«سارکوزی هم دارد اشتباه بوش را تکرار می‌کند»

ایرج ادیب‌زاده

وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران با احضار سفیر فرانسه در تهران نسبت به سخنان نیکولاس سارکوزی، رییس جمهوری فرانسه اعتراض کرده و معاون وزارت امور خارجه این‌گونه سخنان را رعایت نکردن شئون نزاکت دیپلماتیک توصیف کرده است.

در این مورد با آقای علی کشتگر، فعال سیاسی در پاریس، گفت و گو کرده‌ام.

آقای کشتگر، سخنان آقای سارکوزی آن‌هم در روز سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ببینید، بسیاری از مطالبی را که رییس جمهور فرانسه در مورد احمدی‌نژاد و یا سیاست‌های جمهوری اسلامی گفت، درست است.

نمی‌توان منکر آن شد. حرف‌های بسیار درستی است. ضمن این‌که یک نکته که اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد آن است‌که اساساً گروه حاکم در ایران، یعنی احمدی‌نژاد به عنوان یکی از مهره‌های گروه امنیتی ـ نظامی که آقای خامنه‌ای آن‌ها را در قدرت برکشیده و رهبری می‌کند‌، مرتباً در سال‌های گذشته سیاست تحریک اسراییل را ادامه داده‌اند.

آن‌ها از این طریق سعی می‌کنند، هم در کشورهای عربی به حساب جوامع مسلمان، جای پای محکمی پیدا بکنند، هم به این امیدند که روزی اسراییل یک حمله‌ی هوایی به تجهیزات هسته‌ای ایران بکند، تا از آن بهره‌برداری بکنند.

علی کشتگر، فعال سیاسی در پاریس

می‌دانند هم برای افزایش سرکوب در داخل و به حاشیه راندن کامل رقبای خودشان در نظام حاکم و هم پیش‌برد مقاصد خودشان در منطقه، از چنین حمله‌ای سود بیشتری عایدشان می‌شود تا زیان.

بنابراین این نکته که آقای سارکوزی به دلیل دشمنی احمدی‌نژاد با اسراییل و شعارهای احمدی‌نژاد، می‌گوید من حاضر نیستم با این‌ها مذاکره بکنم یا دست این‌ها را بفشارم، این اشتباه و ادامه همان سیاست آقای بوش است که شکست خورده است‌.

تنش‌زدایی همواره با نظام‌های استبدادی به نفع جنبش‌های دموکراتیک در داخل کشورها تمام می‌شود و بهانه را از هیأت حاکمه می‌گیرد که همه چیز را به گردن دشمن خارجی بیاندازند و بی‌لیاقتی‌های خودشان را در عرصه اقتصادی پنهان بکننند و سرکوب را ادامه بدهند.

نظام حاکم برای پیش بردن مقاصد خودش، همیشه سعی کرده یک دشمن خارجی را در ایران علم کند و آقای سارکوزی با این صحبتی که کرده که حاضر نیست مذاکره کند، تا اندازه‌ای در این دام افتاده است.

در حالی که مثلاً اگر آقای باراک اوباما پیشنهاد مذاکره مستقیم به ایران می‌دهد و در آینده چنین مذاکراتی باشد، به‌هیچ‌وجه به این معنی نیست که آقای اوباما می‌خواهد منافع ملی آمریکا فراموش بشود یا اهداف آمریکا در منطقه را فراموش کرده است.

بلکه کسانی مثل باراک اوباما و یا مشاورین ایشان به این نتیجه رسیده‌‌اند که مذاکره با جمهوری اسلامی می‌‌تواند برگ برنده‌ای برای زیر فشار قرار دادن این نظام‌ها و تنش‌زدایی باشد که در کل به زیان استبداد تمام می‌شود.

آقای کشتگر، آقای احمدی‌نژاد حتا در ماه‌های اخیر بارها از سوی رهبر جمهوری اسلامی، آیت‌الله خامنه‌ای مورد حمایت قرار گرفته است.

احمدی‌نژاد برکشیده‌ی آقای خامنه‌ای است، اعمال نفوذ ایشان از طریق بسیج بود که احمدی‌نژاد را از صندوق‌ها بیرون آورد.

سیاست‌های اقتصادی احمدی‌نژاد که جمهوری اسلامی را با بزرگ‌‌ترین بحران اقتصادی دوران حیات خودش روبه‌رو کرده و با درآمد‌‌های عظیم نفتی که داشت، جامعه را با یک تورم و بحران اقتصادی بی‌سابقه روبه‌رو کرده است، همه سیاست‌های آقای خامنه‌ای است که احمدی‌نژاد پیش برده است و در واقع خالی کردن پشت احمدی‌نژاد یک عقب‌نشینی برای آقای خامنه‌ای است.

درون جمهوری اسلامی به خصوص درون جناح راست حاکم، چه در مجلس، چه در مجلس خبرگان، چه در شورای تشخیص مصلحت، چه در جامعه‌ی روحانیت مبارز، چه میان مدرسین حوزه علمیه قم، همه جا شدیداً با احمدی‌نژاد مخالفت می‌شود و از طریق مخالفت با سیاست‌‌های اقتصادی یا خارجی احمدی‌نژاد، به نوعی با خود آقای خامنه‌ای مبارزه می‌شود.

بسیاری از عقلای جناح راست حاکم فکر می‌کنند پیشبرد این سیاست‌ها می‌تواند به نابودی خود جمهوری اسلامی منجر شود، یا این‌که حداقل خود روحانیونی که منافعی دارند کنار گذاشته بشوند.

به همین دلیل، مبارزه و مخالفت علیه احمدی‌نژاد مرتباً اوج می‌گیرد و این سنگری است که اگر سقوط بکند یعنی احمدی‌نژاد، خود خامنه‌ای تضعیف می‌شود.

به همین دلیل است که آقای خامنه‌ای با تمام قدرت از احمدی‌نژاد دفاع کرده است و مجبور است که دفاع بکند. ولی به اعتقاد من، وضع طوری نیست که او بتواند مجدداً احمدی‌نژاد را برای دوره چهار ساله‌ی دیگر به ریاست جمهوری برساند.

به‌ویژه با توجه به اختلافات شدیدی که درون جناح راست است، اگرچه فعلاً آقای خامنه‌ای این را می‌خواهد که برای دوره چهار ساله‌ی دیگر هم احمدی‌نژاد را بیاورد.

آقای کشتگر، آخرین پرسشم درباره سفر آقای متکی، وزیر امور خارجه به پاریس است‌. که از سوی همتای فرانسوی‌اش‌، برنارد کوشنر به کنفرانس افغانستان در پایتخت فرانسه دعوت شده است و با وجود سخنان سارکوزی نسبت به رهبران جمهوری اسلامی، تاکنون مخالفتی نکرده است. عقیده‌ی شما در‌باره این سفر چیست؟

متکی و احمدی‌‌نژاد هر دو برگمارده آقای خامنه‌ای هستند و یک سیاست را پیش می‌برند. این‌که فرانسه دست متکی را بفشارد و بگوید دست ‌احمدی‌نژاد را نمی‌فشاریم، معنی ندارد.

این یک سیاست است و هر دوی آن‌ها در کل هیأت حاکمه‌ی ایران وزن کم و بیش مساوی دارند. ما که رییس جمهور به معنای واقعی آن نداریم، همه کاره آقای خامنه‌ای است و این‌ها هم پیش‌برنده سیاست‌های ایشان هستند.

بنابراین فکر می‌کنم اولاً این دعوت مغایر با حرف‌هایی است که خود آقای سارکوزی زده است‌، دوم این‌که اگر این دعوت از طرف ایران پذیرفته بشود خوب است و به پایین آمدن تنش‌‌ها کمک می‌کند و می‌تواند منجر به مذاکرات مستقیم بیشتری بین ایران و اروپا و بین ایران و آمریکا هم که قرار است انجام بگیرد، بشود.

به نظر من، به این ترتیب این دعوت به بیرون آوردن یک بهانه‌ی مهم، یعنی آن دشمن خارجی که نظام صحبتش را می‌کند که از آن بهره‌بردای ‌کند، کمک خواهد کرد.

مسأله دیگر این‌که جمهوری اسلامی به هر حال یکی از آکتورهای مهم در منطقه است. اگر قرار باشد در مورد مسأله افغانستان، در جنگ علیه طالبان، فعالیت‌هایی به وجود بیاید و پیش برود، یعنی سیاست‌‌های کنونی که می‌خواهند طالبان را به عقب برانند و بیشتر نیروهای نظامی، همان‌طوری که آمریکا‌یی‌ها می‌خواهند، متوجه آن منطقه بشود، فکر می‌کنم دعوت از جمهوری اسلامی و تلاش برای این‌که جمهوری اسلامی هم همکاری بکند با توجه با این‌که می‌دانیم تضاد بین جمهوری اسلامی و طالبان همیشه زیاد بوده است، بنابراین این دعوت امر مفیدی است.