خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > هنرکدهای برای یاری زنان بم | |||
هنرکدهای برای یاری زنان بمایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comساعت پنج و بیست و هشت دقیقهی بامداد آدینهی پنج دیماه ۸۲، زمینلرزهای ویرانگر به قدرت شش و سه دهم ریشتر شهر تاریخی بم، شهر قنات و خشت و درختان خرما را در هم میکوبد. بیشتر مردم در خواباند. تلفات بسیار سنگین است، چهل هزار کشته، پنجاه هزار زخمی و بیش از صد هزار بیخانمان. پنج سال از آن رویداد ویرانگر میگذرد. به جز مردمی که از شهرهای اطراف به یاری بازماندگان و قربانیان شتافتند، بیش از ۶۰ کشور جهان کمکهای مالی، دارو و تجهیزات فرستادند. ایرانیان خارج از کشور هم به یاری زلزلهزدگان رفتند. در فرانسه، مهیار منشیپور، قهرمان پیشین جهان مشتزنی با کمکهای مردمی فرانسویها یک مدرسهی نمونه در بم ساخت. یک انجمن ایرانی دیگر که مقر آن در پاریس است «اساواس بم»، (SOS Bam) با هدف توسعهی پایدار با ایجاد هنرکدهای برای آموزش بافت گبه و نیز صنایع دستی از الیاف خرما به یاری زنان و دختران بم رفت. همین انجمن بعد از ظهر روز شنبه در محلهی پانزدم پاریس و در سالن اجتماعات شهرداری آن به معرفی فعالیتهای خود به ایرانیها و فرانسویها دست زده و گروهی از انجمنهای فرانسوی و ایرانی هم دعوت شدهاند. برای بررسی بیشتر با آقای حسین لطفعلیزاده، عکاس بینالمللی و مسوول انجمن «اساواس بم» گفت و گو کردهام.
آقای لطفعلیزاده، هدف از این برنامه در پنجمین سالگرد زلزلهی بم چیست؟ این برنامه هم مثل همهی فعالیتهای ما مختصر و مفید است. اصل قضیه صحبت بر سر فعالیتهایی است که انجمن ما طی پنج سال گذشته در بم انجام داده است. پاسخ دادن به سوالاتی است که ممکن است در رابطه با خود منطقه باشد و برنامههای توسعهی پایدار تا بتوانیم تجربهی خودمان را در اختیار دیگرانی که میتوانند کاری انجام بدهند که ما نتوانستیم، بگذاریم.
مهمترین کاری که در برنامهی توسعهی پایدار انجام میدهید، چیست؟ مهمترین برنامهای که در دست اجراست، یک آموزشگاه و کارگاه گبهبافی است که در آن دختران جوان و خانمهایی که معمولاً مسوول خانواده هستند، شرکت میکنند. پس از طی یک دورهی آموزشی که آموزش فنی، مدیریت، حسابداری و بازاریابی است، تشویق میشوند کارگاهی ایجاد کنند و فعالیتهای خودشان را مستقل از انجمن اساواس بم ادامه بدهند. در صورتی که پایان دورهی ۱۲ ماهه را با موفقیت طی کنند، انجمن اساواس بم ابزار کافی را برای ایجاد کارگاه در اختیارشان میگذارد و تا زمانی که آنها مایل باشند در زمینهی بازاریابی به آنها کمک میکند. هر بار چند نفر میتوانند در کلاسها شرکت کنند؟ در حال حاضر، مجموعاً ۲۰ دار گبهبافی را داریم. روی بعضی از دارها دو نفر میتوانند همزمان کار بکنند. در این زمینه زیاد مشکلی نداریم برای اینکه با استفاده از فضایی که از طرف انجمن حمایت از کودکان کار در بم در اختیار ما گذاشته شده است، میتواینم این تعداد را افزایش دهیم. اما مسأله افزایش دادن، نیازمند این است که ما بتوانیم کاری را بعد از این آموزش در اختیار این کارآموزان قرار بدهیم. به راحتی میتوانیم از ۲۰ نفر به ۵۰ یا حتی به ۱۰۰ نفر هم برسیم. اما در صورتی است که در ابتدا بازاری را برای محصولاتی که آنها تولید خواهند کرد، داشته باشیم.
گفتید بازار، تا به حال چه تعدادی از گبهها در خارج به فروش رسیده است. آیا این درآمد میتواند مخارج زندگی بافندهها را تأمین بکند؟ سیاست کاری را بر اساس این گذاشتهایم که کارگران و کارآموزان در شرایط خوبی کار انجام بدهند. یعنی اینکه همه اینها باید از خدمات تأمین اجتماعی داخل کشور برخوردار و بیمه باشند. در نتیجه، نمیتوانیم با قیمتی که گبه در بازار ایران عرضه میشود و در کارگاههایی بافته میشوند که هیچ کنترلی بر شرایط کارشان نیست، رقابت بکنیم. به همین دلیل، مجبور هستیم اجباراً با بازارهای خارج کار بکینم. اصولاً به ازای هر یک متر گبهای که از خارج سفارش داده میشود، عملاً برای یک نفر در بم دو ماه کار تأمین میشود. هنوز وارد مرحله واقعی بازاریابی نشدهایم، برای اینکه زمانی طول کشید تا بتوانیم مرحلهی آموزش را سامان بدهیم و بعد از آن وارد مرحله تولید بشویم. این قضیه تازه شروع شده است و زمان آن شده است که ایرانیان خارج از کشور این گبهها را سفارش بدهند. از آن بهتر این است که در پایان زمانی که این گبه بافته میشود، سفری هم به بم داشته باشند و قسمت نهایی این گبه را با آن بافنده همبافی بکنند. نام بافنده و شماره سری روی گبه بافته میشود که از آن یک اثر منحصر به فرد میسازد. در نتیجه برای ما بسیار جالب است کسی که از این گبه استفاده میکند بتواند تماس مداومی با بافنده گبه داشته باشد.
در بین فرانسویان برای این گبهها تبلیغ میشود؟ جدا از ایرانیان که خیلی به آنها علاقهمند هستیم و برای ما اولویت دارند، مجبور هستیم روی جامعه غیر ایرانی هم حساب کنیم. به هر حال ایرانیان فرانسوی خیلی کم هستند. البته نظر ما، همهی ایرانیان خارج از کشور است. اما بسیاری از کسانی که با ما کار و همفکری میکنند یا در حال آماده کردن طرحهایی هستند که گبهها بر آن اساس بافته شود، فرانسوی هستند. به هر حال، مرتب به شهر بم سفر میکنید، از زمان زلزله تا کنون که پنج سال گذشته است این شهر تاریخی چقدر بازسازی شده است؟ اگر بازسازی تأسیسات اجتماعی و شهری را در نظر بگیریم جدا از اینکه بازسازی شده است حتی فرمهای جدیدی پیدا کرده است که قبلاً وجود نداشته است. تأسیساتی مثل استادیوم ورزشی شهر، بیمارستان شهر، دانشگاههایی که ساخته شدهاند و تعداد بسیار زیادی مدارس که حتی بیش از نیاز عادی مردم شهر است. اینها پیشرفته است. تأسیساتی که قبلا وجود نداشته، ایجاد شده است. اما در مورد قسمت بازسازی خانهها، مردم با سرمایه خودشان یا با وامهایی که از طرف دولت در اختیارشان گذاشته شده بود، نتوانستند آنگونه که باید کار را پیش ببرند. بسیاری به خاطر نبودن نیروی انسانی کافی در بم، نیروی متخصص برای بازسازی سرمایه خودشان را در زمینههای دیگری مصرف کردند، عدهای مثلاً به کار حمل و نقل پرداختند و عدهای هم کلاً خارج از بم این کار را انجام دادند. در این زمینه هنوز کار زیاد است و همین قضیه باعث شده که جمعیت امروز بم دو برابر و نیم زمان زلزله شده است. عده زیادی در آنجا در حال کار کردن و رونق دادن به این شهر هستند.
به عنوان یک شاهد که به آنجا میروید، آیا هنوز کسانی در چادرها زندگی میکنند؟ آخرین سفری که به بم داشتم، ۱۱ ماه پیش بود. شاید تک و توکی از چادرها را میشد پیدا کرد اما آنقدر تعداد کم و انگشت شمار بود که نمیشود آن را به عنوان یک پدیده چادرنشینی در شهر در نظر گرفت. مدتی است که چادرها و حتی اردوگاههایی که با کانکسها ساخته شده بودند، جمعآوری شدهاند و وجود ندارند. این به نظر من، مسأله نیست. تعدادی چادر وجود دارد. عده زیادی از افراد هستند که ساکن بم نبودند و به دلیل زلزله ترجیح دادند یا مجبور شدند به طرف بم بیایند که هیچ امکان خاصی را ندارند و موقتاً آنجا هستند. مسأله اصلی برای من ایجاد رونق اقتصادی در بم است. رونق اقتصادی بر اساس تولید، خودکفایی و آن زمینهای است که ما روی آن کار میکنیم و فکر میکنم مردم بم هم متوجه این مسأله هستند که باید با دست خودشان کارها را پیش ببرند، چهار تا چادر این طرف یا آن طرف، واقعیت مسأله را عوض نمیکند.
ارگ تاریخی بم، این مهمترین بنای تاریخی ـ خشتی جهان در حال حاضر چه وضعی دارد و چه طرحهایی برای بازسازی آن وجود دارد؟ مسألهی بازسازی ارگ بم، مسایل دیگری را هم ایجاد میکند که آن مسأله اکتشاف است. به دلیل اهمیتی که در زمینه اکتشافات باستانشناسی وجود دارد، نمیشود ارگ بم را با سرعت زیاد بازسازی کرد و شاید اصلاً این کار منطقی نباشد. به همین دلیل بازسازی ارگ بم کند پیش میرود. تمام خاکها و آوارهایی را که در اثر زلزله ایجاد شده است، چه با چرخ دستی چه با نوارهای نقاله از داخل ارگ خارج و به فضای خارج از ارگ منتقل و در آنجا تلمبار میکنند. در آزمایشگاه خاکی که در جوار آن ایجاد شده است، این خاکها را بررسی میکنند و سعی میکنند با خاکهای جدیدی که فرمول شیمیایی مشابه همان خاکها را داشته باشد، آن مقدار کمبود را تأمین کنند تا در زمانی که میخواهند بازسازی را شروع بکنند به اندازه کافی مواد اولیه داشته باشند. به هر حال پیشرفتی که انجام میشود، دیدنی است. اتفاقاً توصیه میکنم مردم بروند و ببینند، عکس و فیلم بگیرند و خودشان هم از این مجموعه بزرگی که آرام آرام در حال ساخته شدن است، لذت ببرند. میراث فرهنگی به پروژهای که ما مطرح کردیم، نظر مثبتی داشت. پروژه این بود که به توریستها این امکان داده بشود که در بازسازی ارگ بم شریک باشند و هر کدام بتوانند چند آجر را حتی به نام خودشان در قسمتهای عامهنشین ارگ جا بگذارند که این پروژه هم در حال بررسی است. محصول مهم بم، خرمای مضافتی بود که به همه جای دنیا صادر میشد. آیا این خرماها همچنان وجود دارند؟ بله، رطب بم که محصول منحصر به فرد این شهر است در تمام جهان، از طرق مختلف صادر میشود. آن سوالی که فرمودید برای من جالب است، برای اینکه اخیراً با تعدادی از صادرکنندگان بم تماس داشتیم و توانستیم محصولات آنها را به کارخانههای شکلاتسازی اروپا معرفی کنیم. اخیراً یکسری از نمونههای رطب را که دور آنها شکلاتهای بسیار خوشمزه بلژیکی گرفته شده، برای ما فرستادهاند که همان مقدار کم را در اختیار دوستان قرار میدهیم تا بتوانند مزه کنند و ترکیب رطب بم و شکلات بلژیک را بچشند. • سایت امداد بم
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
واقعا ممنون از این هموطن عزیز و از اقای ادیب زاده نازنین.
-- بدون نام ، Dec 29, 2008من متاسفانه هیچ گونه نگاه خوبی به این ماجرا ندارم ، به نظر من اینگونه استفاده ابزاری از آسیب دیدگان بم کار غیر قابل قبولی است. کما اینکه می بینیم ایشان سر و صدا زیاد می کند ولی نهایتا از دادن عدد ارقام دقیق سرباز می زند .
-- یاشار محتشم ، Dec 31, 2008با سلام من بعد از زلزله ٢ بار به بم سفر کردم که سفردومم ٤ ماه پیش بود و هربارکه این شهر را دیدم با تغییرات بسیار محسوس مواجه شدم. من روحیه مردم بم را اجتماعی تراز شهرستان های مشابه در ایران یافتم ,
-- mohammad ، Jan 2, 2009