خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «مبارزه با ایدز، انقلاب مخملی نیست» | |||
«مبارزه با ایدز، انقلاب مخملی نیست»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comبار دیگر در ایران یک گروه چهار نفری به اتهام براندازی نرم و انقلاب مخملی محاکمه و محکوم به زندان شدند. وزارت اطلاعات هم روز دوشنبه اعلام کرده که اعترافات آنها از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش خواهد شد. بیانیهی دادگاه انقلاب اسلامی در مورد این محاکمه به هویت آنها اشاره نکرده بود. اما مدیر کل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی روز دوشنبه از آرش و کامیار علایی، دو برادر پزشک متخصص بیماری ایدز نام برده. اما نام دو متهم دیگر را نگفته است. اتهام این چهار نفر ارتباط با مأمورین اطلاعاتی آمریکا، استفاده از پوشش مراکز و موسسات دولتی و غیردولتی آن کشور با حمایت وزارت خارجه و بودجهی کنگرهی آمریکا در راه براندازی نرم در ایران بودند. دکتر آرش و کامیار علایی، دو برادر پزشک پیشگام مبارزه با ایدز در ایران که موفق شدهاند در راه درمان ایدز، جان عدهای را در این کشور نجات دهند از هفت ماه پیش با اتهامات امنیتی در زندان به سر میبرند. برای بررسی بیشتر موضوع با آقای داریوش همایون، روزنامهنگار و نویسنده گفت و گو کردهام.
آقای همایون، به نظر شما جمهوری اسلامی چه هدفهایی را از وارد کردن اتهام براندازی دنبال میکند؟ پیشتر خانم هاله اسفندیاری و آقای کیان تاجبخش را هم به همین اتهام محاکمه و زندانی کرده بود و اعترافات آنها را از تلویزیون پخش کرد. مسأله این است که برای اولین بار در دنیا مبارزه با بیماری ایدز، جزو براندازی و مخملی و نرم قلمداد شده است. سیاست کشورهایی مثل جمهوری اسلامی یا مانندش در آفریقا، زیمباوه یا چین تا حالا سرپوش گذاشتن بر موضوع بوده است. منکر وجود این بیماری شدهاند ولی اولین بار است که حکومتی با این ترتیب، پزشکانی را که برای نجات جان مبتلایان به ایدز فعالیت میکنند به اتهام براندازی و انقلاب مخملی دستگیر میکند. انقلاب مخملی امری است که سابقه دارد و شناخته شده است. ولی تا کنون نشنیده بودم که به ایدز ارتباط پیدا بکند. وحشت جمهوری اسلامی قابل درک است.
در ایران مردم در حال یک انقلاب مخملی هستند و جلوی آن را با اعدام کردن هزاران نفر هم نمیشود گرفت و آن انقلاب مخملی، تغییر نسلی ـ جمعیتی ایران است که به کلی دگرگون شده است. اگر با این اقدامات بخواهند جلوی فعالیتهای نیروهای مدنی، سازمانهای مدنی و جامعهی مدنی ایران را بگیرند به جایی نخواهند رسید و متأسفانه عدهی بیشتری از ایدز در ایران خواهند مرد. گرفتن و مجازات برادران علایی چه کمکی میتواند به حفظ این رژیم بکند؟ این قابل پرسیدن است. در مورد دستگیرشدگان قبلی که ذکر کردید از آمریکا آمده بودند و سالها با اصلاحطلبان هم در تماس بودند و جناحی از جمهوری اسلامی با اینها مخالف است و جلوی فعالیت اینها را گرفت. از اقدامات آمریکا که هیچ تأثیری در براندازی نرم ندارد میترسند. اما به این درجه رساندن قضیه که هر کس بخواهد در ایران کاری بکند، پزشک یا هر کس دیگر را به این اتهامات بگیرند و به زندان بیاندازند جز اینکه ۵۰ ـ ۶۰ میلیون ناراضی را ناراضیتر بکنند هیچ تأثیری نخواهد داشت. آقای همایون،به نظر شما این محاکمهها، اتهامات و زندانی کردنهای پزشکان، پژوهشگران و دانشگاهیان ایران در کشورهای مختلف، آنها را برای رفتن به ایران و برای کمک به مردم ایران و محافل علمی و دانشگاهی دچار تردید نمیکند؟ دو اثر دارد. یکی همین که اشاره کردید که اشخاص برای رفتن به ایران مجبورند دو بار فکر بکنند. یکی جریان فرار مغزها را در ایران تشدید میکند. یعنی افرادی در ایران مثل برادران علایی باید حساب کنند میارزد زندگیشان را در زندان به سر ببرند یا اینکه خدمت خودشان را در جای دیگری که خریدار دارد عرضه بکنند. ملت ما این زیان دوگانه را با این اقدامات تحمل خواهد کرد. وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ماه پیش آماری در مورد مبتلایان به ایدز را در ایران منتشر کرد. بر اساس آن هر سه ماه ۶۰۰ نفر بر تعداد این بیماران و مبتلایان افزوده میشود. وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی روز دوشنبه از آرش و کامران علایی، دو برادر پزشک متخصص ایدز به عنوان دو تن از متهمان نام برده است. از سوی دیگر گروهی از پزشکان و پژوهشگران بیماری ایدز در کشورهای مختلف گفتهاند اقدامات برادران علایی کمک زیادی به شناخت ویروس ایدز در ایران داشته و منحصر به بهداشت عمومی و کمک به مبتلایان به این بیماری بوده است. به نظر شما چه ارتباطی میتوان بین معالجهی بیماری ایدز و براندازی نرم پیدا کرد؟ ایدز براندازی نرم است، چون حکومت اسلامی کاری برای بیماری ایدز نمیکند. چند نفر داوطلبانه خودشان را به خطر انداختهاند و میخواهند ایدز را براندازی نرم بکنند. ولی من باز هم در شگفتم که چه ارتباطی میتواند بین این موضوع و براندازی نرم وجود داشته باشد. شاید جمهوری اسلامی تصمیم گرفته است که منکر وجود ایدز در ایران بشود. چنانکه منکر وجود همجنسگرایی در ایران شد، چنانچه منکر وجود کودکان خیابانی و بیکاری در ایران شده است. دو نفر پیدا شدهاند و رسماً و با ارتباط با مراجع بینالمللی فعالیت میکنند. این مراجع بینالمللی نقطهی بسیار حساس جمهوری اسلامی هستند و این دو نفر دارند موضوع را به نظر عمومی میرسانند. در ماه ۲۰۰ نفر را بر جمعیت مبتلا به ایدز میافزاییم. جمهوری اسلامی این را نمیخواهد و تصور میکنند اگر دروغشان به این ترتیب فاش شود، اعتبارشان در جامعهی بینالمللی کم خواهد شد و این را به حساب براندازی میگذارند. شاید این توضیحش باشد. اما باید توجه بکنیم که فرضاً در دنیا بدانند که در ایران ایدز وجود دارد، مگر نمیدانند؟ پزشکان به این پارانویا میگویند و اینها حالت پارانویا پیدا کردهاند. اینها زیر خطر، زیر تهدید، روبهرو با این موج جمعیت و همین موج دموکراسی، خودشان را باختهاند و به این طرف و آن طرف متوسل میشوند و نشانههای ضعف فراوان این رژیم است. در همین رابطه: • «پخش اعترافات متهمان شبکه براندازی» • حکم «متهمان شبکه براندازی» صادر شد
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|