خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > انتخابات درونحزبی، نه ملی | |||
انتخابات درونحزبی، نه ملیایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comاتحادیه اروپا در بیانیهای، انتخابات روز جمعهی گذشتهی مجلس شورای اسلامی در ایران را «انتخاباتی غیرآزاد و غیرمنصفانه» دانست. در بیانیهی اتحادیه اروپا آمده است: «استانداردهای معمول بینالمللی در این انتخابات نقض شده و ایرانیان نمیتوانند نامزدهایی از جناحهای مختلف سیاسی را انتخاب کنند». جمهوری اسلامی آن را رد کرده است و آن را غیر قابل قبول و فرصتطلبانه توصیف کرده است. امیر طاهری روزنامهنگار، نویسنده و تحلیلگر مسایل سیاسی در لندن بیانیهی اتحادیه اروپا را متکی بر یک سوء تفاهم میداند:
بیانیهی اتحادیه اروپا بر یک سوء تفاهم متکی است. چون تصور میکنند این انتخاباتی که در جمهوری اسلامی صورت میگیرد، مثل انتخاباتیست که در بیش از یکصد کشور که به عنوان کشورهای دموکراتیک شناخته شدهاند، انجام میشود. در حالی که انتخابات در جمهوری اسلامی شبیه انتخابات مقدماتی یا primary است که در احزاب آمریکا صورت میگیرد. یعنی کسانی که متعلق به یک ایدئولوژی و یک حزب و گروه هستند، اجازه دارند که با جواز قبلی از طرف دولت، در انتخابات شرکت بکنند. یعنی کاندیداها از پیش تعیین میشوند. البته میدانید انتخابات ایران یک انتخابات خاصی است بین انتخابات کشورهای آزاد و دموکراتیک از یک سو، و انتخابات کاملاً ساختگی در کشورهایی مثل کوبا یا کره شمالی. یعنی نه آزاد آزاد است کاملاً، و نه غیرآزاد. انتخاباتیست که در داخل رژیم، آزاد است. بر اساس آمار منتشرشدهی وزارت کشور جمهوری اسلامی، بیش از ۷۱ درصد کرسیهای مجلس در اختیار طیف موسوم به اصولگرا قرار گرفته است که از سیاستهای آیتالله خامنهای و محمود احمدینژاد رییس جمهوری اسلامی حمایت میکند. به نظر شما این چه پیامدی خواهد داشت؟ بله، آنهایی هم که در این گروه یا طیف اصولگرا نیستند، همگی به ولی فقیه، به جمهوری اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی و سیاستهای کلی رژیم وفادار هستند. میدانیم که یکی از جلوههای مشخص انتخابات در جمهوری اسلامی این است که کاندیداها حق ندارند از دولت یا از مقامات برجستهی دولتی، حتا انتقاد بکنند. بنابراین واقعاً این انتخاباتی است که به صورت انتخابات داخلی رژیم باید تحلیل بشود و نه انتخاباتی که به طرف همهی گروهها، همهی افکار و همهی ایدئولوژیها و احزابی که ممکن است در ایران شکل بگیرند، باز است.
اما برخی روزنامهنگاران مستقل، از جمله فرستادهی روزنامهی فیگارو، جورج مالبورنوئه به تهران، از غیبت چشمگیر مردم در این انتخابات نوشته و درصد مشارکت را کمتر از ۵۱ درصد دانستهاند که به نوعی با خواستههای حکومت اسلامی که تعداد پرشمار رأیدهندگان را وسیلهای برای تأیید جهانی و دموکراتیک بودن انتخاباتش میدانسته، تفاوت داشته است. این داوری را شما قبول دارید؟ ببینید، این انتخاباتی که جمهوری اسلامی اتفاق افتاد، یک انتخابات عادی نیست. چون ایران الان تنها کشوریست که در آن انتخابات، بدون حضور یک کمیسیون انتخاباتی مستقل انجام میشود. میدانید در ایران، انتخابات را وزارت کشور انجام میدهد؛ در حالی که مثلاً در فرانسه یا در انگلیس یا در سوئد یا در ژاپن، کمیسیون انتخاباتی مستقل از دولت وجود دارد. از طرف دیگر چون احزاب در ایران وجود ندارند، نظارت حزبی و نظارت نامزدهای انتخاباتی هم در ایران غیرممکن است. یعنی انتخاباتیست که واقعاً پشت پرده صورت میگیرد. در حوزههای انتخابیه بعد از اینکه رایها داده شد، صندوقها در اختیار وزارت کشور است. وزارت کشور هم در حال حاضر در کنترل سپاه پاسداران است؛ مسؤول برگزاری انتخابات معاون وزارت کشور عضو سپاه پاسداران است. اینها البته میتوانند هر تعداد رأیی را که بخواهند، اعلام کنند و هر رأیی را برای هر کسی که میخواهند بخوانند؛ چون هیچگونه نظارت خارجی وجود ندارد. البته نظارت بینالمللی هم که راجع به آن نباید صحبت بکنیم، چون به هیچ وجه وجود ندارد. بنابراین اینکه چه قدر در انتخابات شرکت کردهاند، واقعاً گفتناش دشوار است. مثلاً اگر برویم روی تارنما یا وبسایت وزارت کشور جمهوری اسلامی، در انتخابات گذشته یعنی در انتخابات ریاست جمهوری، میبینیم که در بعضی جاها (مثلاً در شهرستان مراغه) تعداد رأیدهندهها ۱۱۰ درصد کسانی بوده که حق رأی داشتهاند. یعنی میبینید، واقعاً معلوم نیست که چه قدر رأی ریخته میشود و چه قدر رأی خوانده میشود. بنابراین ممکن است خبرنگار فیگارو راست بگوید و ممکن است راست نگوید؛ چون ایشان از کجا میداند. تا آنجایی که من میدانم، از تلفنهایی که از تهران و چند شهر دیگر داشتم مثل اهواز، شیراز و زاهدان، تعداد رأیدهندگان نسبت به انتخابات پیشین و انتخابات ریاست جمهوری به مراتب کمتر از گذشته بود. حالا چه قدر کمتر بوده، چون هیچ کنترلی وجود نداشته، واقعاً گفتناش دشوار است. آقای امیر طاهری، آن طور که گروههای مستقل گفتهاند مجلس هشتم با حضور نظامیان، سپاه پاسداران و افراد نزدیک به دولت بیشتر یک مجلس فرمانبردار در راه هدفهای این دولت خواهد بود. پرسش این است، چرا دستگاه رهبری و دولت جمهوری اسلامی به چنین مجلسی نیاز دارند؟ به نظر من این انتخابات به صورتی که برگزار شد بیشتر نشانهی ترس رژیم است. جمهوری اسلامی واقعاً الان از نظر امنیت خارجی و داخلی بیمناک است. چون وقتی به اطراف خودش نگاه میکند، میبیند دشمنانش که در راس آنها ایالات متحده قرار دارد، در ۱۲ تا از ۱۹ کشور همسایهی ایران از نظر نظامی حضور دارد؛ و احتمال اقدام نظامی ایالات متحده یا اسراییل یا هر دو با هم علیه جمهوری اسلامی هنوز وجود دارد. از طرف دیگر امنیت داخلی جمهوری اسلامی هم با مقدمات حالت شورشی که در کردستان، بلوچستان و خوزستان، بین اعراب خوزستان، و در ترکمن صحرا میبینیم، در خطر است. در نتیجه جمهوری اسلامی الان مهمتر از هر چیز، برایش امنیت است. به همین جهت پناه برده به سپاه پاسداران و در واقع مجلس را به سپاه پاسداران تحویل داده و مسایل دیگر را به کلی فراموش کرده است. البته این اتفاق برای همهی انقلابها در تاریخ میافتد. انقلابها همه با پایگاه مردمی شروع میکنند، ولی راه نهاییشان، پناه بردن به نظامیان است. در جمهوری اسلامی هم این اتفاق افتاده است. یک حالت انفعالی است؛ یک سیاست در خود فرو رفتن است و هیچ یک از مشکلات سیاسی، بینالمللی و اقتصادی جمهوری اسلامی را حل نمیکند؛ فقط به تعویق میاندازد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|