خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «شاهنامه، ستون بزرگ زبان پارسی» | |||
«شاهنامه، ستون بزرگ زبان پارسی»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.com
دکتر جلال خالقیمطلق که بیش از چهل سال است روی شاهنامه، ستون بزرگ زبان و ادب پارسی کار میکند، برای معرفی شاهنامهای که فراهم کرده به، پاریس آمده بود تا با عنوان «شاهنامه، مشهورترین اثر ناشناخته» با فرهنگدوستان در انجمن توسعه و تجدد پاریس گفتوگو کند. ابتدا از دکتر جلال خالقیمطلق از ویژگی این شاهنامه میپرسم:
این شاهنامه که من با همکاری دو تن از دوستان حدود پنجاه سال روی آن کار میکنیم؛ شاهنامهای است که پس از بررسی نزدیک به پنجاه نسخه شاهنامه براساس ۱۵ یا ۱۶ نسخه و ترجمه، با یک شیوه خاصی در تصحیح انجام شده، سالهای زیاد طول کشید. این شیوه بسیار وقت میبرد. خصوصاً اینکه تعداد دستنویسهایی که پای این تصحیح هست، خیلی زیاد است و الان هشت جلد آن در آمریکا منتشر شده و به کار تصحیح پایان رسیده است. یادداشتهایی هم در توضیح لغات و مسایل مختلف شاهنامه، دستور زبان، تاریخ، حماسه و غیره و غیره مطرح میشود و به آنها پاسخ داده میشود و خود این یادداشته، پنج جلد است و مجموعاً سیزده جلد میشود که تا به حال یازده جلد آن منتشر شده است. در ایران لازم بود که حتماً این تصحیح منتشر بشود. چون خیلی از دوستداران شاهنامه، خواهان این کار بودند و خواستشان این بود که این شاهنامه در آنجا منتشر بشود و جای شاهنامه هم قاعدتاً در ایران و در آغوش ملت ایران است. خوشبختانه دایرةالمعارف بزرگ اسلامی پیشگام شد که این متن را آنجا منتشر کند و خود متن شاهنامه، در هشت جلد منتشر شده است. بیش از نود درصد خوانندگان شاهنامه در مطالعه این کتاب تنها به بخش اساطیری و داستانی آن، یعنی از آغاز کتاب تا مرگ رستم بسنده میکنند و از خواندن بقیه کتاب یعنی بخش مهم تاریخی و افسانهای آن که نزدیک به نیمی از شاهنامه است، غفلت میورزند. دکتر جلال خالقی مطلق، شاهنامه را مهمترین اثر تاریخ و فرهنگ ایران کهن، مجموعه بزرگی از آداب و رسوم نیاکان ما و مهمتر از همه، ستون بزرگ زبان فارسی میداند. در واقع کتابی با این حجم به زبانی تا این اندازه پاک، با مقدار خیلی کمی واژههای بیگانه، بزرگترین ستون زبان فارسی محسوب میشود. همچنین از آنجایی که شاهنامه در آغاز ادبیات فارسی واقع شده، بیشترین اهمیت را هم برای ادبیات فارسی دارد و در شاعران بعد از خودش چه شاعران حماسی، چه شاعران غیرحماسی تاثیر بسیار زیادی گذاشته است. تمام آن چیزی را که ما از فرهنگ کهن ایران و از آداب و رسوم میدانیم، مدیون شاهنامه هستیم. بسیاری از کشورها با وجود سابقه درخشان تاریخی و فرهنگی، بعد از حمله اعراب، زبان عربی را پذیرفتند و عرب شدند. مثل مصر و بسیاری از کشورهای شمال آفریقا. دکتر خالقی مطلق میگوید اگر شاهنامه نبود ما هم امروز هویت ایرانی را از دست داده بودیم. شاهنامه، یک حلقه ارتباطی است بین ایران اسلامی و ایران پیش از اسلام. یعنی آن تاریخ و فرهنگ ایران که با حمله اعراب از هم گسسته شده بود، بهوسیله شاهنامه به هم پیوند پیدا کرد و همان آگاهی ملی و آگاهی فرهنگی که نسبت به ایران گذشته داریم و قبول آداب و رسوم نیاکان کهن خودمان را بیش از اندازه به شاهنامه مدیون هستیم و اگر شاهنامه نبود حتی خود زبان فارسی هم در معرض خطراتی بود چه برسد به خودآگاهی ملی و فرهنگی ما. یعنی آن استمرار تاریخی و فرهنگی را که با حمله اعراب قطع شده بود، درواقع دومرتبه با شاهنامه به هم وصل شد و هویت ایرانی با بودن زبان فارسی، ایرانی باقی ماند.
چون اگر ما زبان فارسیمان را از دست داده بودیم و خواه ناخواه تنها زبانی که میتوانستیم بهجای آن بپذیریم، زبان عربی بود و به ما هم امروز، عرب میگفتند. چنانکه به مصریها و به اقوام شمال آفریقا که هیچکدام عرب نیستند، عرب میگویند، به خاطر اینکه زبانشان عربی شده است. برخورد اول دکتر خالقی مطلق با شاهنامه، برخوردی پژوهشی بوده است: ولی علاقه من به شاهنامه به عنوان یک علاقه پژوهشی بهطور غیر مستقیم آغاز شد. یعنی من اول در خارج از ایران، در آلمان با حماسههای کشورهای دیگر بهطور تحقیقی آشنا شدم و بعد آمدم به سراغ شاهنامه. از این جهت وقتی به شاهنامه رسیدم، تفاوت خیلی مهمی و فاحشی میان شاهنامه به عنوان یک حماسه نوشتاری و حماسههای دیگر جهان، به عنوان حماسههای گفتاری دیدم. ترجمههای بسیاری در دو قرن اخیر به زبانهای مختلف در اروپا، شاهنامه را به میان غربیها برده است. در قرن نوزدهم به خصوص و اوایل قرن بیستم، شاهنامه بارها به زبان خارجی ترجمه شده، مول آن را به زبان فرانسه ترجمه کرد که خود متن شاهنامه هم به فارسی و فرانسوی با هم منتشر شد و اساس کار بسیاری از پژوهندگان شاهنامه قرار گرفت. شاهنامه به انگلیسی، روسی، آلمانی هم خیلی خوب منتشر شده؛ البته نیمهی نخستین آن. بعد از آن هم در این سالهای اخیر بخشهایی از شاهنامه ترجمه شده، داستانهای رستم و اسفندیار و امثال اینها که در این سالهای اخیر به زبان آلمانی ترجمه شده است. دکتر جلال خالقی مطلق در سفرهایش به تهران و شهرهای دیگر ایران، برای چاپ شاهنامه در ایران برخورد جوانها و محافل فرهنگ کنونی در ایران را به آثار تمدن و فرهنگ ایران بسیار پربار میبیند. علاقه مردم ایران به فرهنگشان و به تاریخشان و به ادبیاتشان همچنان غنی است و به خصوص دانشجوها و جوانان به فرهنگ ایرانی بسیار علاقمند هستند و من هیچ تردیدی ندارم که هویتشان را نه فراموش کردند و نخواهند کرد و جای بسیار خوشبختی است از این جهت که چنین خودآگاهی ملی، تاریخی و فرهنگی در میان همهی مردم ایران و به خصوص در میان جوانان وجود دارد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
مردمانی ایرانی تبار سالها عمر خود را صرف میکنند تا از فرهنگ و تمدن ایرانی دفاع کنند اما افسوس و صد افسوس که کسانی مثل امام جمعه ی شیراز میگویند زبان عربی باید زبان رسمی کشور شود یا خلیج فارس را خلیج اسلامی کنیم در حالی که همگان میدانند که دین اسلام جزئی از فرهنگ محض عربی ست اگر چه هر زبان و فرهنگی قابل اجترام هستند ولی آیا ما هویتمان را باید فراموش کنیم ؟
-- Farhad ، Jul 3, 2008ایران عزیز در هر زمان رستمی و فردوسی داشته و دارد همچنان که رستم کشی داشته و دارد
-- ارش ، Jul 4, 2008آقاي اديب زاده عزيز كوشش شما و دستاندركاران راديو زمانه براي شناساندن ادب و اديبان پارسي-گو را در يك ارتباط زايا و پر بار با ايرانيان ساكن ايران ارج بسيار ميگذاريم و موفقيت شما و همكارانتان را در اين راه ارزو داريم.
-- مريم اسفاري ، Jul 4, 2008چرا وقتی صحبت از زبان فارسی است یاد هویتتان میافتید در ایران چند زبان دیگر هم رایج است انها هم حق دارند نگران هویتشان باشند یا نه؟ زبان فارسی هویت کمتر از نصف جمعیت این دیار است.
-- علی ، Jul 4, 2008حال ازدهان دوست شنیدن چه خوش بود
یاازدهان آنکه شنید ازدهان دوست
درود بر شما جناب ادیب زاده
ماتنی چند ازدوستاران شاهنامه درسناباد(مشهد)این گفتگو با استادخالقی مطلق را در انجمن شاهنامه خوانی خودمان شنیدیم ومن به سهم خود از شما که این گفتگو رادر دسترس قراردادید بسیار سپاس گزارم
-- خسرو سلطانیان ، Nov 13, 2008شاد باشید
پاینده ایران