تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

مولانا میوه نگرش چند- دیدگاهی است

ایرج ادیب‌زاده

انجمن رودکی در پاریس با دعوت از گروهی از چهره‌های دانشگاهی افغانستان، تاجیکستان و فرانسه، همایش هشتصدمین سالروز تولد مولانا را دیروز در پاریس برپا کرده و امروز و فردا هم ادامه خواهد داشت. در محل دانشکده زبان‌های شرقی پاریس، گفت‌وگویی کردم با مسعود میرشاهی، مدیر انجمن رودکی:

Download it Here!

همان‌طور که اطلاع دارید و در جهان هم اعلام شده بر جهانیان، سازمان فرهنگی یونسکو، سال 2007 را سال جهانی مولانا، برای بزرگداشت هشتصدمین سال تولد مولانا در جهان اعلام کرده است. در نتیجه در کشورهای مختلف در طول سال 2007 برنامه‌های متفاوتی توسط انجمن‌های فرهنگی، مردم و دولت‌ها برگزار شده است. کوشش شده که بیشتر به کارهای مولانا بپردازند و به همین خاطر هم در بسیاری از کشورها، تندیس‌های مولانا را دوباره برافراشته‌اند، مثلا من خودم شاهد این بودم که در تاجیکستان و در شهر اوراتپه؛ همین کار را کردند و یک تندیس 9 متری از مولانا را در آنجا پرده‌برداری کردند. بزرگداشت جهانی مولانا در ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه و همه‌ی کشورهای دنیا در سطح دانشگاهی یا در سطح مردمی و دولتی برگزار شده است.


دکتر مسعود میرشاهی/ عکس از ایرج ادیب‌زاده

در پاریس، سازمان جهانی یونسکو نیز زمانی به خاطر مولانا توسط افغانستان، ایران و ترکیه باز هم یک برنامه‌ای را ترتیب داد. ولی در سطح دانشگاهی برنامه ای به آن صورت ارائه نشده است برای همین انجمن رودکی چون در پاریس کار می‌کند و یونسکو در پاریس است، کوشش کرد زمینه را طوری طراحی کند که دانشمندانی که در این باره تخصصی دارند، از کشورهای گوناگون مانند افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ایران، آمریکا و جاهای مختلف جهان دعوت شوند و در این جمع زمینه فراهم شود که هر کس نمایندگی کند از بزرگداشت رادمرد بزرگی مانند مولانا.

این است که ما در این موسسه زبان‌های شرقی پاریس که یکی از بنیادهای دانشگاهی خیلی قدیمی در فرانسه است، کوشش کردیم که این مجلس برگزار شود و هم‌اکنون که شما خودتان ناظر بودید دیدید که در سالن بزرگ این برنامه برگزار شد. سالنی که از تابلوهای زمان قاجاریه و دکورهای قاجاریه و یکی از سالن‌های خیلی قدیمی است.

کوشش ما این است که زمینه را فراهم کنیم باز هم در پاریس چون در سال شمسی هنوز به آخر سال بزرگداشت مولانا نرسیدیم، این به عنوان یک نقطه پایانی برای بزرگداشت مولانا باشد، ولی زمینه فراهم شود تا کار برای دیدگاه‌های جدید هم آماده شود.

شما گفتید که به هر حال این برنامه به نوعی پایان‌بخش سال بزرگداشت مولوی است. به نظر شما الان مولوی چه اهمیتی دارد؟

مولوی از آنجا اهمیت دارد که خودش می‌گوید: ما برای وصل کردن آمدیم. ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که بهانه‌ها برای متفرق شدن مردم بسیار بسیار زیاد است. هر بهانه‌ای که پیدا شود ما بر طبق پیشنهاد این مرد بزرگ بتوانیم همه را با هم وصل کنیم، که البته این نعمت بزرگی برای بشریت است.

اهمیت مولانا به خاطر کار و دیدگاه فوق‌العاده ویِژه خودش است و کسی است که از تعصب به دور است و دوست دارد که انسان با انسانیتش زندگی کند و نه بر مبنای تاثیرات و تعصبات مذهبی و یا اجتماعی و نژادی.

برخی به‌خصوص در این سال‌ها مولوی را به جاهای مختلفی منتصب می‌کنند. برخی می‌گویند چون در بلخ به دنیا آمده او برای آن قسمت است. ترک‌ها می‌گویند چون در قونیه دفن شده متعلق به ترکیه است و خوب مولوی همانطور که شما هم در مقدمه گفتید، گنجینه‌ی زبان فارسی است. آیا می‌توان مولوی را به یک نقطه خاصی تعلق داد؟

در دنیا شخصیت‌های بزرگ به دنیا مربوط می‌شوند و برای دنیا هستند. ما اگر یک نگین الماسی در انگشتمان داشته باشیم، فقط انگشتمان نیست که افتخار می‌کند و اگر فرض کنیم، نگین الماس هم افتخاری باشد، انگشت نیست که افتخار می‌کند، آن تمام تن است که افتخار می‌کند که یک چیزی دارد. چیزی که از چشم مردم ارزشمند باشد.

همیشه شخصیت‌های بزرگ، پدران زیادی دارند خوشبختانه و یتیم نیستند و مولانا هم جزو آنهاست و شخصیتی است که در سطح دنیا مطرح است و با کاری که می‌کند، زمینه را فراهم کرده تا پدران زیادی داشته باشد.

در نتیجه این جای خوشحالی است که هر کسی مولانا را از جای خودش می‌داند. ولی اگر ما برگردیم به اینکه واقعا مولانا چه کسی بوده، مولانا خودش در شعرهایش می‌گوید که من نه غربی‌ام و نه شرقی‌ام، بالاخره خودش در شعرهایش می‌گوید. ولی آن چیزی که اگر عملا می‌خواستیم ببینیم که این چه هست، مولانا هیچ کاری غیر از فارسی ندارد. در زمانی که مولانا بود، کلمه ترکیه وجود نداشت، ولی همه دم از ایران و خراسان می‌زدند که وجود داشت و گفتم. در نتیجه بگذریم که مولانا، چنین شخصیت بزرگی از همه‌مان باشد.

آقای دکتر میرشاهی، گفتید که این بزرگداشت مولانا یک مقدار جنبه دانشگاهی دارد، آیا سخنرانی‌هایی که اینجا ایراد می‌شود، بعدا به چاپ می‌رسد؟

کوشش ما این است که خیلی در حاشیه سخنرانی نشود، یعنی کاملا دانشگاهی باشد. همانطور که چند دقیقه پیش آقای فرانسیس ریچارد که در مورد نسخه‌های خطی مهم دنیا در مورد مولانا و مخصوصا نسخه‌های خطی کتابخانه ملی که خودشان رئیس همین بخش هستند، صحبت کردند، ما به سادگی متوجه می‌شویم که ایشان خیلی مختصر و مفید خواستند یک پیامی را برسانند که هنوز هم در گنجینه‌های اینجا خیلی چیزها وجود دارد که دانشمندان استفاده می‌کنند.

شما یک شخصیت علمی و پزشکی دارید و یک شخصیت فرهنگی و مرتب بین پاریس و تاجیکستان که یک قسمتی از زبان و فرهنگ فارسی است می‌روید و می‌آیید و آنجا مراسمی برگزار می‌شود. من می‌خواستم در مورد شخصیت علمی خودتان هم توضیح کوچکی بدهید.

شاید تعریفی که از من کردید... این انجمنی که داریم به نام «انجمن رودکی» هدفش این است که دانشمندان سرزمین‌های با فرهنگ ایرانی را خارج از مرزهای سیاسی‌شان، با هم آشنا کند و وقتی که این دانشمندان با هم آشنا شدند خودشان راه و چاره کار خودشان را می‌فهمند.

ما برای همین نه تنها با تاجیکستان از طریق انجمن رودکی کار می‌کنیم، البته با ازبکستان کار می‌کنیم، البته با افغانستان و قفقاز هم کار می‌کنیم. مثال‌های خیلی واضح همین است که ما کتاب‌های «چهره پنهان زن افغان» را در یونسکو، هشت سال پیش که فشار روی آنها خیلی بالا بود، برنامه‌اش را برگزار کردیم و بعد از آن مراسم شعر زن افغان را برگزار کردیم و به مردم فهماندیم که در زیر این چادرهایی که به ضرب طالبان آنها پنهان هستند، افراد فهمیده‌ای هستند.

به همین ترتیب در مورد تاجیکستان کوششمان این است که رابطه‌هایی بین فارسی زبانان تاجیکستان بیش از پیش گسترش پیدا کند و از یک ماه دیگر کتابی را من تنظیم کردم به نام «در دری» از سمرقند و بخارا که این شعر بانوان ازبکستان را مطرح می‌کند که برای نخستین بار در پاریس چاپ خواهد شد. همینطور سرپوش از روی توان ادبی سمرقند و بخارا که مهد و مادر تمدن زبان فارسی بودند، برمی‌داره و ما خواهیم شناخت. خوشبختانه من در شرایطی هستم که هر دوی آنها هم کار دل است و هم کار فرهنگی.

این است که همانطور که شما می‌دانید من در رشته پزشکی تخصص سرطان‌شناسی دارم. در رشته علوم، تخصص ایمونو ژنتیک دارم و در رشته کابیلوسیون کار می‌کنم. اکنون مسئول یک برنامه‌ای درباره پیشرفت و روش‌های سرطان هستم و کوشش می‌کنیم که برای این بیماری شوم ما هم سهم خودمان را داشته باشیم و راه حل‌هایی را پیشنهاد کنیم.

سال پیش هم جایزه آکادمی فرانسه را برنده شدید.

البته این خوش‌شانسی است. شاید طالع و ستاره خوب بود که این کار را کرد. بالاخره ما به عنوان یک ایرانی در یک کشوری که چنین جایزه‌هایی را فوق‌العاده به دشواری و سختی می‌توانند بدهند، یک روز صبح به دفتر رسیدم، دیدم که یک نامه آمده که شما جایزه بزرگ سال 2006 انستیتو دوفرانس که یکی از بزرگ‌ترین مرکز علمی فرانسه هست دریافت می‌کنید. قبل از اینکه خودم خوشحال شوم، برای اینکه از این سرزمین هستم، خوشحال بودم که بالاخره اینها قدر ما را دانستند.

چیز دیگر که من را خیلی خوشحال کرد این بود که رئیس این انستیتو که یک فیزیکدان خیلی والایی است، وقتی دیده بود که محل تولد من نیشابور است، بلافاصله در جمع آکادمی از خیام تعریف کرد و از عطار تعریف کرد که البته این برای من یک افتخار بزرگی بود.

یک فیلم سینمایی هم در این برنامه‌های بزرگداشت مولانا هست. درباره این فیلم هم اگر ممکن است یک توضیح کوتاهی بفرمایید.

این کنفرانس هر روز دو بخش دارد. یک بخشی هست که صددرصد دانشگاهی است و بخش دوم فیلم‌های مستند را نشان می‌دهیم. فیلم مستندی که انتخاب شده یکی «پله‌پله تا مولاناست» که خانه مولانا در آمریکا درست کرده که در اینجا نشان داده می‌شود و فیلمی حدودا 30 دقیقه است.

فیلم دیگر چون بالاخره مولانا خودش فرزند آسیای میانه است، فیلمی را که خانم شهزاده نظروآ و آقای مهدی جامی در تاجیکستان تهیه کردند و مثنوی‌خوانی را فیلمبرداری کردند، این فیلم را در دو شب نشان خواهیم داد.

ما در یکی از تئاترهای بزرگ پاریس، تئاتر ژیمناز که یکی از جاهای مشهور پاریس هست برای هنرمندان، شخصیتهایی مانند آقای خلج، آقای شاهرخ مشکین‌قلم، آقای رهنما و خانم سحر دهقان از آمریکا هنرنمایی می‌کنند و همه‌ی اینها برای بزرگداشت مولاناست.

ولی با همه اینها کمبودهایی دیده می‌شود. مثلا در کنفرانس‌هایی که ما در اینجا بررسی می‌کنیم در مورد تاثیر عطار در مولاناست و یکی در مورد تاثیر سنایی در مولاناست، ولی من معتقدم که چیزی که از یاد ما رفته تاثیر فرهنگ عمومی منطقه در مولاناست و این تاثیر به نظر من از دیدگاه‌های مانوی می‌آید. ما تمام این دیدگاه‌ها را در مولانا صددرصد منعکس شده می‌بینیم.

باز هم تاکید می‌کنم تمام عرفان ایرانی مایه مانوی دارد و ما باید مانی را خوب بشناسیم، چون عرفان مانی، هم عرفان بودا، زرتشت و مسیح هست. برای همین مولانا میوه یک دیدگاه چند دیدگاهی و کسی است فوق‌العاده مهم.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

Aya ma faghat molana ro darim? ya be afkare sofiyane shoma nazdik ast?

-- Irani ، Mar 17, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)