خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > ایران یکی از سیزده «دشمن اینترنت» معرفی شد | |||
ایران یکی از سیزده «دشمن اینترنت» معرفی شدایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comمن الان در مرکز سازمان گزارشگران بدون مرز در پاریس هستم. با آقای رضا معینی، مسؤول قسمت ایران و افغانستان در این سازمان درباره نقشه جدید این سازمان که وضعیت کشورهای جهان را در ارتباط با اینترنت نشان میدهد، گفتوگو کردم.
سازمان شما یک نقشهای منتشر کرده که روی سایتهای اینترنتی هم هست و من در روزنامههای مختلف آن را دیدم. نقطههای سیاهی روی این نقشه جهان به عنوان نقطههای تاریک اینترنتی مشخص شده است. راجع به این مساله برایمان بگویید. ما در حدود یک ماه پیش وضعیت اینترنت و مسأله آزادی بیان بر روی اینترنت را در سراسر جهان مطرح کردیم و در همین رابطه این نقشه منتشر شده است. واقعیت این است که بر روی این نقشه که بخش عمده آن سبز است و مثل زندگی همه انسانها این سبزی نشان دهنده سرزندگی است، در قسمتهایی این نقاط سیاه هم وجود دارد. این تهاجم میتواند برای قطع ارتباط مردم با همدیگر باشد. چون امروز اینترنت به عنوان تنها رسانهای است که همه جهان را به هم وصل میکند. عملا فارغ از هرگونه سد باید نوعی همدلی، همآوایی، تبادل اطلاعات و انتشار آزاد اخبار که در موارد بسیار برای زندگی روزمره نیز اهمیت دارد و نه فقط در ارتباط با مسایل سیاسی را سامان بدهد. متاسفانه سیزده کشور در جهان هستند که اینها «دشمنان اینترنت» محسوب میشوند. کشور ایران از جمله این سیزده کشور است. با توجه به وضعیت فیلترینگ و وضعیت سانسوری که حاکم کردند. حتما شنیدید در اخبار روز که آقای سلیمانی، وزیر ارتباطات گفت که همین مقدار سرعت اینترنت کافی است. لازم است توضیح بدهم که از سه سال پیش سرعت اینترنت در ایران از 128 کیلوبایت بالاتر نرفته و این اجازه را نمیدهند و این دلایل خاص خودش را دارد. این دلایل برای عدم استفاده کاربران اینترنتی در ایران از مجموعه امکاناتی که وجود دارد، است. مجموعه امکانات هم الزاما چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی طرح میکند. خیلی راحت است که کاربر اینترنتی در ایران علاقهمند شود به شنیدن آخرین موسیقیهایی که در جهان هست و چرا که نباید باشد. در این رابطه این مجموعه را (دولت) مسدود کرده است. همین امروز در خبرها آمد که بیش از 17 یا 18 سایت فعالان زن، فعالان کمپین یک میلیون امضا و سایتهای مختلفی که در ایران داشتند را مسدود کردند. این مسدود سازی و این پیشبرد سانسور و سرکوبی که روی اینترنت میشود را با همین نقاط سیاه نشان میدهیم. تنها دولتها و حکومتهای مستبد هم نیستند. متاسفانه در کنار این دولتها و حکومتهای مستبد؛ شرکتهای خصوصی یا حتی دولتی یا حتی بخشهای دولتی وجود دارند که همکاری میکنند. علاوه بر آن ما امروز با واقعیتی دیگر درگیر شدیم. بر اثر تحریمهایی که ایران را میخواهند تنبیه کنند، ضربات زیادی دارد به کاربران اینترنتی در ایران وارد میشود. ما در این رابطه یکسری نامه برای مسؤولان اروپایی و آمریکایی تهیه کردیم که این نوع تحریمها مثلا حذف اسم ایران از گوگل، یاهو، عدم استفاده برخی از کاربران اینترنت از ابزار بارگذاری و استفاده از برنامههایی که بر روی اینترنت است، هیچ ربطی به حکومت ندارد. چنان که اگر دارو را تحریم کنیم ضربه آن به مردم میخورد. علاوه بر این، ما بر این مساله تاکید کردیم که (تحریم از جانب آنها) در خدمت حکومت جمهوری اسلامی ایران قرار میگیرد. اگر روزنامهنگاران و کاربران اینترنتی به شکل عمومی نتوانند از ایمیلهایشان استفاده کنند، ارتباط آنها با جهان قطع میشود. آنچه که امروز مساله ما است، این است که کاربر و وبلاگنویس ایرانی و کسانی که در ایران از اینترنت استفاده میکنند، دارند از دو سو قربانی میشوند. یک سو سانسور و فیلترینگ رژیم جمهوری اسلامی که الان نقطه سیاهی است روی نقشه که روزبهروز پیش میرود. سانسور را بیشتر کردند و فیلترینگ به یک معضل جدی تبدیل شده است. از یک سو هم کسانی که در رابطه با اختلافات کشوری از مسایل تحریم صحبت میکنند. برخی از اقدامات آنها عملا هم تقویت سانسور است و هم قربانی کردن وبلاگنویسها و کاربران اینترنت در ایران.
آن هم کشوری در خاورمیانه که یکی از پرشمارترین کاربران اینترنت را دارد. جوانهایی که از این پنجره به دنیا ارتباطشان را باز میکنند و به هرحال اینترنت برای جوانان ایران خیلی اهمیت دارد. شما گفتید «پرشمار» من اضافه کنم، بنابر تجربهای که اینجا داشتم، طی سالهایی که کار میکنم با همکارهایم در قسمتهای مختلف و به ویژه علاقمندیام به وبلاگنویسان و کاربران ایرانی باید گفت «پرشورترین». یعنی ما این شور را خیلی کم در کشورهای دیگر داریم. شاید این کلمه درست نباشد، ولی اینگونه خودشان را به جهان تحمیل میکنند. یعنی همان پنجرهای را که میگویید چهار طاق بگشایند و به درون جهان بیایند. ما امروز وقتی که نگاه میکنیم در هر گوشه اینترنت صدا و صحبتی از ایران هست. چه انتقاد باشد، برخورد باشد، صحبت باشد، موافق یا مخالف حکومت باشد. ولی عملا صدا وجود دارد و این حضور حضوری است که تنها ما خودمان نمیبینیم. من حداقل خودم در این سازمان بینالمللی میتوانم بگویم که در روز خیلی از همکارانم برای من ایمیل میفرستند یا همینطوری در جلسات روزمرهمان که صحبت میکنیم، خیلی ساده میگوید: رضا فلان چیز را دیدی، یک وبلاگنویس ایرانی است که این کار را کرده است... این مسأله قابل تقدیر است. یعنی این تلاش، این شور قابل تقدیر است و نه تنها شمارش آنها. تاسف بار آنکه هر روز بیشتر اینها بسته میشوند. ضمن اینکه با همه وضعیت اسفبار اینترنت در ایران، خوشبختانه باید گفت تلاش و مقاومت هم هست. یعنی علیرغم میلیاردها یورو یا دلاری که جمهوری اسلامی برای سانسور خرج میکند، اما عملا کاربران ایرانی از آخرین اخبار و سایتها میتوانند استفاده کنند. من در جایی خواندم که نزدیک به 700 هزار وبلاگنویس در ایران هست. آیا سازمان شما آماری در این زمینه دارد؟ ما آمار دقیقی نداریم و همین آمارهایی است که میدهند. به ما آماری نزدیک به 500 هزار وبلاگ را داده بودند. البته باید مشخص کرد وقتی که میگوییم وبلاگنویس، ایرانی منظورمان است یا وبلاگ فارسیزبان است. وبلاگهای فارسیزبان خب یک بخش در ایران هستند، یک بخشی در خارج از کشور. البته باید بگویم که یک بخش از این وبلاگنویسهای افغانی هستند که آنها هم باز در روابط مختلف دچار معضل شدند. حتما میدانید که وبلاگنویسهای افغانی چند وقت پیش بنابر مشکلاتی که در خود افغانستان بود از بخشی از امکانات دو سکوی وبلاگنویسی یا خدمات وبلاگنویسی تا مدتی محروم شدند. اهمیت اینجا است که این تعداد وبلاگ که در جهان وجود دارد و این تعداد هر روز بیشتر میشود. من فکر میکنم آمار دقیق نداریم، اما وبلاگنویسهای ایران را اگر بخواهیم مقایسه کنیم نسبت به بقیه کشورها از جوانترینها هم هستند. یعنی از این زاویه این مسأله اهمیت خاصی دارد. به هرحال شما برای یک رویداد عظیمی مثل بازیهای المپیک پکن و کشور بزرگی مثل چین با آن قدرت اقتصادی، سیاسی و اجتماعیاش کاری کردید که آنها به قول معروف یک مقدار کوتاه آمدند. در مقابل کشورهایی مثل ایران چه کار باید کرد؟ ما اول میخواستیم درخواست کنیم که المپیک بعدی را در ایران برگزار کنند که بتوانیم یکسری کارها را هم در رابطه با ایران پیش ببریم. اما یک واقعیت است و آن هم این است که از سال 2000 که ما این کارزار را شروع کردیم در ارتباط با چین، این لوگویی را که همین پنج تا دستبند باشد به صورت حلقههای المپیک، این سال 2000 بود که ما تهیه کردیم. از آن سال تا امروز که شما میگویید، دولت چین تازه عقب نشسته است. دولت چینی که ما را سازمان تروریستی معرفی کرده بود، امروز نمایندگان ما را دعوت کرده که بیایید بنشینیم مذاکره کنیم. ما به چین را یکی از صادرکنندگان سانسور میدانیم. اگر چین بتواند عقب بکشد بدون شک بدون شک ایران و تاجیکستان و دیگر کشورها هم عقب خواهند نشست.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|