تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با قاسم شعله‌سعدی درباره شمار بی‌سابقه پرونده‌های قضایی و فساد اداری در ایران

«همه را به گرگ تبدیل کرده‌ایم»

ایرج ادیب‌زاده
Adibzadeh@radiozamaneh.com

در حال حاضر از هر هشت ایرانی، یک نفر در قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران، پرونده دارد.

عباسعلی علیزاده، معاون قوه قضاییه نیز خبر از تشکیل سالانه ۹ میلیون پرونده فساد، کلاهبرداری، قتل، جنایت و دزدی و جرم‌های دیگر داده است و از این شمار بی‌سابقه‌ی پرونده‌ها ابراز نگرانی می‌کند.

رییس دیوان محاسبات کشور هم گفته است پرونده‌های اختلاس، رشوه‌گیری و فساد ۱۳ هزار و ۵۰۰ مدیر متخلف تحت بررسی است.

روزنامه‌های تهران روز شنبه نوشتند ۱۶ مدیر پیشین بانک مرکزی متهم به دریافت رشوه‌های کلان برای گشایش اعتبارات غیر قانونی شده‌اند.

کمی پیش‌تر در یک افشاگری بی‌سابقه، عباس پالیزدار حدود ۵۰ تن از مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی را با اعلام رسمی نام و سمت در ارتباط با مافیای اقتصادی معرفی کرد.

سرانجام ارزیابی سازمان شفافیت بین‌المللی، ایران را در رده صد و چهل و یکم رده‌بندی این سازمان در کنار سومالی، میانمار و عراق، در کنار فاسد‌ترین کشورها از نظر فساد دولتی معرفی کرده است.

همه این آمارهای رسمی را با قاسم شعله‌سعدی، استاد دانشگاه، وکیل دعاوی و نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره‌های سوم و چهارم در میان می‌گذارم:

Download it Here!

این تعداد بی‌سابقه‌ی پرونده برای ایرانی‌ها در قوه قضاییه، یک زنگ خطر نیست؟

این پرونده‌ها لزوماً به معنای پرونده‌های کیفری نیست. این‌ها عمدتاً پرونده‌های حقوقی، یعنی اختلافات مالی، ملکی، مسائل امور حصنی و غیره هستند که مطرح است.

تازه طبق نظر بعضی از قضات و حقوق‌دانان، این آمار ۹-۸ میلیونی که ارائه شده است، به جز پرونده‌هایی است که از دستگاه‌های شبه قضایی مثل شوراهای حل اختلاف است که البته صحت و سقم آن را من نمی‌دانم و در حد شایعه این را شنیده‌ام.

ولی اگر همین ۹-۸ میلیون شامل آن‌ها هم بشود، باز هم نشان از یک فاجعه‌ی اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی در جامعه دارد.

مردمی که در سال‌های اول انقلاب آن چنان با هم مهربان بودند که به طور خودجوش و بدون درخواست، به کمک هم‌نوعان خودشان می‌رفتند، الان به شدت گرفتار شده‌اند و مسائل کیفری خیلی خیلی جدی است. جرایمی الان در کشور واقع می‌شود که هرگز سابقه نداشته است. تعداد قتل‌ها خیلی خیلی بالا است.

طبق آماری که یکی از مسئولان پارسال ارائه کرد، فقط در ۹ ماه، ۱۷۴۰ یا ۱۷۶۰ فقره قتل عمد ثبت شده بوده است که ۷۴۰ یا ۷۶۰ فقره از آن صرفاً با چاقو انجام شده است؛ یعنی فاجعه.

در هیچ جای دنیا چنین اتفاق‌هایی نمی‌افتد و بعضی از جرایمی که هست، واقعاً در هیچ جای دنیا دیگر واقع نمی‌شود. نه تنها خود جرم، بلکه نحوه ارتکابش وحشتناک است: مثل سوزاندن، مثله کردن، بعد از کشتن در چاه انداختن، شکنجه کردن و امثال آن.

لذا این یک زنگ خطر بسیار جدی است که نشان می‌دهد این سیستم ما، سیستمی است که در برنامه‌هایش موفق نبوده است. قرار بود که ما با جمهوری اسلامی مدینه فاضله درست کنیم و گرگ و میش در کنار هم حضور پیدا کنند؛ اما همه را به گرگ تبدیل کرده‌ایم.

پدیده‌هایی مثل اوباش و اراذل که گاه گاهی هم حکومت می‌گوید که این‌ها را گرفتم و در زندان انداختم. مثلاً یک وقت گفته بود ۹-۸ نفری از آن‌ها مانده‌اند. بعد از یک مدتی دیدیم که دوباره اعلام کردند که دویست و خرده‌ای نفر را گرفتیم.

من در یک مصاحبه‌‌ای که در این خصوص مورد سؤال قرار گرفته بودم، گفتم که یکی از کارهای ما تولید اوباش و اراذل است. این گونه نیست که شما فکر کنید فقط افراد خوب این‌جا تولید می‌شوند. اتفاقاً اراذل و اوباش هم با نرخ بالایی در این کشور تولید می‌شوند.

این آمار آمار تکان‌دهنده‌ای است و دلایل متعددی هم دارد. از جمله‌ی آن دلایل، نوعی نافرمانی مدنی است که الان حکومت گرفتار آن است و قوانین آن هم در بسیاری از موارد توسط مردم اجرا نمی‌شود که ما از آن تعبیر نافرمانی مدنی داریم.

در همین مانور نیروی انتظامی که اخیراً برگزار شد و به دنبال آن، حضور بسیجی‌ها را در محله‌ها و جاهای مختلف از چند روز پیش اعلام کردند، در توجیه این تصمیم، مقامات اعلام کرده بودند که مردم قوانین را رعایت نمی‌کنند.

اگر این حرف درست باشد، معنی‌اش همان نافرمانی مدنی است و البته دلایل فنی هم دارد. یعنی یک شکاف بین حاکمیت و مردم وجود دارد.

آن شکاف، شکافی است که تبدیل به عدم رعایت مقرارت می‌شود و علاوه بر آن درگیری بین حکومت و مردم، یک حالت درگیری بین خود مردم به وجود می‌آورد که نتیجه‌ی آن درگیری، افزایش آمار این پرونده‌ها‌ست.

در ارزیابی سازمان شفافیت بین‌المللی، ایران بعد از عراق و سوریه، فاسدترین از نظر سوء استفاده‌ی مسئولان و مدیران از موقعیت دولتی و دستیابی به منافع شخصی است. شما چه نظری دارید؟

واقعیت این است که وقتی در یک کشوری، وزیر کشورش که مسئول برقراری امنیت و آرامش در کشور است، خودش با مدرک جعلی می‌آید و بعد کشف می‌شود. تازه بعد از این‌که کشف می‌شود، داوطلبانه استعفا نمی‌دهد باید حتماً او را برکنار کنند.

به علاوه تعداد دیگری از مقامات، بدون این‌که صلاحیت آن کار را داشته باشند، آمدند و متصدی امر شدند و مقاماتی در بعضی موارد یا توسط خودشان یا بستگان و فرزندانشان به تجارت و رانت‌خواری مشغول شدند و قوه‌ی قضاییه هیچ دخالتی نکرده است. من چند نمونه را می‌گویم.

در همین فرانسه مقامات شرکت توتال به جرم رشوه دادن به مقامات ایرانی در پرونده‌هایی در امور نفتی بازداشت شدند. در نروژ مقامات شرکت استات‌اویل به جرم رشوه دادن به مقامات ایرانی محکوم شدند. اما تا این لحظه هیچ دادستانی در ایران نرفته ببیند که این مقاماتی که رشوه گرفته‌اند، چه کسانی بوده‌اند.

با این‌که آقای احمدی‌نژاد هم از اول دور برداشت که من فاسدین و غیره را افشا می‌کنم و لیستشان در جیب من است، اما تا کنون ندیده‌ایم که نام کسی را اعلام کنند.


قاسم شعله‌سعدی، وکیل دادگستری و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی

طبق شایعات، یک لیستی الان تهیه شده و کسانی که هر کدامشان بیش از صد میلیارد تومان از بانک‌ها و مؤسسات مالی ایران تسهیلات گرفته‌اند و این در حالی است که بسیاری از جوانان ما برای یکی دو میلیون تومان وام ازدواج که می‌خواهند بگیرند، مدت‌ها سرگردان هستند و نهایتاً معلوم نیست که به آن‌ها بدهند یا نه.

همین وزیر فعلی کشور که به دنبال برکناری کردان سر کار آمده است، به سردار میلیاردر معروف است و صحبت است که ثروت نجومی دارد.

البته گفته است که من رانت و تسهیلات نگرفته‌ام. لابد ایشان به طور معجزه این ثروت را به دست آورده است؛ من نمی‌دانم که از کدام طریق.

موقعی که سیستم این گونه می‌شود، طبیعی است که مدیران ۱۳ هزار تا که کم است

گر حکم شود که مست گیرند
در شهر هر آن‌که هست، گیرند

به نظرم بسیار فراتر از این حرف‌ها خواهد رفت و اگر یک قوه‌ی قضاییه مستقلی باشد که بخواهد با این فسادها برخورد کند، آن وقت آمار خیلی وحشتناک خواهد بود.

چندی پیش آقای پالیزدار در دو سخنرانی در میان دانشجویان، دست به افشاگری بی‌سابقه‌ای در دوران ۳۰ ساله‌ی جمهوری اسلامی زد و حدود ۵۰ تن از روحانیون عمده و مقام‌های جمهوری اسلامی را با نام و سمت در ارتباط با مافیای اقتصادی معرفی کرد. سرنوشت این افشاگری و افشاگر آن پالیزدار به کجا کشید؟

ایشان الان در زندان است و سرنوشتش که مشخص است. با این‌که ما حتی به لحاظ مکتبی امر به معروف و نهی از منکر داریم و به دستور قرآن، انسان مطالبی را که می‌داند، نباید کتمان کند که می‌گوید موقعی که شما حقی را می‌دانید، نباید آن را پنهان کنید یا کتمان بکنید و لباس باطل به آن بپوشانید، در واقع در چهارچوب یک تکلیف مذهبی است.

حالا منهای این‌که آقای پالیزدار چه عقایدی دارد، افشای این موارد از نظر من حتی می‌تواند تکلیف شرعی هم باشد. ولی مثل این‌که بحث از این حرف‌ها گذشته است.

من هشت سال نماینده‌ی مجلس بودم. حتی حقوق ماهانه‌ام را نگرفته‌ام. اما همان موقع شورای نگهبان صلاحیت من را رد کرد؛ بدون این‌که هیچ مدرکی ارائه بدهد.

شاید مشکل من این بوده که حقوق و امکانات نگرفته‌ام و رانت‌خواری نکرده‌ام. شاید اگر این کار را می‌کردم، آن وقت مشکل تأیید صلاحیت نمی‌داشتم.

همین وضعیت در قوه‌ی قضاییه‌ی ما هست. همین الان قوه‌ی قضاییه مشکلاتی دارد. از جمله مشکلات قوه‌ی قضاییه، فسادی است که در خود قوه‌ی قضاییه وجود دارد

برای نمونه الان مگر چند مورد اعلام نشده است که مقامات ایرانی در معاملات نفتی رشوه گرفته‌اند؟ آخرینش همین کرسنت در دوبی بود. کدام دادستان در ایران دنبال متهمین رفته است تا این‌ها را پیدا کند و به محاکمه بکشاند؟ از نظر من، این خودش یکی از مصادیق فساد در خود قوه قضاییه تلقی می‌شود.

بنابراین یک کسی که آمده و افشا کرده است. به جای آن‌که بروند با این آقایانی که اموال بیت‌المال را بالا کشیده‌‌اند، برخورد کنند، آمده‌اند این آقا را بازداشت کرده‌اند. دقیقاً قضیه‌ی آقای شهرام جزایری تکرار شده است.

در قضیه شهرام جزایری یک تعدادی از نمایندگان مجلس و مقامات قضایی و غیره، امکانات و پول و تسهیلات از آقای شهرام جزایری گرفته بودند. آن‌ها را محکوم نکردند؛ ولی شهرام جزایری را زندانی کردند.

آن‌هایی که خوردند، جرمشان سنگین‌تر از شهرام جزایری بوده است. چرا یک کسی از آن‌ها سؤال نکرد که آن افراد که هستند و این پول‌ها را به چه مناسبت گرفته‌اند.

این گونه که می‌شود یک مرتبه می‌بینید که مثلاً در سه سال گذشته نزدیک ۲۰۰ میلیارد دلار درآمدهای نفتی بوده است که اصلاً معلوم نشده است که کجا هزینه شده است.

حتی قبلا اعلام شده بود که حدود ۴۶ درصد از درآمدهای نفتی اصلاً وارد خزانه‌ی عمومی کشور نشده است.

این‌ها یعنی فساد؛ یعنی رانت خواری. موقعی که سیستم این گونه ذلیل می‌شود و نمی‌تواند با افراد متخلف خود برخورد کند، همگانی می‌شود و قبح قضیه از بین می‌رود و نتیجه آن این است که شما می‌بینید.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

با تایید همه حرفهای جناب اقای قاسم شعله سعدی .اری فساد در ایران بیداد میکند. در همه سطوح و اقشار جامعه. تعجب من از اینه که ایشون میفرمایندکه چطور مردم که درسالهای اول انقلاب انقدر به هم کمک می کردند حالا اینطور شدند.
اون ایرانیهای اول انقلاب را که ایشان ازشون یاد می کنند همان ایرانیهای قبل از انقلاب هستند که از برکت همین انقلاب حالا به این روز افتادند. پس باید بگم یاد همون ایرانیهای قبل انقلاب بخیر.

-- Angel ، Dec 24, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)