تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه و از فعالان محیط زیست در تهران

تهران، یک پارکینگ بزرگ

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

سازمان ملل متحد با هشدار نسبت به آلودگی هوا در سراسر جهان، ۱۳ شهر جهان را از نظر آلودگی، از خطرناک‌ترین‌ها توصیف کرده است که تهران یکی از این خطرناک‌ترین شهرها برای زندگی با هوای سمی، پر دود و غبار و آمیخته با مواد شیمیایی است.

در گزارش سازمان ملل آمده است که غباری قهوه‌ای رنگ که گاه ضخامت آن به بیش از یک مایل هم می‌رسد، آسمان تهران، پایتخت ایران را پوشانده است.

از سوی دیگر مقامات رسمی در جمهوری اسلامی گفته‌اند آلودگی هوای تهران نسبت به سال پیش سه برابر بیشتر شده و هر سال بیش از ۱۰ هزار نفر بر اساس آلودگی هوا جان خود را در تهران از دست می‌دهند.

در همین رابطه با دکتر اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه و از فعالان محیط زیست در تهران گفت و گو کرده‌ام.

Download it Here!

آیا شما به عنوان یک فعال محیط زیست، وضعیت آلودگی تهران را خطرناک‌تر از هشدار سازمان ملل و آمار تلفات مقام‌های رسمی در ایران می‌دانید؟

کاملاً همین‌طور است. باعث تاسف است که ما در تهران شاهد یکی از آلوده‌ترین هواها در بین شهرهای بزرگ جهان هستیم.

تهران، به عنوان یکی از ۱۳ شهر آلوده‌ی جهان انتخاب شده و این مساله تازه‌ای نیست. ولی وقتی از زبان سازمان ملل عنوان می‌شود واقعاً شدت و وخامت اوضاع را می‌رساند.

می‌دانیم همه ساله تعدادی از هم‌شهری‌های ما از بین می‌روند و یا به بیماری‌های ریوی و دستگاه تنفس مبتلا می‌شوند که به خاطر همین آلودگی هوا است.

ولی این ۱۰ هزار نفر به راستی گویای کسانی نیست که از این آلودگی هوا آسیب می‌بینند. اگر سری به مطب پزشکان متخصص بیماری‌های ریوی و دستگاه تنفسی بزنید، آن‌وقت عمق فاجعه را بیشتر احساس خواهید کرد.

به خصوص در افراد مسن که برخی از روزها، اساساً به خاطر آلودگی هوا، اجازه نخواهند داشت از منزل خارج بشوند.

فرض کنید این هوا با ریه‌ی کودکان ما چه می‌کند. وضع بسیار وخیم‌تر از آن چیزی است که از سوی دولت ما عنوان می‌شود.


دکتر اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه و از فعالان محیط زیست

آقای دکتر کهرم، عوامل این آلوده شدن هوا را در چه می‌دانید؟

در سطح تهران دو میلیون و هشتصد هزار اتومبیل داریم که فقط ۳۰ درصد از این‌ها طبق آماری که به ما رسیده، معاینه‌ی فنی می‌شوند.

دیگر این‌که حدود سه میلیون موتور‌سیکلت در سطح شهر وجود دارد. موتور‌سیکلت‌ها چون موتورهای دو زمانه دارند، بنزین را با روغن مصرف می‌کنند و دود بسیار غلیظی از این‌ها بیرون می‌آید.

در نتیجه این موتور‌سیکلت‌ها به هیچ عنوان زیر بار هیچ‌گونه معاینه‌ی فنی نرفته‌اند. به تازگی دارند اقداماتی می‌کنند و می‌گویند مجبور هستیم، این موتور‌سیکلت‌ها را مانند اتومبیل‌ها معاینه کنیم.

اما تا جایی که بنده می‌دانم اگر به همین کندی پیش برویم، شاید ۱۰، ۱۵ سال طول می‌کشد تا مثلاً ۸۵ یا ۹۰ درصد از وسایل نقلیه‌ی ما در تهران معاینه‌ی فنی بشوند.

در این صورت ملاحظه بفرمایید انواع و اقسام آلوده‌کننده‌ها از اتومبیل‌های بسیار قدیمی، ۳۰، ۳۵ ساله که در سطح تهران با مصرف بنزین بسیار بالا در حرکت هستند، وارد هوای تهران می‌شود.

همچنین کارخانه‌هایی مانند پالایشگاه‌های نفت در جنوب تهران یا کارخانه‌های صنایع نظامی، تن‌ها سرب را به حلق خلق‌الله می‌فرستد.

مساله دیگر، وضعیت جغرافیایی تهران است که داخل یک کاسه قرار گرفته است. اطرافش کوه البرز است و جریان هوا نمی‌آید تا این آلودگی‌ها را ببرد و باد غالب که از شرق به غرب است، توانایی حرکت دادن این‌ها را ندارد.

از طرف دیگر، فضای سبز که در واقع تامین‌کننده‌ی هوای پاک و اکسیژن است به اندازه کافی در تهران وجود ندارد. در سال های اخیر هر چه باغ و بستان بوده تخریب شده و تبدیل به آسمان‌خراش و ساختمان و ویلا شده است.

در نتیجه، وقتی مجموع این عوامل را در شهری مانند تهران که حدود ۱۰ میلیون جمعیت دارد، با هم مخلوط بکنید، می‌بینید به راستی هوا نفس‌کُش و غیر قابل استفاده خواهد شد.

چشم‌انداز شما به عنوان استاد دانشگاه و از فعالان محیط زیست، نسبت به آینده‌ی این شهر که روز به روز هم جمعیت آن بیشتر و گسترده‌تر می‌شود، چیست؟

روزی ۸۰۰ اتومبیل در تهران شماره‌گذاری می‌شود. از طرفی تعداد موتورهایی که توسط کمپانی‌ها و شرکت‌ها در ایران ساخته می‌شود و روانه‌ی خیابان‌ها و کوچه‌های ما می‌شود، از دست ما خارج است و تعدادشان را نداریم.

در نتیجه، اگر به همین صورت پیش برود و تعداد اتومبیل‌ها آن‌قدر زیاد شود که به قول مردم، تهران تبدیل به یک پارکینگ بزرگ شود، در این صورت چشم‌انداز، بسیار تاریک و تیره خواهد بود.

تهران به عنوان شهری که در گذشته دارای آب و هوای مساعد بوده و به همین دلیل به عنوان پایتخت انتخاب شده، دارد این جذابیت‌ها را از دست می‌دهد.

از طرف دیگر، یک شهروند تهرانی مجبور است به طور متوسط، روزی سه ساعت پشت ترافیک باشد. به قول معروف وای به حال شهروندان تهرانی که یک نمه هم باران بیایید که در این صورت ترافیک خیلی شدید خواهد شد.

این است که اگر با همین سیستم پیش برویم با کمال تاسف چشم‌انداز بسیار تیره و تار خواهد بود. مگر آن‌که اقداماتی را مشابه راهکارهای کشورهای بزرگ دنیا که با این معضل درگیر بودند، در پیش بگیریم.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)