خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «بیلان آزادی مطبوعات: وضیعت بد و ارقامی بهتر» | |||
«بیلان آزادی مطبوعات: وضیعت بد و ارقامی بهتر»ایرج ادیبزادهAdibzadeh@radiozamaneh.comبیلان آزادی مطبوعات در سال ۲۰۰۸، چهارشنبه ۳۱ دسامبر از سوی گزارشگران بدون مرز در پاریس منتشر شد. بیلانی که اگر چه از نظر ارقام کشته شدن روزنامهنگاران، بازداشت آنها و سانسور روزنامهها از سوی دولتهای اقتدارگرا از آمار سال گذشته کمتر به نظر میرسد، اما این سال هم که ما در روزهای پایانی آن هستیم با ۶۰ روزنامهنگار کشته شده در راه خبررسانی آزاد، صدها روزنامهنگار زندانی و سانسور عمومی و سازمانیافته در برخی از کشورها جایی برای خوشبینی در زمینهی آزادی مطبوعات به جا نمیگذارد. ۶۰ روزنامهنگار در سال ۲۰۰۸کشته شدهاند،۶۷۳ روزنامهنگار در زندان هستند، ۹۲۹ روزنامهنگار مورد تهدید و تهاجم قرار گرفتهاند، ۳۵۳ رسانه سانسور شده است، ۲۹روزنامهنگار ربوده شدهاند، یک وبلاگنویس کشته شده است، ۵۹ وبلاگنویس بازداشت شدهاند،۱۷۴۰ سایت اینترنت مسدود و تعطیل شدهاند. برای بررسی بیشتر این کارنامهی آزادی مطبوعات سال ۲۰۰۸ با آقای رضا معینی، مسوول قسمت بخش دنیای فارسی زبان سازمان گزارشگران بدون مرز در پاریس گفتوگو کردهام.
آقای معینی، این کارنامه سال ۲۰۰۸ از سوی سازمان شما وضعیت بد آزادی بیان، آزادی مطبوعات را در جهان امروز نشان میدهد. روزنامهنگاران همچنان جان خودشان را از دست میدهند، سانسور اجازه انتشار آزاد نمیدهد. ارزیابی خود شما چیست؟ واقعیت این است که شما به آن اشاره کردید. ما عنوان «وضیعت بد و ارقامی بهتر» را طرح کردیم، اما در عین حال در تمام این نوشتهای که به عنوان بیانیه منتشر کردیم یک مساله را تایید و تاکید کردیم که این آمار، آمار کلی است به معنای نمایش و آن چهره حزنآور در زمینه آزادی مطبوعات در سراسر جهان نمیتواند باشد. در رابطه با این مساله که چرا آمار کم است، واقعیت است که ما در چند جا تاکید کردهایم به عنوان مثال در آفریقا که تعداد بسیار زیادی از روزنامهنگاران راه تبعید را در پیش گرفتهاند. در ایران به نوعی میتوانیم این را بگوییم تعداد بسیار زیادی از رسانهها که توقیف و سانسور شدهاند، بسیاری از روزنامهنگاران بیکار شدند و عملا بعد از این ماجراها روی به حرفه خود نیاوردهاند یا به هر دلیلی منع شدهاند. من باز ایران را مثال میزنم که عملاً مانع میشوند که روزنامهنگاران کار خود را به درستی انجام بدهند. به شکل کلی یک آمار خوشحال کننده در آن است و آن تعداد کم روزنامهنگاران کشته شده است. دراین رابطه واقعیت این است که نه اینکه قتل و کشتار روزنامهنگاران پایان پیدا کرده است، دو نکته را که ما در این بیانیه تایید کردهایم یکی این است که رسانهها کمتر به مناطق به اصطلاح داغ و درگیریها خبرنگار میفرستند. و دیگر اینکه خبرنگاران محلی به عنوان فرستاده ویژه مورد استفاده قرار میگیرند. عملا بعد از ۱۱سپتامبر یا با قوانین ضد تروریستی که در جهان است، رسانههای مختلف در کشورهای بزرگ و دموکراتیک به اصطلاح وقتی که روزنامهنگاران خود را میفرستند، مورد تعرض و مخالفت قرار میگیرند و همین باعث شده است که از روزنامهنگارن محلی استفاده شود. آقای معینی، منطقه خاورمیانه و آسیای غربی همچنان قتلگاه روزنامهنگاران حرفهای رسانهها است. مناطقی که همچنان جنگ و خشونت در آنجاها جریان دارد. خشونتهای غزه هم که تازه شروع شده است. در هر آنجایی که نزاع وجود دارد، درگیری مسلحانه وجود دارد در آن مناطق روزنامهنگاران بیشتر مورد تهدید قرار میگیرند، جانشان بیشتر در خطر است و به شکل دیگر امکان اطلاعرسانی کمتر میشود. این با آمار و ارقامی که ما در همین کارنامه یا بیلان منتشر کردیم مشخص است. به عنوان مثال در آفریقا با آنکه جنگ در بعضی از نقاط یک مقداری تعدیل پیدا کرده است، ولی روزنامهنگاران بیشتری کارشان را رها کردهاند یا تبعید شدهاند، اما تعداد کشتهشدگان کمتر شده است. بر عکس در آسیا، در خاورمیانه عملاً این تعداد روبه رشد است. در آسیا و اقیانوسیه به اصطلاح آماری که ما گرفتهایم به ویژه در آسیا ۲۶ مورد قتل است و در خاورمیانه ۱۶ مورد. من در هین جا این توضیح را بدهم که در آغاز همین بیلان ما (گزارشگران بدون مرز) اشاره کردیم، این بیلان بر اساس مورادی که شمارش شده است و مواردی را که ما اطلاع داشتیم و داریم، که موارد کمی نیستند البته، تهیه شده است. اما دو نکته را در نظر گرفتیم؛ یکی مواردی را که قربانیان به هر دلیلی نخواستند طرح شود در لیست ما نیامده است. و دیگر مواردی را که عملا به نوعی رسانهها، قربیانیان و برخی از مسوولین یک نوع ممنوعیت برای آن گذاشتند و در این رابطه به ویژه به خانواده قربانیان مورد تهاجم قرار گرفته، رخمی شده، زندانی شده و یا ربوده شده ما احترام گذاشتیم و آن موارد را نیاوردیم. آقای معینی، ایران همچنان از نظر سازمان شما بزرگترین زندان روزنامهنگاران در خاورمیانه است. یک روزنامهنگار همچنان در تهدید اعدام است، چندین روزنامهنگار زندانی است، یک وبلاگنویس به تازگی بازداشت شده است،(حسین درخشان) به همهی اینها بستن دفتر کانون مدافعان حقوق بشر، بعد هم حمله به دفتر خانم شیرین عبادی هم اضافه شده است. وضعیت ایران را شما از این نظر چه طور ارزیابی میکنید؟ جمهوری اسلامی ایران افتخار این را دارد که بزرگترین زندان روزنامهنگاران در خاورمیانه باشد و امروز ما میتواینم بگوییم بزرگترین زندان وبنگاران در خاورمیانه است و شما اشاره کردید به دستگیری آقای حسین درخشان، در هفته گذشته وبلاگنویس دیگری در کردستان دستگیر شدند. بنا بر اطلاعاتی که ما به دست آوردیم چند وبلاگنویس که به دلایلی ما از بردن اسم آنها پرهیز میکنیم به دلایل خاصی هنوز در زندان به سر میبرند، بدون هیچ اتهامی و این روند همچنان ادامه دارد. واقعیت این است که دستگیری آقای درخشان در پردهای از ابهام قرار داشت. ما در اول آذر ماه به محض تایید خانواده و اطرافیان آقای درخشان نامهای را سر بسته به رییس قوه قضاییه ایران آقای شاهرودی فرستادیم و در آنجا خواهان رعایت حقوق و آزادی این وبلاگنویس شده بودیم، بدون آنکه وارد جزییات خاصی بشویم که اطلاع هم نداشتیم از اتهامات، ولی در همان زمان ما اقدام کرده بودیم و در این رابطه با نامهای که به آقای هاشمی شاهرودی فرستاده بودیم هم اعتراض کرده بودیم و هم خواهان احقاق حقوش شده بودیم. درهمان زمان هم با بسیاری از مدافعان حقوق بشر در ایران و وکلا تماس گرفته بودیم که در رابطه با پیشبرد کارهای حقوقی آقای درخشان اقدام بشود. در کنار آن مصوبهای را که روز یکشنبه گذشته در مجلس مورد بحث قرار گرفت و در حال تصویب است، بسیار مصوبهای خطرناک است و در کنار همه اینها یکی از نقاط اصلی اتکای قربانیان برای نقض حقوق بشر در ایران، یعنی کانون مدافعان حقوق بشر از سوی حاکمیت با توطئه مورد حمله قرار گرفته است. این حمله و این ضربهای را که میخواهند بزنند ضربهای است که به حقوق بشر میزنند. ما امروز در اینجا با سازمانهای دیگر حقوق بشر تماس گرفتهایم و اقدام جمعی را دراین رابطه خواهیم کرد و نمیگذاریم و اجازه نخواهیم داد که تعرض به خانم عبادی به عنوان سنبل حقوق بشر در ایران تعرضی باشد به همه قربانیان در ایران. این یک واقعیت است که امروز دفاع از کانون مدافعان حقوق بشر در ایران یعنی دفاع از حقوق بشر و همهی قربانیان. این کانون در طی چند سال گذشته بیشترین افتخار را در دفاع از قربانیان و پروندههای سیاسی داشته است. امروز متاسفانه بخشی از نیروهای مخالف جمهوری اسلامی و بخش اصلی در خود حاکمیت جمهوری اسلامی، از آن جایی که هر دو بخش به نوعی با حقوق بشر دشمنی مشخص دارند، در برابر این اقدام و این حرکتی که برای کشور ما میتوانست امیدوار کننده باشد قرار گرفتند. در این رابطه هم ما باید بگوییم که حمایت خودمان را اعلام کردیم. هفته گذشته ما اطلاعیه صادر کردیم و بستن کانون مدافعان حقوق بشر را محکوم کردیم. ولی همچنان در همفکری با دیگر سازمانهای بینالمللی اقدامات بعدی را انجام خواهیم داد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|