خانه > ایرج ادیب زاده > گزارش > وداع با تنها سفیر زن ایران در طول تاریخ | |||
وداع با تنها سفیر زن ایران در طول تاریخایرج ادیبزادهAdibzadeh@radiozamaneh.com
روز جمعه ۲۴ اکتبر ۲۰۰۸ (سوم آبانماه ۱۳۸۷) زیر آسمان ابری و همراه با بارش باران در پاریس، گروه پرشماری از ایرانیان برای آخرین بدرود با مهرانگیز دولتشاهی، در گورستان «مونپارناس» در مرکز این شهر گرد آمده بودند؛ زنی که مبتکر «قانون حمایت خانواده» نخستین و تنها سفیر زن ایران و از پیشگامان جنبش برابری زن و مرد در ایران بود.
مهرانگیز دولتشاهی ۹۱ سال پیش در اصفهان، در خانوادهای از بلندپایگان قاجار به دنیا آمد. تحصیلات دانشگاهی را در آلمان گذراند و موفق به گرفتن مدرک دکترا در رشتهی علوم اجتماعی شد. وی مدافع سرسخت برابری زن و مرد بود؛ «جمعیت راه نو» را بنیان گذاشت و به سوادآموزی زنان در جنوب شهر تهران اقدام کرد و نخستین نمایشگاه بینالمللی فعالیت زن را با شرکت ۳۰ کشور آسیایی و اروپایی، در ایران ترتیب داد. خانم دولتشاهی جزو نخستین زنان ایرانی بود که نمایندهی مجلس شورای ملی شد و سه دوره نیز انتخاب شد. مراسم خاکسپاری مهرانگیز دولتشاهی با پیام فرح پهلوی آغاز شد که عبدالمجید مجیدی آن را قرائت کرد. در قسمتی از این پیام آمده است: «بانو دولتشاهی، یکی از پیشقدمان آزادی سیاسی و اجتماعی زنان در ایران و بنیانگذار جمعیت راه نو بود. که این انجمن بعدها به عضویت اتحادیهی بینالمللی زنان درآمد. در سالهای دوری از میهن نیز خانم دولتشاهی «انجمن فرهنگ ایران» را در شهر پاریس تأسیس کرد و همیشه با شور و اشتیاق فراوان فعالیت زنان ایران را دنبال میکرد.»
در این مراسم، طباطبایی در معرفی کوتاه زندگینامهی مهرانگیز دولتشاهی، اشاره کرد که پدرش از نوادههای پسر ارشد فتحعلی شاه قاجار بود و مادرش از نوادههای رضاقلی خان هدایت و خواهر صادق هدایت بود. وی سپس به سه بار انتخاب او به نمایندگی مجلس شورا و اهمیت تصویب قانون حمایت خانواده، اشاره کرد: «در سه دوره که ایشان نمایندهی مجلس بودند، کارهای بسیاری برای پیشرفت امور زنان انجام دادند که لایحهی حمایت خانواده، از آن جمله است. به کسانی که از ایشان به خاطر این لایحه تشکر میکردند، همیشه با فروتنی میگفت: فقط من نبودم. کسان دیگر هم بودند و نه فقط خانمها که آقایان هم بودند و از آقایانی هم که به این قانون رأی دادند، باید سپاسگزاری کرد.» جمعیت راه نو که مهرانگیز دولتشاهی آن را بنیان گذاشت، هم در زمینهی دفاع از حقوق زنان و هم در جهت سوادآموزی به زنان فقیر در جنوب شهر، گامهای بلندی برداشت. نوابه امینی که برای مراسم خاکسپاری خانم دولتشاهی به پاریس آمده بود و از نخستین اعضای جمعیت راه نو بود، دربارهی فعالیتهای جمعیت در آن زمان، به زمانه چنین گفت: «من، افتخار این را داشتم که در جمعیت راه نو، توسط خانم پری کلانتری به خانم دولتشاهی معرفی شدم. آنجا مشغول خدمت بودیم؛ در جنوب شهر امکاناتی که لازم بود به مردم میدادیم. گاردنپارتیهای مختلف و ... تشکیل میدادیم و برای بینوایان کمک جمع میکردیم. خانم دولتشاهی حتی کلاس آشپزی، درس و ... در آنجا تشکیل داده بود. اولین خانمی بود که این کار را کرد و همیشه پشتکارش زیاد بود. البته خانمهای دیگر هم بودند ...»
کار مهم مهرانگیز دولتشاهی که نام او را در تاریخ جنبش برابری زنان در ایران زنده نگاه میدارد، ابتکار طرح حمایت خانواده بود که در سال ۱۳۴۶ به تصویب مجلس شورای ملی رسید. نکتهی مهم در این قانون، شناختن حق طلاق برای زنان بود. همچنین اختیار همسر دوم از سوی مرد، باید فقط با اجازهی همسر نخست باشد. دکتر فرشته انشاء، پژوهشگر، نویسنده و استاد دانشگاه، دربارهی این قانون، به زمانه میگوید: «متشکرم که به من این فرصت را میدهید تا در این روزی که برای ما بسیار مهم است و روزی است که با خانم دولتشاهی وداع میکنیم، در مورد این جنبهی بسیار مهم، با بازتاب زیاد در ۴۱ سال بعد در جامعهی ما، صحبت کنم و آن قانون حمایت خانواده است. این قانون بازتاب بسیار طولانی از جنبهی اجتماعی در جامعهی ایرانی داشته است؛ چه از نظر حمایت از حقوق زنان در زندگی زناشویی و چه در ایجاد خانواده و تولد بچهها و تأمین اجتماعی آنان و کنترل زاد و ولد. اینها جنبههایی است که هیچ وقت فراموش نخواهد شد.» مهرانگیز دولتشاهی، خواهرزادهی صادق هدایت، به فعالیتهای فرهنگی علاقهی زیادی نشان میداد. او پس از پایان مأموریتش به عنوان سفیرکبیر ایران در دانمارک که تا رویدادهای انقلاب ادامه داشت، به پاریس آمد و در این شهر انجمن فرهنگ ایران را بنیان گذاشت که همچنان فعال است.
عباس معیری، هنرمند مینیاتوریست که با این انجمن همکاری میکرد، در این باره میگوید: «ایشان به اتفاق افراد ارزندهای، نظیر دکتر محجوب، دکتر جمشید بهنام، رضا مقتدر و چند نفر دیگر انجمن فرهنگ ایران را بنیان گذاشتند. من هم حدود یک سال ریاست انجمن را بر عهده داشتم و مرتب با ایشان در تماس بودم. ایشان همگی ما را به برگزاری جلسات و دعوت از افراد ارزنده برای سخنرانی در انجمن ما تشویق میکرد. قبل از این که ریاست انجمن را بر عهده بگیرم، چند سال پیش از این، یک سخنرانی در زمینهی نقاشی در ایران، در انجمن فرهنگ ایران داشتم. این انجمن همچنان فعال است و امیدوارم سالهای سال ادامه داشته باشد. ۲۲ سال است که این انجمن تشکیل شده است. مسلما باعث شده، خصوصاً گروهی از جوانهای ایرانی، از آنچه که در گذشته در ایران وجود داشته، از سوابق فرهنگی ایران و عظمت فرهنگی ایران، اطلاع پیدا کنند. از این نظر، فکر میکنم که خیلی کار مفیدی بوده است.»
سرانجام، خانم ویدا بهنام، از فعالان فرهنگی اجتماعی زنان در پاریس، دربارهی کتاب مهرانگیز دولتشاهی، «جامعه، دولت و جنبش زنان ایران» میگوید: «زمینهی کار تاریخ شفاهی است که آقای افخمی تدوین کرده و توسط «بنیاد مطالعات ایران» منتشر شده است. این کتاب راجع به زندگی ایشان است. چه طور زندگی کرد؛ درس خواند و فعالیتهای زنان را چگونه در ایران شروع کرد و بعد در اینجا ادامه داد.» تصویری که از مهرانگیز دولتشاهی، نخستین و تنها سفیر زن ایران، مبتکر قانون حمایت خانواده و نویسندهی کتاب «جامعه، دولت و جنبش زنان ایران»، باقی میمانند، تصویر زنی است فعال و امیدوار به تحولات ایران که در چند سال اخیر، مرگ ناگهانی تنها پسرش او را به شدت غمگین کرده بود و سرانجام نیز در گورستان مونپارناس پاریس در کنار او آرمید.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
taslyat be hame zanan iran az en babat
-- ARYA ، Oct 27, 2008sabr besyar bebayad pdari per zaman ra
ta degar madar gete chon to farzand bzayad
جناب ادیب زاده - هم میهن ارجمند
اگر اندکی بیشتر بکاویم - یا بکاوید - هنوز از چنین کسان برجسته کم نداریم. شما در بیرون ایران گرامی دسترسی هم دارید.جای شگفتی و افسوس است که خواننده - شنونده - خود را تنها از مرگ اینان بیاگاهانید.
-- گودرز سپهدار ، Oct 28, 2008روزنامه نگار در پشت سر رویدادها راه نمی رود.(خود بهتر می دانید و چه جای گفتن من .) ایا انجا هم -مانند درون کشور- روزمرگی زمین گیرتان کرده است.
بسیار متاسفم که نسل جوان ایران از بزرگانی که برای اعتلای این مرز و بوم تلاش کردند چیزی نمیدانند. شاید تعداد کسانی که نام خانم دولتشاهی به گوششان خورده باشد بسیار اندکند.
-- Ali ، Oct 28, 2008معتقدم که اگر این تلاشها و روشنگری ها نبود اخوندهای حاکم بر ایران به سهولت ایران را به 1400 سال پیش برمیگردانند. رسیدن به سطح حداقلی از درک که چندان هم اسان به دست نیامده این اجازه را از روحانیت سلب کرده است و الا ایران می توانست نسخه دوم افغانستان باشد. فکر نکنیم که با امدن جمهوری اسلامی تمام این زحمتها ناپدید شده چرا که ان چیزی که در ذهن و عقل و خرد مردم جای گزیده به راحتی قابل پاک کردن نیست.
دوست ارجمندم گودرزسپهدار تا آنجا که ممکن بوده به مناسبت ها یی از جمله چاپ کتاب یا سخنرانی با انسان های برجسته داخل و خارج ایران گفت و گو کردیم به گفته ی شما چنین انسان های برجسته هم کم نداریم متاسفم که گاه مجبوریم بعد از مرگ انان از آن ها یاد کنیم این ناگزیر بودن مرگ است نه زمین گیری روزمرگی من خود در جای دیگر باخانم دولتشاهی در باره صادق هدایت و بزرگترین نشان دولت دانمارک به ایشان زمانی که سفیرکشور ایران بودند گفت و گو کرده بودم یادشان گرامی با سپاس از شماو دوستان دیگری که توجه نشان داده اند ایرج ادیب زاده -
-- IRAJ.adibzadeh@club-internet.fr ، Oct 28, 2008ممنون آقای ادیب زاده. مطلب خیلی خوب و گیرایی بود. روحشون شاد.
-- من و ونکوور ، Oct 29, 2008