خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «روسیه به دنبال دسترسی به آبهای آزاد است» | |||
«روسیه به دنبال دسترسی به آبهای آزاد است»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.com
سفر دیک چنی، معاون اول رییسجمهور آمریکا به قفقاز و آذربایجان، گرجستان و اوکراین در حالی صورت گرفته که این منطقه با دخالت نظامی روسیه دچار بحران شدید شده است. کنترل بخشهای بزرگی از گرجستان به دست سربازان روسیه افتاده و همین نگرانیهایی در کشورهای همسایه این کشور به وجود آورده است. حتی متحدان نزدیک مسکو هم حاضر به شناسایی مناطق انشعابی گرجستان در اوستیای جنوبی و آبخازیای جنوبی که توسط سربازان روسیه اشغال شده، نشدند. در این حال آقای دیک چنی در سفر خود به گرجستان و اوکراین، پشتیبانی کامل ایالات متحده آمریکا را در مورد عضویت کیف و تفلیس در سازمان ناتو با وجود مخالفتهای مسکو، اعلام کرده است و گفته است یک میلیارد دلار کمکهای بشردوستانه و نظامی هم به گرجستان خواهد کرد. در این باره، با امیر طاهری، روزنامهنگار، نویسنده و تحلیلگر سیاسی در لندن گفت و گو کردم و نخست درباره اهداف سفر دیک چنی به این منطقه پرسیدم.
سه هدف هست. هدف اول و فوری، آرام کردن متفقین ایالات متحده است که شدیداً نگران هستند روسیه فعالیتهایی را که در شمال قفقاز شروع کرده به جنوب قفقاز توسعه دهد. به خصوص آذربایجان خیلی نگران است که روسیه بخواهد نفوذ خود را در این جمهوری تشدید کند. به همین جهت اولین هدف آقای چنی، آرام کردن متفقین ایالات متحده یعنی آذربایجان، گرجستان و اوکراین در این منطقه بوده است. هدف دوم البته فرستادن یک پیام قاطع به روسیه است که تا اینجا پیش آمدهاید؛ ولی بیش از این نمیتوانید پیش بیایید. این را با فرستادن یک ناوگان بزرگ از نیروی دریایی ایالات متحده در دریای سیاه با کمک یک میلیارد دلاری به گرجستان با تصویب مذاکرات برای ورود به پیمان آتلانتیک شمالی، ایالات متحده سعی میکند که تأکید کند. هدف سوم البته آرام کردن کلی منطقه است؛ به طوری که بتواند نقشی را که ایالات متحده از آن انتظار دارد انجام دهد و این نقش عبارت است از عبور لولههای گاز و نفت که منطقهی دریای مازندران (خزر) را به بازارهای بینالمللی وصل کنند. نزدیک به ۱۲ درصد از ذخایر نفتی دنیا و همچنین یک چهارم از گاز دنیا در این دریای خزر قرار دارد. روسیه علاقهمند است که کلیه خطوط لوله گاز و نفت از خاک روسیه رد شود و به این ترتیب کنترلی که روسیه بر منابع انرژی اروپا و به طور کلی کشورهای غربی دارد، محکمتر شود. البته برعکس آمریکا علاقهمند است که روسیه چنین کنترلی روی بازار انرژی نداشته باشد. راه طبیعی صدور گاز و نفت منطقه البته از ایران است که کوتاهترین راه است؛ ولی با وجود حکومت جمهوری اسلامی در ایران، این کار غیر ممکن است. راه بعدی در افغانستان و پاکستان بود. آنجا هم میدانید که در افغانستان جنگ است و در پاکستان وضع نامعلوم است و بنابراین راه سوم عبارت است از راه قعرالبحری یا ته دریایی مازندران که بعد به گرجستان و ترکیه و دریای سیاه وصل میشود. آن هم البته لوله باکو، تفلیس و جیحان در ترکیه مشغول بهرهبرداری است. برخی ناظران تهاجم نظامی مسکو به گرجستان را اقدام تلافیجویانه مسکو نسبت به غرب برای به رسمیت شناختن کوزوو و استقرار نیروهای ناتو در مرزهای روسیه دانستند. عقیده شما چیست؟ من فکر نمىکنم که این مطلب صحیح باشد برای اینکه مسألهی گرجستان سالهاست که ادامه دارد و بسیار قبل از اینکه مسألهی کوزوو مطرح شود. یعنی از سال ۹۲-۱۹۹۱ زمانی که زوویاد گاستاخوردیا، ریاست جمهوری گرجستان را بر عهده گرفت، روسیه با گرجستان اختلاف داشته است. برای اینکه روسیه هرگر نمیخواهد یک گرجستان مستقل وجود داشته باشد. اصولاً روسها که در سال ۱۸۰۱ گرجستان را از ایران گرفتند و در آن موقع بد نیست که بدانید گرجیها طرف روسیه را در برابر ایران گرفتند؛ در حالی که اوستیا یک قوم ایرانی هستند و یکی از شاخههای زبان فارسی را صحبت میکنند. روسها از زمان تزارها همیشه علاقهمند بودند که به آبهای گرم راه پیدا کنند؛ وگرنه روسیه با مساحت عظیم خاکش، یک کشور بسته بدون دسترسی به دریا است.
برای اینکه به دریای سیاه راه پیدا کنند، گرجستان بهترین محل است و الان مشکل دیگری هم که پیش آمده، این است که پایگاه اصلی نیروی دریایی روسیه در شبه جزیره کریمه که در جنوب اوکراین است. سال ۲۰۰۸ این قراردادی که با اوکراین دارند، به پایان میرسد و روسها باید کریمه را ترک کنند. اگر آنجا را ترک کنند، راهی ندارند به جز دریای سیاه و منطقهای که از گرجستان (آبخازیا) گرفتند. آبخازیا تنها جایی است که میتواند به نیروی دریایی روسیه در دریای سیاه پایگاه بدهد. بنابراین قبل از اینکه مسألهی کوزوو مطرح شود، (این مسأله) بوده است؛ ولی روسیه این مسألهی کوزوو را مثل پیراهن عثمان استفاده کردند و این را مستمسک قرار دادند که بتوانند عملاً آبخازیا و اوستیا را ضمیمه خاک خودشان کنند. شما به ایران و آبهای گرم خلیج فارس هم اشاره کردید. یک مفسر سیاست استراتژیک روسیه در تحلیلی از دولت مسکو خواسته برای ایجاد دو پایگاه نظامی در شمال و جنوب ایران با دولت تهران به توافق برسد. چنین امری به نظر شما ممکن است؟ فکر نمیکنم. ولی علت آن این است که آقای احمدینژاد، رییسجمهور ایران چهار پنج هفته پیش، یک مطلب شگفتآوری را اعلام کرد و آن اینکه قراردادهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۱ میلادی بین ایران و شوروی آن زمان همچنان به قوت خودش باقی است. طبق این قراردادها روسیه میتواند در ایران نیرو پیاده کند و دیدیم که این کار را هم کرد. در سال ۱۹۲۱ و ۱۹۲۲ در جنگل گیلان نیرو پیاده کردند و در ۱۹۴۱ هم با استفاده از همان قرارداد ۱۹۲۱ ارتش سرخ را وارد ایران کردند. البته آقای احمدینژاد این مطلب را به خاطر دریای مازندران مطرح کرده است؛ ولی متأسفانه مطلع نبود که عواقب اعلان چنین مطلبی بسیار وخیم و خطرناک خواهد بود. بنابراین وجود این ابهام که روسیه هنوز طبق قرارداد ۱۹۲۱ و ۱۹۴۱ میلادی میتواند نیرو وارد ایران کند یا نه، این ابهامی که به خاطر گفتههای آقای احمدینژاد به وجود آمده، باعث شده که بسیاری از کارشناسان استراتژیک روسیه به این فکر بیفتند که چه طور است ایران به روسیه اجازه دهد که پایگاه نیروی دریایی داشته باشد یا لااقل استفاده از تسهیلات دریایی برای سوختگیری و استراحت (را برای روسیه فراهم کند) یعنی همان نقشی را که عراق در زمان صدام حسین برای شوروی بازی میکرد که بندر امالقصر پایگاه نیروی دریایی شوروی در خلیج فارس شده بود. البته فکر نمیکنم که چنین برنامهای در جمهوری اسلامی مورد قبول قرار بگیرد و بسیاری از گروهها با آن مخالفت خواهند کرد؛ در حالی که برای مردم ایران از نظر بینالمللی هم اقدام بزرگی در راه انداختن یک نوع جنگ سرد جدید خواهد بود که من فکر میکنم ایران، کوچکترین نفعی نداشته باشد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
واقعا عمق سواد در مورد اظهار نظر در مورد آبهای آزاد شرم آوره. اگه نگاهی به نقشه بندازین متوجه می شین که ساحل روسیه در دریای سیاه نزدیک به دوبرابر ساحل گرجستانه. اگر تمامی دلایل درست باشه این دلیل دور از عقله.
-- بدون نام ، Sep 7, 2008متاسفانه هنوز هم مفسرین مثل دوره ی جنگ سرد تفسیر می کنند و هنوز هم حتی اروپائیها به جنگ سرد فکر می کنند در حالی که همه ی این مجادلات به دست گرفتن نقاط استراتزیک منابع انرژی است که قدرت کشورها را برای دهه ی بعد تامین می کند و حمایت اتحادیه ی اروپا از آمریکا و یا روسیه هیج فرقی نمی کند زیرا در آینده هر کدام برنده ی این بازی باشد این اروپا خواهد بود که متضرر می گردد به همین دلیل اروپا باید راه سومی را انتخاب کند. اروپا باید خود را از هر دو جدا کند.
-- فرهاد-فرياد ، Sep 7, 2008اما چرا این منطقه فعلا راه حساس شده است زیرا آمریکا می داند هر زمان اراده کند ایران را برای خودش دارد و هنوز هم همکاری های پشت پرده را با مقامات ایرانی دارند.
اما آب های گرم تئوری عقب مانده ای است زیرا روسیه از لحاظ زمینی به اروپا وصل است از شرق به دریا راه دارد و نیروی دریایی عظیمی در آنجا دارد و روسیه می داند که ایران روسی نخواهد شد به همین دلیل سودای آبهای گرم را ندارد. جنگ آینده جنگ انرزی ست آمریکا و روسیه دنبال به دست گرفتن این منابع هستند که آینده ی جهان را در دست داشته باشند. ناوهای جنگی آمریکا بدون دلیل در خلیج فارس نیامده اند. روسیه و آمریکا در حال تقسیم مجدد دنیا هستند و در آینده همکاران بسیار نزدیکی خواهند بود زیرا برای باج گیری از دنیا نیاز به هماهنگ کردن افزایش قیمتها را خواهند داشت اما الان در حال تقسیم سهام این شرکت فرا ملیتی هستند.