خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «اینترنت، ابزار براندازی و انقلاب مخملی» | |||
«اینترنت، ابزار براندازی و انقلاب مخملی»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comهفتهنامهی «صبح صادق»، ارگان دفترسیاسی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران با نامگذاری جدید «امپریالیسم اینترنتی» روی شبکهی جهانی وب، اینترنت را ابزار براندازی و انقلاب مخملی در ایران توصیف کرده است و در تصویر هراسآوری مدعی شده است دولت آمریکا با ابزارهای دیپلماسی که اینترنت بخش اصلی آن است و با رادیو و تلویزیونهای بینالمللی و فارسیزبان و خبرگذاریهای مهم جهان برای ایجاد انقلاب مخملی در ایران تلاش میکند. برای اطلاع بیشتر در مورد این ابزار براندازی و انقلاب مخملی به توصیف سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به سراغ آقای هوشنگ اسدی، روزنامهنگار و یکی از اعضای هیات سردبیری «روزآنلاین» می روم که از سوی سپاه پاسداران یکی از ابزار انقلاب مخملی معرفی شده است.
آقایاسدی، اینترنت که مشهورترین وسیلهی ارتباطی قرن بیست ویکم در جهان است و جهان را دگرگون کرده است، چگونه در جمهوری اسلامی ابزار براندازی معرفی میشود؟ ببینید این اسمگذاری تازه است. خود این موضوع ۳۰ سال است که تکرار میشود، یعنی از روزی که جمهوری اسلامی بوجود آمده است به دلایلی که کاملاً روشن است خودشان را مرتب و مدام و هر لحظه در معرض براندازی میبینند. پیش از این کیهان به این موارد اسم «ناتوی» فرهنگی داده بود. حالا ناتو گسترش پیدا کرده و به امپریالیسم تبدیل شده است. خاطرم هست که اوایل انقلاب هر کس منتقد و مخالف بود و در خانهاش فکس داشت اگر دستگیرش میکردند، فکس دستگاه جاسوسی محسوب میشد. هر چقدر که جلوتر آمدیم و رسانههای جمعی در مسیر تکنولوژی قویتر و مدرنتر و کارآمدتر شدهاند، تکتک اینها به وسیلهی براندازی تبدیل شدهاند تا حالا که رسیدهایم به اینترنت که با این وسعت جهانی در حال کار کردن است. حالا اگر فردا هم دستگاه دیگری به این اضافه شود آنهم یک اسم جدیدی خواهد گرفت وبنام دستگاه براندازی خوانده خواهد شد. برای اینکه به هر حال جمهوری اسلامی نیاز دارد که یک دشمن خارجی داشته باشد و این دشمن خارجی طبیعتاً یکسری عوامل دارد. با تفکر امنیتی خیلی راحت اینها را کنار هم میگذارند و اسم میبرند. اگر شما دقت کنید رسانههایی که در این مطلب از آنها نام برده شده است ایرانی هستند اما عموماً نقطهنظرات متفاوتی با هم دارند. بسیاری از اینها با آمریکا مخالف نیستند، بعضیها مخالف مشروطند و بعضیها مخالفند. حالا چگونه میتوان همهی اینها را زیر یک سقف جمع کرد و این نام را به آنها داد، فقط از یک دیدگاه امنیتی و یک تحلیل ساختگی بوجود میآید که اگر لازم شد من میتوانم زمینههای آن را عرض کنم. در حال حاضر مقامات جمهوریاسلامی اعلام کردهاند که ۵ میلیون سایت اینترنتی فیلتر شده است و چندین وبلاگنویس هماکنون در زندان به سر میبرند که آخرین آنها خانم شهنازغلامی بود که همین چند روز پیش دستگیر شد. این درست است، اما قضیه خیلی وسیعتر است. ببینید حکام فعلی و دولت در واقع نمایندهی یک بخش اقلیت جامعهی ایران هستند که تفکر طالبانی دارند. تفکر طالبانی در اصل و بنیاد خودش با جامعهی مدنی، دنیا و جهان نو مخالف است. حالا در افغانستان طالبان در شرایط اجتماعی سیاسی بودند که میتوانستند حمله کنند، بکشند و تلویزیونها را دار بزنند در خیابانها و مجسمهی بودا را منفجر کنند؛ چون ایران خیلی کشور پیشرفتهتر است و جامعهی مدنی وسیعتری دارد، به صورت کودتای خزنده قدم به قدم پیش میروند. مطبوعات را از بین میبرند، رسانهها و اینترنت را از بین میبرند.
هدف این است که در واقع جامعهی مدنی ایران را جوری ریشهکن کنند که در داخل ایران نیز هیچ رقیبی برای حاکمان کنونی ایران باقی نماند. ارگان سپاه پاسداران برای جلوگیری از این انقلاب مخملی از خانوادهها خواسته است که فرزندان خود را با طرح دلایلی چون نگرانی از ویروس اینترنتی از پرداختن به اینترنت یا کلیک کردن روی هر مطلبی باز بدارند. در همین حال همین دفتر سیاسی سپاه از راهاندازی ۱۰ هزار وبلاگ برای ۱۰ هزار پایگاه بسیج خبر داده است. حوزهی علمیهی قم هم از حضور ۲۰۰۰ طلبهی وبلاگنویس خبر داده است. الان تمام سیستم حکومت ما از اینترنت به وسیعترین وجه استفاده میکند. دانشگاههایی که در قم هستند، چه آنهایی که سنتیتر بودند و چه آنهایی که مدرنتر هستند، مثل مدرسهی مفید، به طور کلی تمام سیستمشان کامپیوتری است. چه به صورت کتابهای مرجع که در کامپیوتر درآوردهاند و غیره، به هر حال یک سیستم بسیار بسیار پیشرفتهی کامپیوتری دارند. همانطور که میدانید بسیج و سپاه و تمام نمایندگان مجلس میتوانند از اینترنت بدون فیلتر استفاده کنند. بنابراین اینترنت هم مثل هر دستگاه دیگری برای کسانی که سرنوشت مملکت ما دست آنها است برای خودیها مجاز است و اگر غیر خودی از آنها استفاده کند وسیلهی براندازی نرم و سخت و القاب دیگر خواهد بود. گزارش سپاه پاسداران همچنین بودجهی تعیینشده از سوی پارلمان هلند را که برای حمایت از تکثر رسانههای فارسی، تاسیس سایت، رادیو، تلویزیون و وبلاگ در نظر گرفته شده است را تلاش در راه براندازی جمهوری اسلامی و توسعهی وبلاگهای ضد دینی و ضد ایرانی معرفی کرده است. بله. این هم بخشی از همان نگاه امنیتی به دنیا است. چون آقایانی که در ارگان سپاه و روزنامهی کیهان متمرکزند همهی مسایل را امنیتی میبینند. در مورد «روزآنلاین» همانجور که NGO غیر دولتی تیفوس هم نوشته است، بودجهی بسیار ناچیزی به «روز» تعلق گرفته است که اصلاً ربطی به پارلمان هلند ندارد. بودجه برای گسترش حقوق بشر است و «روز» هیچگاه دیدگاه ضد دینی و براندازی از این قبیل که آقایان میگویند نداشته است. «روز» یک سایت اینترنتی و یک روزنامهی الکترونیکی است که هدفش گسترش آزادی بیان در ایران است و هیچکدام از این رسانههایی که نام بردهاند ضد ایرانی نیستند. ما همه عاشق ایرانیم. ما تلاش میکنیم به جای اینکه سرزمین ما که عقب مانده و به قرون وسطی برگردد، به دنیای معاصر پیوند بخورد و تمام کسانی که در ایران هستند با تمام علایق و سلیقهها، حتا همین آقایان حزبالله و حاکمان در چارچوب قانون اساسی و در چارچوب گفتمان دموکراسی حضور داشته باشند. و حرف آخر را رای مردم بزند و ایران بتواند به عنوان کشور قدرتمندی که حداقل میتواند تاج آسیا باشد از این وضعیت قرون وسطایی بیرون بیاید. آنهایی هم که این اتهامات را مینویسند میدانند که این اتهامات پایه و اساسی ندارد. همانطور که شما گفتید بهانهای است برای اینکه بتوانند سرکوب را بیشتر کنند، اینترنت را ضعیفتر کنند و این را از بین ببرند که البته قادر به این کار نخواهند بود. جهان معاصر اینقدر گسترده است و کاربران اینترنتی در ایران آنقدر پرتعداد هستند که فقط میتوانند فضای اینترنتی را از ایران قطع کنند که این هم طبق قوانین بینالمللی امکانپذیر نیست و به اصل سیستم حکومتی خودشان هم لطمه خواهد دید.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
با سلام
-- مهدی ، Nov 20, 2008اینگونه ابراز نظرات را باید ریشه یابی کرد بی شک اینگونه مواضع حساب شده است همنطور که در مصاحبه هم آمده بود الان در بیشتر پایگاه ها و برنامه های بسیج و سپاه از اینتر نت در سطح وسیع استفاده می شود .ولی آنچه با ید بدان توجه داشت این است که آنقدر دایره خودی را تنگ کرده اند که هر کاربری که به حکومت انتقاد ونه فحاشی آن را بر انداز قلمداد می کنند .
شکی نیست که فرهنگی که از "تهاجم" به خود وحشت دارد، عین "بی فرهنگی" است. نمی گویم فرهنگ "ضعیف" بلکه تاکید دارم که عین "بیفرهنگی" است. جمهوری اسلامی و در راس آن علی خامنه ای که سالهاست فوبیای "تهاجم فرهنگی" و "دشمن" گرفته اند در حقیقت به بیفرهنگی و عدم توانایی مجموعه خویش بر ایجاد توانایی فرهنگی اعتراف می کنند. پی گیران خبرهای سیاسی میهن به خاطر دارند که چگونه علی خامنه ای با تکیه بر همین تئوری تهاجم فرهنگی، زمینه چین قتلهای زنجیره ای نویسندگان و روشنفکران و دگراندیشان شد. نگاهی به وضعیت فرهنگی مردم ایران (مثلا شاخص کتاب خوانی یا تولیدات فرهنگی و هنری) و نیز وعیت اخلاقی جامعه (آمار جرایم مختلف و خشونت و ...) به خوبی حاکی از ضرباتی است که حکومت جمهوری اسلامی بر پایه های فرهنگ ایرانی زده است. سران بی فرهنگ و عقب مانده ای که الگوی فرهنگی شان زندگی 1400 سال پیش اعراب بدوی باشند، نتیجه ای بهتر هم نخواهند داشت. به زعم من باید این اعترافات عمال شبه نظامی و سران جمهوری اسلامی مبنی بر "تهاجم فرهنگی اینترنتی" و "براندازی نرم" را از زاویه نبود فرهنگ سازنده در بطن این رژیم و نیز ناپایداری ساختار پوسیده آن پس از 30 سال تحلیل نمود.
-- لونا ، Nov 20, 2008نشان می دهد اگر خاتمی سر کار نیامده بود هنوز در ایران اینترنت نداشتیم و خبری هم از همین جامعه ی مدنی کوچک مجازی نبود
-- هادی ، Nov 21, 2008سحر پایان تاریکیسیت و
-- رضا ، Nov 22, 2008این دیری نمیپاید.