خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «انگلیس دنبال منافع خودش در منطقه است» | |||
«انگلیس دنبال منافع خودش در منطقه است»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.com«شاه عباس، بازسازی ایران» نام نمایشگاهی است که موزهی بریتانیا با همکاری بنیاد میراث فرهنگی و گردشگری ایران و همچنین موزهی ملی ایران در لندن برپا کرده است. آقای جک استرا، وزیر امور خارجهی پیشین بریتانیا در گشایش نمایشگاه سخنانی بیان کرده است، که خبرگزاری فارس روز سهشنبه با تیتر «ما در ایران اشتباه کردیم» متن کامل آن را منتشر کرده است. در این سخنان جک استرا، وزیر پیشین بریتانیا گفته است انگلیس در شناخت و بزرگی ایران و نقش آن در ثبات منطقه دچار اشتباه بوده است. او ضمن برشمردن سیاستهای گذشتهی بریتانیا در مقاطع مختلف تاریخی ایران، انحصار تنباکو را در قرن نوزدهم مضحک و نامقبول، قرارداد نفتی با ایران را یک اخاذی توصیف کرده و آنچه دخالت انگلیس و آمریکا در سرنگونی دولت منتخب و دموکراتیک مصدق در سال ۱۳۵۳ توصیف کرده، محکوم کرده است. جک استرا که روابط بسیار گرمی با جمهوری اسلامی در زمان وزارت خارجهاش داشته به نقش مذهب در تحکیم هر دو کشور ایران و بریتانیا تکیه کرده و نتیجه گرفته باید بزرگی ایران و مردم آن را باور کرد. به نوشتهی خبرگزاری فارس وی در این زمان سکهای از جیب خود بیرون آورده و گفته است واژهی اختصاری لاتین روی این سکهی ما میگوید ملکهی انگلستان حافظ دین و ایمان است. برای بررسی بیشتر سخنان جک استرا، وزیر خارجهی پیشین انگلیس با آقای دکتر حسین لاجوردی، رییس انجمن پژوهشگران ایران در پاریس گفت و گو کردهام.
آقای دکتر لاجوردی، چقدر میتوان به سخنان وزیر خارجهی پیشین بریتانیا وزن داد به ویژه که او همهی سیاستهای استعماری پیشین در ایران را از انحصار تنباکو، قرارداد نفتی، دخالت در سرنگونی دولت دکتر مصدق محکوم کرده است. اجازه میخواهم که صحبتهایم را با این شعر شروع کنم: «هر دم از این باغ بری میرسد / تازهتر از تازهتری میرسد.» الان که با شما صحبت میکنم عکس آقای جک استرا که کنار آقای روحانی و خاتمی ایستاده، مقابل من است و میدانید که در ایران به جک استرا «آیتالله» میگفتند. ولی هیچکدام از اینها مهم نیست. مسایلی که ایشان مطرح کردند همه به نفع ایران است به جز یک نکتهی آن. تصور من این است که باید به آن بها داد و باید دید پشت پردهی این قضیه چه میگذرد.
استنباط من بر این است که با آمدن آقای اوباما و نبودن آقای بلر در صحنهی بینالمللی که این دو با همدیگر اتحاد ناگسستنی داشتند، امروز یک صفبندی بین انگلیس و اروپا در مقابل اوباما و آمریکا به وجود آمده است که هر کدام میخواهند مجدداً طرفهای خودشان را مشخص بکنند و دنبال منافع خودشان در منطقه بگردند. استنباط من بر این است که وقتی آقای جک استرا در این زمینهها اعلام میکنند که اشتباه کرده است اگر وزیر خارجه نیستند در پستی هستند که امکان هر چیز دیگری وجود دارد. ایشان در انگلستان و در کابینهی آقای گوردون براون وزیر دادگستری هستند. وقتی ایشان اعلام میکنند انگلستان اشتباه کرده است یک مقام رسمی است که اعلام میکند. این اشتباه مثل جدا کردن هرات و افغانستان از ایران، مثل جدا کردن بلوچستان که انگلیس در آن زمان جداییاش از ایران را مطرح کرد، است. مثل سکوت کردن برای ۱۷ شهر قفقاز که امروز کشورهای تاجیکستان، ازبکستان، آذربایجان و غیره از آن بیرون آمده است که انگلیس در مقابل روسیه، سکوت کرد. مثل مسألهی بحرین که امروز کشور مستقلی شده است. مثل مسألهی خزئل و... و از همه مهمتر مسألهی آثار باستانی ایران که امروز در همان موزهی بریتانیا به نمایش گذاشته میشود و میتوانند اینها را برگردانند. میتوان دادخواستی به جک استرا داد تا وی که در نقش وزیر دادگستری قرار دارد خسارتهای برشمرده را پرداخت کند. وقتی ایشان مسألهی نفت را اخاذی مینامد، اخاذی در فرهنگ لغت انگلیس و فرهنگ لغت فارسی معنیدار است. یعنی اینکه به زور گرفته شده است. پس از زمان دارسی که مربوط به ناصرالدین شاه است تا زمان دکتر مصدق که میگویند اشتباه کردهاند و نفت ملی شده است باید تمام این خسارتها بازگشت داده شود. ایشان برای خوشآمد جمهوری اسلامی به نکتهای اشاره کردهاند و آن مسألهی رضا شاه است. ولی بحث من بحث انصاف سیاسی ـ اجتماعی است. ایشان در رابطه با رضاشاه این حرف را میزنند که «همه میدانند انگلیس کمک کرد» ولی در ایران امروز رضاشاه معنی خاصی دارد. رضا شاه علیرغم بسیاری از اشتباهات دیگر، معنای ساختن ایران نوین را به دنبال دارد. ولی باید دید مفهوم امروز سخنان جک استرا کجاست و چگونه باید با آن برخورد کرد. استنباط من این است که باید از این سخنان استفاده شود و به خود ایشان که وزارت دادگستری را دارند یک شکایتنامه و دادخواست ارایه شود و خسارتهای ایران طلب شود. آقای دکتر لاجوردی شما گفتید آقای جک استرا در حال حاضر یک مقام رسمی دارند و وزیر دادگستری هستند. آیا ایران میتواند بر اساس اینکه ایشان یک مقام رسمی دارند تقاضای خسارتهای گذشته و این سالهای اخیر را بکند؟ امیدوار هستم که جمهوری اسلامی به حساب ایران (همانطور که بحث ایران مطرح است) این تقاضای خسارت و این دادنامه را به وزارت دادگستری انگلیس که وزیرش آقای جک استرا هستند تسلیم و پیگیری بکند. ولی بعید میدانم جمهوری اسلامی بخواهد به خاطر ایران از انگلیس تقاضای خسارت بکند. آقای دکتر لاجوردی، شما رییس انجمن پژوهشگران ایران هستید و با مسایل اجتماعی ایران هم در تماس هستید. نگاه مردم ایران به انگلیس با وجود گفتههای وزیر خارجهی پیشن این کشور چگونه است؟ ملاحظه میکنید همانطور که آقای جک استرا در صحبتهای خود گفتهاند ایرانیها حافظهی خود را دارند. برخلاف انگلیسیها که از این حافظه استفاده نمیکنند و یا یاد آوری برای آنها مشکل خواهد بود. ایرانیها در طول صد سال گذشته به دلایلی که آقای جک استرا هم مطرح کردند نفرت خاصی نسبت به انگلیسیها داشتهاند و من تصور میکنم امروز بحث غرب با ایران بحث غرب با جمهوری اسلامی نیست. بحث غرب با ایران و جمعیت ایران با این هفتاد میلیون نفر است که از هر ۱۰ نفر هشت نفرش زیر ۴۰ سال و جوان هستند. این جوانان میخواهند به استقلال خودشان برسند و ایران را ایران بزرگ خودشان بدانند و دستشان را روی زانوی خودشان بگذارند و منتظر آمریکا، انگلیس، روسیه و غیره نباشند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
عجب مصاحبه جالبی یود.
-- بدون نام ، Feb 26, 2009man az englisih motanaferam
-- mohammad ، Feb 27, 2009با سپاس از اقای ایرج ادیب زاده برای این مصاحبه بی نذیر و جناب حسین لاجوردی برای پاسخ سنجیده شان. من نیز به عنوان یک جوان ایرانی با ایشان موافقم. یک بار برای همیشه باید ایران ایران شود و ان هم تنها بدست جوان ایرانیست. این یک موضوع طبیعی است که سران هر کشوری به فکر منافع کشور خود باشند و هیچ کشوری نیز برای ما دایه مهربانتر از مادر نخواهد شد. حال این که سران کشور ما بجای منافع کشور تنها به سود خود فکر میکنند مشکلی است که خود ما باید در رفع ان بکوشیم. من به عنوان یک جوان ایرانی به اقای استرا و کلا" انگلیس این مثل ایرانی را میگویم که: ما را به خیر تو امید نیست.. شر مرسان! و به همه ایرانیان نیز میگویم: کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من! ... با سپاس فراوان
-- ارش ، Feb 27, 2009