خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «داستان دردناک شروع از نقطهی صفر تبعیدیان» | |||
«داستان دردناک شروع از نقطهی صفر تبعیدیان»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comسرنوشت بیست تبعیدی سیاسی ایرانی و روایت زندگی آنها از زمان روی آوردن به فعالیتهای سیاسی در ایران و فرار آنها از این کشور در سرکوب گسترده بین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ با انگیزههای سیاسی موضوع کتابی است که به تازگی در پاریس توسط انتشارات الزویخ در ۳۵۳ صفحه به زبان فرانسه منتشر شده است. این کتاب با نام «سرگذشت بیست تبعیدی ایرانی، گسست از ریشهها تا هویت جدید» تحلیلی است علمی و جامعهشناختی بر روایت ۲۰ تبعیدی سیاسی ایرانی از زندگی کنونی آنها در تبعید، چگونگی روی آوردن به فعالیتهای سیاسی در ایران، علل و عوامل سیاسی، اجتماعی و فردی و روحی آنان که موجب خروج این افراد از ایران شد و روی آوردن آنها به مهاجرت سیاسی. پرداختن به زوایای تنگ و تاریک این دوره از تاریخ معاصر ایران و اینکه انقلاب چگونه فرزندان خویش را میبلعد. سرنوشت و زندگی تبعیدیهای سیاسی ایران چگونه بوده و هست، پرسشی است که نادر وهابی، پژوهشگر و جامعهشناس ایرانی با ۲۰ شخصیت سیاسی به شیوهی پرسش و پاسخ انجام داده است و آنها تلاش کردهاند با نگرشی انتقادی زندگی خود را طی پنج مرحله به بحث بگذارند. حضور در ایران و روی آوردن به فعالیتهای سیاسی، چگونگی خروج آنها از ایران نخستین احساس و تجربهی تبعیدیان هنگام ورود به کشور بیگانه، شروع زندگی از نقطهی صفر و سرانجام ۳۰ سال تبعید در ساختارهای اندیشهی تبعیدیان چه تغییراتی به جای گذاشته است. کتاب «سرگذشت ۲۰ تبعیدی ایرانی، گسست از ریشهها تا هویت جدید»، نوشتهی نادر وهابی با مقدمهای از فرهاد خسرو خاور، استاد دانشگاه در مدرسهی علوم انسانی پاریس روز جمعه بیستم فوریه ۲۰۰۹ (دوم اسفندماه ۱۳۸۷) در سالن انتشارات لغومتان در پاریس پنجم در میزگردی به ریاست دکتر عبدالکریم لاهیجی، خانم آنیتا موسایی وکیل دادگستری، دیدیه ایجادی، استاد دانشگاه، پدرو ویانا، اقتصاددان و سردبیر مجلهی علمی مهاجرت و جامعه و اسمعین لاشر، جامعهشناس با حضور نزدیک به ۷۰ نفر معرفی و مورد بررسی قرار گرفت. در پایان این میزگرد، نادر وهابی نویسندهی کتاب در گفت و گوی ویژه با زمانه از کتابش چنین میگوید:
اگر بخواهیم اسم کتاب را به فارسی ترجمه کنیم، میتوانیم بگوییم سرگذشت یا روایت ۲۰ تبعیدی سیاسی ایرانی (که تیتر کتاب است) از گسست هویت تا هویت جدید. اولی تیتر و دومی زیر تیتر بود که با مقدمهای از استاد تز من فرهاد خسرو خاور در ۳۵۰ صفحه نوشته شده است. کتاب شامل ۲۰ روایت تبعیدیان سیاسی ایرانی است که بین سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ به دلایل اخص سیاسی ایران را تر ک کردهاند.
۲۰ پناهندهی سیاسی را که گفتید چگونه انتخاب کردید؟ یکی از مشکلات این بود. در روش کار تلاش کردم انسانهایی را انتخاب کنم که ویژگیهایی داشته باشند. از جمله اینکه در انقلاب فعالانه شرکت کرده باشند، وقتی وارد کشور فرانسه و آلمان شدهاند دارای کارت پناهندگی سیاسی باشند. یعنی این یکی از معیارها بود. سوم اینکه بعد از آن مطالعه بکنیم ببینیم چه تغییراتی در کشور میزبان در ساختارهای اندیشهشان اتفاق افتاده و چگونه از ایران خارج شدهاند. تلاشم این بود که روایت انسانها را در پنج مرحله به رشتهی تحریر دربیاورم. مرحلهی اول تهران ایران است. یعنی میخواستم ببینم این انسانها چه پروسهی ذهنی و اجتماعی را طی کردند تا ایران را ترک کردند. در قسمت دوم میخواستم مشکلات ۱۵ نفر را که از راههای زمینی غیر قانونی ایران را ترک کردند، بگویم. در قسمت سوم میگویم که در جامعهشناسی هویت داریم که وقتی یک انسان، کشورش را ترک میکنند به نقطهای میرسد که احساس میکند نه در کشور خودش است و نه در کشور جدید یا در ناکجا آباد هویتی است. در قسمت چهارم تلاش کردم که بگویم در اجتماعی شدن مجدد در کشور میزبان با چه مشکلاتی مواجه هستند و در قسمت پنجم میخواستم ببینم آیا بازگشتی برای آنها متصور است یا خیر. من در این پنج مرحله طی سوالاتی تلاش کردم روایات انسانها را از گذشتهی زندگیشان فهم کنم. در این پنج مرحله کدام قسمت به نظرتان خیلی غمانگیزتر آمد؟ دردناکترین قسمت آن قسمت اول یعنی قبل از خروج از ایران و همچنین قسمت دوم یعنی وقتی که داشتند از کشور خارج میشدند بود و آن چیزی که بازهم دردناک بوده، شروع زندگی از نقطهی صفر بوده است. اینجا وارد پدیدهای میشویم که در جامعهشناسی به آن صعود و نزول اجتماعی یک انسان گفته میشود. انسانی که در ایران موقعیت اجتماعی بالاتری داشت، میآید و در کشور میزبان و در اینجا نمیتواند همان شغل را داشته باشد. در نتیجه نزول اجتماعی میکند. این لحظات یا نقاط عطف هویت انسانها است. در مورد جملهی غمانگیز شاید ساده نباشد اما لحظاتی بود که وقتی من مصاحبهها را میشنیدم از چشمهای من هم اشک جاری میشد. این رنجها رنجهایی است که تلاش کردم برای مورخین ثبت بکنم. تلاش دارم روی تاریکی تاریخ معاصر ایران پرژکتور بیاندازم تا بتواند به یک گفتمان و یک تفسیر در تاریخ معاصر ایران کمک کند. فکر میکنید این اجتماع و گفتههای شاهدان چقدر بتواند از پناهندگان ایرانی را دربربگیرد؟ حدود ۴۴ مصاحبه و شرح حال و زندگینامه داشتم که از این ۴۴ تا بیست نفر به من اجازه دادند که زندگیشان از «آ» تا «ز» در این کتاب درج شود. بقیه به دلایل مختلف فعلاً نتوانستند و آمارهای من نشان میدهد که مهاجرین سیاسی همهی مهاجرین ایرانی نیستند. در فرانسه چهار درصد و در آلمان حدود ۳۰ درصد است. علیرغم اینکه اقلیتشان به لحاظ کمی پایین است اما تغییرات را در ساختارهای اندیشهی آنها خیلی خیلی زیاد میدانم. یعنی در اجتماعی شدن مجدد در اینجا در کشورهای دموکراتیک تحت تأثیر تحولات دموکراتیک در ساختار اندیشهشان هم تغییرات شگرفی اتفاق افتاده است.
خیلیها گفتهاند که پناهندگان ایرانی با محیطهای جدید راحتتر برخورد میکنند تا پناهندگانی از کشورهای دیگر. شما به عنوان یک پژوهشگر چقدر این نظریه را قبول دارید؟ من این نظریه را به این نحو قبول دارم که بخش مهمی از پناهندگان سیاسی ما دارای تحصیلات آکادمیک و بالا بودند. یعنی متوسط تحصیلات را فوق دیپلم و لیسانس بود دیدم. بنابراین این به یک انسان سرمایهی فرهنگی میدهد که بتواند سرمایه و توانمندیگذشتهی خودش را برای کسب موفقیت در کشور جدید به کار بگیرد. راجع به کشورهای دیگر مطالعه ندارم. فکر میکنم اگر یک انسان مهاجر و انسانی که از یک کشور مبدأ به کشور جدید میآید باید توانمندیهای فرهنگی و اجتماعی خودش را در جای جدید به کار بگیرد که در مورد پناهندگان ایرانی دیدم میتوانند در جای جدید موفق باشند و خودشان را با شرایط جدید آدابته بکند. آیا میتوانید نسل اول پناهندگان را با این جوانانی که همچنان میآیند و میبینیم که در پاریس در خیابان میخوابند، مقایسه بکنیم؟ اصلاً، نسلی که من مطالعه کردم در دههی ۶۰ و ۷۰ مورد سرکوب قرار گرفتند و انسانهایی هستند که فعال سیاسی بودند. مهاجرینی که الان میبینیم سنشان بین ۱۸ تا ۲۸ سال است. این افراد زیر سرکوب فشارهای اقتصادی ایران را ترک کردهاند. مطالعات من در مورد این قشری است که شما اشاره میکنید. اینها نشان میدهد که وقتی اینها میآیند دنبال کار و اسکان و یک شغل مشخص میگردند تا بتوانند یک سرمایهی اولیه جور کنند. اکثراً هم میخواهند این سرمایهی اولیه را جور کنند و به ایران برگردند و نمیخواهند به طور دایم در خارج باشند. در حالی که پناهندگان سیاسی میخواهند تا وقتی که ساختارهای سیاسی به شکل فعلی باقی است در دوران تبعید باقی بمانند.
البته کسانی هم متعلق به جنبشهای دانشجویی و جنبش زنان بودند. به نظر شما مسألهی پناهندگی تا وقتی که دولتهای زورگو، دولتهایی که حتا به قوانین اساسی خودشان احترام نمیگذارند، ادامه پیدا کند؟ فکر میکنم که ادامه پیدا کند. در مورد دانشجویان هم که اشاره کردید، ۱۸ تیر را داشتیم و آنجا نشان میدهد که باز هم به دلیل سرکوب سیاسی، بخشی از این قشر، ایران را ترک کردند. منظور من این است که وقتی الان به سیر مهاجرت نگاه میکنیم اکثراً خصلت اجتماعی و اقتصادی دارد تا خصلت سیاسی. ضمن اینکه همواره میگویم آمار من نشان میدهد که بین ۵ تا ۱۰ ـ ۱۵ درصد به دلایل سیاسی حتا در وضعیت فعلی، ایران را ترک میکنند. آقای وهابی فکر میکنید کتاب شما چه چیز جالبی برای فرانسویان داشته باشد؟ اولین کتابی است که تلاش کردهام به زبان فرانسه چاپ شود و شرح حال انسانهایی که بدترین لحظات زندگیشان را چه در گذشته و چه در حال در فرانسه طی کردهاند، برای افکار عمومی فرانسه مطرح کنم و نشان بدهم آن چیزی را که عدهای به صورت برعکس مطرح میکنند این است که تغییرات جدی در ایران صورت نگرفته است. هنوز انسانهایی داریم که ۳۰ سال است که تبعید هستند و منتظر تغییرات جدی هستند و فکر میکنم این مانند فیلم «یک لحظه برای آزادی» است که اخیراً دیدیم. فکر میکنم کتاب من شاید بتواند این تأثیر را در افکار عمومی فرانسه داشته باشد. فکر میکنید روزی کتاب شما به زبان فارسی هم ترجمه شود؟ حتماً، من سه، چهار پروژه دارم. پروژهی بعدی من مهاجرت در تاریخ معاصر ایران است و بعد از آن با همفکری چند تن از دوستان، آنها را به فارسی هم ترجمه میکنیم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
Please,please,please:
Always mention the "original"English or French or German or....name of the books or movies or persons...that you have a report on them.
The "translated" names are not always helpful or "exact".
Thanks alot.
-- saied ، Mar 4, 2009.....................
.Nader Vahabi::
you are right.
herre you can see the name of book.
Récits de vie des exilés iranienns;
De la rupture biographique à la nouvelle identité
Yours with love
Nader VAHABI
ممنون از این گفتگو. کاش از آقای وهابی می خواستید نمونه هایی از تحولات فکری ایرانیان در تبعید به دست بدهند. در پایان ایشان می گویند تغییرات جدی در ایران صورت نگرفته است. کاش ایشان روشن می کردند که منظورشان از تغییر جدی چیست چون کمتر ناظری هست که بگوید در ایران تغییرات جدی صورت نگرفته است.
-- محمد ا ، Mar 5, 2009با سلام،موضوع بسیار جالبی است،برای جامع شدن آن بهتر بود فقط اروپای غربی مورد تحقیق قرار نمی گرفت و مهاجران ایرانی از آسیا و اروپای شرقی هم فرصتی میافتند.
-- حاشیه نشین ، Mar 5, 2009