تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر فرهنگ ‌مهر، نویسنده‌ و استاد دانشگاه بوستون آمریکا

«باید چه با مخالف و چه با موافق حرف زد»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

به ابتکار انجمن توسعه و تجدد در پاریس دکتر فرهنگ ‌مهر، نویسنده‌ی چندین کتاب پیرامون فرهنگ ایران و به‌ویژه آیین زرتشتی، رییس پیشین دانشگاه پهلوی شیراز و استاد دانشگاه بوستون آمریکا با حضور گروهی از ایرانیان این شهر درباره‌ی فرهنگ و ویژگی فرهنگی ایرانیان صحبت کرد.

دکتر فرهنگ‌ مهر در این سخنرانی از کتاب‌هایش نیز گفت: کتاب‌های «سهم زرتشتیان در تاریخ مشروطیت ایران» و «فلسفه زرتشت» که این کتاب تا کنون شش بار در ایران و سه بار در آمریکا چاپ شده است.

دکتر فرهنگ‌ مهر ضمن سخنانش در پاسخ به پرسش یکی از حاضران درباره‌ی دیدار و پرسشی که از محمد خاتمی در سال ۲۰۰۶ هنگام سفر او به نیویورک داشته است، گفت:

در این دیدار درباره‌ی حقوق اقلیت‌های دینی در ایران با خاتمی صحبت کرده‌ام و از او خواستم ‌ در قانون اساسی جمهوری اسلامی که از حقوق اقلیت‌های دینی با تبعیض‌هایی همراه است، تجدید نظر کند.

اما به گفته‌ی وی این امر انجام نشد. ضمن گفت‌ و گو با دکتر فرهنگ‌ مهر درباره‌ی این دیدار نیز پرسیدم.

Download it Here!

به نظر من، ایرانی بودن یعنی با فرهنگ ایران آشنا بودن. چند بار هم گفته‌ام شعر «چو ایران نباشد، تن من مباد» را خیلی دوست دارم و معتقدم نباید بگذاریم یک وجب از خاک را دیگران ببرند.

همچنین به نظر من باید در کنار آن شعر، این هم اضافه شود که «چو فرهنگ ایران نباشد، تن من مباد» یعنی هویت ما با فرهنگ ما است. و اگر فرهنگی نباشد، هویتی نداریم.

مساله‌ی دیگری که در سخنرانی خودتان عنوان کردید، راجع به همین فرهنگ ملی بود. منظور شما از فرهنگ ملی چیست؟

فرهنگ ملی، فرهنگی است که از بدو تشکیل کشور و مردم ایران شروع شده است. مجموعه‌ای است از تاریخ، اساطیر، هنر، شعر، موسیقی، مجسمه‌سازی، رقص و همچنین صنایعی که داشتیم. هنر آشپزی، خانه‌داری، لوازم جنگی و نحوه‌ی جنگیدن و... جزو فرهنگ ما است.

دین، زبان و... با هم آمیخته شده و روی هم جمع شده است و به ما رسیده و در وجود ما متبلور شده است و با تجارب ما درآمیخته است و آرزوهای مشترک ما را برای آینده تشکیل می‌دهد.به این می‌گویند فرهنگ ملی.


عکس: ایرج ادیب‌زاده

ضمناً شما گفتید ما دو جور فرهنگ داریم و خیلی از ما بین این دو فرهنگ بلاتکلیف مانده‌ایم، و بین فرهنگ ایران قبل از اسلام و فرهنگ ایران بعد از اسلام مقایسه‌ای کردید.

چند مثال آوردم و مقایسه کردم. شما این را در تمام شئون زندگی ما می‌بینید. خیلی از ایرانی‌های مسلمان روی بچه‌هایشان دو اسم می‌گذارند. یکی اسم اسلامی است که پشت جلد قرآن می‌نویسند و دیگری نام دیگری است که آنان را صدا می‌کنند و این یک دوگانگی است.

یا این‌که امارت‌ها را به شکل سابق می‌سازند و سردر یا جاهای دیگر را به شکل مسجد درست می‌کنند. یا وقتی نوروز با محرم تداخل پیدا می‌کند، ایرانی‌ها می‌مانند کدامشان را بگیرند.

این‌ها جنبه‌هایی از آن دوگانگی را نشان می‌دهد‌. نگفتم کدام را انتخاب کنند، اما باید برخورد روشن داشته باشند که کدام را می‌خواهند.

به نظر من، دین و زبان دو جزء مهم فرهنگ هستند و دین چیزی جز راه زندگی نیست. بنابراین با انتخاب راه زندگی خودتان فرهنگتان را روشن کرده‌اید.

آقای فرهنگ ‌مهر، به این نکته هم اشاره کردید که فرهنگ قبل از اسلام، عموماً از شادی و نشاط صحبت می‌کرد.

بله، از هرودوت گفتم که فرهنگ ایرانی‌ها، فرهنگ شادی بوده است و می‌بینیم همین جشن‌هایی که داریم مثل نوروز، جشن مهرگان و سده و‌... جشن‌هایی نیست که زرتشت آورده باشد.

این‌ها جشن‌های ایرانی و آریایی است. جمشید، کاوه، فریدون و هوشنگ که جشن سده به او مربوط می‌شود، همگی قبل از زرتشت بوده‌اند و زرتشت این‌ها را تایید کرده است.

می‌بینیم در فرهنگ‌ قدیم، این جشن‌ها بوده است و علاوه بر این‌ها هر روز را که اسمش با اسم ماه یکی بوده است، جشن می‌گرفتند. مثل امروز، تاریخ و هفته نداشتند اما برای هر روز یک نام داشتند که در طول سال ۱۲ تا می‌شد.

آن‌ها جشن‌هایی به نام گاهنبار داشته‌اند که شامل شش روز بود. در کنار این شش روز، ۱۲ روز در طول سال را در ایران باستان جشن می‌گرفتند. به همین دلیل، گفتم فرهنگ ایران، فرهنگ شادی بوده است.

نظر شما راجع به ماندگاری فرهنگ ایران در این سه دهه‌ای که از حاکمیت جمهوری اسلامی می‌گذرد چیست؟

فرهنگ امروز ایران، یک فرهنگ مخلوط بین فرهنگ کهن و فرهنگ اسلامی است. به نظر من، ایرانی‌ها علاقه دارند که هم فرهنگ امروزشان را حفظ کنند و هم فرهنگ کهنشان را که فرهنگ ایران قدیم بوده است.


عکس: ایرج ادیب‌زاده

یکی از حاضران، راجع به ملاقات شما با آقای خاتمی پرسید. در مورد این ملاقات برای شنوندگان ما هم توضیح می‌دهید؟

در ملاقاتی که با آقای خاتمی داشتم، او را مرد فاضلی دیدم. مسایل را خوب می‌داند و آدم فرهیخته‌ای است، ولی به هر دلیلی نتوانسته است آن‌ها را اجرا کند و قدرت اجرایی ندارد.

او نمی‌‌تواند تصمیم بگیرد، عمل کند و خود را به خطر بیاندازد. شاید خطرهایی را پیش‌بینی می‌کند که دیگران از پیش‌بینی آن عاجز هستند.

یعنی ممکن است اگر منویات مورد نظر خود را اجرا کند، وضع ایران بدتر از امروز شود. اما در مجموع شخص خاتمی را فردی فرهیخته دیدم.

این‌که عده‌ای می‌گویند نباید با مقامات ایران ملاقات داشت، موافق نیستم و معتقدم باید در میدان بود و دیالوگ داشت. باید چه با مخالف و چه موافق حرف زد تا وضع همه معلوم شود.

پس از پایان گفت‌ و گو با دکتر فرهنگ‌ مهر، مهمان ماه اکتبر انجمن توسعه و تجدد در پاریس، نظر حمید اشراق، از مدیران انجمن را درباره‌ی سخنان دکتر فرهنگ‌‌ مهر پرسیدم.

آقای فرهنگ‌ مهر مطالعات عمیقی در مورد سیاحان و متخصصینی که از دو قرن گذشته در ایران حضور پیدا کردند و ماهیت فردی ایرانیان را مطالعه کردند، دارد.

چون هویت ما در حال حاضر به وضع اسفناکی افتاده است، از ایشان خواستیم راجع به فرهنگ و ویژگی فرهنگی ایرانیان صحبت کند. بیان و اطلاعات ایشان، به خصوص مطالبی که درباره‌ی فرهنگ و تمدن ایران گفته بودند، بسیار خوب بود.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)