تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با رحمان میلانی، کارگردان فیلم «اسب‌های دریایی»

«فرهنگ سنتی‌مان را مدرن کنیم»

فیلم «اسب‌های دریایی» ساخته‌ی رحمان میلانی، جنجالی‌ترین فیلم بلند در ششمین فستیوال «سینمای ایران در تبعید» بود که یکشنبه‌ی گذشته در پاریس به پایان رسید.

«اسب‌های دریایی» فیلمی بسیار گفت‌وگو برانگیز است که داستان زندگی دو خانواده‌ی ایرانی را در خارج از ایران نشان می‌دهد. یکی از آنها مادر خانواده‌ای‌ست مذهبی و سختگیر و درگیر با دختر جوان خود. خانواده‌ی دیگر، دو مرد همجنسگرا و یک دختر کوچک هشت ساله به نام مینا که فیلم مشکلات زندگی یک کودک با دو همجنسگرا را نشان می‌دهد؛ یک سوژه تابو.

فیلم «اسب‌های دریایی» به تضادهای برخورد میان مدرنیسم، سنت و مذهب نگاه می‌کند که با حضور دو همجنسگرای مرد بر سر یک سفره مذهبی که مادر آن خانواده‌ی دیگر برپا کرده و معمولا زنان در آن شرکت دارند؛ به اوج خود می‌رسد.

در گفت‌وگوی اختصاصی برای رادیو زمانه از رحمان میلانی، کارگردان فیلم «اسب‌های دریایی» که نخستین فیلم بلند اوست، می‌پرسم که آیا داستان فیلم از زندگی واقعی خانواده‌های ایرانی در خارج الهام گرفته شده؟

Download it Here!

برای من سخت است که دقیقا بگویم الگوی آن را از کجا آوردم، ولی به عنوان یک فیلمساز من سعی کردم که از تخیلم استفاده کنم و شخصیت‌ها را در یک موقعیتی بگذارم و ببینم که این شخصیت‌ها چطوری عکس‌العمل نشان می‌دهند، آن هم در رابطه با یک تم به‌خصوص.

برای من تم همجنسگرایی و مذهب تم جالبی است و فکر می‌کنم خیلی کم در سینمای ایران، چه داخل و چه خارج ایران به این موضوع پرداخته شده است. این است که برای من جالب بود که این شخصیت‌ها را بگذارم در موقعیت این تم و ببینم چطوری نسبت به آن عکس‌العمل نشان می‌دهند.

چرا برای شما این سوژه جالب بود؟

به عنوان یک همجنسگرا که خودم هستم؛ خیلی از این چیزها، چیزهایی است که برای من اتفاق افتاده یا من باید آنها را حل می‌کردم. چه از نظر مذهب، چه از نظر جامعه به‌طور کلی.

دلم می‌خواست همه‌ی آن تجربیاتی را که خودم داشتم به‌صورت یک داستان دربیاورم و استفاده کنم. بیشتر به خاطر تجربیات شخصی‌ام.


نمایی از فیلم اسب‌های دریایی

می‌توانید خیلی خلاصه و کوتاه این سوژه‌هایی که در این فیلم داشتید را بیان کنید برای آنها که بیرون هستند؟

داستان فیلم در واقع داستان دو خانواده است. یک خانواده ایرانی که مادر خانواده مذهبی است و سختگیر و یک خانواده نصف ایرانی که پدر خانواده ایرانی است و دختر بچه‌ای دارد و با دوست پسر خود که آلمانی هست زندگی می‌کند.

داستان فیلم در آلمان اتفاق می‌افتد. من سعی کردم درمورد این دو تا خانواده تم‌هایی مثل مذهب و بزرگ کردن بچه‌ها در جامعه‌ی آزاد غربی که برای خیلی از خانواده‌ها ممکن است، مشکل باشد را نشان دهم و البته داستان همجنسگرایی در خارج از کشور.

این مساله‌ی بزرگ شدن بچه‌ها در یک خانواده‌ای که همجنسگرا هستند، حتی در همین فرانسه هم که من می‌بینم به‌عنوان یک مساله مهمی همچنان مورد بحث قرار می‌گیرد.

بله فکر می‌کنم تنها فرهنگ ما نیست که با این مساله همجنسگرایی مشکل دارد. خیلی از فرهنگ‌های اروپایی به‌خصوص فرهنگ‌های اروپای لاتین،‌ مثل ایتالیا، فرانسه، آمریکای لاتین مساله همجنسگرایی کاملا حل نشده است. فکر می‌کنم که هرچند که شرایط همجنسگراها در اروپا خیلی بهتر از کشور ماست و آنها حقوق اجتماعی دارند، ولی کاملا حل نشده است. فکر می‌کنم کشورهای اروپای غربی شاید خیلی جلوتر از ما هستند در این مورد.

و به خصوص اینکه کشورهای غربی همجنسگراها را اعدام نمی‌کنند.

بله، بله. در کشور ما متاسفانه همجنسگراها کشته می‌شوند. این من را خیلی عصبانی می‌کند.

شما خودتان هیچ‌وقت فرزندی نداشتید؟

نه.

ولی خیلی خوب از عهده این کار برآمده بودید. خیلی جنبه احساسی زندگی این دختر بچه، مینا را که من فکر می‌کنم شش - هفت سال بیشتر ندارد، نشان داده بودید. آن هم در یک خانواده دو تا مرد که با هم همجنسگرا هستند. شما چطور احساس این بچه را نشان دادید؟

من نمی‌خواستم که فیلم فقط درمورد این باشد که آه چه خوب است دوتا پدر همجنسگرا آدم داشته باشد و زندگی حل می‌شود. من می‌خواستم نشان بدهم که کمبودهایی که این دختربچه ممکن است حس کند در خانه‌ای که با دو تا پدر یا دو تا مادر یا هرچیزی؛ به عقیده‌ی من مشکل بچه‌ها با والدین‌شان، مشکل کلاسیکی است. یعنی هیچ مساله‌ای نیست که دو تا پدر باشند یا دو تا مادر باشند یا یک پدر باشد یا یک مادر باشد.

به عقیده‌ی من رابطه‌ی بین فرزند و والدین، یک رابطه‌ی پیچیده و کمپلکسی است. سعی کردم خودم را در قالب آن بچه بگذارم و ببینم چطوری آدم می‌تواند به این مساله نگاه کند.

دلم نمی‌خواست که فیلم فقط شعار سیاسی باشد که باید مثلا همجنسگرایی قبول بشود. هرچند که من خودم به آن عقیده دارم، ولی دلم می‌خواست که فیلم از یک نظر انسانی به این مساله نگاه کند،‌ و نه فقط از نظر سیاسی.

یک صحنه بسیار طنز و شادی هم بود در داخل فیلم شما،‌ آنجایی که آن خانواده ایرانی، سفره انداخته بودند. سفره‌ای که خانواده‌های مذهبی می‌اندازند و بعد این دو آقای همجنسگرا به اتفاق دخترشان می‌آیند آنجا...

هدف من این بود که از طریق این شخصیت‌ها به این مساله نگاه کنم. از طریق انسانی به این مساله نگاه کنم. من دلم نمی‌خواست که یک فیلمی بسازم درمورد تضاد بین مذهب و سکشوالیتی که تراژدی باشد.

من فکر می‌کنم که به اندازه‌ی کافی ما این تراژدی‌ها را داریم در زندگی روزمره‌ی‌ خودمان. من دلم می‌خواست که با این فیلم بتوانم یک الهام مثبتی درمورد آشتی بین مذهب یا زندگی مدرن و سنت‌ها ایجاد کنم. چون درهرصورت سنت‌ها و مذهب، بخشی از فرهنگ ما هستند. هرچقدر که با آنها مخالف هستیم، ولی بخشی از فرهنگ ما هستند و به عقیده‌ی من بهترین راه این است که بتوانیم آنها را مدرن کنیم و با آنها بتوانیم زندگی کنیم. نه اینکه کاملا آنها را نفی کنیم. یا حداقل آزادی این را داشته باشیم که بتوانیم با آنها یک رابطه‌ی سالم برقرار کنیم.

حالا یک مقدار هم راجع به خود فیلم‌تان توضیح بدهید؟ این نخستین فیلم شما بود؟ آیا همه بازیگرها، آماتور بودند؟ تهیه‌کننده‌ی فیلم شما چه کسی بود؟

پدر و مادرم به من سه هزار یورو دادند که بتوانم یک دوربین فیلمبرداری بخرم، دوربین ویدئوی حرفه‌ای. شش هزار یورو هم از دولت نروژ گرفتم که بتوانم این فیلم را بسازیم. این است که فیلم با بودجه خیلی خیلی کمی به‌وجود آمده و هیچ‌کدام از افرادی که پشت دوربین یا جلوی دوربین بودند، پولی نگرفتند.

همه در این فیلم آماتور بودند، البته آماتور نیمه حرفه‌ای. فقط دو نفر از هنرپیشه‌ها کاملا حرفه‌ای هستند و بقیه آماتور بودند. شرایطی که فیلم ساخته شد، خیلی شرایط مشکلی بود، به خاطر عدم داشتن پول و امکانات.

من خودم داستان را نوشتم، آن را کارگردانی و تهیه کردم. در این فیلم فیلمبرداری و بازی هم کردم. این خود نشان می‌دهد که این فیلم، یک فیلم خیلی غیرعادی است.

جزو سینمای مولف...

خیلی ممنون. هدف من به عنوان فیلمساز بودن این است که بتوانم فیلم‌هایی بسازم که جالب باشد. نه فقط از نظر تم‌ها، بلکه از نظر تصویری و بیان سینمایی.

البته این کار اول من است و وقتی خودم امروز به آن نگاه می‌کنم، خیلی کمبودها را می‌بینم، ولی امیدوارم که بتوانم و امکان این را داشته باشم که تجربه‌های جدیدی با سینما داشته باشم و بتوانم آنطور که می‌خواهم یک فیلم بسازم.

خب، چرا اسم فیلم را گذاشتید «اسب‌های دریایی»؟

اسب‌های دریایی برمی‌گردد به چیزی که در فیلم هست. شخصیت‌های فیلم به خاطر اینکه بتوانند مشکل دختربچه‌شان را حل کنند، از اسب‌های دریایی الهام می‌گیرند.

به خاطر اینکه اسب‌های دریایی جزو ماهیانی هستند که ماهی نر بچه را به دنیا می‌آورد و این برای من یک سمبلی شد از اینکه سکس می‌تواند عوض شود. یک پدر می‌تواند مادر باشد و یک مادر می‌تواند پدر باشد و این الهام عنوان فیلم بود.

آیا فکری هم برای فیلم آینده‌تان هم کردید؟

فیلم دومم را الان دارم تمام می‌کنم. داریم صداگذاری‌های آن را می‌کنیم و فیلم سومم هم... آن راجع به یک دختر است. او هم یک ایرانی است. یک دختر ایرانی در برلین که در رابطه‌ی عشقی با مشکلی روبه‌رو می‌شود.

پرسش پایانی من راجع به همین جلسه نمایش فیلم بود و بعد از آنکه خیلی بحث‌های مختلف درگرفت. می‌خواهم نظر شما را هم راجع به همین گفت‌وگوها، همین پرسش‌ها و همین چیزهایی که بیشتر ایرانی‌ها در آن شرکت داشتند، بپرسم.

یکی از دلایلی که آمدم اینجا این بود که این فستیوال فیلم‌های ایرانی است. برای من جالب بود، چون این فیلم تا به حال فقط برای تماشاگرهای اروپایی و آمریکایی نشان داده شده و آن عکس‌العمل‌ها که من از آنها گرفتم، به‌عنوان عکس‌العمل‌هایی بوده که از طریق داستان و شخصیت‌ها نسبت به فیلم کردند.

این نمایش جالب بود به خاطر اینکه اولین باری بود که من با تماشاگران ایرانی در تماس بودم. سوالاتی که شد، سوالاتی بود که من درواقع هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که این سوالات پیش بیاید. به خاطر اینکه از نظر من، برداشت من این بود که با فیلم، به‌طور خیلی سیاسی برخورد شد یا حداقل بعضی‌ها برخورد کردند. درصورتی که فیلم برای من یک فیلم سیاسی نیست. این فیلم برای من بیشتر یک فیلم انسانی است.

فکر می‌کنید یک روز یک چنین فیلمی در ایران نمایش داده بشود؟

امیدوارم. خیلی امیدوارم که این فیلم یک روزی در طول مدتی که من زنده خواهم بود در ایران نمایش داده شود، ولی نمی‌دانم.

فکر می‌کنید چه تاثیری بگذارد؟

امیدوارم بتواند حداقل یک روزنه‌ای باشد به خاطر یک طرز فکر جدید که بتوانیم نسبت به سنت‌ها و مذهب یک‌طور جدیدتر به آن نگاه و با آن برخورد کنیم که این یک مساله انسانی است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

اسبهای دریایی نربچه به دنیا نمی آورند.بلکه جنس ماده بچه ها راپس ازتولددرکیسه جلوشکم جنس نرقرارمی دهدوجنس نرآنهارابزرگ می کند.

-- فاطمه احمدی ، Apr 12, 2008

واقعاً مضحک است!
آیا زمانه گمان می کند بامصاحبه هایی از این دست می تواند کمکی به حل تعارض میان سنت و مدرنیته بنماید.
این شیوه پرداخت و میدان دادن به همجنسگرایی،حاصلی به جز تنفر و دوری از زمانه ندارد.

-- فرزانه ، Apr 12, 2008

سلام مرا به آقای میلانی برسانید و از ایشان بپرسید بعنوان یک همجنس باز چگونه می توانم در فیلم بعدی ایشان بازی کنم .حاضرم به اندازهء وسعم به ایشان نیز کمک مالی کنم.
چشم انتظار شما

-- محسن ، Apr 12, 2008

به نظر من در مورد ناهنجاریهای اجتماعی عملکرد جمهوری اسلامی در یک مورد و تاکید میکنم تنها در یک مورد نسبت به دیگر کشورهای جهان منطقیتر عملکرده است و آن همان همجنسگرائی است
خلقت انسان بر دو جنس زن و مرد به وجود آماده است اگر در مواردی استثنائی این تفاوت (مقدس) از لحاظ فیزیکی بهم بخورد مواردی غیر طبیعی است و باید مانند یک بیماری با آن برخورد کرد
من تا به حال آن طوریکه گفته میشود که در ایران کنونی کسی را به عنوان اینکه همجنسگراست اعدام شده باشد برخورد نکردم بلکه بر خلاف دیگر کشورهای مترقی جهان دولت خود هزینه تغییر جنسیت را تقبل کرده است

-- شمس از سوئد ، Apr 12, 2008

Salam,
man faghat mikhastam bebinam ke az koja mitoonam in film ro peyda konam va bebinam. ba tashakor

-- Elham ، Apr 12, 2008

عکس العمل کسانی که در اینجا کامنت گذاشته اند به خوبی این سخن را که بحث هنجنسگرایی همچنان تابو است را نشان میدهد. تابو بودن مسئله در درجه نخست خود را در برخورد عاطفی و خشمگینانه این افراد نشان میدهد. خانم فرزانه خشم خود در نه تنها با مطلب که حتی با اخطاری که به سایت زمانه میدهد به نمایش میگذارد. کامنت نفر دوم حتی از بیان خشمش عاجز است و میخواهد مسئله را با تسمخر و لوث کردن موضوع خاتمه دهد. نفر سوم که ظاهرا مخالف جمهوری اسلامی است از یک سو نه توانایی دیدن بلاهایی را دارد که سر همجنسگرایان در ایران در می آورند و نه در این مورد قادر است که میان عقیده ی خود و سیستم سیاسی کشورش تمایزی قائل گردد.
نتیجه: موضوعهایی مانند همجنسگرایی نشان میدهند که فاصله مردم ما با حاکمانشان در در همه زمینه ها یکسان نیست. در ضمن نشانگر این امر نیز میباشد که دمکرات بودن و دفاع کردن از حقوق اقلیتها در فرهنگ عموم ما هنوز معنای واقعی خود را پیدا نکرده است. اینکه همه جا شعار دمکراسی میدهیم و با این حال عاجزیم از اینکه یک راهپیمایی که نه حتی یک نامه اعتراض آمیز در دفاع از حقوق مثلا اقلیت افغانیها در ایران منتشر کنیم نشانگر این است که راه درازی همچنان برای فهم دمکراسی برای ما باقی است.
از آقای ادیب زاده سپاسگزارم که جرات انجام این مصاحبه را به خود داده اند.

-- یک روانشناس دگرجنس گرا ، Apr 12, 2008

ba durud.man ham hamin hamin soaal ro daram.az koja va chegune mishe DVD in film ro tahiye kard!ATBRIK be aghaye Milani !Bravo !

-- بدون نام ، Apr 12, 2008

جنا ب آقا ى اديب زا ده، خيلى متشكرم از اين مصا حبه و عنوان زيبا ئى كه برا اى آن انتخا ب فرمو ديد .
با سپاس

-- خوا نندى وفا دا ر به راديو زما نه ( ضمنا همجنسگرا) ، Apr 13, 2008

man be onvane yek hamsensgaraye irani tabar az aghaye milani moteshakeram bekhtere jesarat va tavanayee dar bayane in masaleh ,fekr mikonam jamee irani tabar dar gharb hanooz nesbat be hamsensgarayee besiar hassasiat dard . omidvaram in goone tolidat betavanad sharayet hamgensgarayane irani ra behbood dahad.


-------------------------------
دوست گرامی
لطفاً نظرات خود را به فارسی بنویسید و از نوشتن به پینگلیش جداً پرهیز کنید
زمانه

-- بدون نام ، Apr 14, 2008

سلام
من همجنسگرا نیستم ولی به خودم اجازه نمی دم به کسی به خاطر طرز تفکرش ظلم کنم

-- امید ، Apr 14, 2008

با عرض سلام وادب. ما ایرانیها در تابوسازی استادیم.در بین دگراندیشان ایرانی همجنسگرائی از زاویه دیگری تابو شده است.اگر کسی بگوید این یک ابنورمالیتی مانند سایر موارد غیر طبیعی بودن در طبیعت است و بسته به منشا ان راههای متفاوتی برای ان وجود دارد و علاوه بر ان از هیچ اولویت خاصی در مبارزه ملت ایران برای کسب ازادی برخوردار نیست حتما ان شخص فناتیک و مرتجع است و از دمکراسی بوئی نبرده است.حرفهای کارگردان محترم نظرات شخصی ایشان بود و از این جهت قابل احترام . اما خواهش میکنم ایشان را تابو شکن و مبارز راه ازادی قلمداد نکنید.ان بنده خدا خود نیز چنین ادعائی نکرد. ایشان در حد درک وتوان خود یکی از هزاران معضل ریز و درشت جامعه ما و از قضا یکی از ریزترین انها را مطرح کرده است. اگر با انصاف باشیم در مقایسه با غولهای بزرگ نبود ازادی بیان و مطبوعات مستقل / بیکاری و فقر / بی ایمانی وبی هویتی / انحصارگری ورشوه خواری / اعتیاد و فحشا که کیان جامعه و تمدن ایرانی را با خطر زوال و نابودی مواجه ساخته مشکل همجنسگرائی چندان مهم به نظر نمیرسد.ایا در ایران افراد غیر همجنسگرا در روابط و ابراز عقاید خود از ازاذی برخوردارند و فقط همجنسگراها از ان محرومند ؟ به هوش باشیم و از تقسیم جامعه به زن ومرد یا همجنسگرا وغیر همجنسگرا برحذر باشیم که این خواست دشمنان ازادی ملت ما میباشد.طرح مسائل کوچک و عمده کردن ان یکی از راههای شناخته شده دیکتاتورها برای به بیراهه کشیدن مبارزه ملت و گیج کردن انهاست./

-- شهاب ، Apr 14, 2008

man ba aghaye shahab sad dar sad movafegam .biaeed kami hooshe siasi dashte bashim o zood ehsasati nashim.
be omid e azadi e ensaniat.


-------------------------------
دوست گرامی
لطفاً نظرات خود را به فارسی بنویسید و از نوشتن به پینگلیش جداً پرهیز کنید
زمانه

-- sahar ، Apr 14, 2008

اگر مردم بتوانند به این درک ساده از همجنسگرایی برسند که همجنسگرایی یک انتخاب نیست بلکه یک هویت است مثل هویت تو که انتخاب نکردی زن یا مرد به دنیا بیایی بلکه انتخاب شدی...ما هم انتخاب نکردیم که اینگونه به دنیا بیاییم...
آنگاه خیلی از اصطکاکها از بین خواهد رفت...باور کنید.. باور کنیدکه این یک امر ذاتیست

-- raha ، Apr 14, 2008

من همجنسگرا نیستم، لکن همجنسگرایان را دوست دارم .
از جماران

-- محسن ... ، Apr 14, 2008

مسئله دیگر این که این چیز جدیدی نیست که همیشه افرادی که از سوی اکثریت جامعه درک نمی شده اند مورد آزارواذیت
قرار می گرفته اند و می گیرند
به تاریخ نگاه کنید...چرا خیلی از فیلسوفان و دانشمندان توسط اکثریت هم عصران خود موردآزار و حتی تهدید به مرگ در آتش می شده اند؟!نامی از پیامبران نمی آورم تا سوء تفاهمی پیش نیاید...آیا باید مسئله ای بعد از هزار سال مورد درک واقع شود!!مورد دیگر این که نمی دانم چرا اگر هر از گاهی در
بین صدها مطلبی که در مورد
مشکلات اکثریت جامعه مطرح
می شود ناپرهیزی شود و به
مسائل همجنسگرایان نگاهی انداخته شود سریعا چه به اصطلاح اپوزیسیون و چه خودی ها می گویند لطفا به این مسئله نپردازید!! خیلی ریز و کوچک است!!آری شما هم مشگل دارید ولی این کجا و آن کجا..شمایی که در خیابانهای تهران و ایران دست در دست نامزدتان با آرامش خاطر راه می روید کجا می فهمید که داغ تحقیر و توهین
عابران.. استرس وترس از بازداشت و زندان بخاطر همان پیاده روی ساده یعنی چه..در ضمن دوستان رادیو زمانه هم لطفا در عنوان/همجنسگرایان هم انسانند/ تجدید نظر نمایند
اتفاقا ما همجنسگرایان خیلی انسان تر از بعضی از به ظاهر انسان هاییم

-- raha ، Apr 14, 2008

و بزرگترین جرم ما همجنسگرایان این است که می خواهیم خودمان باشیم...
نه به ساز اکثریت...

-- raha ، Apr 14, 2008

با تشکر از رادیو زمانه بدلیل مصاحبه با رحمانی. همجنسگرایان تنها انسانند بلکه از بسیاری دگر جنس گرایان انسان ترند. هر راديکال ، انقلابی که خواهان حقوق مدنی برای همگان باشد، باید از حقوق همجنس گرايان دفاع کرده و حقوق حنسی آنان را به همراه زنان و دیگر انی که تحت ستم جنسی قرار دارند به رسمیت بشناسند وبرای آن مبارزه کند. ضمن این که مسائل اجتماعی همه وابسته بهم هستند و نمی توان آزادی زنان ، آزادی بیان و انديشه و دمکراسی ، عدالت اجتماعی ، و یا ديگر معضلات اجتماعی و اقتصادی را از هم جدا نمود.

-- nkosha@hotmail.com ، Apr 14, 2008

به نظر من همجنس بازی بیشتر از تابو بودن، برخلاف خیلی ابژه ها امروز تبدیل به چیزی که مردم از آن تنفر دارند شده است. به هر حال گرچه این پدیده را درک نمی کنم، اعدام آنان تنفر بر انگیز است.

-- سینا ، Apr 14, 2008

عجيب است، برای فهم موردی بديهی چون همجنسگرايی آدم بايد حتما دمکرات باشد؟
خانم محترم از سوئد که مثل ميليون ها آدم ديگر معتقد است همجنسگرايی بيماريست،
بدون اينکه استدلالی علمی بياورد ،من معتقدم که شما خانم شمس از سوئد خودتان
به يک بيماری روانی بسيار مزمن بنام فوبی دچار هستيد، خداوند شما را شفا دهد و
همه ی آنهايی را که حتا قرون وسطايی هم نيستند.
دوست نا آشنا آقای ميلانی ، بسيار مشتاق ديدن فيلم شما هستم ، اميدوارم بزودی
اين امر در آلمان ميسّر باشد.
با آرزوهای موفقيت های بيشتر در آينده ی هنری شما، و با تشکر از راديو زمانه،
علی از آلمان.

-- ali ، Apr 14, 2008

باز هم با عرض سلام و ادب.از اینکه حداقل یک نفر با نظر من موافق بود خوشحالم. خواهش میکنم همه دوستان جواب بدهند که ایا در ایران غیر همجنسگراها در روابط خود مطابق موازین انسانی واصول حقوق بشر ازادند یا خیر ؟

-- شهاب ، Apr 15, 2008

آقای شهاب، شما به جای اینکه با گذاشتن سایر مشکلات در مقابل مشکل همجنسگرایی در ایران بخواهید اهمیت رنجهای این بخش از جامعه را خرد و ناچیز جلوه دهید چرا صریحتر نمیگویید چه در مورد ایشان فکر میکنید. صراحت و شهامت گفتن نظر عیب نیست. حتی فرض شما را درست بگیریم که همجنسگرایی جز آخرین مشکلات ما است، بعدش چی؟ اول انقلاب هم بنیادگرایان و هم چپها به زنانی که میخواستند از آزادی پوششان دفاع کنند همین حرف را میزدند: مشکلات مهمتری هست. آنها هم اگر واقعا صادق بودند آنموقع میگفتند که اصلا به برابری زن و مرد اعتقادی ندارند همانطور که شما از نظر من به حقوق همجنسگرایان در جامعه اعتقادی ندارید. در ضمن خیلی بیشتر خوشحال باشید چون بیش از یک نفر در جامعه ما با عقاید شما موافق است.

-- سیامک ، Apr 17, 2008

با سلام و ادب .از دوست عزیزی که مرا مورد خطاب قرار داده است متشکرم.نکته اول اینکه نمیدانم چرا این دوست و سایر دوستان جواب سئوال ساده مرا نداده اند ؟ ایا درست خواهد بود اگر من اظهار نظر کنم وبگویم این اقراد از جمله این دوست عزیز اعتقاد به ازادی و حقوق بشر ندارند و فقط دنبال منافع شخصی خود هستند ؟ اگر این دوست عزیز به یاد نمیاورند من ایام انقلاب 57 را خوب به یاد میاورم .هرگز در اول انقلاب بنیادگرایان و مخالفان انها نمیگفتند مسئله حجاب مهم نیست . بنیادگرایان اظهار میداشتند حفظ حجاب برابر است با حفظ اسلام و مهمتر از خون شهدا .مخالفان انها هم میگفتند مبارزه با حجاب اجباری به معنی مبارزه با خفقان و سلطه گری بنیادگرایان میباشد و در این راه تلاش بسیار کردند.بله ان موقع هم به غلط مسائل کم اهمیت را انقلابیون حاکم بزرگ جلوه میدادند تا بتوانند مشکلات اصلی را مخفی نگهدارندکه تا کنون اینطور بقا یافته اند.اعتقاد دارم حقوق اقلیتها که بسیار مهم است وقتی قابل وصول است که ملت ایران به ازادی دست یابد و دمکراسی را نهادینه کنند . در ان صورت است که تمام اقلیتهای قومی و اجتماعی کار چندان مشکلی برای استیفای حقوق حقه خود نخواهند داشت. نگاهی به تاریخ کشورهای ممتاز دنیا بیندازید و از انها درس بگیرید.من اعتقاد دارم همجنسگراها هم مانند سایر گروههای اجتماعی حقوقی دارند که تنها در سایه ازادی همه ملت ایران به ان دست خواهند یافت .

-- شهاب ، Apr 19, 2008

با سلام- اطلاعات بنده در مورد همجنسگرايي خيلي كم است و هيچ سايتي هم نيست كه فيلتر نشده باشد ولي يك سوال دارم آيا اين همان لواط نيست ؟ اگر اين باشد كه اسلام با آن مخالف است و مسئله ديگر اينكه كساني كه در زمان تشكيل به دلايلي در اثر ترشح هورمونهاي جنسي اختلالاتي ايجاد شده است بهتر است تبديل به اصل خويش شوند تا اينكه در شكل يك مرد با احساسات زنانه و بالعكس تا حرمت انساني آنها بيشتر نگه داشته شود و بعنوان يك انسان براحتي بتوانند عقايد خود را ابراز نمايند . البته بايد از كساني كه اينگونه مسائل را به جهت تحريك ذهن ها بيان مي كنند تا راه حل منطقي براي آن پيدا شود تشكر و فدرداني كرد . اميد كه انسانها فكر و انديشه خود را در جهت ايجاد صلح و آرامش و مهمتر آزادي عقايد مصرف كنند - باتشكر

-- سياوش ، May 11, 2008

تعجب میکنم که اقای میلانی به فیلم مستند "کرگدن" که خود ایشان در ایران ساخته بودن اشاره ای نکردن ..!
به هر حال بسیار خوشحالم که ایشان باز هم توانستند برای جامعه ی همجنسگرای ایرانی کاری انجام بدن ...! واقعا قابل تحسین و تقدیره ...!

همه ی انسان ها به دنبال ازادی می گردن
و برای اون بهای سنگینی هم میدن .. و در نهایت بهش میرسن
ولی ای کاش هر کسی حق ازادی و انتخاب رو به دیگری میداد ... شاید اون وقت دنیای بهتری داشتیم.

-- بنیامین ، May 11, 2008

سلام من پویا هستم یه همجنسگرای ایرانی که از اینکه همجنسگرا هستم به خودم افتخار میکنم خیلی دوست دارم فیلم اسبهای دریایی رو ببینم به نظر من همجنسگرایی یعنی یک نعمت از طرف خداوند که باید اول خودمون رو بشناسیم بعد درک کنیم.

-- پویا ، Jan 19, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)