خطر بروز دارند و اینجاست که تمامی مردم باید مواظب دارایی‌های موجود خودشان باشند.

بر‌می‌گردیم به مسایل ایران، که در حال حاضر به شدت تحت تأثیر بحران اقتصاد جهانی قرار گرفته است. پایین رفتن شدید بهای نفت، تورم، گرانی و بیکاری، شورش‌های کارگری در این کشور بالا گرفته است.

در جریان طرح بودجه‌ی سال ۸۸ می‌بینیم که اثرهای شدید این بحران جهانی به نوعی به درگیری بین مجلس و دولت احمدی‌نژاد منجر شده است. مجلس شورای اسلامی طرح گران کردن مواد انرژی، بنزین، نفت، گاز و برق را که بیست میلیارد دلار درآمد برای دولت پیش‌بینی می‌کرد رد کرده و حالا آقای احمدی‌نژاد می‌پرسد از کجا بیاورم.

دولت آقای احمدی‌نژاد هزینه‌هایی را هم در سطح داخلی و هم در سطح خارجی پدید آورده است که حساب‌هایش نیازمند قیمت ۸۰ تا ۹۰ دلار است وگرنه حساب‌ها بسته نمی‌شوند و تراز حساب‌ها کمبود خواهد داشت.

اکنون با موقعیتی روبه‌روست که قیمت نفت متوسط ۴۰ دلار و اندکی کمتر است. چشم‌انداز برای دو سه سال آینده این است که ممکن است نفت بین ۳۵ تا ۵۰ دلار نوسان داشته باشد در نتیجه حساب‌های ملی ایران بسته نخواهد شد.

دولت ایران چه راه‌هایی پیشرو دارد؟ نخستین راه آن است که آقای احمدی‌نژاد روی آن فکر کرده است؛ گرفتن مالیات. برای گرفتن مالیات دست دولت به مقدار زیادی بسته است. وانگهی مالیات را در شرایطی که اقتصاد دچار بحران است و بیکاری کارخانجات، کارگران، مدیران و تحصیل‌کردگان وجود دارد نمی‌توانید اضافه کنید.

وقتی می‌شود مالیات را اضافه کرد که اقتصاد در حال شکوفایی باشد. وانگهی مکانیزم اخذ مالیات در ایران آن مکانیزمی نیست که دولت بتواند آن را واقعاً در دست داشته باشد و روی آن کار بکند. مکانیزمی کهنه، ناکارآمد و آلوده به فساد ا‌ست.

پس به این ترتیب از طریق جمع‌آوری مالیات نمی‌شود. از طریق توسل به اوراق مشارکت؛ جایی که به اوراق مشارکت نه درصد بهره می‌دهد و تورم رسمی در حدود ۳۰ درصد اعلام می‌شود، هیچ‌کس اوراق مشارکت را به ویژه از یک دولت در حال استیصال نمی‌خرد.

سوم، توسل به وام‌های بین‌المللی‌ است. توسل دولت به وام‌های بین‌المللی در شرایطی انجام می‌گیرد که حتا معتبرترین وام‌گیران از تأمین پول برای پروژه‌های مشخص وا می‌مانند. امروز با از دست دادن اعتبار روبه‌رو هستیم. یعنی معتبرترین وام‌گیرندگان از نظر گرفتن وام با مشکل روبه‌رو هستند.

به این ترتیب حتا با وثیقه گذاشتن نفت ایران هم نمی‌شود وام‌ها را حتا با بهره‌های کلان تحمل کرد. پس موضوع این است که دست دولت بسته است. از این نظر دولت احمدی‌نژاد از مجلس سوال می‌کند شما که نمی‌گذارید من مردم را سرکیسه بکنم و این بیست میلیارد را از جیب و حلقوم آن‌ها بالا بکشم بفرمایید از کجا بیاورم.

سوالی‌ است که مجلس باید از احمدی‌نژاد بپرسد. احمدی‌نژاد هم از مجلس سوال بکند. علت این‌که مجلس جلوی این تأمین مالی را گرفته این است ‌که از پیامدهای سیاسی قضیه بیمناک است.

می‌ترسد در شرایطی که دست دولت به لحاظ مالی بسته است و جای مانور ندارد اگر با انفجارهای مردم روبه‌رو بشود کاری از دستشان ساخته نخواهد بود و کشور را به بلوا و آشوب خواهد کشاند. از این نظر مجلس در اینجا دور اندیشی کرده است. ولی دست دولت بسته است و هیچ راهی پیش پای او گذاشته نشده است.

یعنی همان چیزی که نامه‌ی یازده اقتصاددان بیان کرد و از مجلس خواست که این بودجه بیست میلیارد دلاری درآمد را تصویب نکند.

دقیقاً نگرانی آن‌ها به جا بود. آقای احمدی‌نژاد تصمیم گرفته بود هشت و نیم میلیارد دلار آن را یک جایی هزینه بکند و به هزینه‌های عمرانی اضافه بکند و یازده و نیم میلیارد دلار را مستقیماً به نیازمندان بپردازد.

یعنی دولت در یک سال انتخابات در شرایط استیصال مردم را به پای صندوق رأی بکشاند و وقتی لازم شد چاقوی زنجان دست این‌ها بدهد و به جان مردم بیاندازد. برای این نیازمند یازده و نیم میلیارد دلار در کنار آن ده‌ها میلیارد دلاری که برای پروژه‌های به اصطلاح زودبازده تعهد کرده، است.

وقتی مجلس با آن ملاحظه‌ها جلوی این عمل دولت را می‌گرفت، دولت دستش از هر نظر بسته است و خشم آقای احمدی‌نژاد در این زمینه کاملاً قابل درک است.

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
نشست جی ۲۰ در بریتانیا
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

واویلا. چه سونامی ای. یعنی از گشنگی سال دیگه خیلی ها ....

-- ژیلا ، Mar 17, 2009

در ماه نوامبر اقتصاد دانهایی که در سال دو هزارو شش بحران را پیش بینی کرده بودند، اعلان کردند که صعود قیمت دلارموقتی است. در
تابستان دو هزار و نه، زمانیکه دولت آمریکا نتواند تعهدات خود را بپردازد، به این معنی که قسط پولهایی را که از چین و دیگر کشور ها میگیرد
نتواند بپردازد، دلار آمریکا شدیداٌ سقوط خواهد کرد و ممکن است که حتی به یک دهم قیمت ماه نوامبر برسد. در ایران آقای جمشید پژوحان
از دانشگاه علامه طباطبائی و از نزدیکان آقای احمدی نژاد مجلس را تحدید به چاپ اسکناس در سال آینده کرده است.

-- میرزا ، Mar 17, 2009

یک استاد دانشگاه فرانسوی که به ایران سفر کرده، تعریف می کند که در تهران مردم طوری خرج می کنند و طوری رفتار می کنند که هیچ
مشکل اساسی ای در آیندهٌ نزدیک اتفاق نمی افتد. آقای احمدی نژاد با کنترل وزارت کشور و در اختیار داشتن بسیج و پرداخت ٢٠ هزار تومان
یارانه به هفت دهک پایینی می خواهد چهار سال دیگر سر کار بماند، ولی آهی در بساطش نمانده و طوری هم خراب کرده که چاره ای بجز
افزایش نقدینگی و در نتیجه تورم افسار گسیخته برایش باقی نمانده. شایدیک راه حل تورم زای دیگر آزادکردن ارزش ارز تا دو الی سه برابر بهاء
فعلی و نیز افزایش بهاء انرژی و برق است. حالا مردم با این اوضاع و از بین رفتن احتمالی دو و نیم میلیون شغل چکار می توانند بکنند، و چه راه
حل های شخصی ای وجود دارد، خود فعلاٌ جوابی نیافته است. بنظر می رسد که کسی هم دیگر به رژیم در سال آینده قرض نخواهد داد و
نود میلیارد دلار ذخیره بانک مرکزی هم اگر خرج شود، هیچ فروش از پیش پرداخت نشده ای به ایران صورت نخواهد گرفت. اما در صورت سقوط
رژیم آیا میتوان پولهای مافیاها را مطالبه کرد، با اوضاع فعلی جهان، اگر هم بشود، در کوتاه مدت نخواهد بود. آیا به ایران هم مثل پاکستان برای
اینکه اعلام ورشکستگی نکند، وام خواهند داد و با چه شرایطی وام خواهند داد؟

-- شادی.خ ، Mar 17, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)