خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «نمیتوانند خاوران را از حافظهی خانوادهها پاک کنند» | |||
«نمیتوانند خاوران را از حافظهی خانوادهها پاک کنند»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comاعتراضهای گسترده به تخریب گورستان خاوران، محل گورهای دسته جمعی کشتار زندانیان سیاسی تابستان ۶۷ در ایران ادامه دارد. سازمان عفو بینالملل در بیانیهای از مقامهای مسئول جمهوری اسلامی میخواهد به تخریب گورستان خاوران، شامل صدها گور فردی و دسته جمعی بینام و نشان پایان دهند. در ایران آیتالله حسینعلی منتظری یک هفته پس از آنکه اقداماتی برای محو گورستان خاوران از سوی مقامهای جمهوری اسلامی آغاز شد از تخریب قبر مخالفان جمهوری اسلامی در ایران انتقاد کرد و گفت: «اسلام مجوز برای اهانت به گورهای مسلمانان، حتی کفار نمیدهد.» برای بررسی بیشتر این رویدادها و اعتراضهای گسترده خانوادههای قربانیان خاوران با خانم میهن روستا در برلین که همسر ایشان در جریان اقدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی جان باخت و در خاوران دفن شده است، گفت و گو کردهام.
خانم میهن روستا، چند نفر از بستگان شما در گلزار خاوران دفن شدهاند؟ شوهرم در گلزار خاوران دفن است. رضا عصمتی در هفدهم شهریور سال ۶۰ دستگیر شد و هفت سال در زندانهای مختلف ایران؛ اوین، گوهردشت و قزلحصار زندانی بود. آخرین سال زندانش را در اوین گذراند و در اعدامهای دستهجمعی تابستان ۶۷ اعدام شد. آقای عصمتی به چه اتهامی دستگیر شده بودند که هفت سال را در زندانها گذراندند و بعد هم جزو این اعدام گروهی قرار گرفتند؟ رضا عصمتی از زندانیان دوران شاه بود، سه سال در زندان به علت داشتن عقاید چپی بازداشت بود و در دوره حملات خرداد سال ۶۰ هم به دلیل فعالیتهایی که علیه جمهوری اسلامی میکرد، دستگیر شد. موقع دستگیری هیچگاه به ما نگفتند که او را به چه جرمی دستگیر کردند. حتماً میدانید که محاکمات هم پشت درهای بسته در زندان انجام میشد، هیچوقت علل آن بر ما مشخص نشد که به چه جرمی محکوم شدند. نه فرمی، نه سندی، نه کاغذی، نه وکیلی، هیچ چیز نیست که بگوید علت دستگیری اینها از سوی جمهوری اسلامی چیست.
در مجموع اعتقاد بر این است که بین چهار هزار و پانصد تا ده هزار نفر از زندانیان سیاسی در این موج اعدامها در فاصلهی ماه اوت تا فوریه ۱۹۸۸ بدون محاکمه و وکیل دعوی قربانی شدند. آیا میدانید شمار این قربانیان چقدر بوده است؟ با توجه به لیستهایی که وجود دارد و میشود به این لیستها با اطمینان نگاه کرد، حدود پنج هزار اسم با مشخصات جمعآوری شده است. فقط اسم نیست، بخشی از این لیستها واقعاً اسناد تاریخی است که میشود به آنها مراجعه کرد. هیچوقت نمیتوانیم با اطمینان صد درصد از تعداد دقیق اعدام شدهها صحبت کنیم. میدانید که اعدامها فقط در تهران صورت نگرفته بلکه در تمام زندانهای ایران صورت گرفته است، در نتیجه هیچوقت آماری از زندانی وجود نداشته است. به نظر شما این اقدام جمهوری اسلامی یعنی به وسیله بلدوزر قسمتی از خاوران را خراب کردن و اقدام به ریختن خاک تازه و کاشتن درخت کردن، بهخاطر این است که خانوادههای این اعدامشدگان بهعنوان نشانی از کشتارها، گور درست کرده بودند و اینان میخواستند که هیچ نشانی از این مسایل باقی نماند؟ وقتی اعدامهای دگراندیشان در خرداد سال ۶۰ در ایران شروع شد، از افتخارات رژیم جمهوری اسلامی بود که روزانه در رسانههای خودش چه کیهان، اطلاعات، روزنامه جمهوری اسلامی، چه از طریق رادیو و تلویزیون با خواندن اسامی نام اعدامیها و درج آنان در روزنامهها، اعلام کنند که در روز چقدر اعدام کردند. این اعدامها بعضی از روزها به ۶۰ ـ ۷۰ تا میرسید، حتا روزی به ۸۵ تا هم برخورد کردم. یعنی تا مدتها زندانیها از این ابعاد فاجعهای که برسر آنها رفته بود خبردار نشده بودند تا اینکه این ماجرا اتفاق افتاد. این سیاست سکوت را جمهوری اسلامی همچنان ادامه داد به این طریق که تا مدتها به خانوادهها که زندانیهای ایشان ممنوعالملاقات شده بودند، هیچ پاسخی نمیداد، بعد این پاسخها را جدا جدا داد. یعنی هر خانوادهای که در کمیتهای در محلی در تهران یا در شهرستانها مراجعه میکردند، در روز و ساعت مشخصی یک آدرسی میگرفت و در جلوی این کمیتهها بود که خبر اعدام زندانیها را با بقچهای از وسایل اینها به آنها میدادند و بعد از آنها امضا میگرفتند که مراسمی در بزرگداشت این جانباختهگان نخواهند گذاشت. این سیاست همچنان ادامه پیدا کرد تا وقتی گورهای دستهجمعی در گلزار خاوران به وسیله خانوادههایی که در سالهای قبل اعدامی داشتند و اعدامیهایشان در گلزار خاوران به خاک سپرده شده بودند، کشف شد. دستهایی را دیدند که از زیر خاک بیرون آمدهاند، تکهای لباس، گوشهای از یک پتو، سر و اینها را دیدند و با رساندن این خبر به همدیگر به کشف دو تا سه گور دستهجمعی در این منطقه دست یافتند.
بعد از آن خواستهی خانواده جانباختهگان اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی سال ۶۷ چه بود؟ تلاش خانوادهها برای حفظ یک قطعه زمین دور در یک تکه دور افتاده از تهران است و ۲۰ سال است که جمهوری اسلامی به هر طریقی که توانسته از طریق دستگیری خانوادهها، تحدید آنها، بستن راهها، حمله و شکستن سنگهای نشانی که آنها گذاشته بودند، تلاش کرده یکجوری این مقاومت را در هم بشکند. خانم میهن روستا، فکر میکنید به این ترتیب بتوانند آنجا و آثار گورهای انفرادی و جمعی را از بین ببرند؟ میدانم که مطلقاً نمیتواند از حافظهی ما خانوادهها حذف بکند. اینکه از حافظه جمعی از وجدان عمومی هم بتواند بگذرد یا نه بستگی به مقاومت، افشاگری و حمایتی دارد که خانوادهها از طرف مردم و نیروهای سیاسی میشوند. به خصوص در حال حاضر میشود از طریق فشار با کمک نهادهای بینالمللی حقوق بشر، احزاب و نیروهای سیاسی و شخصیتهای بزرگ، آنها را حمایت کرد. خواستهام از نیروهای سیاسی ایرانی این است که از خواستهای خانوادهها حمایت کنند. امیدوارم این هم تبدیل به ماجرایی برای بزرگ کردن نام خود نشود. بلکه به اهمیت تاریخی این اتفاقی که در حال حاضر میافتد پی برده شود. واقعاً باید از طرح خواستههای خانوادهها و خواستههای حقوق بشری این مرحلهی تاریخی، حمایت شود. در همین رابطه: • کانون مدافعان: خاوران را تخریب نکنید • «جمهوری اسلامی با قبرها هم برخورد میکند»«جمهوری اسلامی با قبرها هم برخورد میکند» • هشدار عفو بینالملل درباره تخریب خاوران • هشدار درباره محو گورستان خاوران
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
جمهوری اسلامی ایران مگر ادعا نمی کند بر حق است؟ مگر نمی گوید که ما از هر اتهامی مبرا هستیم و به ما تاخته شده است؟ پس برای چه از یک گورستان در خاوران اینقدر هراس دارد؟ اگر برحق باشند نباید از افشای این راز نگران باشند مگر اینکه از این راز بوهای ناخوش آیندی به مشام برسد که باعث تزلزل ارکان نظام شود!!!!!!
-- آزیتا رضوی ، Jan 28, 2009