خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > در فرانسه هم بسیاری مخالف لغو حکم اعدام بودند؛ اما ... | |||
در فرانسه هم بسیاری مخالف لغو حکم اعدام بودند؛ اما ...ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.com
هر کجا اعدام جاری باشد، توحش پیشی میگیرد این جمله درست چند روز پس از اعدام ۲۹ نفر در یک روز در ایران، به دو زبان فارسی و فرانسه روی پارچهنوشتهی بزرگی در تظاهرات گروهی از جوانان ایرانی و فعالان حقوق بشر در پاریس دیده میشد. تظاهراتی که برای اعتراض به اعدامهای رو به گسترش در جمهوری اسلامی ایران و به طور کلی مخالفت با مجازات اعدام در در کنار محل وزارت خارجه فرانسه برپا شده بود. گروه کولکتیو جوانان پاریس که اجازهی برپایی این تظاهرات را از وزارت کشور گرفته بود، نامهی اعتراضی خود را نیز به یکی از مسئولان وزارت خارجه فرانسه تسلیم کرد. از یاشار محتشم، مسئول گروه کولکتیو جوانان پاریس هدف از این تظاهرات را آن هم در نزدیکی وزارت خارجه فرانسه میپرسم:
احکام اخیری که در ایران اجرا شده و احکامی که هنوز اجرا نشده و دادگاه و سیستم قضایی رأیهای خود را داده است، از جمله حکم ۹ سنگسار و ۲۹ اعدام در یک روز، در اخبار و رسانههای مختلف انعکاس زیادی داشت. ما امروز در مقابل وزارت خارجه بودیم و داخل هم رفتیم و متنی را که تهیه کرده بودیم، به مسئولین وزارت خارجه تقدیم کردیم. صحبت ما این است که امروز دیگر انعکاس مطبوعاتی در مقابل یک چنین فجایعی کافی نیست. واقعاً باید یک عکسالعملهای سختی نشان داده بشود. نکتهی خاصی که روی آن تأکید داریم، این است که دولتهای خارجی و حالا فرانسه که ما با آن در ارتباط هستیم، به هیچ وجه نباید در هیچ کدام از مذاکراتشان، حقوق بشر را نادیده بگیرند. فقط مسألهی هستهای نباشد و حتی اگر مسألهی هستهای هم هست، در مقابل آن باید حتما آن طرف میز وزنهی حقوق بشر باشد و مطرح باشد. اغلب شما و دوستانتان با فرانسویهایی که به اینجا میآیند، صحبت میکنید. چه قدر میتواند روی افکار عمومی اثر بگذارد؟ در فرانسه بحث ویکتور هوگو چند سال پیش بوده است. حالا درست است که حکم اعدام ۳۰ سالی بیشتر نیست که برداشته شده، اما کمتر بوده و الان هم دیگر حکم اعدام وجود ندارد. در زمانی که داشتند حکم اعدام را در فرانسه برمیداشتند، درصد زیادی از مردم فرانسه مخالف این بودند. ولی امروز بعد از گذشت زمان، آمارها نشان میدهد که اکثریت قریب به اتفاق فرانسویها موافق این هستند که حکم اعدام در فرانسه صورت نگیرد. همین مسأله میتواند در مورد ایران هم مصداق داشته باشد. به هر حال در یک چنین شرایطی قوانین باید جلوتر از ایدههای مردم باشد. در صورتی که ما میبینیم در ایران الان ما با یک جامعهای هستیم که حکم اعدام را قبول نمیکند، جمهوری اسلامی برای سرکوب در خیابان اعدام میکند و از طریق دستگاههای تبلیغاتیاش و از طریق خبرگزاریهایشان تمام اخبار و تصاویر آن را پخش میکند. در چند روز اخیر ۳۰ انجمن حقوق بشر بینالمللی و ایرانی با همدیگر یک بیانیهای را امضا کردند که در آن شدیداً اعدام کودکان را محکوم میکنند. ولی ما واقعاً به اینجا اتکا نمیکنیم. برای ما حکم اعدام است که باید متوقف بشود. نهال دانشجوی ایرانی در پاریس یکی از دو نفری بود که به وزارت خارجه فرانسه رفتند و نامهی اعتراضی تظاهرکنندگان را به مسئولان آنجا تسلیم کردند. از او دربارهی واکنش این مسئولان میپرسم: از زمانی که سارکوزی آمده، خودش میگوید من میخواهم رییس حقوق بشر بشوم و این برای من خیلی مهم است. اتفاقاً ما در نامهمان نوشته بودیم که الان خیلی از ایران حرف میزنید؛ ولی از حقوق بشر اصلاً حرف نمیزنند. اصلاً خبرنگاران فرانسه فعلاً حرف آن را نمیزنند و این برای ما خیلی مهم است که تعریف کنیم چه شده و الان وضع زندانها چه طور است و خودمان را با آنها اشنا کردیم. برای آنها هم این مسأله مخصوصاً در این وزارت خیلی مهم است. ما واقعاً دوست داریم صدای جوانهای ایرانی باشیم که در ایران هستند و این را به او گفتم و این خودش خیلی مهم بود. برای اینکه خودش هم میگفت که ما اصلا را دید به دانشجوها نداریم و خیلی دوست داریم بدانیم که چه کار میکنند و آیا فعال هستند یا نه. اینها برای او خیلی مهم بود و بیشتر از این سؤال کرد و من به او گفتم که آری، این برای ما خیلی مهم است که صدای این جوانها ما در اینجا باشیم.
در قسمتی از محل تظاهرات جوانان ایرانی پاریس بر ضد اعدامها در ایران، یک جوان ایرانی هم دیده میشد که تابلویی را در دست گرفته بود که روی آن به زبان فرانسه نوشته شده من یک همجنسگرای ایرانی هستم. از او پرسیدم آیا مایل است جلوی میکروفن رادیوی ما، هدف از این شیوهی اعتراضیاش را شرح دهد و او گفت: هدف من این است که دارم اعلام میکنم من یک ایرانی هستم و یک پناهنده هستم در فرانسه و دارم خودم را نشان میدهم. اعتراض من این است که در کشور من در سال ۱۳۵۵ در شهر تهران حداقل چندین کافه تریا و رستوران و بار مخصوص امثال من بوده و وجود داشته است و متأسفانه اینها حتی تحمل اینکه چند نفر آدم، تعداد محدود و انگشتشمار، شاید ۲۰ نفر یا ۱۵ نفر آدم بعدازظهرها در یک کافه تریا، یک چایخانه یا قهوهخانه دور همدیگر بنشینند و فقط صحبت کنند و خلوت کنند و با خودشان باشند و بتوانند همنوع خودشان را ببینند. حتی تحمل این را هم نداشتند و متاسفانه به عنوان دشمن حساب کردند. من نه دشمن خدا هستم و نه دشمن دین. بله من یک ایرانی هستم. متولد شهر تهران هستم و ۱۰ سالم بوده که من را متأسفانه از مدرسه اخراج کردند. از سال ۵۹ تا ۶۰ جز بدبختی در این مملکت چیزی ندیدم. متأسفانه آماری نیست؛ چون دولت هیچ وقت اعلام نمیکند. نظام جمهوری اسلامی تا به حال اعلام نکرده است. حتی نمیخواهد قبول بکند که در ایران افرادی مثل من وجود دارند. من به آقای احمدینژاد حق میدهم که بگوید ما در ایران هموسکشوال نداریم. چون از نظر آقای احمدینژاد و از نظر نظام جمهوری اسلامی در ایران هموسکشوال وجود ندارد. اما در ایران همجنسخواه وجود دارد. اما در ایران عدهای مرد هستند که خواسته باشند رابطهی جنسی با مرد برقرار کنند و از نظر قوانین جمهوری اسلامی محکوم به مرگ بشوند. و سرانجام به گفتهی سازمان عفو بینالملل تنها در سال ۲۰۰۷ میلادی روی هم ۳۱۷ نفر در ایران اعدام شدند. اتحادیه اروپا که فرانسه رییس دورهای آن است، اظهار نگرانی کرده و خواستار لغو حکم اعدام، بویژه حکم اعدام محمد فدایی و بهنود شجاعی شده که در انتظار اعدام به سر میبرند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
نمی دانم چرا نا خودآگاه با خواندن این متن یاد فتحعلی شاه قاجار افتادم که بیچاره (و البته بیچاره ملت ایران) به امید پشتیبانی فرانسوی ها با روسیه وارد جنگ شد. تاریخ نشان داده پناه بردن به بیگانه هیچوقت سودی برای مردم و کشور ما نداشته که زیانهای سنگینی هم در پی داشته است. این ادعا هم که اکثریت مردم ایران با مجازات اعدام مخالفند کاملا بی پایه و اساس است. اگر این افراد عضو خانواده کسانی بودند که در حادثه تاسوکی و موارد مشابه قتل عام شدند باز هم از لزوم لغو مجازات اعدام سخن می گفتند؟ آیا اصولا وضعیت روانی و فرهنگی جامعه ما و موقعیت جغرافیایی کشور ما در کنار کشورهایی نا امن با مردمی نیمه وحشی، در آن حدی است که خود را با یک کشور اروپایی مقایسه کنیم؟ بنظر من بهتر است ابتدا حداقل از نظر فرهنگی خود را به حد کشوری مثل امارات برسانیم و در صورت موفقیت به فکر اصلاح قوانین خود باشیم.
-- شهرام ، Aug 6, 2008بحث لغو مجازات اعدام از زاویه ی دیگری دیده میشود هیچکس نمیگوید تعدادی روی زمین وجود دارند که مستحق اعدام نیستند مسئله اینست که اولا آیا اعدام مشکل جامعه را حل میکند به جای مبارزه با مجرم باید جرم زدائی کرد . دوما اگر از هر یک ملیون نفر فقط یک نفر بیگناه اعدام شود چه کسانی پاسخگو خواهند بود انسان علف هرز نیست که سرش را بزنید و فردا بروید . این از لحاظ جهانی ست که دقت زیادی دارند برای اعدامها اما در ایران : تعداد بیشماری به جرم زنا (رابطه ی نامشروع بین زن و مرد ) و همجنس خواهی اعدام میشوند که در سایر کشورها چنین جرمهائی وجود ندارد تعداد زیادی زندانیان سیاسی فله ای اعدام میشوند همین چند روز پیش یعقوب مهر نهاد یک فعال مدنی که حتی فرصت دفاع از خودش را هم نداشت اعدام شد کسانی که طرفدار مجازات اعدام هستند چگونه پاسخ میدهند زیرا بیشتر جرمهائی که احرا میشود مسائل فرهنگی ست که هر روز تغییر میکند لذا اعدام یک کار وحشیانه و ضد کرامت انسانی ست
-- فرهاد- فریاد ، Aug 6, 2008