خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > فشار تحریم بر صنعت گاز ایران | |||
فشار تحریم بر صنعت گاز ایرانایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comغولهای نفتی جهان ایران را ترک میکنند. بعد از شرکت بزرگ نفتی فرانسوی توتال که ادامهی قرارداد مهماش در حوزهی گازی پارس جنوبی را معلق گذاشت، و پس از کنارکشیدن شرکتهای بزرگ استان اویل، رسپل اسپانیا، و حتا چند شرکت چینی و ژاپنی، امروز صبح دو روزنامهی مهم اقتصادی تهران، «دنیای اقتصاد» و «سرمایه»، تیتر زدند: «شرکت نفتی هلندی شل، از پارس جنوبی رفت». تنگتر شدن دامنهی تحریمهای بینالمللی شورای امنیت، هشدار غربیها در مورد تلاش ایران برای دستیابی به سلاح اتمی، از دلایلی است که باعث شده غولهای نفتی قراردادهای خود را با ایران نیمهتمام بگذارند. در این حال دولت محمود احمدینژاد برای جبران این کمبود دست به سوی شرکتهای کوچک و حتا گمنام آسیایی دراز کرده است. آیا این میتواند کارساز باشد؟ دکتر جمشید اسدی، استاد استراتژی اقتصاد در پاریس به این سوال پاسخ میدهد:
بله. همینطور که میفرمایید، بعد از اینکه به طور مرتب شرکتهای غربی کنارهگیری میکنند یا تعهد و قراردادهای خودشان را به حالت تعلیق میاندازند، آقای احمدینژاد برای اینکه جبران این کمبود را بکند، بهخصوص که ایران شدیداً به درآمدهای نفت و گاز احتیاج دارد، رو به سوی شرق آسیا کرده است. میدانید که بسیاری از این قراردادهایی که امروز از سوی شرکتهای غربی به حالت تعلیق درآمده، قراردادها و موافقتنامههای امضاشده بوده است. مثلاً بعد از اینکه طرح سه و چهار را شرکت توتال به انجام رسانید، قرار بود طرح ده و یازده هم به اجرا برساند. ولی خب باتوجه به شرایط بینالمللی، تحریمها، قطعنامهها و فشارها، این کار را به حالت تعلیق گذاشتند. شرکت شل هم چنین کرد، شرکت اسپانیولی نفت هم چنین کرد و حتا شرکتهای چینی و ژاپنی هم کارشان را به تعلیق انداختند و یکی از بزرگترین قراردادها در میدان نفت آزادگان در نزدیکی مرز عراق هم از سوی ژاپنیها به حالت تعلیق درآمد. و این در حالی است که ژاپن بیش از ۹۰ درصد از احتیاج انرژی خودش را باید از خارج وارد بکند. حالا صحبت بر سر این است که آیا سیاست آقای احمدینژاد در رویکردش به هند و پاکستان مفید فایده خواهد بود یا خیر. با توجه به سیاستهای دولت جمهوری اسلامی، قرار است طرحهای مهم استخراج گاز و بهویژه طرح لولهی گاز صلح به پاکستان و هند را شرکتهای کوچک آسیایی انجام بدهند. آیا تکنولوژی و قدرت آنها میتواند جای تکنولوژی گستردهی غولهای نفتی را بگیرد؟ ببینید، حتا اگر قرار بود آقای احمدینژاد شرکتهای بزرگ معظم اروپایی و آمریکایی را مثلاً با شرکتهای بزرگ معظم دیگر کشورهای اروپایی یا مناطق دیگر جابجا بکند، در شرایط کنونی این کار بسیار مشکل بود. چرا؟ به این دلیل که قراردادهای بزرگی مثل قرارداد بیش از ۷ میلیارد دلاری که قرار است این خط لولهی گاز باشد، احتیاج به تشکیل کنسرسیومهای بزرگی دارد متشکل از موسسات مالی بزرگ و شرکتهای تکنولوژیک بزرگ و شرکتهای نفتی بزرگ.
خب، در حالیکه حتا به لحاظ مالی ایران زیر فشار قطعنامههاست و به لحاظ تکنولوژیک، ایران برای سرمایهگذاریهای بالاتر از ۲۰ میلیون، زیر فشار تحریمهای آمریکاست و اصولاً در شرایطی که ارگانهای بینالمللی نگاه منفی به سرمایهگذاری در ایران دارند؛ چنین سرمایهگذاریهایی امکان وقوعش بسیار بسیار کم است. بهخصوص اینکه این خط لولهی صلح که قرار است مثلاً گاز پارس جنوبی به پاکستان و بعد هند برساند، از سال ۱۹۹۴ صحبتاش شروع شده و تا الان انجام نشده است. از سال ۲۰۰۴ به بعد به طور جدی دوباره مقامات جمهوری اسلامی سعی کردند این کار را انجام بدهند که بازهم موفق نشدند. دو مرتبه دولت آقای احمدینژاد صحبت از قطعیشدن این قرارداد کرد که یک بارش در اوت سال ۲۰۰۷ بود و بازهم این مساله به مرحلهی اجرایی نرسید. من فکر میکنم، کما اینکه تا الان انجام نشده است، به دلایلی که برشمردم و نیز دلایل دیگر، این کار انجام نشود. مثلاً از جمله اینکه قرار است حدود ۷۰۰کیلومتر از این خط لولهی گاز از پاکستان بگذرد، ولی هنوز روابط پاکستان و هند، روابط درست و دوستانهای نیست. چه کسی امنیت این خط لوله را قرار است بهعهده بگیرد. کماکان فشارهای آمریکا، فشارهای بینالمللی و بهویژه نزدیکی هند و پاکستان به آمریکا باعث میشود که این دو کشور، نرمش بیشتری در مقابل تقاضاهای آمریکا داشته باشند. میدانید، پاکستان یکی از بزرگترین دریافتکنندههای کمک خارجی ایالات متحده است و در نتیجه نمیتواند بیاعتنا باشد به خواستهای آمریکا. این است که بهطور کلی من فکر میکنم این اقدام آقای احمدینژاد هم، گذشته از تبلیغات بزرگی که در این مورد کرده و خواهند کرد؛ به نتیجه نخواهد رسید. ما متاسفانه با داشتن بیش از ۱۵ درصد ذخایر گازی در جهان، تنها توانستهایم ۲ درصد تولید جهان را داشته باشیم. و پرسش پایانی. اگر این خط لولهی صلح در جنوب ایران ایجاد بشود، برای چه کشورهایی سودمند خواهد بود؟ ببینید، اگر این خط لوله راه بیفتد، این هم برای ایران منفعت زیادی دارد، هم برای هند و هم برای پاکستان و بعد از هند هم که حتا چینیها اظهار علاقه کردهاند. فقط بهلحاظ نظری و به لحاظ بالقوه، این خط لوله منفعت است برای تمام کشورها. ایران صددرصد بهرهمند خواهد شد از این خط لوله، چون نه تنها به درآمدهای فروش گاز احتیاج دارد، بلکه از این درآمدها میتواند برای گازرسانی به دیگر مناطق کشور استفاده کند. میدانید که در زمستان گذشته ۱۳ استان کشور ما محروم از گاز بودند، در حالی که ما بر یکی از بزرگترین منابع گاز نشستهایم. خب پاکستان و هند و بهویژه هند با رشد سالانه ۱۰ درصدی خود، شدیداً به منبع انرژی احتیاج دارد و چین هم که احتیاج دارد، البته اگر خط لوله حتا تا به آنجا کشیده شود. ولی در شرایط کنونی متاسفانه این طرح که برای همهی این کشورها مفید فایده خواهد بود، مادامی که سیاستهای تنشافزای آقای احمدینژاد و انزوای بینالمللی ایران بهویژه در زمینهی اقتصادی ادامه دارد، شدنی نیست.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
moshkel in ast ke gharb nafte iran ra arzantar az ab az iran mikharad va tahdid ham mikonad! Total salhast ke har sal milliardha dollar soode khales az naft o gaz iran mibarad va dar eyne hal franse iran ra tahdid be jang mikonad.rahe hal chist??
-- Doctor Koohi ، May 15, 2008