خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «فیلم جنگی ایرانی، ذهنیت انسانی دارد» | |||
«فیلم جنگی ایرانی، ذهنیت انسانی دارد»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comبیست و دوم سپتامبر ۱۹۸۰، ارتش صدامحسین با تجاوز از مرز جنوبی وارد خاک این کشور شد. هدف عراقیها آنطور که خودشان اعلام کردند روشن بود: استقرار در کنار رودخانهی اروندرود که از طرف اعراب شطالعرب نامیده میشود برای آنکه امنیت شهر بصره را تأمین کند. به طور معمول این جنگ نباید بیشتر از ۳۰ روز طول میکشید. اما در واقعیت این جنگ بیش از یکصد ماه طول کشید. در آغاز سالهای ۱۹۸۸ کارخانجات جنگی آلمان، عراق را به تکنولوژی جدیدی مجهز کردند که اجازه میداد ارتش صدامحسین با موشکهای اسکود از ۲۵۰ تا ۹۰۰ کیلومتر خاک ایران، بعد هم تهران، پایتخت ایران را بپیماید و ویران کند. تهران چندین بار با موشکهای عراقی مورد حمله قرار گرفت. این قسمتی از مقدمهی کتاب «سینمای جنگی ایران» نوشتهی آلن برونه، سینماگر و نویسندهی فرانسوی است که نکات مهم آن را در سمیناری در پاریس عرضه داشت. آقای برونه در کتاب و سخنرانیاش به نامهای سینماگران ایرانی که فیلمهای مطرحی دربارهی جنگ یا با مضمون جنگ ایران و عراق ساختهاند، اشاره کرد. رخشان بنیاعتماد و فیلم «گیلانه»، «باشو غریبهی کوچک» از بهرام بیضایی، فیلمهایی از ابراهیم حاتمیکیا، ملاقلیپور و دیگران که هر کدام به نوعی به روایت جنگ عراق و ایران با گذر از سینمای جنگی ایران پرداختند. آلن برونه در این کتاب، به حملات موشکی عراق به تهران و نیز به حملهی فاجعهبار هواپیماهای عراقی به حلبچه پرداخته که ظرف دو دقیقه، پنج هزار نفر کشته شدند. که دو هزار و هشتصد نفر آنها کودکان زیر سه ساله بودند. آلن برونه به این فاجعه «هیروشیمای کوچک» نام داده است. با آلن برونه، سینماگر و نویسندهی فرانسوی گفت و گو کردهام.
هدف شما از پرداختن به موضوع سینمای جنگی ایران چه بود؟ موضوع جنگ بین ایران و عراق در فرانسه زیاد شناخته نشده است. توضیحات کاملی راجع به این جنگ وحشتناک دادهام. از اول ۱۹۷۵ شروع کردم، با صدامحسین صحبت کردم، بعد حمله به ایران توسط ارتش عراقی و ادامهی این جنگ بقیهی هشت سال، مخصوصاً دربارهی دفاع مقدس صحبت کردم. به شجاعت و هماهنگی بین پاسداران و ارتش ایران و بسیجیها اشاره کردهام.
نگاه شما به سینمای جنگی ایران چه بود؟ نقش خیلی بزرگی بود. بنیاد فارابی تصمیم گرفت صنعت سینمای جنگی مثلاً با آقایان آوینی، ملاقلیپور، حاتمیکیا و چند کارگردان بزرگ دیگر بود، بسازد. نشانهی خوبی از جنگ برای مردم ایران بود. اینکه چگونه سربازان ایران در جبهه میجنگیدند. شما سینماگر هستید و سالها در سینما کار کردید و فیلم ساختید. اصولاً سینمای جنگی ایران چقدر قابل عرضه به دنیاست؟ چقدر ارزش دارد؟ برای من یکی از بهترین سینماهای جنگ است. نه فقط نبرد و بمباران. چون ذهنیت کارگردانان ایرانی و فیلمسازان ایرانی، انسانی بود. خیلی ارزش داشت. مثلاً «باشو»ی بیضایی، «جایی برای زندگی» یا «آژانس شیشهای»، خیلی مهم بودند. الان، یک فیلم جنگی به نام «فرزند خاک» است که برای من یک شاهکار است. اولین فیلم آقای آهنگر، یک شاهکار است. نباید فراموش کرد که بهترین کارگردان زن ایران، سرکار خانم بنیاعتماد که به اعتقاد من یکی از بهترین کارگردانان دنیا محسوب میشود، یک فیلم فوقالعاده راجع به جنگ تحمیلی به اسم «ننه گیلانه» ساخته که بعداً «گیلانه» شد.
شما گفتید ۲۵۰ فیلم دربارهی جنگ ساخته شده است. شاید بیشتر. بله، در حالی که مسوولان سینما همچنان میگویند هنوز دربارهی جنگ ایران و عراق روایت کاملی حکایت نشده است. چرا، در ایران فیلم جنگی میسازند. فیلم «فرزند خاک» حدوداً یک سال پیش ساخته شده است. نه، منظور من این است که شما هم عقیده دارید هنوز جا دارد که فیلمهایی دربارهی جنگ ساخته شود؟ فکر میکنم مردم نباید فراموش کنند کشور صدامحسین به ایران حمله کرده است. خوشبختانه صدامحسین رفته است اما جوانان نباید فراموش کنند همین میتواند دوباره اتفاق بیفتد. تجربهی جنگی اینگونه است. ایران همیشه توسط دیگران مورد حمله خواهد بود. آقای برونه، فیلمهایی که از جنگهای دوم بینالمللی و جنگ اول بینالمللی در اروپا و آمریکا ساخته میشود، بیشتر زشتی جنگ را نشان میدهد. مثلاً فیلم جنگی آمریکایی، فرانسوی یا آلمانی، زشتی جنگ را نشان میدهند ولی ۶۰ سال است که از جنگ جهانی دوم گذشته است. اما از جنگ ایران و عراق فقط ۲۰ سال گذشته است.
فکر میکنید هنوز کهنه نشده است؟ خوشبختانه، فیلم جنگی ایران همیشه ذهنیت انسانی داشت. شما اشارهای هم به فیلمهایی که با عنوان جنگ مقدس ساخته شده است، کردید. فیلم جنگ مقدس زیاد ساخته شده است. آقای حاتمیکیا و آقای ملاقلیپور در این باره فیلم ساختهاند. به آن حملهی شیمیایی عراق اشاره کردید. پنج هزار نفر در چند دقیقه کشته شدند و به آن «هیروشیمای کوچک» لقب دادید. به عقیدهی من، یکی از وحشتناکترین حملات به کشور ایران بود. ۷۰ هزار نفر در حلبچه ساکن بودند و متأسفانه در دو دقیقه توسط هواپیمای جنگی ساخت فرانسه و بمب شیمیایی بمباران شده و پنج هزار نفر کشته شدند که دو هزار و هشتصد کودک زیر سه سال بودند. برای همین است که میگویم حلبچه، «هیروشیمای کوچک» است. متأسفانه هیچ کشوری در کل دنیا به ایران کمک نکرد. شما به عنوان سینماگری که سینمای ایران را هم در فرانسه معرفی میکنید، هیچکدام از فیلمهای جنگی ایران را برای اکران عمومی در فرانسه معروفی کردید؟ دقیقاً ۱۰ روز قبل از نوروز، یک فستیوال در فرانسه بین ۳۰ تا ۴۰ فیلم ایرانی را به نمایش میگذارد و از این ۴۰ فیلم چند فیلم جنگی خواهد بود، مثل فیلم حاتمیکیا «از کرخه تا راین»، «آژانس شیشهای» و «میم مثل مادر» و فیلم آقای آهنگر «فرزند خاک». این فیلمها را شما انتخاب کردید؟ بله آنها را دیدهام و به عقیدهی من شاهکار است. شاهکارهای بزرگی است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
رادیو زمانه/ واقعا شما حرفهای این شخص که برای سفارت اسلامی کار می کند قبول دارید؟
-- حسین طاهری - پاریس ، Dec 12, 2008چه خوب که بالاخره یک نفر- که اتفاقا"روشنفکر و هنرمند هم هست - از آن طرف دنیا پیدا شد که مظلومیت و شجاعت بی بدیل فرزندان ایران را درآن جنگ کثیف نشان بدهد. روشنفکران خودمان که از ترس تکفیر و "عامل جمهوری اسلامی" خوانده شدن هنوز لام تا کام حرف نزده اند. چه در بحبوحه جنگ و فداکاری چه حالا که آب ها از آسیاب افتاده. البته شاید حالا که یک روشنفکر اروپایی به این مقوله پرداخته نطق ها باز شود. آخر روشنفکران ما از اولش هم عادت نداشتند بدون اجازه آن طرفی ها جیک بزنند!!
-- نسرین ، Dec 13, 2008نظریات ایشان را کاملأ قبول دارم اما احتیاج به توضیح است که حلبچه در خاک کردستان عراق واقع است و در چند کیلومتری مرز ایران.
-- پروانه ، Dec 13, 2008آقای حسین طاهری خوشحال خواهیم شد مدارک همکاری مسیو برونه را ارائه دهید تا زمانه چاپ کند. تنها ایرادی که شما می توانید به ایشان بگیرید اینکه عاشق ایرانست و برای معرفی سینمای ایران به فرانسوی هاتلاش بسیار کرده در این باره کتاب نوشته و فیلم ساخته. فکر می کنید سفارت مربوطه برایش اهمیت دارد سینمای ایران.انصاف چیز خوبی است. ایرج ادیب زاده
-- ایرج ادیب زاده ، Dec 13, 2008آقای حسین طاهری عزیز
-- صدف فراهانی ، Dec 13, 2008کجای حرفهای این آقا غلط بود؟ چه فرقی می کنه که چه کسی این حرفها رو میزنه ؟
***
ممنون از آقای ادیب زاده برای این مصاحبه. ای کاش یه مقاله در شرح این کتاب هم می نوشتید که ما که دسترسی به این کتاب نداریم (اگر هم داشته باشیم زبان فرانسه بلد نیستیم!) کمی بیشتر از محتویاتش بدونیم.
دوست گرامی صدف خانم فراهانی کتاب ایشان همانطور که در دست آقای برونه می بینید آماده چاپ است وقتی چاپ شد به آن مناسبت در باره ی محتویات آن گفت و گویی با نویسنده خواهیم داشت . با سپاس فراوان از شما ایرج ادیب زاده
-- ایرج ادیب زاده ، Dec 13, 2008Thank you very much Mr.Adibzadeh. That was great!
-- me ، Dec 13, 2008موضوع اینه که روشنفکران فرانوسوی بدجور دل در گرو انقلابهای جهان سومی و مبارزاتش دارند. مثلا همین میشل فوکو. چه تمجیدهایی که از انقلاب 57 نکرده است. این اپیدمی در بین فرانسویان خیلی شایعه.
اما حقیقت اینه که ما در جنگ مظلوم بودیم. حتی اگه رهبری و حاکمیت ظالمی هم در آن زمان داشتیم اما نمیشه کتمان کرد که عراق با سلاح حمله کرد ایران با گوشت بدن دفاع کرد.
لعنت به جنگ و جنگ افروزان.....
-- علیرضا ، Dec 14, 2008mr, adibzadeh, - shoma az sefarat eslam dar paris soual konid dar bareh in agha, bé shoma khahand goft- taheri .
-- بدون نام ، Dec 14, 2008