تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با مسعود مهاجر، روزنامه‌نگار حوزه‌ی اقتصاد در تهران:

بحران جهانی اقتصاد و نقش سازمان اکو

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

در شرایطی که بحران جهانی اقتصاد، اثراتش را در کشورهای منطقه‌ی خاورمیانه و آسیای میانه نشان داده است، سران ۱۰ کشور عضو اکو (سازمان همکاری اقتصادی) در نشست تازه‌ی روز چهارشنبه‌ی خود در تهران تلاش کردند راه‌هایی برای مبارزه با آن یا فرار از زیان‌های این بحران جهانی اقتصاد پیدا کنند.

روسای جمهوری ایران، افغانستان، آذربایجان، پاکستان، تاجیکستان، ترکیه و ترکمنستان و همچنین نخست وزیر قزاقستان، معاون نخست‌وزیر قرقیزستان و رییس مجلس ازبکستان در نشست تهران حاضر بودند.

محور اصلی گفت‌وگوها پیرامون بحران مالی جهانی بود. اما ایجاد چند خط آهن بین ترکیه و ایران، بین ایران و پاکستان و نیز بالا بردن ظرفیت ایستگاه سرخس در ایران و ترکمنستان و همچنین همکاری‌های اقتصادی، کشاورزی، انرژی و گردشگری در دستور کار قرار داشت.

پیشینه‌ی اکو به سال ۱۳۶۴ خورشیدی باز می‌گردد که سه کشور ایران، پاکستان و ترکیه سازمان همکاری‌ منطقه‌ای RCD را پایه گذاری کردند که با انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۹۷۹ به دست فراموشی سپرده شد.

اما بار دیگر در سال ۱۹۸۵ سه کشور پایه‌گذار RCD سازمان اقتصادی اکو را به وجود آوردند که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پنج کشور نوبنیاد آسیای مرکزی و بعد افغانستان و جمهوری آذربایجان به آن پیوستند. در همین زمینه با آقای مسعود مهاجر، روزنامه‌نگار اقتصادی در تهران گفت وگو کرده‌ام.

Download it Here!

این سازمان کنونی یعنی اکو چقدر با اهداف اصلی آن در آغاز فاصله دارد؟

سازمان همکاری منطقه‌ای RCD در وضعیتی که دوستی بسیار عمیقی بین ایران، پاکستان و ترکیه برقرار بود برای ایجاد بازاری در منطقه‌ی خاورمیانه که بتواند نیازهایش را در داخل خودش فراهم بکند، شکل گرفت که سپس به سازمان همکاری‌های منطقه‌ای مبدل شد.

بعد از پیروزی انقلاب و فروپاشی اتحاد شوروی دامنه‌اش بسیار بزرگتر شد. کشورهای اطراف دریای خزر هم به آن پیوستند و انتظار می‌رفت که این تبدیل به یک قدرت اقتصادی بزرگی در منطقه شود. به خصوص که ملت‌های آسیای مرکزی آزاد شده بودند و به مرکزیت دیگری هدایت نمی‌شدند و می‌توانستند ارتباطات مستقیمی با ایران و سایر کشورهای عضو اکو برقرار و نیازهای همدیگر را برطرف بکنند.


مسعود مهاجر، روزنامه‌نگار

اما به دلایل مختلف این هدف به بار ننشست. در همان مراحل اولیه صنایعی ایجاد شد که در کشورهای متقابل بود. مثلاً کاغذ اسکناس در کشورهای منطقه در پاکستان شروع به چاپ شد که هر سه کشور از آن استفاده کنند. یا برای منابع گازی ایران برنامه‌هایی ایجاد کردند که هر سه کشور از آن بهره‌مند شوند. یا شاهراه آسیایی که از ترکیه و ایران و پاکستان می‌گذشت و قرار بود فعال و به مسیر بسیار پررونقی تبدیل شود.

دلایل اصلی این بود که منطقه‌ی خاورمیانه در ۳۰ سال اخیر متاسفانه با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آن امنیت لازم را برای بالندگی پیدا نکرد.

کشورهای شرق ایران مثل پاکستان و افغانستان دچار دگرگونی‌های سیاسی شدند و اختلافاتی پیش آمد که ادامه‌ی این همکاری‌ها را ناممکن کرد. علی‌رغم اینکه ایران کوشید ارتباطش را با ترکیه و پاکستان حفظ بکند اما اکو تحت تاثیر بحران‌های منطقه‌ای در شمال ایران و در اطراف دریای خزر قرار گرفت.

باز هم کشورها تا مدت‌ها ثبات لازم را نداشتند و زمانی که ثبات به وجود آمد لوازم ابتدایی تهیه نشد. بنابراین اکو در سیکلی که الان هست بیشتر از طریق ایران به تفاهم می‌رسد که همکاری‌های خودش را گسترش بدهد.
چون ترکیه بیشتر به بازارهای اروپا و پیوستن به اتحادیه اروپا فکر می‌کند که با اصل اکو منافات دارد.

کشورهای آسیای میانه تمام این مدت پیوند وسیع‌تری با ایران داشتند. انتظارات بسیار بزرگتری از ایران داشتند و ایران هم کم و بیش توانست از طریق استفاده از امکانات حمل‌و نقلی دریای خزر و راه‌های زمینی و ریلی تا حدودی به این تقاضا پاسخ بدهد.

من فکر می‌کنم اگر این تفاهمات ادامه پیدا کند و عراق هم آرام‌تر شود می‌توان نشست اخیر سران اکو را گامی جدید در زنده کردن آرزوهای گذشته قلمداد کرد.


دهمین اجلاس سران اکو/ عکس از فارس

آقای مهاجر، اصولاً سازمان اکو چه برگ‌ برنده‌ای دارد و چه نقشی می‌تواند در همگرایی منطقه‌ای بازی بکند؟

سازمان اکو در قالب جدیدش که کشورهای اطراف خزر هم به آن پیوسته‌اند، یک بازار بسیار بزرگ نزدیک نیم میلیارد نفری و شاید بیشتر است.

بنابراین بازار درست در حد کشورهای اروپایی می‌تواند نیازهایش را در درون خودش برآورده کند. ضمن اینکه این بازار به تامین نیاز کشورهای دیگر هم می‌پردازد، و می‌تواند به کشورهایی که به بازارهای تولید یا مصرف نزدیک‌تر هستند، کمک برساند.

ما الان مقادیر زیادی کالا از طریق مسیرهای داخلی خودمان برای کشورهای آسیای میانه حمل می‌کنیم. ما سوخت آنها یعنی مواد نفتی خام آنها را به صورت سو‌آپ دریافت می‌کنیم؛ در شمال کشورمان می‌گیریم و در خلیج فارس به نام آنها و به جای آنها نفت خام صادر می‌کنیم.

درست است که خیلی از این همکاری‌ها در داخل اکو قرار نمی‌گیرد ولی همکاری کشورهای داخل اکو است.
بنابراین اگر ما بتوانیم پاکستان را مجدداً در داخل این پیمان قرار دهیم و اختلافاتی که در آنجا هست، هم بر سر کشیدن خط لوله‌ی گاز ایران برای هندوستان و هم اتفاقاتی که در منطقه در نزدیکی افغانستان رخ می‌دهد را مرتفع کنیم، من فکر می‌کنم به چیزی که قبلا در اندیشه‌ی پدید‌آورنده‌ی این سازمان بوده خیلی نزدیک خواهیم شد ؛ یک بازار بزرگ تقریبا خودکفا در منطقه‌ی خاورمیانه.

آقای مهاجر، بر اساس آماری که منتشر شده است حجم مبادلات بین اعضای همین سازمان در سال ۲۰۰۷ پانصد و یازده میلیارد دلار بوده که تنها ۳۰ میلیارد دلار آن بین اعضای اکو مبادله شده است؟ چرا این سازمان نتوانسته دست کم نقش کوچکی مثل اتحادیه‌ی اروپا بازی بکند. چون در اتحادیه‌ی اروپا ۶۰ درصد مبادلات بین کشورهای عضو این اتحادیه اختصاص دارد؟

به خاطر اینکه در این منطقه کشورهایی مثل پاکستان، ایران و ترکیه روابط بسیار گسترده‌ای با اروپا و کشورهای دیگر داشته‌اند و نیازهای ایران در بازارهای منطقه‌ی اکو قابل تحقق نیست. بنابراین فقط می‌ماند کشورهای جدیدالتاسیس که به این سازمان پیوستند.

اینها هم منابع مالی خیلی زیادی ندارند که بتوانند این ارقام را بالا ببرند. ضمن اینکه من فکر می‌کنم در ۲۰- ۳۰ سال گذشته تمام این کشورها در ارتباطات خودشان دست به عصا راه رفته‌اند.

یعنی مثل سابق که دامنه‌ی این پیمان کوتاهتر بود، این بازار را جدی نگرفتند یا اینکه نتوانستند همراهی بکنند.
شاید نشست سران به این خاطر است که مشکلات را از پیش پای این کشورها بردارد و نگاه به درون بکنند. چون منطقه‌ي خاورمیانه و آسیای میانه بر روی هم چیزی از اروپا کم ندارد و همه‌ي آن تولیدات را دارد. اعم از تولیدات فولادی، صنعتی، تمام شده، مصرفی، خوراکی و کشاورزی. به خصوص ایران و ترکیه در این زمینه پیشرفت کرده‌اند و می‌توانند تولیدات اضافی خودشان را به این بازار بفرستند که همین الان هم می‌فرستند.

اما می‌دانید که این کالاها کالاهای ارزان‌قیمتی هستند و در مجموع ممکن است که رقم کمتری را اشغال بکنند ولی در حجم مبادلات زیاد هستند.

ما الان نزدیک ۵/۵ میلیون تن کالای فقط ترانزیتی، صادراتی و وارداتی در منطقه جابجا می‌کنیم و صادرات خودمان هم که کشور به کشور مشخص است.

من فکر می‌کنم که وزارت بازرگانی ما هم از حجم صادرات بخش تجارت بین‌المللی خودش راضی نیست و دولت می‌خواهد که این کار را بخش خصوصی بر عهده بگیرد. ظاهرا بخش خصوصی هم بیشتر به بازارهایی نگاه می‌کند که موفقیتش خیلی تثبیت شده است.


رونمايي از تمبر يادبود دهمين اجلاس سران اكو/ عکس از فارس

آقای مهاجر، پرسش پایانی من به کوتاهی درباره‌ی مسایل و گفت‌و گوهای سیاسی هم هست که بین سران کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی که به تهران آمده‌اند برپا شده است. از جمله گفته‌اند که رییس جمهوری ترکیه به میانجیگری بین ایران و آمریکاخواهد پرداخت.

می‌دانید وقتی سران چندین کشور در یک جا جمع شوند، آن هم در منطقه‌ای مثل خاورمیانه و در ایران که سرو صدای زیادی در دنیا درباره‌‌اش مطرح است و ارتباطاتش حساسیت بسیار بالایی هم با آمریکا هم با اروپا و هم با سایر نقاط دنیا دارد از این حرف‌ها زده می‌شود.

چرا نه، اگر یک اجلاسی باشد حتما رایزنی‌هایی اتفاق می‌افتد. چون آن کشورها هم نظراتی دارند که اگر روابط ایران با آمریکا در سطحی قرار بگیرد شاید به سود کل منطقه باشد و فقط ایران مطرح نیست.

آن کشورها هم پیشقدم می‌شوند که ایران را تشویق بکنند تا روابطش را از سر بگیرد یا متقابلاً از آمریکا بخواهند که به برخی از خواسته‌های ایران پاسخ بدهد و روابط را به سطح عادی برگرداند. چیزی که روشن است هم ایران و هم همه‌ی کشورهای منطقه در این نکته تردیدی ندارند که برقراری روابط بین ایران و آمریکا از نظر اقتصادی می‌تواند که به حال همه‌ي طرف‌ها، از جمله خود آمریکا مفید باشد.

ولی می‌دانید که موانع سیاسی همیشه موجب خسارت‌های اقتصادی هم می‌شود که ما تا به حال تحمل کردیم. اما ممکن است زمانی هم تجدید نظر شود و آن موعد همین امروز باشد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)