خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «اوباما، یک پدیده است» | |||
«اوباما، یک پدیده است»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.com
ماراتن انتخابات مقدماتی دموکراتها به پایان رسید و باراک اوباما برندهی فینال شد. اما آیا این به معنای آن است که تکلیف مردم آمریکا هم مشخص شده است؟ این پرسشی است که با مانوک خدابخشیان روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در لسآنجلس در میان گذاشتم.
آیا تکلیف مردم آمریکا یا دست کم بخشی از آن مشخص شده است؟ تکلیف دموکراتها مشخص شده است؛ ولی تکلیف مردم آمریکا هنوز مشخص نشده است. مردم آمریکا، حتی خود دموکراتها، ظاهراً دوست نمیداشتند به اصطلاح ماراتن انتخاباتی پایان پیدا کند. زیرا در واقع هنوز هم اکثریت مردم آمریکا نمیدانند تکلیفشان در مقابل گزینشی به نام «اوباما» چه خواهد بود. اوباما یک پدیده است؛ پدیدهای ساخته و پرداختهی خود سیستم. شما نباید نگاه کنید اوباما، کلینتون و دموکراتها؛ بلکه مسأله، آن شعاری است که اشاره میکند «Obama for change» یعنی تغییر. این تغییر و تحولات یعنی چه؟ ببینید، از چند سال پیش، «ام.تی.وی» یعنی یکی از نیرومندترین شبکههای ماهوارهای دنیا و آمریکا که پرطرفدارترین برنامههای تلویزیونی را برای نوجوانان آمریکایی ارائه میداد، ناگهان تبدیل به کانالی شد که ترویجدهنده و مبلغ آهنگهای رپ سیاهان است. آیا صنایع موزیک دچار بحران شده و سیاهها آن را تسخیر کردهاند؟ یا اینکه یک نظام، دست نامریی یا قدرتی سعی میکرد گوش جامعهی آمریکا را یا ذائقهی جامعهی آمریکا را تغییر بدهد، زیرا که میخواست یک پدیده را رو کند؟ و این پدیده کسی نبود جز سناتوری گمنام از ایالت ایلینویز که آمد و سناتور اوباما شد و بعد در اندکمدتی به امید یا پدیدهی جامعهی دموکراتهای آمریکا تبدیل شد. طی مدت طولانی دور انتخابات چهرههای بزرگ حزب دموکرات نیز پشت سر اوباما قرار گرفتند. آیا این مهم نبود؟ ناگهان تمام نیروهای قدرتمند، شخصیتهای متنفذ حزب دموکرات از آقای پرزیدنت کارتر گرفته تا خاندان کندی و سناتور جان کری و سناتور ادواردز اعلام کردند که ما آرای خودمان را به اوباما میدهیم و خانم هیلاری کلینتون بازی را باخت. هیلاری کلینتون بازنده شد. اوباما برابر مککین قرار گرفته است. این دو با هم چه فرقی دارند؟ اوباما به اصطلاح نمایندهی نسل فردای آمریکاست. اوباما به اصطلاح نمایندهی یک جامعه چندرنگ یا رنگینکمان آمریکاست، اوباما طرفدارانش نه فقط سیاهان میتوانند باشند، حتی تیرهپوستان که آمریکاییها میگویند «brown» که میتوانند به اصطلاح لاتینها باشند. اوباما میتواند از نسل جوان آمریکایی که رپ را گوش میکند، نسل جوان آمریکایی که شیفتهی بسکتبال آمریکاست که بیشتر فرهنگ سیاهپوستان را ارائه میدهد تا یک بسکتبال آمریکایی را، نمایندگی کند. بنابراین تصورشان این است که اوباما شخصی است که میآید میانه را میگیرد؛ شخصی است که میتواند ترمیمدهندهی تمام زخمهایی باشد که آمریکا از این همه خشونت، جنگ و در واقع سیطرهگری خورده که الان سیاست خارجی آمریکاست. عدهای چنین تصوری را دارند. عدهای معتقدند اوباما میتواند از سوسیالیزم صورتیرنگ آمریکایی که الان در آمریکای لاتین گسترش پیدا کرده است، نمایندگی کند. نگاه کنید: لولا در برزیل، چاوز دیوانه در ونزوئلا یا مورالس (رییسجمهور بولیوی.) میگویند اوباما میتواند تمام این قارهی بزرگ را همرنگ و همدست کند. میتواند دست آمریکا را به سوی همهی همسایگان دراز کند. ضمن این که تمامی کشورهای قاره سیاه، کشورهای اسلامی و کشورهای جهان سوم نفس راحتی خواهند کشید که یک کلانتری یا شریکی به گفتهی خود جرج بوش به نام جرج بوش از صحنه خارج خواهد شد، جمهوریخواهان کنار خواهند رفت، کابوهای سیاسی کنار خواهند رفت و دنیا نفسی خواهد کشید.
اما مککین فقط حزب جمهوریخواه آمریکا را نمایندگی نمیکند. مککین نمودار خود آمریکاییهاست؛ جامعهی سنتی آمریکاست. جامعهای که با غرورش زندگی میکند. تمام خانوادهی مککین تمام رفتند خدمت کردند؛ رفتند جبههی جنگ. مککین آدمی به صورت یک قهرمان ملی است؛ اما آن قهرمانی ملی که دارد یواش یواش به پوستر کمرنگی تبدیل میشود. تنها نقطه ضعفی که از مککین میگیرند این است که سناش به سن کسی که میخواهد برود و دنیا را اداره کند، نمیخورد. این دو شخصیت کاملاً متضادند: سفید و سیاه. این واقعیت این مبارزه خواهد بود. اوباما در صحبتهایش گفته است همه چیز از راه جنگ حل نمیشود. آیا باید انتظار یک قدیس، گاندی یا مارتین لوترکینگ را داشت که صلح را در جهان برقرار کند؛ به ویژه خطر جنگ با ایران از بین برود؟ پیامها و شعارها و وعدههایی که شما در مبارزات انتخاباتی میدهید، با عملکردی که در کاخ سفید باید ارائه بدهید، کاملا متمایز نیست. آمریکا این چنین نیست که یک شخص، یک نفر تصمیم بگیرد. بنابراین آقای اوباما اولاً نسبت به دیگر رقیبان، حتی خانم هیلاری کلینتون، از نظر روشها، نگاهها و راهبردهای سیاست خارجی ضعیف به نظر میرسد. به نظر من حتی در مورد ایران وقتی صحبت میکرد، جغرافیای سیاسی یا مناطق استراتژیکی را نمیشناخت. وقتی شما ایران را با کره شمالی مقایسه میکنید که ما میرویم با کره شمالی در رابطه با زرداخانههای اتمی صحبت میکنیم، چرا با ایران صحبت نکنیم، اولاً ایشان هنوز دریافته است که کره یک کشور عقبماندهی حیاط پشتی چین است؛ در حالی که ایران یک گذرگاه استراتژیک دنیاست. اوباما بزرگترین گافی که در این مبارزات انتخاباتی انجام داد، این بحث بود که من میروم و دستم را به سوی همه دراز میکنم. بنابراین در مورد ایران، حملهی آقای مککین و به ویژه لابی نیرومند اسراییلی بسیار زود او را عقب راند. به ویژه اگر به یاد داشته باشید، آن هفته، نه فقط جرج بوش به اسراییل سفر کرده بود، بلکه نانسی پلوسی، رییس کنگره که خودش دموکرات است و از یاران اوباما است، به اسرییل رفته بود و هیلاری کلینتون با تمام قدرت از اسراییل حمایت کرد، (در نتیجه) آقای اوباما جا زد. آقای اوباما به رأی یهودیان آمریکا احتیاج دارد، ضمن این که همهمان فراموش نکنیم که رأی آخر را باید مردم آمریکا بدهند و در اینجا هنوز راهی طولانی وجود دارد و بسیار معتقدند اوباما تا اینجا که آمده، خوب آمده است. تغییرات اساسی در جامعهی آمریکا پدید آمده؛ اما دشوار است جامعه آمریکا بپذیرد که یک رییسجمهور سیاه در کاخ سفید نشسته است. این را فراموش نکنید. باسیتی بایستیم و ببینیم نتایج چه میشود. اما یک زیبایی در این بازی وجود دارد. این را یاد بدهیم، شاید به جمهوری اسلامی که قشنگی جمهوریت این است تکرأی شهروندان مهم است و جمهوریت به شهروندان پاسخ میدهد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
مصاحبه شونده تحلیل های خیلی خوبی داشت اما چاوز دیوانه دیگر چه صیغه ای بود؟!!!!!!!!از یک تحلیل گر سیاسی واقعا بعید بود
-- بدون نام ، Jun 6, 2008jay etajob nist ke ravabet iran va amriaca inghadr ashofteh ast ,zira mothekhasisne ma ta in had az ancheh dar amricaye shomali migazarad bi etlla hastanad ,va fekr mikonand mardom chon hip hop goosh mikonand be obama ray midahan va ye senator amricayee ra chon chape amricyeesit ba chavez moghayeseh mikonand .zahi taasof in mard namidand chap chist na mifahmad obama che migooyad va na shenakhti az jameheye amricaye shomali darad.isahn hatta vaghti az rangin poostan sohbat mikonand ,goya khodeshan nas andar nasl sephide amricayee hastand, va eshreiee be iraniane amricayee ke dar amrica yek aghaliyet hastand nemikonand.zahi taasof , besiar nezhad parast va kootah bin . khoashahlam mardome amrica kamtar zabane farsi midanad ,zira besiari az nazarate ishan az lahaze ghanooni ghabele peygirist ,dar america.
-- Persian-American ، Jun 6, 2008