خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «یارانه که نباشد، مردم نان هم نمیتوانند بخرند» | |||
«یارانه که نباشد، مردم نان هم نمیتوانند بخرند»ایرج ادیبزادهAdibzadeh@radiozamaneh.comطبق آخرین آمار رسمی، نرخ تورم در ایران ۲۹.۴ درصد است. این تورم همراه با افزایش هر روزهی قیمت کالاهای اساسی در ایران نارضایتی گستردهای را بین مردم به وجود آورده است. افزایش تورم همزمان با افزایش فشارهای بینالمللی بر ایران و تحریمهای گسترده صورت میگیرد. در همین رابطه با محسن شمشیری، دبیر سرویس اقتصادی روزنامه سرمایه در ایران در مورد شرایط اقتصادی حاکم بر ایران و قیمت کالاهای اساسی در ایران گفت و گو کردم.
قیمت مواد خوراکی در شهریورماه امسال در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۴۱.۴ درصد افزیش داشته است. البته این فشاری است که به جامعهی ایران برای تأمین اصلیترین نیازشان وارد میآید. چرا قیمت مواد خوراکی در ایران اینقدر بالا رفته و نزدیک دو برابر سال قبل شده است؟ این اتفاق تحت تأثیر دو عامل اساسی رخ داده و آن هم افزایش قیمت نفت در جهان است که تحت تأثیر آن، هزینهی حمل و نقل بالا رفته است. بعضی مواد غذایی که در داخل کشور کمتر تولید میشود، از کشورهای دیگر وارد میشود. به خاطر تقسیم کار بینالمللی و استفاده از مزیتهای نسبی، هر کشوری که یک مادهی غذایی را بهتر تولید میکند، صادر میکند و در عوض ممکن است که مواد غذایی دیگری را وارد بکند. ما هم که در بخشهایی نیاز داریم این مواد غذایی را وارد کنیم، تحت تأثیر همین افزایش قیمت نفت و افزایش قیمت حمل و نقل خود به خود باید هزینهی بالاتری را برای واردات بپردازیم. بهتر است بگوییم در اقتصاد ایران عامل کمیاب، زمین نیست؛ بلکه آب است. به اندازهی کافی زمین داریم؛ اما مشکل و کمبود آب داریم و این موضوع هم در تولید کشاورزی تأثیر میگذارد. هر ساله در فصل تابستان در طول تاریخ اقتصاد ایران با افزایش تولید کشاورزی، قیمتها کاهش پیدا کردهاند؛ چون مواد کشاورزی و ارزانیِ مواد کشاورزی و مواد غذایی بوده است. به هر حال مردم تحت تأثیر همین ارزانی با تورم کمتری مواجه میشدند و میتوانستند زندگی خود را بهتر تأمین کنند. اما امسال به خاطر مشکل خشکسالی که بحران جهانی بوده، افزایش قیمت نفت و کمبود مواد غذایی و کاهش تولید مواد غذایی در داخل کشور، این افزایشها در تولید گندم، زیتون، میوه و تمام مواد غذایی اتفاق افتاده است. شاید برای اولین بار است که ما میشنویم رب گوجهفرنگی از چین وارد ایران میشود. زیتون و روغن زیتون وارد میشود. چند سالی بود که در تولید گندم، این محصول استراتژیک، خودکفا شده بودیم. اما امسال مجبور شدیم حدود هفت میلیون تن گندم وارد کنیم. در همین روز که من با شما صحبت میکنم، در پاریس نمایشگاه سالانهی مواد غذایی با حضور ۷۰ کشور جهان گشایش مییابد و تا یک هفته ادامه دارد. در همین سالن دولتمردان نشان دادند از مصرفکننده در مقابل افزایش قیمتهای مواد غذایی برای طبقات مختلف مردم حمایت کردند. آیا دولت در ایران به چنین کارهایی دست زده و میزند؟ سالهاست که در بودجهی عمومی کشور، برای موادی مثل آرد برای پخت نان، سوبسیدهای سنگینی پرداخته میشود. اگر قرار باشد این نانها مثل سنگک یا بربری با قیمت واقعی عرضه شود، قیمتی معادل ۷۰۰ تا ۱۱۰۰ تومان خواهد داشت. ولی مردم در حال حاضر نان را ۱۰۰ تا ۲۰۰ تومان خریداری میکنند. اگر این سوبسیدهای سنگین نباشد، مردم به خصوص قشر کمدرآمد و محروم قادر نخواهند بود حتی نان خود را تأمین کنند. در بسیاری از موارد مثل تهیهی شیر سوبسیدی یا شیر یارانهای و مواد دیگر این اتفاق افتاده است و دولت هر سال هزینهی سنگینی را میپردازد. آن طرف قضیه را هم باید در نظر بگیریم. ما یک فرصت تاریخی مثل منابع نفتی را شاهد هستیم که قیمت پایین فرآوردههای نفتی باعث میشود مصرف ما از ۲۰۰ - ۳۰۰ هزار بشکه در روز در ۵۰ سال گذشته به یک میلیون و ششصد تا یک میلیون و هفتصد هزار بشکه در روز در حال حاضر برسد. بخش قابل توجهای از تولید نفتمان را به دلیل قیمت پایین فرآوردهها در داخل هزینه میکنیم و سوبسید آن به رقم ۱۰۰ میلیارد دلار رسیده است. چه چیزی این روزها، در خرید مواد خوراکی توجه شما را جلب کرده است که افزایش قیمت خیلی زیادی داشته است؟ در ایران قیمت گوشت نسبت به قیمت جهانی خیلی بالا است. درآمد سرانه در اروپا و آمریکا خیلی بالا است و در ایران رقم پایینی دارد. ممکن است قیمت گوشت از کشورهایی مثل کانادا و آمریکا هم گرانتر باشد. دلیل آن هم مشکلاتی است که ما به صورت ساختاری با آن مواجه هستیم؛ یعنی کمبود آب، کمبود مرتع و کمبود علوفه و گرانی باعث میشود قیمت گوشت از همه جا بالاتر باشد. بالاترین قیمت را همین قیمت گوشت به خود اختصاص داده است. همچنین مرغ، تخممرغ و بعد از اینها میوه، ترهبار و ... قیمت بالایی دارند. یکی دیگر از اقلام خوراکی که افزایش قیمت داشته و میتوان آن را تحت تأثیر تولید دامی کشور دانست، افزایش قیمت لبنیات است. شیر، ماست، کره، پنیر و خامه گران شده است که شاید گرانتر از سطح قیمت در بسیاری از کشورها باشد. همین مسائل باعث میشود که مردم در مورد گوشت و لبنیات، احساس گرانی بیشتری بکنند. در همین رابطه: • تورم در ایران به مرز ۳۰ درصد رسید
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
As I wrote two days ago, in a different context, here:
http://tinyurl.com/4rktbq
the rate of inflation in the price of the basic goods in Iran is for a large part due to Iran's low level of taxation on non-essential commodities (e.g. luxuries). From this perspective, it is scandalous that the government of Mr Ahmadinejad is caving into the outrageous demands of the Bazaries:
http://tinyurl.com/5k7lhf
Amongst other things, in my above-mentioned Comment I mentioned that:
"It was only last week that it was announced that Iran's budget has a deficit of six trillion Tumans (approximately 6 billion US Dollars):
http://tinyurl.com/69zt5z
At the same time, we read that Iranian Bazaris have organised a shameful, but successful, strike action against the requirement of paying 3% (three percent) Value-Added Tax (VAT):
http://tinyurl.com/49j8ch
To appreciate the undeniable greed of the Iranian Bazaris, I point out that UK's rate of VAT amounts to 17.5% (seventeen and a half percent); the average rate of VAT over the EU is 15% (fifteen percent), with some EU citizens paying as much as 25% VAT on goods and services. For details, I refer you to the following entry of the English Wikipedia:
http://en.wikipedia.org/wiki/VAT
As the above article indicates, in France nearly 45% of the state revenues are obtained through VAT --- and those who live in France can tell you what high-quality foods the French State provides the French children with, for free, at the preparatory and elementary schools."
Baziaries are claiming that:
بازاریان گفتهاند که با ابلاغ این قانون، مجبور میشوند به میزان افرایش نرخ جدید مالیاتها، کالاها و خدمات خود را گران کنند که این امر مورد قبول مصرفکنندگان نیست.
Well, so be it! Those who can afford to pay for gold ornaments and jewellery, should scratch deeper into their pockets and pay higher prices! It is utterly shameful that the people in the lower-income groups should go hungry because of not being able to afford to pay between 700 and 1100 Tumans for a Sangak or a Barbari, while rich Iranians are not prepared to pay even 3% higher prices for non-essential commodities, such as jewellery. For clarity, when governments have insufficient tax revenues, they print money in order to meet their financial obligations, thus fuelling a runaway inflation in the economy.
I have scanned some of the Iranian media and am astonished that no journalist has apparently found it worthwhile to call the strike actions of the Bazaris for what they are, namely outrageous.
Lastly, I find almost all statements by Mr Mohsen Shamshiri wanting. As an example, fifty years ago the population of Iran amounted to 20 million, to be compared with today's population of more than 70 million. This means that oil consumption *per head* in Iran has in the course of the past fifty years increased by a factor of nearly 2 (to be precise, between 1.6 and 2.3). Between 1881 and 1971 the price of oil has been around USD 20 per barrel (this price is adjusted for the real value of USD in 2007). It follows that the increase since 1971 in the value of oil on the international market far exceeds the increase in the internal consumption per head of oil in Iran. It seems to me that Mr Shamshiri is stating things that have no bearing on reality (methinks he just makes up things for the purpose of "explaining" the present rate of inflation from his own peculiar perspective); at least, I cannot comprehend why Iran's present 29.4% rate of inflation can be brought into any connection with the increase in the consumption of oil inside Iran. As I indicated above, Mr Shamshiri's analysis is wanting in many other respects, which I shall not go into here.
BF.
اگر قیمت مواد غذایی را با قیکت واقعی جهانی مقایسه کنیم سه برابر قیمت جهانی ست قیمت در بازار با سوبسید را با هم جمع کنید مشاهده می کنید که سه برابر قیمت جهانی است اگر ایران از چین رب وارد می کند به دلیل بالا بودن خزینه ی تولید در ایران است کشاورز تا چند سال پیش هزینه ای بابت آب پرداخت نمی کرد اما در سالهای اخیر پرداخت می کند کشاورز ایران از سوبسید سم و کود برخوردار بود اما حالا حذق شده است خدمات فنی به کشاورزان داده نمی شود اگر کشاورزی بخواهد استفاده کند هزینه ی زیادی در بر خواهد داشت اما هزینه ی خدمات دولتی در ایران بسیار بالاست ... فساد حاکم بر دستگاههای دولتی رشوه و دزدی اموال عمومی استفاده های اختصاصی از اموال دولتی و ..... باعث شده تا هزینه های دولت چندین برابر شود این دستگاه عریض و طویل بدلیل قشاد مجریان نا کارآمد است و فقط سرمایه ها را تلف می کند و بار همه ی اینها بر تولید کننده ها می باشد تولید کننده ای که حتی دستمزد پائینش را متضرر می کند و باعث می شود تا سزمایه ها جذب سیستم دلالی شود بدین طریق تورم و بیکاری و فقر روز به روز در حال افزایش است و مقامات هم کاری نمی توانند بکنند زیرا با مقاومت درونی خودشان روبرو می شوند این بن بست گریبان جمهوری اسلامی را گرفته و مانع بزرگی در جهت تغییر ساختاری است و هر چه بیشتر دولت را به در آمد نفت وابسته کرده است و همینطور دولت با اجرای اصل ٤٤ در حال گذار به فروش منابع معدنی و زیر زمینی کرده است وقتی اقتصادی میل به سمت تولید صنعتی نکند هرگز به سمت تولیدات کشاورزی نخواهد رفت .
-- فرهاد-فرياد ، Oct 20, 2008