تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با بهرام تاج‌آبادی، نقاش ایرانی مقیم کانادا

اجرای اپرای موتزارت با میزانسن کیارستمی در فرانسه

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

در یک رویداد هنری مهم در اروپا و در جهان اپرا و جشنواره‌ها، یکی از اپراهای مشهور موتزارت - کوزی فان توته - با میزانسن عباس کیارستمی، سینماگر سرشناس ایرانی به صحنه آمده است و هم اکنون در فستیوالی در جنوب فرانسه روی صحنه است؛ کاری که هم در کارنامه عباس کیارستمی بی‌سابقه است و هم در جهان اپرایی، کم‌سابقه.

برای ارزیابی اهمیت این کار به سراغ آقای بهرام تاج‌آبادی، چهره موفق و جوان اپرای ایتالیا و فرانسه و خواننده باریتون رفتم که دو ماه پیش روی صحنه اپرای باستیل پاریس در اپرای عروسی فیگارو، اثر موتزارت شرکت داشت.

Download it Here!

من می‌خواهم اول درباره خود داستان اپرای کوزی فان توته بفرمایید؟

کوزی فان توته یا «The School For Lovers» (مدرسه‌ای برای عاشق‌ها) در سال ۱۷۸۹ ساخته شد و حاصل همکاری نابغه بزرگ، موتزارت و لورنزو دافونته، نویسنده داستان بود. در واقع با ساخت این اپرا آخرین قسمت تریلوژی موتزارت تکمیل شد.

دو قسمت قبلی شامل اپراهای «لا نوتزه د فیگارو» موتزارت که راجع به ناپایداری و بی‌ثباتی عشق بود و دیگری اپرای دون «جیو» که بیان‌گر یک تراژدی همراه با هیجان و در بعضی مواقع فاقد هیجان در ارتباطی ادامه‌دار انجام شد. حالا کوزی فان توته که بیشتر شبیه بازی و سرگرمی و تفریح است تا یک اپرای عمیق فلسفی و دارای خصوصیات کاملاً مینیمالیستی است.


بهرام تاج‌آبادی، خواننده باریتون اپرای ایتالیا و فرانسه

این اپرا اولین بار در ۲۶ ژانویه ۱۹۷۰ در وین اتریش به نمایش گذاشته شد. با این‌که در قرن ۱۸ میلادی این اپرا ساخته شده بود، ولی موضوع آن بیشتر در مورد قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی صدق می‌کند. این اپرا نقش‌های مختلفی دارد که از آن جمله می‌توان به دون آلفونسو، یک فیلسوف پیر که شخصیت مرکزی این اپرا را بر عهده دارد، اشاره کرد.

در این اپرا، دافونته مقوله عشق و وفاداری را به عنوان پدیده شرطی می‌نگرد و می‌خواهد نشان بدهد که هیچ زنی وفادار نیست. اما با مطالعه زندگی لافونته، می‌توانیم مشاهده کنیم که زندگی خود او پر از رسوایی و ماجراجویی و دسیسه‌چینی بوده است.

موضوع اپرا تنها محدود به آزادی زن‌ها نمی‌شود. به هر حال زن‌ها حداقل در اروپا و آمریکا به اندازه کافی آزاد هستند. بیشتر به آزادی مردها می‌پردازد که نسبت به زن یک مقدار رهایی پیدا کنند. غرور آقایان هیچ وقت اجازه نمی‌دهد که تصور کنند هیچ شکی نسبت به زنانشان و نامزدانشان داشته باشند. اما خانم‌ها این قضیه را بلد هستند و این توصیه را موتزارت به آقایان می‌کند که اگر فکر می‌کنید که خانم‌ها ملک شخصی شما هستند، نه.

آقای تاج‌آبادی بیشتر موضوع اپرا طنز است یا جدی است؟

نه، بیشتر یک حالت سرگرمی و تفریح دارد و به معنای واقعی یک حالت ارائه واقعی فلسفی را ندارد.

اهمیت میزانسن در این اپرا و هم‌چنین نقاط مشترکی که با کار آقای کیارستمی داشته چه بوده است؟

اهمیت میزانسن این گونه اپراها خیلی بالا است و نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند؛ چرا که گذشته نشان می‌دهد که برخی میزانسن‌های بسیار مدرن چندان موفق نبوده است.

به هر حال این‌که میزانسن این بر عهده یک کارگردان موفق سینمای مینیمالیستی - آقای عباس کیارستمی - گذاشته شده که فرهنگ او از ژانر اپرا دور است، قابل تحسین و تعمق است.

یکی از خصوصیات بارزی که در کارهای آقای کیارستمی دیده می‌شود و در این اپرا هم به وضوح قابل رؤیت بوده، اجرای این اپرا با هزینه‌ای کم و دکوری کاملاً مناسب بود. در واقع این موضوع می‌تواند کمک بی‌اندازه‌ای در اشاعه فرهنگ اپرا داشته باشد که از نظر درک و اجرا، ساده باشد و در شرایط بهتر و با هزینه کمتری اجرا شود.


بهرام تاج‌آبادی، خواننده باریتون اپرای ایتالیا و فرانسه

شما یک چهره موفق ایرانی در اپرای امروز اروپا هستید. حتماً به عنوان کنجکاوی هم که شده با کسانی که در این اپرا بازی می‌کنند یا دست‌اندرکار بودند، صحبتی کرده‌اید. نظر آن‌ها چه بوده است؟

من با یکی از دوستان ویلیام شیمل که نقش دون آلفونسو را بازی می‌کند، صحبت کردم. برای ایشان خیلی جالب بود. یعنی آن دوست ایشان که برای من تعریف می‌کرد، کاری که ایشان کرده بودند - منظورم آقای کیارستمی است - روی نقش دون آلفونسو خیلی تأکید زیادی داشتند؛ رلی بدجنس و «دو به هم زن»

در خود میزانسن هم تغییراتی ایجاد داده بودند که جالب بود. دیوار صحنه را برداشته بودند و این‌که تماشاگر با دو طرف مخاطب داشت. یک طرف تماشاگرانی بودند که در صندلی نشسته بودند و منتظر دیدن این نمایش بودند و طرف دیگر کسانی بودند که در کافه نشسته بودند و به قول آقای کیارستمی در پس‌زمینه این نمایش بودند.

جاهایی که متن اجازه می‌داد، خواننده راحت با تماشاگر صحبت‌هایش را بیان می‌کرد و این به نظر من به یک فضای کاملاً دوستانه تبدیل شده بود و کاملاً نزدیک به هم، خیلی مفید و مؤثر و جالب بود.

به نظر شما آیا می‌شود یک روزی این اپرا و داستان آن را در ایران، احتمالاً با همین میزانسن آقای کیارستمی روی صحنه دید؟

از جهاتی سخت است. به هر حال محدودیت های داستان، موسیقی و امکانات تولید خیلی این قضیه را مشکل می‌کند. ولی جالب است که اگر واقعاً تماشاگران ایرانی جدا از این حالت که دو نفر در یک مکالمه درونی برای هم به قول ایرانی‌ها جیغ می‌زنند، یعنی در واقع آواز می‌خوانند، این را کنار بگذارند و آن را فرم تلقی کنند، در نهایت به این نتیجه می‌رسند که دارند فیلم می‌بینند یا رمان می‌خوانند و کاملاً درگیر می‌شوند. اگر محدودیت‌ها کمی برطرف بشود مطمئنا فکر می‌کنم در ایران با استقبال زیادی مواجه بشود.

در ایرانی که می‌گویند مردسالاری است و این نمایش هم همان طور که شما اشاره کردید، به نوعی به نفع مردها است.

فکر می‌کنم جالب باشد.

این اپرا تا پایان ماه ژوییه در این فستیوال ادامه دارد. به نظر شما که در دنیای اپرا هستید، چه قدر این مسأله برای سینماگر ایرانی اعتبار به وجود آورده یا می‌آورد و چه قدر برای اپرای کوزی فان توته با میزانسن عباس کیارستمی؟

فکر می‌کنم برای آقای کیارستمی کار کردن در کنار اپراها و خواننده‌ها، یعنی کمی از محیط سینما دور شدن، خیلی جالب باشد. درست است که نقش زیاد است، ولی دیگر نمی‌توانند متن را دست‌کاری کنند، سکانس‌ها را جابه‌جا کنند و موسیقی را تغییر بدهند. در واقع بازیگرها حرف‌هایشان را به صورت آواز بیان می‌کنند.

همین طور همکاری با رهبر ارکستر، کنار یک ارکستر زنده، نورپردازی جدید، صحنه که ایشان گفتند شش ماه قبل از آن کار کردند و به طور مداوم، روی سن، میزانسن این کارها را انجام دادند، فکر می‌کنم تجربه‌ای استثنایی برای آقای کیارستمی باشد.

از فعالیت آینده خود بگویید. آیا برنامه تازه‌ای در دست دارید؟

بله؛ من دارم برای سه کنسرت برنامه‌ریزی می‌کنم. اولین کنسرت من با سوپرانوی معروف ایتالیایی، خانم پاتریسیا موراندینی در شهر فلورانس ایتالیا است که این کنسرت توسط اپرای فلورانس سازمان‌دهی شده است. دومین کنسرت باز هم با خود خانم موراندینی در لندن است که به وسیله «فستیوال آو آرت» خانم فهیمه خرازی سازمان‌دهی شده است.. سومین کنسرت من هم با خانم دنیا بنیادی، متسو سوپرانو در دوبی است که خانم مهشید زمانی آن را برنامه‌ریزی کرده و امیدوارم برنامه‌های موفقی از آب در بیاید.

این مسأله مهم است که خانم پاتریسیا موراندینی افتخار دادند که من در کنار ایشان بخوانم، برای من افتخار بزرگی است.

Share/Save/Bookmark

نسخه ویدیویی اپرای کوزی فان توته را در این صفحه از سایت یوتیوب می‌توانید تماشا کنید
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

:baa salaam va arze adab
کوزی فان توته یا «The School For Lovers» (مدرسه‌ای برای عاشق‌ها)... man nemidunam duste mohtram va aziz bande , in onvaan yaa tarjome ye un ro az kojaa ovordean, be har haal , tarjome ye "Cosi Fan tutte" be Faarsi hast: hame chenin mikonand ! hic rabti be onvane Englisi ye darj shod , "The School of Lovers" man nemibinam. baa tashakor .
. . . . . . . . . . . . .
Iraj Adibzadeh: Ba doroud va sepas az dousti ke irad gereftand agar yeki 2 daghigheh rouye google miraftand va hamin cosi fan tutte ra mizadand VIKIPEDIA migoft ke esme kamele in opera be italiaii inast cosi fan tutte - ossia la scuola degli agar khate 7 google ra ham mikhandand be naghle az - the free encyclopedia be englisi - neveshteh shodeh THE SCHOOL FOR LOVERS basepas va ehteram be shenavandeh zamaneh ya khanandeh site.
. . . .

-- Hooman Khalatbari ، Jul 14, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)